منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
منتخب تفسير سوره قدر در الميزان " إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ" ضمير در" انزلناه" به قرآن برمىگردد، و ظاهرش اين است كه: مىخواهد بفرمايد همه قرآن را در شب قدر نازل كرده، نه بعضى از آيات آن را، مؤيدش هم اين است كه تعبير به انزال كرده، كه ظاهر در اعتبار يكپارچگى است، نه تنزيل كه ظاهر در نازل كردن تدريجى است. و در معناى آيه مورد بحث آيه زير است كه مىفرمايد:" وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ" « سوره دخان، آيه 3.»، كه صريحا فرموده همه كتاب را در آن شب نازل كرده، چون ظاهرش اين است كه نخست سوگند به همه كتاب خورده، بعد فرموده اين كتاب را كه به حرمتش سوگند خورديم، در يك شب و يكپارچه نازل كرديم. پس مدلول آيات اين مىشود كه قرآن كريم دو جور نازل شده، يكى يكپارچه در يك شب معين، و يكى هم به تدريج در طول بيست و سه سال نبوت . و در كلام خداى تعالى آيهاى كه بيان كند ليله مذكور چه شبى بوده ديده نمىشود بجز آيه" شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ" « سوره بقره، آيه 185» كه مىفرمايد: قرآن يكپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آيه مورد بحث معلوم مىشود شب قدر يكى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اينكه كداميك از شبهاى آن است در قرآن چيزى كه بر آن دلالت كند نيامده، تنها از اخبار استفاده مىشود، كه ان شاء اللَّه در بحث روايتى آينده بعضى از آنها از نظر خواننده مىگذرد. در اين سوره آن شبى كه قرآن نازل شده را شب قدر ناميده، و ظاهرا مراد از قدر تقدير و اندازهگيرى است، پس شب قدر شب اندازهگيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يك سال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مىكند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيزهايى ديگر از اين قبيل را مقدر مىسازد. و از اين استفاده مىشود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در آن شبش نازل شد نيست، بلكه با تكرر سنوات، آن شب هم مكرر مىشود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيرى و مقدر مىشود. بعضى گفتهاند: كلمه" قدر" به معناى منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته. " وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ" اين جمله كنايه است از جلالت قدر آن شب و عظمت منزلتش". " لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ" اين جمله به طور اجمال آنچه را كه در جمله" وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ" بدان اشاره شده بود، يعنى عظمت آن شب را بيان مىكند، و مىفرمايد: بدين جهت گفتيم آن شب مقامى ارجمند دارد كه از هزار شب بهتر است. و منظور از بهتر بودنش از هزار شب به طورى كه مفسرين تفسير كردهاند بهتر بودنش از حيث فضيلت عبادت است، و مناسب با غرض قرآن هم همين معنا است، چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به سوى خدا نزديك، و به وسيله عبادت زنده كند، و زندهدارى آن شب با عبادت بهتر است از عبادت هزار شب. " تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ" كلمه" تنزل" در اصل تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از روح آن روحى است كه از عالم امر است و خداى تعالى در بارهاش فرموده:" قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي" « سوره اسراء، آيه 85»، و اذن در هر چيز به معناى رخصت دادن در آن است، و يا به عبارت ديگر اعلام اين معنا است كه مانعى از اين كار نيست. مراد از امر، اگر آن امر الهى باشد كه آيه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ" « سوره يس، آيه 82» تفسيرش كرده، حرف" من" براى ابتدا خواهد بود، و در عين حال سببيت را هم مىرساند، و به آيه چنين معنا مىدهد:" ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مىشوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مىكنند و هر امر الهى را صادر مىنمايند". و اگر منظور از امر مذكور هر امر كونى و حادثهاى باشد كه بايد واقع گردد، در اين صورت حرف" من" به معناى لام تعليل خواهد بود، و آيه را چنين معنا مىدهد: ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مىشوند براى خاطر تدبير امرى از امور عالم. " سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ" جمله" سلام هى" اشاره است به اينكه عنايت الهى تعلق گرفته است به اينكه رحمتش شامل همه آن بندگانى بشود كه به سوى او روى مىآورند، و نيز به اينكه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به اين معنا كه عذابى جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن شب كيد شيطانها هم مؤثر واقع نشود، هم چنان كه در بعضى از روايات هم به اين معنا اشاره رفته است. بحث روايتى و در مجمع البيان است كه از حماد بن عثمان از حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت: از امام صادق (ع) از شب قدر پرسيدم، فرمود در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم جستجويش كن. مؤلف: در معناى اين روايات رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از اخبار ترديد بين دو شب شده، يكى بيست و يكم و ديگرى بيست و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام باقر (ع) روايت كرده . و از رواياتى ديگر استفاده مىشود كه شب قدر خصوص بيست و سوم است، و اگر معينش نكردهاند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا بندگان خدا با گناهان خود به امر آن اهانت نكنند . و در كافى به سند خود از زراره روايت كرده كه گفت: امام صادق (ع) فرمود: تقدير در نوزدهم و ابرام در شب بيست و يكم و امضا در شب بيست و سوم است. و در الدر المنثور است كه خطيب از ابن مسيب روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: در خواب به من نشان دادند كه بنى اميه بر منبرم بالا مىروند، و اين معنا بر من سخت گران آمد و خداى تعالى در اين مناسبت سوره" إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ" را نازل كرد. مؤلف: نظير اين روايت را خطيب هم در تاريخ خود از ابن عباس آورده. و ترمذى و ابن جرير، طبرانى، ابن مردويه و بيهقى هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كردهاند . و در اين ميان روايات بسيارى در اين معنا از طرق شيعه از ائمه اهل بيت (ع) نقل شده، و در آنها آمده كه خداى تعالى ليلة القدر را كه بهتر از هزار ماه سلطنت بنى اميه است به عنوان تسليت به رسول خدا (ص) عطا فرمود. [ چهارشنبه ۱۳۸۶/۱۲/۰۱ ] [ 10:27 ] [ سعید ]
سوره قدر [97] اين سوره در ((مكه )) نازل شده و داراى 5 آيه است . محتوا و فضيلت سوره : محتواى اين سوره چنانكه از نامش پيداست بيان نزول قرآن مجيد در شب قدر است , و سپس بيان اهميت شب قدر و بركات وآثار آن . در فـضـيلت تلاوت اين سوره از پيغمبر اكرم (ص ) نقل شده كه فرمود: ((هركس آن را تلاوت كند پاداش كسى را دارد كه ماه رمضان را روزه گرفته , و شب قدر را احياداشته است )).واضـح اسـت اين همه فضيلت از آن كسى است كه مى خواند و مى فهمد و به محتوايش جامه عمل مى پوشاند, قرآن را بزرگ مى شمرد و آياتش را در زندگى پياده مى كند. به نام خداوند بخشنده بخشايشگر. (آيه1)ـ.شب قدر شب نزول قرآن ! از آيـات قـرآن بـه خـوبـى استفاده مى شود كه قرآن مجيد در ماه مبارك رمضان نازل شده است : ((شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن )) (بقره /185).و ظاهر اين تعبير آن است كه تمام قرآن در اين ماه نازل گرديد. و در نـخستين آيه سوره قدر مى فرماد: ((ما آن [ قرآن ] را در شب قدر نازل كرديم )) (انا انزلناه فى ليلة القدر).تـعـبـيـربه ((انا انزلناه )) (ما آن را نازل كرديم ) اشاره به عظمت اين كتاب بزرگ آسمانى است كه خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده است .نـزول آن در شـب ((قـدر)) هـمـان شبى كه مقدرات و سرنوشت انسانها در تمام سال در آن شب تعيين مى شود دليل ديگرى بر سرنوشت ساز بودن اين كتاب بزرگ آسمانى است از ضميمه كـردن ايـن آيه با آيه سوره بقره نتيجه گيرى مى شود كه شب قدر درماه مبارك رمضان است , اما كدام شب است ؟. از قـرآن چـيـزى در اين مورد استفاده نمى شود, ولى مشهور و معروف در روايات اين است كه در دهه آخر ماه رمضان و شب بيست و يكم , يا بيست و سوم است ; البته در روايات متعددى بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده . در حديثى از امام صادق (ع ) نيز نقل شده كه فرمود: ((تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم , و امضا در شب بيست و سوم است )) وبه اين ترتيب بين روايات جمع مى شود. (آيـه2)ـ در ايـن آيه براى بيان عظمت شب قدر, مى فرمايد: ((و تو چه مى دانى شب قدر چيست ؟)) (وما ادريك ما ليلة القدر).ايـن تـعـبـيـر نشان مى دهد كه عظمت اين شب به قدرى است كه حتى پيامبر باآن علم وسيع و گسترده اش قبل از نزول اين آيات به آن واقف نبود. (آيه3)ـ و بلافاصله مى گويد: ((شب قدر بهتر از هزار ماه است )) (ليلة القدرخير من الف شهر).بـهـتـر بـودن اين شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احياى آن شب است , وروايات فضيلت لـيلة القدر و فضيلت عبادت آن , كه در كتب شيعه و اهل سنت فراوان است اين معنى را كاملا تاييد مى كند. عـلاوه بر اين نزول قرآن در اين شب , و نزول بركات و رحمت الهى در آن سبب مى شود كه از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.در بـعضى از تفاسير آمده است كه پيغمبراكرم (ص ) فرمود: يكى ازبنى اسرائيل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه از تن بيرون نياورد و پيوسته مشغول (يا آماده ) جهاد فى سبيل اللّه بود! اصحاب و يـاران تعجب كردند و آرزوداشتند چنان فضيلت و افتخارى براى آنها نيز ميسر مى شد, آيه فوق نازل گشت وبيان كرد كه ((شب قدر از هزار ماه برتر است )). (آيـه4)ـ سـپـس به توصيف بيشترى از آن شب بزرگ پرداخته , مى افزايد:((فرشتگان و روح در آن شـب بـه اذن پـروردگارشان براى (تقدير) هر كارى نازل مى شوند)) (تنزل الملا ئكة والروح فيها باذن ربهم من كل امر).باتوجه به اين كه ((تنزل )) فعل مضارع است , و دلالت بر استمرار داردروشن مى شود كه شب قدر مخصوص به زمان پيغمبراكرم (ص ) و نزول قرآن مجيدنبوده , بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه در هر سال تكرارمى شود. منظور از ((روح )) مخلوق عظيمى است مافوق فرشتگان , چنانكه در حديثى از امام صادق (ع ) نقل شده است كه شخصى از آن حضرت سؤال كرد: ((آيا روح همان جبرئيل است؟ ))امام (ع ) در پاسخ فرمود: ((جبرئيل از ملائكه است , و روح اعظم از ملائكه است , مگر خداوند متعال نمى فرمايد: ملائكه و روح نازل مى شوند)). مـنظور از ((من كل امر)) اين است كه فرشتگان براى تقدير و تعيين سرنوشتها وآوردن هر خير و بركتى در آن شب نازل مى شوند, و هدف از نزول آنها انجام اين امور است . (آيـه5)ـ و در آخـريـن آيـه مـى فرمايد: ((شبى است سرشار از سلامت (و بركت ورحمت ) تا طلوع سپيده )) (سلا م هى حتى مطلع الفجر). هم قرآن در آن نازل شده , هم عبادت و احيا آن معادل هزار ماه است , هم خيرات و بركات الهى در آن شب نازل مى شود, هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مى گردد, و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مى گردند.بنابراين شبى است سرتاسر سلامت و نور و رحمت از آغاز تا پايان , حتى طبق بعضى از روايات در آن شب شيطان در زنجير است و از اين نظر نيز شبى است سالم و توام با سلامت . ((پايان سوره قدر)). [ شنبه ۱۳۸۵/۰۱/۲۶ ] [ 10:0 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |