بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
آيه 1
وَ الْعَصْرِ سوگند به روزگار
🔸سوگند خداوند، به عصر پيامبر (ص)
و العصر
حرف «ال» در «العصر»، براى عهد حضورى است؛ يعنى، سوگند به اين عصر!
🔹سوگند خداوند به روزگار
و العصر
يكى از معانى «عصر» دهر است؛ يعنى، زمانى طولانى و غير محدود كه انقضاى آن، به انقراض اهل آن زمان بستگى دارد. (تاج العروس)
🔸 سوگند خداوند، به عصر هر روز و نماز فريضه آن
و العصر
چنانچه «عصر» به معناى «عشىّ» (بعد از ظهر تا غروب) باشد، سوگند به آن يا ناظر به همان زمان خواهد بود و يا به قرينه ظرف و مظروف، مراد نماز عصر است.
آيه 2
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ كه انسان در زيانكارى است
🔸عموم انسانها، سرمايه خويش را از كف داده، در زيان بزرگى فرورفتهاند.
إنّ الإنسن لفى خسر
«انسان» اسم جنس و حرف «ال» در آن، براى استغراق افراد است. تعميم خسارت بر تمامى انسانها و آنگاه استثناى مؤمنان (در آيه بعد)، بيانگر آن است كه اكثريت چشمگيرى از انسانها، دچار خسارتند.
🔹بىايمانى و ترك عمل صالح و تبليغ نكردن از حق و صبر، زيان بزرگى است.
لفى خسر
نكره آمدن كلمه «خسر»، براى بيان عظمت آن است. استثنايى كه در آيه بعد آمده، زيان را به غير افراد مستثنى، اختصاص داده است.
آيه 3
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ مگر آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده و يكديگر را به حق سفارش نموده و يكديگر را به شكيبايى توصيه كردهاند.
🔸ايمان و عمل صالح و پذيرش حق و شكيبايى، بهرهگيرى درست از سرمايههاى وجودى خويش است.
لفى خسر. إلّا الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
🔹 انجام دادن تمام كارهاى شايسته، توصيه خداوند به مؤمنان
الذين ءامنوا و عملوا الصلحت
حرف «ال» در «الصالحات»، آن را بر تمام اعمال صالح تعميم داده است. از آن جا كه هرگاه عموم حقيقى امكانپذير نباشد، عموم عرفى مورد نظر است؛ مراد اعمال صالحى است كه براى شخص مؤمن مقدور مىباشد.
🔸توصيه ديگران به پذيرش حق و شكيبايى در راه آن، مصداق بارز عمل صالح است.
عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
عطف توصيه به حق و صبر- كه مصداق عمل صالح است- بر انجام اعمال صالح، عطف خاص بر عام و نشانه اهميت ويژه خاص است.
🔹لزوم حقپذيرى، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن
تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.
🔸حقپذيرى و دفاع از حق، نيازمند شكيبايى و استقامت است.
تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
جمله «تواصوا بالصبر»، ممكن است درصدد بيان زمينههاى لازم براى مفاد «تواصوا بالحقّ» باشد.
🔹«صبر»، نشان حقپذيرى است و سفارش ديگران به آن، نمونه بارز ترغيب مردم به حق است.
تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه عطف «تواصوا بالصبر» بر جمله قبل، عطف خاص بر عام باشد. تكرار فعل «تواصوا»، اين ارتباط را تأييد مىكند؛ زيرا در تعبيرى نظير «تواصوا بالحقّ و الصبر»، تفاوت حق و صبر نمايانتر است.
🔸اصلاح جامعه در كنار اصلاح خويشتن، ضرورتى اجتنابناپذير در ثمربخشى وجود انسان
لفى خسر. إلّا الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر
🔹ترويج حق و تقويت روحيّه پايدارى، نيازمند مشاركت و هميارى مردم با يكديگر است.
تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر