🔸خداوند، با نفرین بر ابولهب، او را به ضایع ساختن دستاوردها و تلاش هایش تهدید کرد.
تَبَّتْ یَدٰا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ
«تَبَّ» (مصدر «تَبَّتْ» و «تَبَّ») ؛ یعنی، هلاکت (نهایۀ ابن اثیر).
«تَبَّ» و «تباب» به معنای قرار گرفتن دائم در خسارت است (مفردات). «تَبَّتْ یَدٰا» ؛ یعنی، دستهای او ضایع شدند و زیان دیدند (قاموس). زیان دیدن دست، کنایه از هدر رفتن تلاشها و دستاوردها است.
🔹استفاده از فعل ماضی در دعا و نفرین، برای حتمی دانستن آن است. برخی گفته اند: «تَبَّتْ» نفرین است و «تَبَّ» خبر.
🔸نام عموی پیامبر (ص)، «عبدالعزی»بوده است. استفاده از کنیۀ او - که یادآور کلمۀ لهیب (شعلۀ آتش) است - میتواند گرفتاری همیشگی او را به لهیب دوزخ مطرح سازد.
🔹خویشاوندی مخالفان اسلام با پیامبر (ص)، مانع نکوهش خداوند از آنان نیست.
تَبَّتْ یَدٰا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ
🔸شکست خوردن ابولهب و بی ثمر بودن تلاشهای او در برابر اسلام، از پیشگوییهای قرآن
🔹ابولهب، دارای ثروت چشمگیر و دست مایههای فراوانی بود.
مٰالُهُ وَ مٰا کَسَبَ
در فرق «مال»و «مٰا کَسَبَ»، سه وجه گفته شده است: ۱. «مال» ثروت و «مٰا کَسَبَ» نتیجۀ عمل است؛ ۲. «مال»ثروت و «مٰا کَسَبَ» جاه و مقامی است که شخص آن را به دست آورده است؛ ۳. «مال»سرمایه و «مٰا کَسَبَ» درآمد آن است.
🔸ثروت ابولهب و جاه و مقامی که کسب کرده بود، او را از گرفتاری به هلاکت و ناکامی در تلاش هایش، رهایی نبخشید.
تَبَّتْ یَدٰا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ. مٰا أَغْنیٰ عَنْهُ مٰالُهُ وَ مٰا کَسَبَ
«أَغْنیٰ عَنْهُ» ؛ یعنی، منصرف ساخت و بازگرداند از او (برگرفته از نهایۀ ابن اثیر). به قرینۀ آیۀ قبل و بعد، مراد بازداشتن از هلاکت و آتش جهنم است.
🔸ابولهب در آخرت، به آتش گرفتار شده و در آن باقی خواهد ماند.
سَیَصْلیٰ نٰاراً
«صلی النار»؛ یعنی، به سختی گرفتار حرارت آتش شد (قاموس). «صلاة» (ریشۀ «یصلی»در نظر زجّاج) در اصل بر ملازمت دلالت دارد (لسان العرب). بنابراین «سَیَصْلیٰ نٰاراً»، بیانگر خلود است.
🔹آتش دوزخ، دارای شعله ای عظیم و زبانه ای هولناک است.
سَیَصْلیٰ نٰاراً ذٰاتَ لَهَبٍ
«لَهَبٍ» ؛ یعنی، زبانۀ آتش و یا شعله ور شدن آن هر گاه از دود خالی باشد (قاموس). نکره بودن «لَهَبٍ»، بر عظمت و هولناکی آن دلالت دارد.
🔸 همسر ابولهب، هنگام هیزم کشی به آزار پیامبر (ص) میپرداخت.
وَ امْرَأَتُهُ حَمّٰالَةَ الْحَطَبِ
نصب «حَمّٰالَةَ الْحَطَبِ» یا به دلیل حال بودن است و یا وصفی است که از وصف بودن قطع شده و با فعل «اذم»- که محذوف است - منصوب شده است. در صورت اول، مربوط به آخرت و هنگام ورود همسر ابولهب به آتش جهنم خواهد بود که تجسمی از کار او در دنیا است. برداشت یاد شده در هر دو مبنا، قابل استفاده و ناظر به شأن نزول آیه است که میگوید: «همسر ابولهب با ریختن هیزم و خار در راه پیامبر (ص)، آن حضرت را آزار میداد».
🔹کافر ماندن همسر ابولهب تا آخر عمر، از پیشگوییهای قرآن
سَیَصْلیٰ نٰاراً... وَ امْرَأَتُهُ حَمّٰالَةَ الْحَطَبِ
🔸در افتادن همسر ابولهب به آتش جهنم، در حالتی خواهد بود که ریسمانی از الیاف به هم بافته در گردن دارد.
فِی جِیدِهٰا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ
«جید»به معنای گردن یا محل گردنبند (قاموس) و «مَسَدٍ» به معنای لیف ملایمی است که از درخت خرما گرفته میشود (العین). این آیه از آن جا که حال برای «امْرَأَتُهُ» و هم زمان با عامل خود (سیصلیٰ) است، حالت ورودام جمیل به جهنم را - که به گردن او زنجیری از رشتههای به هم بافته، بسته شده است - ترسیم میکند.
🔹جهنم، دارای عذاب جسمی و شکنجۀ روحی
سَیَصْلیٰ نٰاراً... وَ امْرَأَتُهُ... فِی جِیدِهٰا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ
آتش، عذاب جسمی و تحقیر با بستن ریسمان به گردن، عذاب روحی است.
📘برگرفته از تفسیر راهنما / سوره #مسد