|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
سورهى لقمان [31] اين سوره، به
مناسبت نام لقمان، كه در تمام قرآن تنها دوبار، آن هم در اين سوره
آمده، لقمان ناميده شده است. ششمين سوره ازسورههاى هفتگانه «لامات» است كه با
حروف مقطّعهى «الم» آغاز شده است. غرض اين سوره- به طورى كه آغاز و انجام آن، و نيز سياق
تمامى آيات آن اشاره مىكند- دعوت به توحيد و ايقان و ايمان به معاد، و عمل به
كليات شرايع دين است. از ابتداى سوره پيداست كه در باره بعضى از مشركين نازل شده،
كه مردم را از راه خدا و شنيدن قرآن، به وسيله تبليغاتى دروغ جلوگيرى نموده، مىخواستند مساله خدا و دين را از ياد مردم
ببرند.پس اين سوره نازل شد تا اصول عقايد و كليات
شرايع حق را بيان نمايد، و در برابر احاديث سرگرم كننده آنان مقدارى از داستان
لقمان و مواعظش را ايراد كرده است. و اين سوره- به شهادت سياقى كه آيات آن دارد- در مكه نازل
شده، و يكى از آيات بر جسته آن آيه" ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ
أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ ..." است. به طور كلى محتواى اين سوره در پنج بخش خلاصه مى شود: بخش اول بعد از ذكر حروف مقطعه اشاره به عظمت قرآن و هدايت
و رحمت بودن آن براى مؤ منانى كه واجد صفات ويژه هستند مى كند، و در نقطه مقابل ،
سخن از كسانى مى گويد كه در برابر اين آيات آنچنان سرسختى و لجاجت نشان مى دهند كه
گوئى گوشهايشان كر است ، علاوه بر اين سعى دارند با ايجاد سرگرميهاى ناسالم ديگران
را نيز از قرآن منحرف نمايند. بخش دوم از نشانه هاى خدا در آفرينش آسمان و بر پا داشتن آن
بدون هيچگونه ستون ، و آفرينش كوهها در زمين ، و جنبندگان مختلف ، و نزول باران و
پرورش گياهان سخن مى گويد. بخش سوم به همين مناسبت قسمتى از سخنان حكمت آميز لقمان آن
مرد الهى را به هنگام اندرز فرزندش نقل مى كند كه از توحيد و مبارزه با شرك شروع
شده ، و با توصيه به نيكى كردن به پدر و مادر، و نماز، و امر به معروف و نهى از
منكر، و شكيبائى در برابر حوادث سخت ، و خوشروئى با مردم ، و تواضع و فروتنى و
اعتدال در امور پايان مى يابد. در بخش چهارم بار ديگر به دلائل توحيد باز مى گردد، و سخن
از تسخير آسمان و زمين و نعمتهاى وافر پروردگار و نكوهش از منطق بت پرستانى كه
تنها بر اساس تقليد از نياكان در اين وادى گمراهى افتادند، سخن مى گويد، و از آنها
بر مساءله خالقيت پروردگار كه پايه عبوديت او است اقرار مى گيرد. و نيز از علم گسترده و بى پايان خدا با ذكر مثال روشنى پرده
بر مى دارد، و در همين رابطه علاوه بر ذكر آيات آفاقى ، از توحيد فطرى كه تجليش به
هنگام گرفتار شدن در ميان امواج بلا است به طرز جالبى بحث مى كند. بخش پنجم اشاره كوتاه و تكان دهنده اى به مساءله معاد و
زندگى پس از مرگ دارد، به انسان هشدار مى دهد كه مغرور به زندگى اين دنيا نشود، به
فكر آن سراى جاويدان باشد. اين مطلب را با ذكر گوشه اى از علم غيب پروردگار كه از همه
چيز در ارتباط با انسان از جمله لحظه مرگ او و حتى جنينى كه در شكم مادر است آگاه
است تكميل كرده و سوره را پايان مى دهد. [ چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۷/۲۴ ] [ 6:23 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||