منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



سوره فجر [89]ادامه

 

(آيه21)ـ به دنبال نكوهشهايى كه در آيات قبل از طغيانگران دنياپرست و متجاوز به حقوق ديگران شده بود, در ايـنـجـا بـه آنـهـا اخطار مى كند كه سرانجام قيامتى در كاراست , و حساب و كتاب و مجازات شديدى در پيش است , بايد خود را براى آن آماده كنند.نخست مى فرمايد: ((و چنان نيست كه آنها مى پندارند)) (كلا ) كه حساب وكتابى در كار نيست , و اگر خدا مال و ثروتى به آنها داده به خاطر احترام آنها بوده نه براى آزمايش و امتحان .((در آن هنگام كه زمين سخت درهم كوبيده شود)) (اذا دكت الا رض دكا دكا).

تـعبير ((دكا)) اشاره به زلزله ها و حوادث تكان دهنده پايان دنيا و آغاز رستاخيزاست , چنان تزلزلى در اركـان مـوجـودات رخ مـى دهـد كه كوهها همه از هم متلاشى شده , و زمينها صاف و مستوى مـى شـوند, چنانكه در آيه 106ـ108 سوره طه آمده است : ((از تو درباره كوهها سؤال مى كنند, بگو: پـروردگـارم آنها را بر باد مى دهد,سپس زمين را صاف و هموار و بى آب و گياه رها مى سازد, به گونه اى كه هيچ پستى و بلندى در آن نمى بينى ))!.

(آيـه22)ـ بعد از پايان يافتن مرحله نخستين رستاخيز يعنى ويرانى جهان ,مرحله دوم آغاز مى شود و انـسـانـهـا هـمگى به زندگى باز مى گردند, و در دادگاه عدل الهى حاضر مى شوند ((و (در آن هـنـگام ) فرمان پروردگارت فرا رسد, و فرشتگان صف در صف حاضر شوند)) (وجا ربك والملك صفا صفا) و گرداگرد حاضران درمحشر را مى گيرند و آماده اجراى فرمان حقند.

اين ترسيمى است از عظمت آن روز بزرگ و عدم توانائى انسان بر فرار ازچنگال عدالت .

(آيـه23)ـ سـپـس مـى افزايد: ((و در آن روز جهنم را حاضر مى كنند (آرى ) درآن روز انسان متذكر مى شود, اما اين تذكر چه سودى براى او دارد)) (وجائ يومئذبجهنم يومئذ يتذكر الا نسان وانى له الذكرى ).از اين تعبير استفاده مى شود كه جهنم قابل حركت دادن است , و آن را به مجرمان نزديك مى كنند! هـمـان گـونـه كه در مورد بهشت نيز در آيه 90 سوره شعرامى خوانيم : ((بهشت را به پرهيزكاران نزديك مى سازند))!.

در حـديـثـى از پـيغمبراكرم (ص ) مى خوانيم كه وقتى آيه فوق ((وجائ يومئذبجهنم )) نازل شده رنـگ چهره مباركش دگرگون گشت , اين حالت بر اصحاب گران آمد, بعضى به سراغ على (ع ) رفتند و ماجرا را بيان كردند.عـلى (ع ) آمد ميان دو شانه پيامبر(ص ) را بوسيد و گفت : ((اى رسول خدا! پدرو مادرم به فدايت باد, چه حادثه اى روى داده ؟فرمود: جبرئيل آمد و اين آيه را بر من تلاوت كرد.على (ع ) مى گويد: عرض كردم : چگونه جهنم را مى آورند؟فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار مى كشند و مى آورند! و آن در حال سركشى است كه اگر او را رها كنند همه را آتش مى زند, سپس من در برابرجهنم قرار مى گيرم و او مى گويد: اى محمد! مرا با تو كارى نيست , خداوند گوشت تو را بر من حرام كرده , در آن روز هركس در فكر خويش است ولى محمد(ص )  مى گويد:رب امتى ! امتى !;? ((پروردگارا! امتم امتم ))!.

آرى ! هـنـگـامـى كه انسان مجرم اين صحنه ها را مى بيند تكان مى خورد و بيدارمى شود نگاهى به گذشته خويش مى كند, و از اعمال خود سخت پشيمان مى شوداما اين پشيمانى هيچ سودى ندارد

(آيه24)ـ اينجاست كه فريادش بلند مى شود; ((مى گويد: اى كاش براى (اين ) زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم ))! (يقول ياليتنى قدمت لحياتى ).

(آيه25)ـ سپس در دو جمله كوتاه شدت عذاب الهى را در آن روز تشريح مى كند, مى فرمايد: ((در آن روز هيچ كس همانند او [ خدا] عذاب نمى كند)) (فيومئذلا يعذب عذابه احد).

آرى ! اين طغيانگرانى كه به هنگام قدرت بدترين جرائم و گناهان را مرتكب شدند در آن روز چنان مـجازات مى شوند كه سابقه نداشته , همان گونه كه نيكوكاران چنان پاداشهائى مى بينند كه حتى از خيال كسى نگذشته است .

(آيه26)ـ ((و (نيز در آن روز) هيچ كس همچون او كسى را به بند نمى كشد))!(ولا يوثق وثاقه احد).نه بند و زنجير او مانندى دارد, و نه مجازات و عذابش , چرا چنين نباشد درحالى كه آنها نيز در اين دنـيا بندگان مظلوم خدا را تا آنجا كه قدرت داشتند دربندكشيدند, و سخت ترين شكنجه ها را به آنها دادند.

(آيه27)ـ بـعد از ذكر عذاب وحشتناكى كه دامان طغيانگران و دنياپرستان را در قيامت مى گيرد, در اينجا بـه نـقـطه مقابل آن يعنى ((نفوس مطمئنه )) و مؤمنانى كه در ميان اين طوفان عظيم از آرامش كـامل برخوردارند پرداخته , و آنها را با يك دنيا لطف ومحبت مخاطب ساخته , مى گويد: ((تو اى روح آرام يافته ))! (يا ايتها النفس المطمئنة ).

(آيـه28)ـ ((بـه سـوى پروردگارت باز گرد, در حالى كه هم تو از او خشنودى وهم او از تو خشنود است ))! (ارجعى الى ربك راضية مرضية ).

(آيه29)ـ ((پس در سلك بندگانم درآى )) (فادخلى فى عبادى ).

(آيه30)ـ ((و در بهشتم وارد شو)) (وادخلى جنتى ).

چه تعبيرات جالب و دل انگيز و روح پرورى ؟ كه لطف و صفا و آرامش واطمينان از آن مى بارد!منظور از ((نفس )) در اينجا همان روح آدمى است .

و تـعـبـيـر بـه ((مـطـمـئنة )) اشاره به آرامشى است كه در پرتو ايمان حاصل شده ,چنانكه قرآن مـى گـويـد: ((الا بـذكـراللّه تـطـمئن القلوب ; بدانيد تنها با ذكر خدا دلها آرام مى گيرد)) (سوره رعد/28).

چنين نفسى هم اطمينان به وعده هاى الهى دارد, و هم به راه و روشى كه برگزيده مطمئن است , هم در اقبال دنيا و هم در ادبار دنيا, هم در طوفانها, و هم درحوادث و بلاها, و از همه بالاتر در آن هول و وحشت و اضطراب عظيم قيامت نيزآرام است .

مـنظور از بازگشت به سوى پروردگار بازگشت به سوى خود اوست , يعنى ; درجوار قرب او جاى گرفتن , بازگشتى معنوى و روحانى نه مكانى و جسمانى .

تـعبير به ((راضية )) به خاطر آن است كه تمام وعده هاى پاداش الهى را بيش ازآنچه تصور مى كرد قـرين واقعيت مى بيند, و اما تعبير به ((مرضية )) به خاطر اين است كه مورد قبول و رضاى دوست واقع شده است .

جـالب اين كه در روايتى كه در كتاب ((كافى )) از امام صادق (ع ) نقل شده ,مى خوانيم : كه يكى از يارانش پرسيد: آيا ممكن است مؤمن از قبض روحش ناراضى باشد؟!

فـرمـود: ((نـه به خدا سوگند, هنگامى كه فرشته مرگ براى قبض روحش مى آيد اظهارناراحتى مـى كند, فرشته مرگ مى گويد: اى ولى خدا ناراحت مباش ! سوگند به آن كس كه محمد(ص ) را مـبعوث كرده من بر تو مهربانترم از پدر مهربان , درست چشمهايت را بگشا و ببين , او نگاه مى كند, رسـول خدا(ص ) و اميرمؤمنان على (ع ) وفاطمه (ع ) و حسن و حسين (ع ) و امامان از ذريه او(ع ) را مـى بيند, فرشته به اومى گويد نگاه كن اين رسول خدا و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و امامان (ع )دوستان تواند.او چـشـمـانـش را بـاز مـى كـند و نگاه مى كند, ناگهان گوينده اى از سوى پروردگاربزرگ ندا مـى دهـد, و مـى گـويـد: ((يـا ايتها النفس المطمئنة ; اى كسى كه به محمد وخاندانش اطمينان داشتى ! و او با ثوابش از تو خشنود است , داخل شو درميان بندگانم يعنى محمد و اهل بيتش (ع ) و داخل شو در بهشتم , در اين هنگام چيزى براى انسان محبوبتر از آن نيست كه هرچه زودتر روحش از بدن جدا شود و به اين منادى بپيوندد))

((پايان سوره فجر))

 

[ جمعه ۱۳۸۵/۰۲/۲۲ ] [ 18:33 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب