منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
جان و دل را طاقتِ اين جوش نيست با كه گويم؟ در جهان يك گوش نيست در اينجا، جلالالدين محمد مولوي، سنگينيِ گوشهاي مردم عادي را درک کرده و ميگويد: من چگونه به اين مردم عامي بفهمانم که جهان به اين عظمت، ظريف و لطيف است، زيرا از يک واحد ظريف و لطيف صادر شده و جلوهگاه لطف خداوندي است؟ آري، اگر مردم گوش شنوا داشتند، لزوماً ديدة حقبين هم داشتند. اما چه بايد کرد؟ گوش مردم از نعرههاي مستانة شهوتپرستي پر است. او چگونه بشنود صدايي را که از اعماقِ جانِ هستي طنينانداز است؟ اگر انسانها ميتوانستند اين حقيقت را درک کنند که در جهاني لطيف و ظريف زندگي ميکنند، و اگر ميفهميدند که ريزش فيض خداوندي بر اين جهان چگونه دائمي و لحظه به لحظه است، در آن موقع درک ميکردند که خداوندي که جماد را تبديل به جان آدمي ميکند، همان خداوند، کيمياسازي است که قدرت هرگونه فعاليت در هر موجودي براي او وجود دارد. سپس به يك مسئلة مهم ديگر اشاره مي¬كند که در روش زندگي انساني شايد عاليترين مسئله است و بدون توجه به آن، تمام تلاش و سعي انساني بيهوده و بيثمر خواهد بود. اين مسئله ميگويد: هستيِ باعظمتِ خداوندي، قابل قياس با هستيِ ديگر موجودات نيست، ولي اين به آن معنا نيست که ديگر موجودات، هستي ندارند، بلکه هستيِ آنها در مقابل هستيِ خداوند، مانند ناچيزيِ موجوديتِ کالبدِ ماديِ ماست در مقابل روح با آن عظمت خيره¬کنندهاش. #تفسیر_و_نقد_و_تحليل_مثنوی، محمد تقی جعفری، ج 1 🌺استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)🌺 برچسبها: علامه جعفری [ پنجشنبه ۱۳۸۶/۱۲/۰۹ ] [ 10:45 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |