منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
مَثَل زمين نرم و زمين شوره زار (وَا لْبَلَدُالطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لاَيَخْرُجُ إِلا نَكِدًاكَذَا لِكَ نُصَرِّفُ الاَْيَتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ ). (126) (127) (128) ((و سرزمين پاكيزه (و شيرين ) گياهش به فرمان پروردگار مى رويد؛ اما سرزمين بد طينت (و شوره زار) جز گياه ناچيز و بى ارزش از آن نمى رويد؛ اين گونه ، آيات (خود) را براى آنها كه شكر گزارند بيان مى كنيم )). هر زمين پاك و شايسته كه آن قابل زرع است و صالح رايگان رستنيها رويد از وى صدهزار چون كه فرمان باشد از پروردگار و آن كه باشد شوره و ناپاك و بد زآن برون نايد گياه الاّ نكد همچو قلب مؤ من و كافر به فرض زد مثل آن هر دو را حق بر دو ارض آن يك از آيات حقّ يابد رشاد وين يكى زايد در او بخل و عناد ما بگردانيم آيتهاى خود اين چنين شرح از مثال نيك و بد برگروهى كز يقين دارند سهم شكر نعمتها كنند از عقل و فهم (129) وجه تشبيه از ابن عبّاس و مجاهد و حسن كه از مفسّران صدر اسلام هستند، روايت شده است كه : ((خداوند متعال اين مثل را براى ((مؤ من )) و ((كافر)) زده است . دل مؤ من را به زمين پاكيزه و آماده و دل كافر را به زمين شوره زار تشبيه كرده است . پس هرگاه باران مواعظ از ابر رحمت پروردگار بر دل مؤ من ببارد، انواع طاعات و عبادات بر اعضا و جوارح او ظاهر مى گردد و چون كافر آن را استماع كند، زمين دلش تخم نصيحت را قبول نمى كند و از او صفتى كه به كار آيد ظاهر نشود)).(130) از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است كه فرمود: ((مَثَل هدايت و علمى كه خداوند مرا بدان مبعوث كرد، مَثَل باران شديدى است كه در سرزمينى ببارد و قسمتى از آن زمين (كه پاكيزه و آماده است ) آب را در خود فرو بردو گياهان بسيار بروياند و بخشى ديگر از آن كه خشك و باير است آب را در خود نگه مى دارد و مردم از آن مى آشامند و درختستان و زراعت خويش را نيز از آن آبيارى مى كنند و پاره اى ديگر از آن زمين كه بيابان صاف و شوره زار است نه آب را در خود نگه مى دارد كه مردم از آن استفاده كنند و نه در خود فرو مى برد كه از آن گياهى برويد. و مثل كسانى كه تحصيل علم مى كنند چنين است : برخى علم و دانش را فرا مى گيرندو به ديگران هم مى آموزند و برخى ديگر نه خود از علم بهره اى مى برند و نه به ديگران بهره اى مى رسانند (يعنى طعم و شيرينى علم را درك نمى كنند و مزه علم در اعماق جانشان نمى نشيند كه آن را به ديگران منتقل كنند) )).(131) مرحوم فيض كاشانى در كتاب ((محجّة البيضاء)) در باره قلب تزكيه نشده و غير مهذّب تمثيلى به نقل از ((وهب )) آورده كه مى گويد: ((علم همچون بارانى است كه از آسمان فرود مى آيد. شيرين و صاف : ريشه درختان از آب باران مى نوشند و بر اساس طعم درختان ، آب هم دگرگون مى شود، ميوه تلخ ، تلخ تر مى شود و ميوه شيرين ، شيرين تر. علمى را كه افراد فرا مى گيرند همين گونه است و به اندازه و به حسب همّتها و خواسته هايشان دگرگون مى شود. در متكبّر، كبر مى افزايد و در متواضع ، تواضع و فروتنى ...)).(132) بنا بر اين وجه شباهت در اين تشبيه ((قابليت درك فيض الهى )) در مؤ من و ((عدم قابليت آن )) در كافر است . زيرا تنها ((فاعليت فاعل )) براى به ثمر رسيدن يك موضوع كافى نيست ، بلكه استعداد و ((قابليت قابل )) نيز شرط است . سعدى در اين باره مى گويد: باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ ، لاله رويد و در شوره زار، خَس (133) دانه هاى باران حيات بخش است و لطيف تر از آن چيزى تصوّر نمى شود، امّا همين بارانى كه در لطافت طبعش كلامى نيست ، در يك جا سبزه و گل مى روياند و درجايى ديگر خسّ و خاشاك . 126-((بَلَد)) به معناى شهر است ، ولى در آيه بالا به معناى زمين آمده است . 127-((نَكِد)) به معناى شخص بخيل و ممسكى است كه به آسانى چيزى به كسى نمى دهد و اگر هم بدهد بسيار ناچيز و كم ارزش خواهد بود، زمينهاى شوره زار و نامساعد در آيه فوق تشبيه به چنين كسى شده است . (پاورقى تفسير نمونه ، ج 6، ص 216). 128-اعراف / 58. 129-تفسير صفى ، ج 1، ص 356. 130-اقتباس از تفسير منهج الصادقين ، ج 4، ص 42. 131-اقتباس از تفسير الميزان ، ج 8، ص 177 178. 132-محجّة البيضاء، ج 6، ص 237. 133-كلّيات گلستان سعدى ، باب اوّل ، ص 124. [ جمعه ۱۳۸۶/۱۰/۰۷ ] [ 21:56 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |