|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
پروتكل بيست و سوم به منظور آنكه مردم به اطاعت از ما عادت كنند،لازم و ضروري است كه بر اساس تواضع و قناعت تربيت يابند.راه كار،اين است كه توليد وسايل لوكس،تزييني و تجملاتي را به دستكم برسانيم.در اين صورت اخلاق عمومي كه با فرو رفتن در تجملات ويرانگر،به فساد كشيده شده بود،رشد و تعالي مييابد. ما صنايع متوسط توليدي را از نو بنيان ميگذاريم.معناي اين كار،كاشتن مين در راه سرمايههاي خصوصي بخش صنعت ميباشد.زيرا صنعتگران بزرگ كه در محدوده وسيع،كار ميكنند غالبا،دانسته يا ندانسته افكار تودههايي را كه اصلا،معناي بيكاري را نميدانند،به مخالفت تحريك مينمايند.از اين رو طرح فوق،آنان را با نظام موجود، سخت پيوند ميدهد و به احترام گذاردن به هيبت حكومت وادار ميكند. بيكاري بدترين آفتي است كه دامنگير حكومت ميشود.وليكن هنگامي كه زمام قدرت به دست ما افتاد،آن را درمان ميكنيم.مشروبات الكلي به موجب قانون مطلقا ممنوع اعلام ميگردد و شرابخوار در معرض كيفر قرار ميگيرد؛زيرا با اين كار مرتكبجرمي بر ضد انسانيت شده و با نوشيدن شراب،در رديف حيوانات در آمده است. تكرار ميكنم كه تودهها فقط در برابر قدرت حكومت تسليم ميشوند؛حكومتي كه از مردم جدا باشد و آنها احساس كنند كه با زور شمشير ميتواند با بيماريهاي اجتماعيمبارزه كند و آنها را از بين ببرد.براي آنان چه اهميتي دارد كه حاكمشان داراي روح فرشته باشد؟آنها ميخواهند او مظهر توانمندي و قدرت باشد. رهبر بزرگ،كه جايگزين همه حاكمان فعلي يعني زمامداران جوامع پوسيدهاي كه ما آنها را به پرتگاههاي فساد و تباهي سوق دادهايم و به جايي رسيدهاند كه همه چيز،حتي قدرت و سيطره الهي را انكار ميكنند و در ميان آنان،آتش فتنه و هرج و مرج از هر سوزبانه ميكشد،ميگردد،قبل از هر چيز بايد اين آتش مشتعل را كاملا خاموش نمايد.او بدين منظور موظف است همه اين جوامع را از بين ببرد،حتي اگر در خون خود غوطهورشوند.آنگاه از نو،به صورت سربازاني منظم و صف كشيده درآورد كه با آگاهي،به مبارزه با همه آفاتي كه پيكر دولت را ناتوان ميسازد،ميپردازند. اين حاكم،از ناحيه خداوند برگزيده شده است تا بر نيروهاي شرارتبار كه از غريزه وحشيگري فرمان ميگيرند و به عقل و انسانيت كاري ندارند،فايق آيد.اين نيروها،اينك در تشنگي پيروزي به سر ميبرند و تحت عنوان آزادي و حقوق به هرگونه دزدي و غارتگري دست مييازند.اينها نظام اجتماعي را به بازي گرفتهاند و آن را به طور كلي ازبين خواهند برد تا عرش پادشاه يهود،بر فراز آن برپا گردد.اما وقتي ما به قدرت رسيديم،به حساب اين نيروهاي شرور رسيدگي ميكنيم و آنچنان آنان را از سر راه خويش بر ميداريم كه هيچ اثري هر چند كوچك،از ايشان باقي نماند. در اين هنگام ميتوانيم به ملتهاي دنيا اعلام كنيم كه خداي را سپاس گويد و در مقابل آن كس كه مهر سرنوشت انسان بر پيشاني او خورده است،سر سجده فرود آوريد. انساني كه خداوند ستاره خويش را به سوي او فرستاد تا بداند كه تنها او ميتواند ما را ازهمه قدرتها و شرارتهاي گفته شده آزاد نمايد. [ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۷/۱۸ ] [ 18:30 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||