منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



پروتكل شانزدهم‏

 

به منظور تخريب نيروهاي مؤثر در انسجام فكري و همبستگي اجتماعي ملت،كار

خود را از اولين حلقه‏هاي اين سلسله يعني دانشگاه‏ها آغاز مي‏كنيم.در اين راستا كيفيت‏

آموزش دانشگاه‏ها را زير سؤال مي‏بريم و آن را خراب مي‏كنيم،سپس در چهارچوبي‏

جديد و برنامه‏هايي جهت‏دار،آن را بنيان مي‏گذاريم.

استادان و مسئولان آموزشي،طي برنامه‏هايي سرّي چنان در اختيار ما قرار مي‏گيرند

و مقيد مي‏شوند كه ذره‏اي از برنامه‏هاي مورد نظر،تخطي نخواهند كرد.ما آنان را با

نهايت دقت انتخاب و گلچين مي‏كنيم و وقتي كار خود را آغاز كردند از پشتيباني‏

حكومت برخوردار مي‏شوند و هرگز از آن جدا نمي‏گردند.

ما در درس قانون اساسي و همه مسائل مربوط به امور سياسي را از برنامه آموزشي‏

دانشگاه‏ها حذف مي‏كنيم؛و ليكن در عين حال،همين موارد را به چند ده نفر از

دانشجويان هوشمند كه خود انتخاب كرده‏ايم،آموزش مي‏دهيم.و اينچنين ديگر

دانشگاه‏ها نمي‏توانند همه ساله گروه گروه،عناصر بدكار را فارغ‏التحصيل و به دنيا اعزام‏

نمايند تا بخواهند طرح‏هاي بي‏اساس خود را با برنامه‏هاي قانوني تلفيق كنند و به

گونه‏اي‏پيرامون آن پايكوبي كنند كه گويي در صحنه نمايش قرار دارند.اينها مي‏خواهند به‏

بررسي موضوعاتي بپردازند كه بالاتر از حد علمي و مدرك آنان است و حتي

پدرانشان‏نيز نتوانسته‏اند آن را درك كنند.

شناخت غير صحيح توده مردم از حكومت و مسائل آن،جز به ظهور عنصر

هوسراني و خيالپردازي كه افراد بدسليقه ملت آن را همراهي مي‏كنند،منتهي نخواهد

شد.اين موضوع،به راحتي در آموزش‏هاي امروزي«گوييم»قابل ملاحظه است.

بنابراين لازم است كه ما«گوييم»را به گونه‏اي ديگر از آموزش سوق دهيم كه در آن،

همه‏مباني،قواعد و اصولي را كه در فرو ريختن بنيان نظام آنان مؤثر است،فراگيرند.و

آنگاه‏كه زمام حكومت را به دست گرفتيم،موارد فتنه‏انگيز را از برنامه‏هاي آموزشي حذف و

جوانان را طوري تربيت مي‏كنيم كه تابع محض حكومت و علاقه‏مند به فرمانروا باشند

وحكومت او را مايه اميد،نجات و برقراري صلح و آرامش ببينند.

آموزش ادبيات و هنرهاي كلاسيك(دوره يونان و روم)و همچنين تدريس تاريخ‏

گذشته را حذف مي‏كنيم.چون نمونه‏هاي آن نشان مي‏دهد كه زيانش بيش از فايده آن‏

است.آنگاه به جاي آن،آموزش برنامه‏هاي آينده را جايگزين مي‏نماييم.ما حوادث‏

گذشته را كه به نفع ما نيست از ذهن مردم«گوييم»محو مي‏كنيم و فقط گوشه‏هايي از

تاريخ كه لغزش‏هاي«گوييم»را ثبت كرده است،نگه مي‏داريم.در برنامه‏هاي آموزشي‏

جديد،آموزش اصول علمي زندگي و وظيفه مردم در قبال نظام و در قبال يكديگر،از

اولويت خاصي برخوردار هستند.در نظام نوين آموزشي خويش،از تدريس نمونه‏هايي‏

كه انانيت و انحراف به همراه دارد و بذر شرارت و دشمني مي‏پراكند،خودداري

مي‏كنيم‏و براي عوامل تهذيب و راستي اهميتي فراوان قائل خواهيم شد.

مهم‏ترين مسأله‏اي كه نزد ما از اولويت بالايي برخوردار است،اين است كه نگذاريم‏

آموزش به صورت هماهنگ و بر يك منوال انجام پذيرد.ما برنامه‏هاي آموزشي را در

رده‏ها و مراحل مختلفي تنظيم مي‏كنيم؛به صورتي كه هر مرحله،به رده سني خاصي‏

اختصاص پيدا كند.

بنابراين قواعد هر مرحله از مراحل عمر افراد،به طور دقيق مشخص و قانونمند

مي‏شود و براي هر كدام از اين مراحل،شغل و حرفه مناسب در نظر مي‏گيريم.البته

افرادنابغه كه به علت نبوغشان،مي‏توانند گام خود را فراتر از مرزها بگذارند،نيز وجود

دارند.و ليكن مشكل اين افراد اين است كه دوستان و همراهان كودن و ابله،آنان را از

پيشرفت‏باز مي‏دارند؛زيرا اينها به حكم فطرت و غريزه،افرادي را كه برتر از خود مي‏بينند،

دچاردردسر و مزاحمت مي‏نمايند.بدبختي‏هايي كه به سبب گمراهي«گوييم»در اين زمينه بر

سر آنان آمده است،بر شما پوشيده نيست.

كسي كه حكومت را در دست مي‏گيرد و مي‏خواهد در قلب مردم جايي محكم و در

ذهنشان چهره‏اي محبوب داشته باشد بايد در راستاي وظايف خويش و به هر وسيله‏

ممكن،چه در مدارس و مراكز آموزشي و چه در ميدان‏هاي عمومي،مقاصد،اهداف و

عملكردهاي خير خواهانه خود را براي ملت بازگو نمايد.

ما در موضوع آموزش،هر گونه آزادي عمل را از بين خواهيم برد.دانش‏آموزان در هر

مرحله‏اي از زندگي و آموزش مي‏توانند در روزهاي تعطيل با خانواده خود،در اماكن‏

عمومي چون باشگاه‏ها اجتماع كنند و آنگاه آموزگاراني كه از ناحيه ما مأموريت دارند،

به طور رايگان به ايراد درس و سخنراني پيرامون روابط انساني و قوانين آن

مي‏پردازند وبا ارائه مثال،مشكلات و قيوداتي كه در اثر روابط غير آگاهانه،دست و پاگير آنان

مي‏شودرا تشريح مي‏كنند و در نهايت،فلسفه نظريات جديدي كه هنوز براي جهانيان اعلام نشده‏

است را تبيين مي‏نمايند.ما ارزش و شأن اين نظريات را به حدي خواهيم رساند كه در

نزد مردم،اعتباري شبيه به اعتقادات ديني پيدا نمايد.اين امر،در دوره انتقال نهايي به‏

دين ما اتفاق مي‏افتد.

اينك كه برنامه‏هاي علمي امروز و آينده را بيان داشتم،مباني اين نظريات را به طور

اجمال توضيح مي‏دهم.

ما در اثر تجربه صد ساله خود،مي‏دانيم كه ملت،هميشه بر اساس آراء و

نقطه‏نظراتي كه از طريق آموزش‏هاي دوره زندگي خويش به دست آورده است،به سر

مي‏برد و اينجاست كه اختلاف ما با اين روش‏هاي آموزشي روشن مي‏شود.ما به خاطر

اين اختلاف در روش،آخرين آثار گذشتگان را متلاشي مي‏كنيم و زمام آموزش را به‏

انحصار خويش در مي‏آوريم.اينچنين سر رشته همه افكار مستقل كه در گذشته از آن،

براي جذب افكار مردم به سوي خود استفاده مي‏كرديم،در دست ما قرار خواهد گرفت.

امروز روشي معروف به دروس عيني Lessons مي‏تواند بر انديشه‏ها

لجام زده و اذهان را فلج كند.هدف اين روش،سست نمودن ذهن«گوييم»و سوق دادن‏

آن،به طرف كودني و رخوت است و اين گونه ذهن،به جاي تفكر براي شناخت ماهيت‏

اشياء،منتظر مي‏ماند تا موارد محسوس به عنوان مثال و نمونه بدو ارائه شود.در فرانسه،

اين روش به طور كامل،پياده و موفق شده است؛زيرا بهترين دست نشاندگان بورژوازي‏

ما در آن كشور آن را پايه‏ريزي كرده و بر اساس آن حركت نمودند.

[ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۷/۱۷ ] [ 13:21 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب