منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
پروتكل نهم در اجراي اصول مورد نظر بايد به روحيات و اخلاق ملتي كه در ميان آنها اقامت گزيدهايم و در كشورشان فعاليت داريم،توجه لازم داشته باشيم.ما نميتوانيم تنها به اجراي ظاهري اصول خود بپردازيم.قبل از آنكه برنامههاي آموزشي آن ملت را اصلاح و تعديل نكنيم و ماده آموزش آن را مطابق با اصول خويش نسازيم، نبايد توقع موفقيت و پيروزي داشته باشيم.اما چنانچه با هشياري و مراقبت كامل به تطبيق سياستهاي خود بپردازيم،بيش از ده سال طول نميكشد كه شرايط اجتماعي آن ملت،هر چند لجوج و غير قابل انعطاف باشند،تغيير مييابد و بدين صورت ملتي جديد به جديد به جمع ملتهايي كه در اختيار و پيرو ما هستند،خواهد پيوست. آزاديخواهي و مفاهيمي از قبيل آزادي،عدالت و برابري در واقع كلماتي هستند كه محور شعارهاي فراماسوني ما قرار دارند.اما همين كه مملكت خويش را تأسيس كرديم، آنها را از اين معاني شعاري،پوچ ميكنيم و به واژههاي آرماني تبديل ميكنيم.آزادي به «حق آزادي»،عدالت به«وظايف عدالت»و برابري به«كمال برابري»تبديل خواهند شد و به همين شكل،گاو نر را با گرفتن شاخهايش رام خويش ميسازيم. در واقع ما با اين كار توانستهايم ماهيت همه انواع حكومتها را از بين ببريم.اما از نظر قانوني به صورت شكلي و ظاهري باقي خواهند ماند كه آن هم در دست ما هستند و ما مسائل خود را بدانان القا ميكنيم و به شكل دلخواه اداره ميكنيم.اين موضوع به خاطر اين است كه وجود يهودستيزي به عنوان بهانهاي براي حمايت ما از برادران مستضعف خويش ضروري است.من نيازي نميبينم كه در اين زمينه بحث بيشتري داشته باشم؛چون به اندازه كافي تكرار شده و سخن پيرامون آن به حد كفايت رسيده است. هيچ چيز نميتواند جلوي فعاليت وسيع و گسترده ما را بگيرد يا آن را محدود كند. حكومت برتر ما با شرايطي فوقالعاده و فراتر از قانون به راه خود ادامه ميدهد.منظور من از اين اوضاع همان چيزي است كه امروز به نام ديكتاتوري شناخته ميشود. من ميتوانم با صداقت كامل به اطلاعتان برسانم كه ما قوانين را الهام ميكنيم و به زودي و هنگامي كه وقت آن برسد اجراي آنها را نيز خود در دست ميگيريم. آن وقت هر كه را ميخواهيم سر ميبريم و هر كه را مايل باشيم ميبخشيم.مركب فرماندهي و رهبري در دست ماست؛و با قدرت حكومت خواهيم كرد.زيرا ميراث گروهي كه در سابق صاحب صولت و قدرت بود و ما آن را از بين برديم،اكنون در دست ماست. روحيه پايانناپذير تجاوزگري،حرص و آز سوزاننده،انتقام بيرحمانه كينه و حقد سلاحي است كه ما در اختيار داريم و رعب و وحشتي كه امروز مردم را دربرگرفته،از ناحيه ما جريان يافته است. افراد بسياري از وابستگان به همه مكاتب فكري و گرايشهاي مختلف،شامل قدرت طلبان،سلطنت طلبان،رهبران تودهها و عوام،سوسياليستها،كمونيستها و آرمان طلبان رؤياپردازاز احزاب گوناگون،همه و همه در خدمت ما هستند و ما همگي آنان را به تلاش در راه خويش وادار كرده و در حالي كه ريسمان به گردنشان انداخته و آن را در دست گرفتهايم،به از بين بردن باقيمانده حكومتها و به كارگيري نهايت كوشش براي كوبيدن پايههاي نظامهاي مختلف واداشتهايم.از اين رو همه دولتها در عذاب و سختي افتادهاند و از اعماق وجود،براي ايجاد امنيت تلاش ميكنند و آمادگي آن را دارند كه هر عزيزي را براي به دست آوردن آرامش از دست داده،فدا نمايند.اما تا وقتي كه آنان با كمال صراحت و وضوح،حكومت بزرگ و جهاني ما را به رسميت نشناسند و سر تسليم فرود نياورند،آسايش را بر ايشان ايجاد نميكنيم. در اين هنگام مردم در اضطراب قرار ميگيرند و بناچار براي حل مشكلات اجتماعي و از طريق تفاهم و توافق بينالمللي فرياد سر ميدهند.و اينچنين به گروههاي كوچك و ناچيز تقسيم ميشوند و هر كدام از اين گروهها،در حالي كه قدرت را به طرف خود ميكشند،به خاطر نياز مالي به سوي ما روي ميآورند.چه آنكه تمام ثروت در دست ما انباشته شده است. تنها يك مورد وجود دارد كه ميتواند موجب هراس ما باشد و آن اينكه ممكن است بين نيروي روشنفكر سردمداران«گوييم»و نيروي كور مردم،در مقابل ما اتحادي برقرار شود.اما اين نيز قابل حل است و ما تدابير لازم را براي اين كار انديشيدهايم.ما بين اين دو نيرو ديواري كشيدهايم كه هر كدام از ديگري ميترسد و همواره خود را در معرض تهديد طرف مقابل ميبيند.با اين روش نيروي تودهها به نفع ما كار ميكند و در كنار ما قرار خواهد گرفت و ما به وسيله رهبري از ناحيه خويش،آن را به سوي اهداف خود راهنمايي ميكنيم. از طرف ديگر،براي آنكه اين نيرو لحظهاي از سيطره ما خارج نگردد بايد هر از گاهي با آن ارتباط نزديك داشته باشيم و اين ارتباط ممكن است از طريق يكي از افراد «گوييم»يا يكي از برادران موثق و مورد اعتماد خودمان صورت پذيرد.هنگامي كه كارها به پايان رسيد و حكومت ما به عنوان تنها حكومت برتر شناخته شد،مستقيما در محافل عمومي با مردم روبهرو ميشويم و با آنان به طور آشكار صحبت خواهيم كرد و در مسائل سياسي آن گونه كه خود ميخواهيم،آنها را ارشاد و راهنمايي مينماييم. چه روشي براي مراقبت بر تعليم در مراكز آموزشي روستاها و دهكدهها وجود دارد؟و چگونه بايد دانست كه آنجا چه ميگذرد؟اين نيز كار دشواري نيست؛زيرا چيزي پنهان نميماند و هر سخني كه از زبان حكومت يا شخص حاكم بيرون ميآيد،به سرعت در همه جا پخش ميگردد و دهان به دهان در ميان مردم شايع ميشود. براي آنكه سازمانهاي«گوييم»قبل از رسيدن زمان موعود از بين نروند و متلاشي نشوند،ما پوششي از برادري ماسوني روي آن كشيدهايم و براي آن نمادي از وقار و زيركي ساختهايم و اركان اين دستگاهها را مانند يك ماشين در اختيار خويش گرفتهايم. ما نهايت توجه را به نبض اين اركان خواهيم داشت كه در جايگاه مستحكم خود قرار گيرند.اركاني كه امروز به خاطر تسامح ناشي از آزادي ليبرالي،جاي خود را به بينظمي داده است.ما بيشترين دخالت را در اجراي قوانين و تطبيق آن به خرج دادهايم،همان طور كه در انتخابات عمومي و توجيه مطبوعات و آزادي فرد دخالت كردهايم.البته دخالت اصلي كه يكي از پايههاي برنامه ماست،دخالت در آموزش و پرورش است؛چرا كه آموزش و پرورش،دو سنگ بناي زندگي آزاد هستند. ما عقل جوانان«گوييم»را به كار گرفته،آنها را گيج كردهايم و بر اساس القاي نظريات و اصول فاسدي كه خودمان هم به فساد آن اعتقاد داريم،آنها را پرورش داده و از راه به در كردهايم. ما،هالهاي از عظمت و شكوه به قوانين بخشيدهايم و بدون نياز به تغيير اساسي قوانين و مواد مربوط به آن،توانستهايم قوانين را كور و پيچيده كنيم تا تفاسير متناقضي از آنها ارايه گردد و اين گونه ما به نتيجه دلخواه رسيدهايم؛چرا كه به علت تناقض اين تفاسير و شرحها،سايهاي از پيچيدگي و ابهام،قوانين را در برگرفته و راه براي فهم آن بسته شده است.از طرف ديگر حكومتها نيز از درك روح و ژرفاي قوانين،به خاطر تو در تو بودن حلقههاي پيچيدگي و ابهام و همچنين عدم توان در ايجاد توافق بين اهداف آن باز ماندهاند؛و اينچنين قوانين،چون تار عنكبوت در هم پيچيده و تداخل كرده است.و اينجاست كه ريشه نظريه حكميت نهفته است. ممكن است بگوييد چنانچه«گوييم»از اين نقشهها بويي ببرد،با ما به مقابله مسلحانه خواهد پرداخت.من ميگويم:ما در غرب(اروپا)مانور شگفتانگيزي به راه انداختهايم كه محكمترين دلها را به لرزه در آورده و زانوها را سست كرده است.جنبشهاي مخفيانه و ويرانگر،خانههاي تيمي و راهروهاي تاريك،همه و همه از ناحيه ما فراهم آمدهاند و آمادگي دارند تا در آن واحد،پايتختها و شهرها را به انفجار بكشند و با ايجاد توفان،مؤسسات و حتي مدارك موجود را به باد بدهند. [ دوشنبه ۱۳۸۶/۰۷/۱۶ ] [ 12:9 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |