منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



سوره الرحمن  

 

(آيه46)ـ در ايـنـجـا دوزخـيـان را به حال خود رها كرده , به سراغ بهشتيان مى رود, و ازنعمتهاى دلپذير و بـى نـظير و شوق انگيز بهشت قسمتهائى را برمى شمرد, تا درمقايسه با كيفرهاى شديد و دردناك دوزخيان اهميت هركدام روشنتر گردد.

مـى فـرمايد: ((براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ بهشتى است ))(ولمن خاف مقام ربه جنتان ).

خوف از پروردگار سرچشمه هاى مختلفى دارد: گاه همان اعمال ناپاك وافكار آلوده است , و گاه بـراى مقربان , به خاطر قرب به ذات پاكش كمترين ترك اولى و غفلت مايه وحشت آنهاست , و گاه بـدون هـمـه ايـنـها هنگامى كه تصور آن ذات نامحدود و عظمت بى انتها را مى كنند در مقابل او احـسـاس حـقارت كرده و حالت خوف به آنها دست مى دهد, اين خوفى است كه از نهايت معرفت پروردگار حاصل مى شود و مخصوص عارفان و مخلصان درگاه اوست .

(آيه47)ـ باز به دنبال اين نعمت بزرگ همگان را مخاطب ساخته , مى گويد:((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟!)) (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه48)ـ سپس در توصيف اين دو بهشت مى افزايد: ((داراى انواع نعمتها ودرختان پرطراوت است )) (ذواتا افنان ).

(آيه49)ـ و به دنبال اين نعمت باز همان سؤال تكرار مى شود كه : ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟! (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه50)ـ از آنجا كه يك باغ سرسبز و خرم و پرطراوت , علاوه بر درختان ,بايد چشمه هاى آب جارى داشـتـه بـاشـد در اين آيه مى افزايد: ((در آن دو (بهشت ) دوچشمه هميشه جارى است )) (فيهما عينان تجريان ).

(آيه51)ـ باز در برابر اين نعمت همان سؤال مطرح مى شود: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد)) (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه52)ـ در ايـن آيـه كه نوبت به ميوه هاى اين دو باغ بهشتى مى رسد,مى فرمايد: ((در آن دو از هر ميوه اى دو نوع وجود دارد)) هريك از ديگرى بهتر (فيهمامن كل فاكهة زوجان ).

نوعى كه در دنيا نمونه آن را ديده ايد, و نوعى كه هرگز شبيه و نظير آن را دراين جهان نديده ايد.

(آيـه53)ـ بـاز مى افزايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكارمى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه54)ـ در آيـات پيشين سه قسمت از ويژگيهاى اين دو باغ بهشتى مطرح شد, اكنون به ويژگى چـهـارم پرداخته , مى فرمايد: ((اين در حالى است كه آنها برفرشهائى تكيه كرده اند با آسترهائى از ديبا و ابريشم )) (متكئين على فرش بطائنهامن استبرق ).

اين تعبير نشانه آرامش كامل روح بهشتيان است .

در ايـنـجا گران قيمت ترين پارچه اى كه در دنيا تصور مى شود آستر اين فرشهاذكر شده , اشاره به اين كه قسمت روئين آن چيزى است كه از لطافت و زيبائى وجذابيت در وصف نمى گنجد.

و بـالاخـره در پـنـجـمين نعمت به چگونگى نعمتهاى اين باغ بهشتى اشاره كرده , مى گويد: ((و ميوه هاى رسيده آن دو باغ بهشتى در دسترس است )) (وجنى الجنتين دان ).

آرى ! زحمتى كه معمولا در چيدن ميوه هاى دنيا وجود دارد در آنجا به هيچ وجه نيست .

(آيه55)ـ و باز همگان را در اينجا مخاطب ساخته , مى گويد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه56)ـ در آيـات گـذشته پنج قسمت از مواهب و ويژگيهاى اين دو باغ بهشتى عنوان شده بود, در اينجا شـشـمـيـن نـعمت را بازگو مى كند; و آن همسران پاك بهشتى است ,مى فرمايد: ((در آن باغهاى بهشتى زنانى هستند كه جز به همسران خود عشق نمى ورزند)) (فيهن قاصرات الطرف ).

((و هيچ انس و جن پيش از اينها با آنها تماس نگرفته است )) (لم يطمثهن انس قبلهم ولا جان ).

بنابراين آنها دوشيزه اند, و دست نخورده , و پاك از هر نظر.

از ((ابـوذر)) نـقـل شـده اسـت كـه : ((هـمـسـر بـهشتى به شوهرش مى گويد: سوگند به عزت پـروردگـارم كـه در بهشت چيزى را بهتر از تو نمى يابم , سپاس مخصوص خداوندى است كه مرا همسر تو, و تو را همسر من قرار داد)).

(آيـه57)ـ بـاز در تـعقيب اين نعمت بهشتى تكرار مى كند: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه58)ـ سپس به توصيف بيشترى از اين همسران بهشتى پرداخته ,مى گويد: ((آنها همچون ياقوت و مرجانند))! (كانهن الياقوت والمرجان ).

به سرخى و صفا و درخشندگى ((ياقوت )) و به سفيدى و زيبائى شاخه ((مرجان )) كه هنگامى كه اين دورنگ (يعنى سفيد و سرخ شفاف ) به هم آميزندزيباترين رنگ را به آنها مى دهند.

(آيـه59)ـ بـار ديگر به دنبال اين نعمت بهشتى مى فرمايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه60)ـ و در پايان اين بحث مى گويد: ((آيا جزاى نيكى جز نيكى است ))؟(هل جزاء الا حسان الا الا حسان ).

آيا آنها كه در دنيا كار نيك كرده اند جز پاداش نيك الهى انتظارى درباره آنها مى رود؟.

((احسان )) چيزى برتر از عدالت است , زيرا عدالت اين است كه انسان آنچه بر عهده اوست بدهد, و آنچه متعلق به اوست بگيرد, ولى احسان اين است كه انسان بيش از آنچه وظيفه اوست انجام دهد, و كمتر از آنچه حق اوست بگيرد.

(آيـه61)ـ باز در اينجا از بندگان اقرار مى گيرد كه : ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

چـرا كه اين قانون يعنى ; جزاى احسان به احسان خود نعمتى است بزرگ ازناحيه خداوند بزرگ , و نشان مى دهد كه پاداش او در برابر اعمال بندگان نيز درخوركرم اوست نه درخور اعمال آنها, تازه اگر آنها عملى دارند و اطاعتى مى كنند آن هم به توفيق و لطف خداست و بركاتش نيز به خودشان مى رسد.

(آيه62)ـ در ادامـه بحث گذشته كه پيرامون دو بهشت خائفان با ويژگيهاى و الا سخن مى گفت در اينجا از دو بهشت سخن مى گويد كه در مرحله پايينتر و طبعا براى افرادى است كه در سطح پائينترى از ايمان و خوف از پروردگار قرار دارند, و به تعبير ديگر هدف بيان وجود سلسله مراتب به تناسب ايمان و عمل صالح است .

نخست مى فرمايد: ((و پايين تر از آنها دو باغ بهشتى ديگر است )) (ومن دونهما جنتان ).

در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (ص ) مى خوانيم كه در تفسير اين آيه فرمود:.

((دو بـهشت كه بناى آنها و هرچه در آنهاست از نقره است , و دو بهشت است كه بناى آنها و هرچه در آنهاست از طلاست )).

تعبير به طلا و نقره ممكن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد.

لـذا در حديث ديگرى از پيامبر(ص ) آمده است : ((دو بهشت از طلا است براى مقربان , و دو بهشت از نقره براى اصحاب اليمين )).

(آيه63)ـ سپس مى افزايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكارمى كنيد)) (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه64)ـ بـعـد بـه پنج ويژگى اين دو بهشت ـكه بعضى با آنچه درباره دوبهشت سابق گفته شد شباهت دارد و بعضى متفاوت است ـ پرداخته , مى گويد: ((هردو خرم و سرسبزند)) (مدهامتان ).

(آيـه65)ـ بـاز در ايـنـجـا اضافه مى كند: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان راانكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه66)ـ در ايـن آيـه بـه تـوصيف ديگرى پرداخته , مى گويد: ((در آنها دوچشمه جوشنده است )) (فيهما عينان نضاختان ).

(آيه67)ـ دگربار از جن و انس مى پرسد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟! (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه68)ـ اين آيه درباره ميوه هاى اين دو بهشت چنين مى گويد: ((در آنهاميوه هاى فراوان و درخت خرما و انار است )) (فيهما فاكهة ونخل ورمان ).

(آيـه69)ـ بـاز هـمان سؤال را تكرار كرده , مى فرمايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه70)ـ در ادامه شرح نعمتهاى دو بهشتى كه در آيات سابق آمده است در اينجا نيزبه قسمتهاى ديگرى از اين مواهب اشاره شده است .

نـخـسـت مى فرمايد: ((و در آن باغهاى بهشتى زنانى نيكو خلق و زيبايند)) (فيهن خيرات حسان ) زنانى كه جمع ميان ((حسن سيرت )) و ((حسن صورت )) كرده اند.

در رواياتى كه در تفسير اين آيه وارد شده صفات نيك بسيارى براى همسران بهشتى شمرده شده كـه مى تواند اشاره اى به صفات عالى زنان دنيا نيز باشد, والگوئى براى همه زنان محسوب شود, از جمله خوش زبان بودن , نظافت و پاكى ,آزار نرسانيدن , نظرى به بيگانگان نداشتن و مانند آن .

(آيـه71)ـ و بـه دنـبـال ذكـر اين نعمت باز مى افزايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيه72)ـ سپس در ادامه توصيف اين زنان بهشتى اضافه مى كند: ((حوريانى كه در خيمه هاى بهشتى مستورند)) (حور مقصورات فى الخيام ).

((حور)) جمع ((حورا)) و ((احور)) به كسى مى گويند كه سياهى چشمش كاملا مشكى و سفيدى آن كاملا شفاف است , و گاه به زنان سفيد چهره نيز اطلاق شده است .

(آيـه73)ـ و بـار ديـگـر هـمـان سـؤال پـرمـعـنى را تكرار كرده , مى گويد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه74)ـ اين آيه توصيف ديگرى است درباره حوريان بهشتى , مى فرمايد:((هيچ , جن و انس پيش از اين با آنها تماس نگرفته )) و دوشيزه اند (لم يطمثهن انس قبلهم ولا جان ).

الـبـتـه چنانكه از آيات ديگر قرآن استفاده مى شود زنان و مردانى كه در اين دنياهمسر يكديگرند هـرگـاه هر دو با ايمان و بهشتى باشند در آنجا به هم ملحق مى شوند, و با هم در بهترين شرائط و حالات زندگى مى كنند.

و حـتى از روايات استفاده مى شود كه مقام اين زنان برتر از حوريان بهشت است به خاطر عبادات و اعمال صالحى كه در اين جهان انجام داده اند.

(آيه75)ـ سپس مى افزايد: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكارمى كنيد))؟ (فباى آلاء ربكما تكذبان ).

(آيـه76)ـ در آخـريـن تـوصيفى كه در اين آيات از نعمتهاى بهشتى كرده , مى گويد:((اين در حالى اسـت كـه بـهشتيان بر تختهائى تكيه زده اند كه با بهترين و زيباترين پارچه هاى سبزرنگ پوشانده شده است )) (متكئين على رفرف خضر وعبقري حسان ).

(آيـه77)ـ سـپـس بـراى آخـريـن بار (و سى و يكمين مرتبه ) اين سؤال را از نس وجن و از تمام افراد مى كند: ((پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد))؟(فباى آلاء ربكما تكذبان ).

نـعمتهاى معنوى , يا نعمتهاى مادى , نعمتهاى اين جهان , يا نعمتهاى بهشتى ؟ نعمتهائى كه سر تا پـاى وجـود شـمـا را فراگرفته و دائما غرق درآنيد, و گاه براثر غرور و غفلت همه آنها را به دست فراموشى مى سپريد, و از بخشنده اين همه نعمتها و كسى كه در انتظار نعمتهايش در آينده هستيد غافل مى شويد؟ كداميك رامنكريد؟.

(آيـه78)ـ و در آخـريـن آيه اين سوره مى فرمايد: ((پربركت و زوال ناپذير است نام پروردگار صاحب جلال و بزرگوار تو)) (تبارك اسم ربك ذى الجلا ل والا كرام ).

اين تعبير به خاطر آن است كه در اين سوره انواع نعمتهاى الهى , در زمين وآسمان , در خلقت بشر, و در دنـيـا و آخـرت آمده است , و از آنجا كه اينها همه ازوجود پربركت پروردگار افاضه مى شود, مناسبترين تعبير همان است كه در اين آيه آمده است .

جـالـب ايـن كه اين سوره با نام خداوند ((رحمن )) آغاز شد, و با نام پروردگارذوالجلال و الاكرام پايان مى گيرد, و هر دو هماهنگ با مجموعه محتواى سوره است .

((پايان سوره الرحمن )).

[ شنبه ۱۳۸۶/۰۲/۲۹ ] [ 20:56 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب