منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
دعبل ابو على ملقب به (دعبل) ابن رزين بن عثمان بن عبد الله بن بديل از تيره خزاعه متولد به سال يكصد و چهل و هشت و مقتول به سال دويست و چهل و شش هجرى قمرى.شاعرى كه به تندى زبان و صراحت لهجه و نداشتن بيم از مرگ شناخته شده و قصيده تاتيه او از نمونههاى جاويدان شعر عربى و دفاع از حريم حرمت اهل بيت پيغمبر است. اين قصيده چنانكه مشهور استبر امام على بن موسى الرضا (ع) خوانده شده.منتخباتى از آن قصيده نوشته مىشود. الم تر للايام ماجر جورها على الناس من نقص و طول شتات (18) فكيف و من انى يطالب زلفة الى الله بعد الصوم و الصلوات (19) سوى حب ابناء النبى و رهطه و بغض بنى الزرقاء و العبلات (20) و هند و ما ادت سمية و ابنها اولو الكفر فى الاسلام،و الفجرات (21) هم نقضوا عهد الكتاب و فرضه و محكمه بالزور و الشبهات (22) تراث بلا قربى و ملك بلا هدى و حكم بلا شورى بغير هداة (23) و لو قلدوا الموصى اليه زمامها لزمتبمامون من العثرات (24) سقى الله قبرا بالمدينة غيثه فقد حل فيه الامن بالبركات (25) نبى الهدى صلى عليه مليكه و بلغ عنا روحه التحفات (26) افاطم لو خلت الحسين مجدلا و قد مات عطشانا بشط فرات... (27) اذن للطمت الخد فاطم عنده و اجريت دمع العين فى الوجنات (28) افاطم قومى يابنة الخير و اندبى نجوم سماوات بارض فلاة... (29) ارى فياهم فى غيرهم متقسما و ايديهم من فيئهم صفرات... (30) ديار رسول الله اصبحن بلقعا و آل زياد تسكن الحجرات (31) و آل رسول الله تدمى نحورهم و آل زياد آمنوا السربات... (32) خروج امام لا محالة خارج يقوم على اسم الله و البركات (33) يميز فينا كل حق و باطل و يجزى على النعماء و النقمات (34) فيا نفس طيبى ثم يا نفس ابشرى فغير بعيد كل ما هوآت (35) ديوان.به تصحيح عبد الصاحب عمران الدجيلى.ص 126-144 18.نمىبينى روزگار چگونه ستم خود را بر مردمان مىگستراند.از آنان مىكاهد و جمعشان را به پراكندگى مىكشاند. 19.پس از روزه و نماز از كجا و چگونه مىتوان به خداى بى نياز نزديك شد؟ 20.مگر با دوستى فرزندان پيغمبر،و خويشاوندان او و دشمنى مروان حكم و ياران او. 21.و هند و آنچه سميه (مادر زياد) و فرزندانش-خداوندان كفر و زشتكارى-كردند. 22.كه بدروغ و تلبيس كتاب خدا را پس پشت افكندند و واجب او را ترك گفتند. 23.ميراثى را كه سزاوار آن نبودند ربودند،و بى بصيرت و بينائى حكومت نمودند. 24.اگر زمام كار را به وصى پيغمبر مىسپردند آنانرا بى خطر براه راست مىبرد. 25.باران رحمت پروردگار قبرى را كه در مدينه استسيراب سازد.كه جاى امن و بركت است. 26.پيغمبر راهنما كه درود فرشتگان خدا بر وى و سلام ما ره آورد روح او باد. 27.اى فاطمه اگر بخاطرت مىگذشت كه حسين تشنه كام در كنار فرات بر روى خاك جان داده است. 28.بر كنار او مىايستادى و بر چهره مىزدى و سرشك بر گونهها روان مىساختى. 29.فاطمه!اى دختر بهترين آدميان برخيز و بر ستارگان آسمان كه بر پهنه بيابان افتادند نوحه كن! 30.مىبينم كه حق آنان ميان ديگران قسمت مىشود،و دست ايشان از مالشان تهى است. 31.خانههاى پيغمبر خدا ويران است و فرزندان زياد ساكن منزلگاههاى آبادان. 32.گلوگاه فرزندان پيغمبر را مىبرند و فرزندان زياد در آرامش بسر مىبرند. 33.بناچار اما مىبايد برخيزد و بنام خدا و بركات او با ستمكاران بستيزد. 34.حق را از باطل جدا سازد.ستمكار را كيفر دهد و فرمان بردار را بنوازد. 35.اى دل!خوش باش و اى دل ترا بشارت باد!كه آنچه بايد شود دير نخواهد كشيد. [ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۵ ] [ 23:24 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |