منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



ادامه سوره تحريم

 

(آيه6  به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضى از همسران پيامبر(ص ), خداوند دراين آيه , روى سخن را بـه هـمـه مـؤمـنان كرده , و دستوراتى درباره تعليم و تربيت همسر و فرزندان و خانواده به آنها مى دهد.

نـخـست مى فرمايد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خود و خانواده خويش را ازآتشى كه هيزم آن انـسـانـهـا و سـنـگهاست نگه داريد)) (يـا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم نـارا وقودها الناس والحجـارة ).

نگهدارى خويشتن به ترك معاصى و عدم تسليم در برابر شهوات سركش است , و نگهدارى خانواده بـه تعليم و تربيت و امر به معروف و نهى ازمنكر,و فراهم ساختن محيطى پاك و خالى از هرگونه آلودگى , در فضاى خانه وخانواده است .

ايـن بـرنـامـه اى اسـت كـه بايد از نخستين سنگ بناى خانواده , يعنى از مقدمات ازدواج , و سپس نـخـسـتين لحظه تولد فرزند آغاز گردد, و در تمام مراحل بابرنامه ريزى صحيح و با نهايت دقت تعقيب شود.

سپس مى افزايد: ((فرشتگانى بر آن آتش گمارده شده , كه خشن و سختگيرندو هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى كنند, و آنچه فرمان داده شده اند (بطوركامل )اجرا مى كنند)) (عليهـا ملا ئكة غلا ظ شداد لا يعصون اللّه مـا امرهم ويفعلون مـايؤمرون ).

و به اين ترتيب , نه راه گريزى وجود دارد و نه گريه و التماس و جزع و فزع مؤثر است .

(آيه7)ـ در اين آيه كفار را مخاطب ساخته , و وضع آنها را در آن روز بازگومى كند; مى فرمايد: ((اى كسانى كه كافر شده ايد! امروز عذرخواهى نكنيد, چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مى شويد)) (يـا ايها الذين كفروا لا تعتذروا اليوم انمـاتجزون مـا كنتم تعملون ).

(آيـه8)ـ ايـن آيـه در حـقيقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان مى دهد,مى گويد: ((اى كسانى كه ايـمـان آورده ايـد! بـه سـوى خـدا توبه كنيد, توبه اى خالص ))(يـا ايها الذين آمنوا توبوا الى اللّه توبة نصوحا).

آرى ! نـخستين گام براى نجات , توبه از گناه است , توبه اى كه از هر نظر خالص باشد, توبه اى كه محرك آن فرمان خدا بوده باشد.

در حـديـثـى از پيغمبر گرامى اسلام (ص ) مى خوانيم هنگامى كه ((معاذبن جبل )) ازتوبه نصوح سـؤال كرد, در پاسخ فرمود: ((آن است كه شخص توبه كننده به هيچ وجه بازگشت به گناه نكند آن چنان كه شير به پستان هرگز باز نمى گردد))!.

اين تعبير لطيف بيانگر اين واقعيت است كه توبه نصوح چنان انقلابى درانسان ايجاد مى كند كه راه بـازگـشـت بـه گذشته را بكلى بر او مى بندد; همان گونه كه بازگشت شير به پستان غيرممكن است .

سـپـس بـه آثـار ايـن تـوبـه نـصوح اشاره كرده , مى افزايد: ((اميد است (با اين كار)پروردگارتان گناهانتان را ببخشد)) (عسى ربكم ان يكفر عنكم سيئـاتكم ).

((و شما را در باغهائى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است واردكند)) (ويدخلكم جنات تجرى من تحتها الا نهـار).

اين كار ((در روزى خواهد بود كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى كند)) (يوم لا يخزى اللّه النبى والذين آمنوا معه ).

((ايـن در حـالى است كه نور (ايمان و عمل صالح ) آنها از پيشاپيش و از سوى راستشان در حركت است )) و عرصه محشر را روشن مى سازد, و راه آنها را به سوى بهشت مى گشايد (نورهم يسعى بين ايديهم وبايمـانهم ).

در ايـنجاست كه آنها رو به درگاه خداوند آورده ; ((و مى گويند: پروردگارا! نورما را كامل كن , و مـا را بـبـخش كه تو بر هر چيز توانايى )) (يقولون ربنـا اتمم لنـانورنـا واغفر لنـا انك على كل شى قدير).

(آيـه9)ـ از آنـجا كه منافقان از افشاى اسرار درونى خانه پيامبر(ص ) و بروز مشاجرات و اختلافهائى درميان همسران او كه در آيات قبل به آن اشاره شده قطعا خوشحال بودند, بلكه به شايعات در اين زمـيـنـه دامـن مـى زدنـد شايد به همين مناسبت در اين آيه دستور شدت عمل درباره آنها داده , مى فرمايد: ((اى پيامبر! با كفار و منافقين پيكار كن و بر آنان سخت بگير جايگاهشان جهنم است و بـدفـرجـامى است )) (يـاايها النبى جـاهد الكفار والمنـافقين واغلظ عليهم وماويهم جهنم وبئس المصير).

ايـن جـهـاد در مورد كفار ممكن است به صورت مسلحانه يا غيرمسلحانه بوده باشد, ولى در مورد منافقان بدون شك جهاد مسلحانه نيست , زيرا در هيچ تاريخى نقل نشده كه پيامبر(ص ) با منافقان پـيـكار مسلحانه كرده باشد, بلكه مراد از جهاد با آنهاهمان توبيخ و سرزنش و تهديد و انذار و رسوا ساختن آنها, و يا در بعضى از مواردتاليف قلوب آنهاست .

البته بعد از پيامبر(ص ) اميرمؤمنان على (ع ) با منافقان مسلح به نبرد برخاست .

(آيه10)ـ بـار ديگر به ماجراى همسران پيامبر(ص ) باز مى گردد, و براى اين كه درس عملى زنده اى به آنها بـدهـد بـه ذكـر سـرنوشت فشرده دو نفر از زنان بى تقوا كه در خانه دو پيامبر بزرگ خدا بودند, و سـرنـوشـت دو زن مـؤمـن و ايـثـارگر كه يكى از آنها در خانه يكى از جبارترين مردان تاريخ بود مى پردازد.

نـخـسـت مـى فرمايد: ((خداوند براى كسانى كه كافر شده اند به همسرنوح و همسر لوط مثل زده است )) (ضرب اللّه مثلا للذين كفروا امرات نوح وامرات لوط).

((آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند, ولى به آن دوخيانت كردند)) (كـانتـا تحت عبدين من عبـادنـا صـالحين فخـانتـاهمـا).

((اما ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى )نداشت , و به آنها گفته شد: وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى شوند)) (فلم يغنيـا عنهمـا من اللّه شيئا وقيل ادخلا النار مع الداخلين ).

و بـه ايـن تـرتـيـب , بـه دو همسر پيامبر اسلام (ص ) كه در ماجراى افشاى اسرار وآزار آن حضرت دخالت داشتند هشدار مى دهد كه گمان نكنند همسرى پيامبر(ص ) به تنهائى مى تواند مانع كيفر آنـها باشد و در ضمن هشدارى است به همه مؤمنان درتمام قشرها كه پيوندهاى خود را با اوليااللّه در صورت گناه و عصيان مانع عذاب الهى نپندارند.

به هرحال اين دو زن به اين دو پيامبر بزرگ خيانت كردند, البته خيانت آنهاهرگز انحراف از جاده عـفـت نـبـود, زيرا هرگز همسر هيچ پيامبرى آلوده به بى عفتى نشده است , چنانكه در حديثى از پيامبر اكرم (ص ) صريحا آمده است : ((همسر هيچ پيامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفت نشد)).

(آيـه11)ـ سپس دو مثال براى افراد باايمان ذكر كرده , مى گويد: ((و خداوندبراى مؤمنان به همسر فـرعون مثل زده است در آن هنگام كه گفت : پروردگارا!خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بـسـاز, و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرااز گروه ستمگران رهايى بخش )) (وضرب اللّه مثلا لـلـذيـن آمـنوا امرات فرعون اذقـالت رب ابن لى عندك بيتا فى الجنة ونجنى من فرعون وعمله ونجنى من القوم الظالمين ).

مـعـروف ايـن اسـت كـه نام همسر فرعون ((آسيه )) و نام پدرش ((مزاحم ))بوده است , گفته اند هـنـگامى كه معجزه موسى (ع ) را در مقابل ساحران مشاهده كرداعماق قلبش به نورايمان روشن شـد, و از هـمان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مى داشت , هنگامى كه فـرعـون از ايـمـان او بـاخـبـر شـد بـارهـا او را نـهى كرد, ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.

سـرانـجـام فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته , در زير آفتاب سوزان قرار دهند, و سـنگ عظيمى برسينه او بيفكنند, هنگامى كه آخرين لحظه هاى عمر خود را مى گذراند دعايش اين بود ((پروردگارا! براى من خانه اى در بهشت درجوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهائى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده ))!.

خـداوند نيز دعاى اين مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كناربهترين زنان جهان مانند مريم قرار داد.

در روايـتى از رسول خدا(ص ) مى خوانيم : ((برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند((خديجه )) دختر خـويـلـد و ((فاطمه )) دختر محمد(ص ) و ((مريم )) دختر عمران و ((آسيه ))دختر مزاحم همسر فرعون )).

(آيه12)ـ سپس به دومين زن باشخصيت كه الگوئى براى افراد با ايمان محسوب مى شود اشاره كرده , مى فرمايد: و نيز خداوند مثلى زده است به ((مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت )) (ومريم ابنت عمران التى احصنت فرجهـا).

((و ما از روح خود در آن دميديم )) (فنفخنـا فيه من روحنـا).

و او به فرمان خدا بدون داشتن همسر, فرزندى آورد كه پيامبر اولواالعزم پروردگار شد.

سـپـس مـى افـزايد: ((او سخنان پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد)) و به همه آنها ايمان آورد (وصدقت بكلمـات ربهـا وكتبه ).

((و از مطيعان فرمان خدا بود)) (وكـانت من القـانتين ).

از نـظر ايمان در سرحد اعلى قرار داشت , و به تمام كتب آسمانى و اوامر الهى مؤمن , و از نظر عمل پـيـوسـتـه مطيع اوامر الهى بود, و بنده اى بود جان و دل بر كف , وچشم بر ا مر و گوش بر فرمان داشت .

((پايان سوره تحريم )).

[ شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۰۴ ] [ 21:15 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب