منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
ادامه سوره طلاق
(آيه5)- در اين آيه باز براى تاكيد بيشتر روى احكامى كه در زمينه طلاق وعده در آيات قبل آمده , مى افزايد: ((اين فرمان خداست كه بر شما نازل كرده است ))(ذلك امراللّه انزله اليكم ). ((و هركس تقواى الهى پيشه كند (و از مخالفت فرمان او بپرهيزد) خداوندگناهانش را مى بخشد, و پاداش او را بزرگ مى دارد)) (ومن يتق اللّه يكفر عنه سيئـاته ويعظم له اجرا). (آيـه6)- ايـن آيـه توضيح بيشترى درباره حقوق زن بعد از جدائى مى دهد,هم از نظر ((مسكن )) و ((نفقه )) و هم از جهات ديگر. نخست درباره چگونگى مسكن زنان مطلقه , مى فرمايد: ((آنها را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد)) (اسكنوهن من حيث سكنتم من وجدكم ). سـپـس بـه حكم ديگرى پرداخته , مى گويد: ((به آنها زيان نرسانيد تا كار را برآنان تنگ كنيد)) و مجبور به ترك منزل شوند (ولا تضـاروهن لتضيقوا عليهن ). مـبـادا كـيـنه توزيها و عداوت و نفرت , شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد, و آنها را از حقوق مـسـلـم خـود در مسكن و نفقه محروم كنيد, و آن چنان درفشار قرار گيرند كه همه چيز را رها كرده , فرار كنند!. در سومين حكم در مورد زنان باردار مى گويد: ((و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند)) (وان كن اولا ت حمل فانفقوا عليهن حتى يضعن حملهن ). زيرا مادام كه وضع حمل نكرده اند در حال عده هستند, و نفقه و مسكن برهمسر واجب است . و در چهارمين حكم در مورد حقوق ((زنان شيرده )) مى فرمايد: ((و اگر براى شما (فرزند را) شير مى دهند, پاداش آنها را بپردازيد)) (فان ارضعن لكم فـاتوهن اجورهن ). اجرتى متناسب با مقدار و زمان شيردادن بر حسب عرف و عادت . و از آنجا كه بسيار مى شود نوزادان و كودكان مال المصالحه اختلافات دوهمسر بعد از جدائى واقع مـى شـونـد در پـنـجـمـيـن حكم , يك دستور قاطع در اين زمينه صادر كرده , مى فرمايد: درباره سرنوشت فرزندان كار را ((با مشاوره شايسته انجام دهيد)) (واتمروا بينكم بمعروف ). مـبـادا اخـتـلافات دو همسر ضربه بر منافع كودكان وارد سازد از نظر جسمى وظاهرى گرفتار خسران شوند, و يا از نظر عاطفى از محبت و شفقت لازم محروم بمانند, پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گيرند, و منافع نوزاد بى دفاع را فداى اختلافات و اغراض خويش نكنند. و از آنـجـا كـه گـاهـى توافق لازم ميان دو همسر بعد از طلاق براى حفظ مصالح فرزند و مساله شيردادن حاصل نمى شود در ششمين حكم مى فرمايد: ((و اگرهركدام بر ديگرى سخت گرفتيد و بـه تـوافق نرسيديد زن ديگرى شيردادن آن بچه رابرعهده مى گيرد)) تا كشمكشها ادامه نيابد (وان تعـاسرتم فسترضع له اخرى ). اشاره به اين كه اگر اختلافها به طول انجاميد خود را معطل نكنيد, و كودك رابه ديگرى بسپاريد. (آيـه7)- ايـن آيـه هـفتمين و آخرين حكم را در اين زمينه بيان كرده ,مى افزايد: ((آنان كه امكانات وسـيعى دارند, از امكانات وسيع خود انفاق كنند, و آنهاكه تنگدستند, از آنچه كه خدا به آنها داده انـفـاق نـمـايند, خداوند هيچ كس را جز به مقدار توانايى كه به او داده , تكليف نمى كند)) (لينفق ذوسعة من سعته ومن قدرعليه رزقه فلينفق مما آتيه اللّه لا يكلف اللّه نفسا الا مـا آتيهـا). دسـتـور انـفـاق بـه اندازه توانائى هم مربوط به زنانى است كه بعد از جدائى ,شيردادن كودكان را برعهده مى گيرند, و هم مربوط به ايام عده است كه در آيات قبل بطور اجمال اشاره شده بود. به هرحال آنها كه توانائى كافى دارند, بايد مضايقه و سختگيرى نكنند, و آنهاكه تمكن مالى ندارند, بيش از توانائى خود مامور نيستند, و زنان نمى توانند ايرادى به آنها داشته باشند. و در پايان آيه , براى اين كه تنگى معيشت , سبب خارج شدن از جاده حق وعدالت نگردد, و هيچ يك زبـان بـه شـكـايـت نگشايند, مى فرمايد: ((خداوند به زودى بعد از سختيها, آسانى قرار مى دهد)) (سيجعل اللّه بعد عسر يسرا). يـعـنـى , غم مخوريد, بيتابى نكنيد, دنيا به يك حال نمى ماند, مبادا مشكلات مقطعى و زودگذر رشته صبر و شكيبائى شما را پاره كند. (آيه8)- شـيـوه قـرآن اين است كه در بسيارى از موارد بعد از ذكر يك سلسله ازدستورات عملى اشاره به وضع امتهاى پيشين مى كند, تا مسلمانان نتيجه ((اطاعت ))و ((عصيان )) را در سرگذشت آنها با چشم ببينند, و مساله شكل حسى به خود گيرد. لذا در اين سوره نيز بعد از ذكر وظائف مردان و زنان در موقع طلاق و جدائى به سراغ همين معنى رفته , و به عاصيان و گردنكشان هشدار مى دهد. نـخست مى فرمايد: ((چه بسيار شهر و آباديها كه اهل آن از فرمان پروردگار ورسولانش سرپيچى كردند, و ما به شدت به حسابشان رسيديم و به مجازات كم نظيرى گرفتار ساختيم ))! (وكاين من قرية عتت عن امر ربهـا ورسله فحـاسبنـاهـا حسـابا شديدا وعذبنـاهـا عذابا نكرا). (آيـه9)- سـپـس در اين آيه مى افزايد: ((آنها آثار سؤ كار خود را چشيدند, وعاقبت كارشان خسران بود)) (فذاقت وبـال امرهـا وكـانت عـاقبة امرهـا خسرا). چـه زيـانـى از ايـن بـدتر كه سرمايه هاى خداداد را از كف دادند, و در اين بازارتجارت دنيا نه تنها متاعى نخريدند بلكه سرانجام با عذاب الهى نابود شدند. (آيه10)- سپس به عذاب اخروى آنها اشاره كرده , مى فرمايد: ((خداوندعذاب سختى براى آنها آماده ساخته )) (اعداللّه لهم عذابا شديدا). عـذابـى دردنـاك , شـديـد, وحشت انگيز, خواركننده , رسواگر, و هميشگى دردوزخ براى آنها از هم اكنون فراهم است . حال كه چنين است ((پس از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهيزيد اى خردمندانى كه ايمان آورده ايد))! (فاتقوااللّه يـا اولى الا لبـاب الذين آمنوا). فـكـر و انديشه از يكسو, ايمان و آيات الهى از سوى ديگر, به شما هشدارمى دهد كه سرنوشت اقوام متمرد و طغيانگر را ببينيد, و از آن عبرت بگيريد, مبادادر صف آنها واقع شويد. سـپس مؤمنان انديشمند را مخاطب ساخته , مى افزايد: ((خداوند چيزى كه مايه تذكر است بر شما نازل كرده است )) (قد انزل اللّه اليكم ذكرا). (آيه11)- ((رسولى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شماتلاوت مى كند تا كسانى را كه ايـمـان آورده و كـارهـاى شايسته انجام داده اند ازتاريكيها به سوى نور, خارج سازد)) (رسولا يتلوا عليكم آيـات اللّه مبينـات ليخرج الذين آمنوا وعملوا الصالحـات من الظلمـات الى النور). هدف نهائى از ارسال اين رسول و انزال اين كتاب آسمانى اين است كه باتلاوت آيات الهى آنها را از ظـلـمـتـهـاى كفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بيرون آورده ,به سوى نور ايمان , و توحيد, و تقوا, رهنمون گردد. و در پـايـان آيـه بـه اجـر و پـاداش كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند اشاره كرده , مى افزايد: ((و هـركـس بـه خدا ايمان آورده و اعمال صالح انجام دهد (و اين راه را تداوم بخشد خداوند) او را در باغهايى از بهشت وارد مى سازد كه از زير(درختانش ) نهرها جارى است , جاودانه در آن مى مانند, و خداوند روزى نيكوئى براى او قرار داده است )) (ومن يؤمن باللّه ويعمل صـالحا يدخله جنات تجرى من تحتها الا نهـار خـالدين فيهـا ابدا قد احسن اللّه له رزقا). تـعبير ((رزقا)) مفهوم وسيعى دارد كه هرگونه موهبت الهى را در آخرت و حتى در دنيا نيز دربر مـى گـيـرد, چرا كه افراد مؤمن و پرهيزكار در اين دنيا نيز زندگى پاكتر وآرامتر و لذتبخش ترى دارند. (آيه12)-ايـن آيـه ـكـه آخـرين آيه سوره طلاق است ـ اشاره پرمعنى و روشنى به عظمت قدرت خداوند در آفرينش آسمانها و زمين , و نيز هدف نهائى اين آفرينش دارد. نـخـسـت مـى فرمايد: ((خداوند همان كسى است كه هفت آسمان را آفريد)) (اللّه الذى خلق سبع سموات ). ((و از زمين نيز همانند آنها را)) (ومن الا رض مثلهن ). يـعـنـى , هـمان گونه كه آسمانها ((هفتگانه ))اند زمينها نيز هفتگانه مى باشند, و اين تنها آيه اى از قرآن مجيد است كه اشاره به زمينهاى هفتگانه مى كند. بـاتـوجـه بـه آيـه 6 سـوره صـافـات كه مى گويد: ((ما آسمان نزديك (آسمان اول ) را باكواكب و ستارگان زينت بخشيديم )). روشـن مـى شـود كه آنچه ما مى بينيم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد همه مربوط به آسمان اول اسـت , و ماوراى اين ثوابت و سيارات , شش عالم ديگر وجوددارد كه از دسترس علم ما بيرون است . اما زمينهاى هفتگانه ممكن است اشاره به طبقات مختلف كره زمين باشد,زيرا امروز ثابت شده كه زمـيـن از قشرهاى گوناگونى تشكيل يافته , و يا اشاره به اقليمهاى هفتگانه روى زمين باشد چرا كه هم در گذشته و هم امروز كره زمين را به هفت ((منطقه )) تقسيم مى كردند. سـپس به مساله تدبير اين عالم بزرگ به فرمان خداوند اشاره كرده , مى افزايد:((فرمان او در ميان آنها پيوسته فرود مى آيد)) (يتنزل الا مر بينهن ). و در پـايـان بـه هدف اين آفرينش عظيم اشاره كرده , مى گويد: اينها همه به خاطر آن است ((تا بـدانيد خداوند بر هر چيز تواناست و اين كه علم خداوند به همه چيز احاطه دارد)) (لتعلموا ان اللّه على كل شى قدير وان اللّه قد احـاط بكل شى علما). انـسـان بـايد بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد, و از همه اعمالش باخبر است , و نيز بداند وعـده هايش در زمينه معاد و رستاخيز, در زمينه پاداش وكيفر و در زمينه وعده پيروزى مؤمنان تخلف ناپذير است . ((پايان سوره طلاق )). [ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۰۱ ] [ 17:55 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |