منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



سوره علق [96]

اين سوره در ((مكه )) نازل شده و داراى 19 آيه است .

محتوا و فضيلت سوره :مـشـهـور در مـيـان مفسران اين است كه اين سوره نخستين سوره اى است كه برپيغمبرگرامى اسلام (ص ) نازل شده , و محتواى آن نيز مؤيد همين معنى است .

در آغـاز بـه پـيـغـمـبـر اكرم (ص ) دستور قرائت و تلاوت مى دهد و سپس ازآفرينش اين انسان با عظمت , از يك قطعه خون بى ارزش , سخن مى گويد.در مـرحـلـه بعد از تكامل انسان در پرتو لطف و كرم پروردگار, و آشنائى او به علم و دانش و قلم بحث مى كند.و در مـرحـلـه بـعد, از انسانهاى ناسپاسى كه على رغم اين همه موهبت و اكرام الهى راه طغيان را پيش مى گيرند سخن به ميان مى آورد.و سرانجام به مجازات دردناك كسانى كه مانع هدايت مردم و اعمال نيكنداشاره مى كند و سوره را با دستور سجده و تقرب به درگاه پروردگار پايان مى دهد.

در فـضـيـلت تلاوت اين سوره از امام صادق (ع ) نقل شده است كه فرمود:((هركس در روز يا شب سوره ((اقرا باسم ربك )) را بخواند, و در همان شب يا روزبميرد شهيد از دنيا رفته است و خداوند او را شـهيد مبعوث مى كند و در صف شهيدان جاى مى دهد, و در قيامت همچون كسى است كه با شمشير در راه خداهمراه پيامبر خدا جهاد كرده است )).

ايـن سـوره بـه مـنـاسـبت تعبيرهاى مختلفى كه در آغاز آن است به نام سوره ((علق )), ((اقرا)), ((قلم )) ناميده شده .

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.

شـان نـزول : در روايـات آمـده اسـت كه پيغمبراكرم (ص ) به كوه ((حرا)) رفته بودجبرئيل آمد و گفت : اى محمد بخوان !.پيامبر(ص ) فرمود: من قرائت كننده نيستم .جبرئيل او را در آغوش گرفت و فشرد, و بار ديگر گفت : بخوان !پيامبر(ص ) همان جواب را تكرار كرد, بار دوم نيز جبرئيل اين كار را كرد, وهمان جواب را شنيد, و در سومين بار گفت : اقرا باسم ربك الذى خلق (تا آخرآيات پنج گانه ).اين سخن را گفت و از ديده پيامبر(ص ) پنهان شد.

 (آيه1)ـ.بخوان به نام پروردگارت !

در نـخـستين آيه پيغمبر اكرم (ص ) را مخاطب ساخته , مى گويد: ((بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفريد)) (اقرا باسم ربك الذى خلق ).قـابـل تـوجه اين كه در اينجا قبل از هر چيز تكيه روى مساله ((ربوبيت )) پروردگارشده است , و مى دانيم ((رب )) به معنى ((مالك مصلح )) است كسى كه هم صاحب چيزى است و هم به اصلاح و تربيت آن مى پردازد.سپس براى اثبات ربوبيت پروردگار روى مساله خلقت و آفرينش جهان هستى تكيه شده , چرا كه بهترين دليل بر ربوبيت او خالقيت اوست , كسى عالم را تدبير مى كندكه آفريننده آن است .ايـن در حقيقت پاسخى است به مشركان عرب كه ((خالقيت )) خدا را پذيرفته بودند, اما ربوبيت و تـدبير را براى بتها قائل بودند! به علاوه ربوبيت خداوند و تدبيراو در نظام هستى بهترين دليل بر اثبات ذات مقدس اوست .

(آيـه2)ـ سـپس از ميان مخلوقات روى مهمترين پديده جهان خلقت و گل سرسبد آفرينش يعنى ((انـسـان )) تـكـيه كرده , و آفرينش او را يادآور شده , مى فرمايد:((همان كس كه انسان را از خون بسته اى خلق كرد)) (خلق الا نسان من علق ).از آنـجـا كـه نـطـفـه بعد از گذراندن دوران نخستين در عالم جنين , به شكل قطعه خون بسته چـسـبنده اى در مى آيد كه در ظاهر بسيار كم ارزش است , مبدا آفرينش انسان را در اين آيه همين مـوجـود نـاچـيـز مـى شـمرد, تا قدرت نمائى عظيم پروردگارروشن شود كه از موجودى چنان بى ارزش مخلوقى چنين پرارزش آفريده است .

بـعضى نيز گفته اند: منظور از ((علق )) در اينجا ((گل )) آدم است كه آن هم حالت چسبندگى داشـت , بديهى است خدائى كه اين مخلوق عجيب را از آن قطعه ((گل چسبنده )) به وجود آورد, شايسته هرگونه ستايش است .گـاه ((عـلق )) را به معنى موجود ((صاحب علاقه )) دانسته اند كه اشاره اى است به روح اجتماعى انـسـان , و عـلـقـه آنها به يكديگر كه در حقيقت پايه اصلى تكامل بشرو پيشرفت تمدنها را تشكيل مى دهد.بـعضى نيز ((علق )) را اشاره به ((نطفه نر)) (اسپرم ) مى دانند كه شباهت زيادى به ((زالو)) دارد, اين موجود ذره بينى در آب نطفه شناور است , و به سوى ((نطفه زن )) دررحم پيش مى رود, و به آن مى چسبد, و از تركيب آن دو, نطفه كامل انسان به وجودمى آيد.درسـت اسـت كـه در آن زمان اين گونه مسائل هنوز شناخته نشده بود, ولى قرآن مجيد از طريق اعجاز علمى پرده از روى آن برداشته است .از مـيـان ايـن تـفسيرهاى چهارگانه تفسير اول روشنتر به نظر مى رسد, هرچندجمع ميان چهار تفسير نيز مانعى ندارد.

(آيـه3)ـ بـار ديگر براى تاكيد مى افزايد: ((بخوان كه پروردگارت (از همه )بزرگوارتر است )) (اقرا وربك الا كرم ).تـعـبـيـر ايـن آيه در حقيقت پاسخى است به گفتار پيامبر(ص ) در جواب جبرئيل كه گفت : من قـرائت كننده نيستم , يعنى ; ((از بركت پروردگار فوق العاده كريم وبزرگوار, تو توانائى بر قرائت و تلاوت دارى )).

(آيه4)ـ سپس به توصيف خداوندى كه اكرم الاكرمين است پرداخته ,مى فرمايد: ((همان كسى كه به وسيله قلم تعليم نمود)) (الذى علم بالقلم ).

(آيه5)ـ ((و به انسان آنچه را نمى دانست ياد داد)) (علم الا نسان مالم يعلم ).

در حـقـيـقت اين آيات نيز پاسخى است به همان گفتار پيامبر(ص ) كه فرمود; ((من قرائت كننده نـيستم )) يعنى ; همان خدائى كه به وسيله قلم انسانها را تعليم داد, وبه انسان آنچه را نمى دانست آموخت , قادر است كه به بنده اى درس نخوانده همچون تو نيز قرائت و تلاوت را بياموزد.

جمله ((الذى علم بالقلم )) تاب دو معنى دارد, نخست اين كه : خداوند نوشتن و كتابت را به انسان آمـوخـت و قـدرت و تـوانائى اين كار عظيم را كه مبدا تاريخ بشر, وسرچشمه تمام علوم و فنون و تمدنهاست , در او ايجاد كرد.

ديگر اين كه : منظور اين است كه علوم و دانشها را از اين طريق و با اين وسيله به انسان آموخت .

و در هـر حـال تـعـبيرى است پرمعنى كه در آن لحظات حساس نخستين نزول وحى در اين آيات بزرگ و پرمعنى منعكس شده است .

پـايـه اسلام از همان آغاز بر علم و قلم گذارده شده , و بى جهت نيست كه قومى چنان عقب مانند بقدرى در علوم و دانشها پيش رفتند كه علم و دانش را ـبه اعتراف دوست و دشمن ـ به همه جهان صـادر كـردنـد, و به اعتراف مورخان معروف اروپا اين نور علم و دانش مسلمين بود كه بر صفحه اروپاى تاريك قرون وسطى تابيد, و آنها را وارد عصر تمدن ساخت .

چـقدر نازيباست ملتى اين چنين , و آئينى آن چنان , در ميدان علم و دانش عقب بمانند و نيازمند ديگران و حتى وابسته به آنها شوند.

 ادامه دارد...

[ شنبه ۱۳۸۵/۰۱/۲۶ ] [ 23:59 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب