بدعت و نوآوری
امروز " نوآوری " را میگويند " بدعت " . نوآوری در غير امر دين
عيبی ندارد . يك كسی در شعر میخواهد نوآور باشد ، يك كسی در هنر
میخواهد نوآور باشد ، يك كسی در فلسفه میخواهد نوآور باشد . اين مانعی
ندارد ولی در دين ، نوآوری معنی ندارد چون آورنده دين ما نيستيم . حتی
امام هم آورنده دين نيست . امام وصی پيغمبر و خزانه علم اوست . آنچه كه
پيغمبر گفته است [ او بيان میكند ] . خود پيغمبر هم آورنده دين نيست .
خدا به وسيله ملك و گاهی بدون وسيله ملك دين را
به پيغمبر وحی میكند ، پيغمبر به مردم ابلاغ میكند و همهاش را يكجا برای
امام بيان میكند . آورنده دين حتی پيغمبر هم نيست . در دين نوآوری غلط
است ، بدعت است و حرام . بله ، نو استنباط كردن درست است كه آن
نوآوری نيست . اخباريين اجتهاد را خيال میكنند نوآوری است . میگويند
اجتهادها همه بدعت است . اشتباه میكنند . اجتهاد يعنی حسن استنباط .
ممكن است مجتهدی مطلبی را از نو استنباط بكند كه قبلا خود او يا ديگران
جور ديگر استنباط میكردهاند . اين ، مسئله استنباط است نه آورندگی .
امروز ، مطلق نوآوری را بدعت مینامند و از بدعت حمايت میكنند و مثلا
میگويند فلان كس بدعت آور است . ولی ما نبايد اشتباه بكنيم . اصلا اين
اصطلاح غلط است . در ميان ما از قديم " بدعت " يعنی نوآوری در دين ،
ادخال فی الدين ماليس فی الدين . نبايد چيز ديگر را بدعت بناميم بعد كم
كم بگوييم پس بدعت اشكالی ندارد . اين را خواستم بگويم كه بعضی از
جوانها اشتباه نكنند . اگر امروز نوآوری را میگويند بدعت ، اين بدعت
اگر در مسائل هنری ، شعری ، فلسفی يا علمی است نه فقط عيب نيستبلكه
كمال است ، ولی در دين آن هم به معنای آوردن نه به معنی اجتهاد ، يعنی
چيزی را كه در دين نيست از خود جعل كردن ، در حد بزرگترين گناهان است .
حتی حديث است :
« من زار مبدعا ( مبتدعا ) فقد خرب الدين » .
اگر كسی به ديدن يك اهل بدعت برود دين را خراب كرده است . يعنی اگر
كسی بدعتی در دين ايجاد میكند ، بر ديگران حرام است كه با او ديد و بازديد بكنند . ديد و بازديدش هم حرام است .
سيری در سيره نبوی
متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری