آنچه حق آموخت مر زنبور را
آن نباشد شير را و گور را
محاسبات بشري دربارة شايستگيها هميشه منطقي نيست
براي اثبات اين حقيقت، جلالالدين محمد مولوي مثالهايي خوب ميزند: زنبور اگرچه بسيار کوچک و ناچيز است، ولي ماده¬اي مهم به نام عسل توليد ميکند. کرم پيله بسيار ناچيز به نظر ميرسد، ولي پرنيان گران قيمت توليد ميکند.
مگر خود اين آدم خاکي چيست؟ آيا غير از اين است که از يک عده عناصر جامد توليد شده است؟ در صورتي که ميبينيم چه کارهاي محيّر العقول که نميکند و چه مقامات عالي را که در راه حق و حقيقت نميپيمايد! او از فرشتگان بالاتر ميرود و به مقام قرب الهي ميرسد.
بر عکس، موجودي بسيار مهم تلقي ميشود، ولي وقتي که درست مي نگريم، ميبينيم آن موجود در هدف وجود، کوچکترين ارزشي ندارد، مانند شيطان که با عبادات ششصد هزار سالهاش با يک لحظه تکبر به سقوط ابدي دچار شد.
#تفسیر_و_نقد_و_تحليل_مثنوی، محمد تقی جعفری، ج 1
🌺استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)🌺
https://telegram.me/allameh_jafari
علمهاي اهل حس شد پوزبند
تا نگيرد شير زان علم بلند
معلوماتي که از حواس ظاهري نصيب انسانها شده، در درون آنها نور الهي ايجاد نميکند. علمها ممکن است يک روشنايي براي انسان بياورد، ولي چون اين روشناييها کامل نيست، و انسان خيال ميکند که کامل و رساست، لذا باعث سد راه و مانع سلوک الي الّله ميشود. روي همين علمهاي ناقص است که ما به ظاهر نگريسته، واقعيات را با آنها ميسنجيم. اگر بخواهيم به کوچکي و کمي موجودات بنگريم و دربارة آنها قضاوت کنيم، چه اندازه خود را فريفتهايم!
آخر مگر دل انساني به چه بزرگي است؟ مگر در دل انسان با آن جسم کوچک، گوهري وجود ندارد که تمام جهان هستي در مقابل آن بسيار ناچيز است؟ خدا جايگاه خود را در آن (جسم كوچك) قرار داده است.
ويکتور هوگو ميگويد: «تماشا گهي بس عظيم وجود دارد که دريا ناميده مي شود و تماشاگهي عظيمتر از آن هم وجود دارد که آسمانش ميگويند. تماشاگهي عظيمتر از هر دو وجود دارد و آن وجدان آدمي است».
#تفسیر_و_نقد_و_تحليل_مثنوی، محمد تقی جعفری، ج 1
🌺استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)🌺
https://telegram.me/allameh_jafari
برچسبها:
علامه جعفری