[سوره یس (۳۶): آیه ۳۳]
وَ آیَةٌ لَهُمُ اَلْأَرْضُ اَلْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ (۳۳)
و برای آنان زمین مرده نشانه ای است [از امکان معاد] که آن را زنده کردیم و دانه از آن بیرون آوردیم که از آن میخورند.
۱- پدیدۀ حیات در زمین، نشانه ای بزرگ از توانایی خداوند است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا... حَبًّا
نکره آمدن «آیَةٌ» برای تفخیم میباشد؛ یعنی نشانه ای بزرگ.
۲- رویش انواع دانهها (چون گندم، جو، برنج و... ) از زمین، نشانه ای بزرگ از قدرت خداست.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا
مقصود از «حب»، جنسِ«حب»است و شامل انواع دانهها (چون گندم، جو، برنج
و... ) خواهد بود.
۳- پدیدۀ حیات و رویش دانهها از زمین به ارادۀ خدا، نشانۀ امکان معاد و دلیل توانایی خداوند بر احیای مردگان است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا
برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیۀ شریفه پس از طرح مسألۀ برانگیختن انسانها - که کافران آن را انکار میکردند - آمده است. و در حقیقت، این آیه درصدد اثبات قیامت و نشان دادن جلوه ای از قدرت خداوند است.
۴- زمین، دارای مرگ و حیات است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا
۵- رویش دانه ها، جلوۀ حیات زمین است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا
برداشت یاد شده از آن جا است که از رویش دانه ها، به عنوان نمونۀ حیات در زمین یاد شده است.
۶- خداوند، حبوبات (گندم، جو، برنج و... ) را به منظور تغذیۀ انسانها آفریده است.
وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
۷- دانههایی چون گندم، جو، برنج و...، از مهم ترین خوردنیها و نعمتهای الهی برای بشر است.
وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
تقدیم جار و مجرور (فمنه) بر متعلق خود (یأکلون)، میتواند برای اهتمام و نیز توجه دادن انسانها به این نعمت ارزشمند الهی باشد.
۸- تنها بعضی از دانههای روییده از زمین، قابل تغذیه برای انسانها است.
وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
برداشت یاد شده براساس این احتمال است که «من»در «فَمِنْهُ» تبعیضیه باشد.
۹- احیای زمین و رویاندن دانهها از جانب خداوند، به منظور بهره مندی انسانها و تأمین زندگی آنان است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
برداشت یاد شده از آن جا است که آیۀ شریفه، پس از طرح مسألۀ احیای زمین و رویاندن دانهها از آن، تنها مسأله تغذیۀ انسانها را یادآور شده است. یادآوری این مسأله میتواند گویای حقیقت مزبور باشد.
۱۰- انسان، مورد لطف خداوند و برخوردار از جایگاه ویژه در آفرینش
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ
احیای زمین و رویاندن دانهها از آن برای تغذیۀ انسان، میتواند حاکی از حقیقت یاد شده باشد.
[سوره یس (۳۶): آیه ۳۴]
وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنٰابٍ وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ اَلْعُیُونِ (۳۴)
و باغهایی از درختان خرما و انگور در آن قرار دادیم، و چشمهها در آن جوشاندیم.
۱- باغهای خرما و انگور در زمین، از نشانههای قدرت خداوند
وَ آیَةٌ لَهُمُ... وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنٰابٍ
برداشت یاد شده از آن جا است که آیۀ شریفه مانند آیۀ قبل، درصدد ارائۀ نمونههایی از قدرت خدا برای بشر است.
۲- جوشش چشمههای آب از زمین، یکی دیگر از جلوههای قدرت خدا
وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ
۳- توجه به رویش باغهای نخل و تاک و جوشش چشمهها از زمین، زدایندۀ هرگونه تردید در امکان معاد و قدرت خداوند بر احیای مردگان
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ... وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ... وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ
۴- قرار داشتن باغهای نخل و انگور و چشمه سارهای روان، در اختیار بشر، از نعمتهای شایستۀ قدردانی و سپاس
وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ... وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ
[سوره یس (۳۶): آیه ۳۵]
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَ فَلاٰ یَشْکُرُونَ (۳۵)
تا از میوۀ آن و از آنچه به دست خود ساخته اند بخورند. با این وصف آیا سپاسگزاری نمی کنند؟
۱- هدف آفرینش نخلستانها و تاکستانها از سوی خداوند، تغذیه و بهره مندی انسانها از میوهها و محصولات آنهاست.
وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنٰابٍ... لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ
۲- خداوند، چشمهها را به منظور بهره بردن انسانها از آثار و فواید آنها جاری ساخته است.
وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ
برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که ضمیر در «ثَمَرِهِ» به «تفجیر»؛ (مصدر «فَجَّرْنٰا») بازگردد، براساس این احتمال، معنای «ثمر»میوه نیست؛ بلکه به معنای آثار و فواید است؛ چنان که به فایده و سود حاصل از تجارت، ثمرۀ تجارت گفته میشود.
۳- نقش اساسی خرما و انگور و فراوردههای آن، در تغذیۀ انسان
وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنٰابٍ... لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ
از اختصاص به ذکر یافتن خرما و انگور از میان مجموعۀ میوهها و محصولات باغها برداشت یاد شده قابل استفاده است.
۴- هدف آفرینش خرما و انگور از سوی خداوند، تغذیۀ انسان از فرآوردههای دست ساختۀ خود از آن درختان (مانند شیره، عصاره، کشمش و... ) است.
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ
«مٰا» در «مٰا عَمِلَتْهُ» موصوله (به معنای الذی) باشد؛ یعنی، «و الذی عملته أیدیهم» (وآنچه دستهای شان به عمل میآورد).
۵- انسان، در پیدایش و روان ساختن چشمه ها، هیچ نقشی نداشته و این کار تنها با قدرت خدا انجام گرفته است.
وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ
محتمل است جملۀ «وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ» حالیه، «مٰا» نافیه و ضمیر «عَمِلَتْهُ» به «ثمر»باز گردد.
۶- خرما و انگور، از غذاهای آماده برای انسان، بدون دخالت وی در آماده سازی آنها
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ
این برداشت مبتنی بر این احتمال است که ضمیر در «عَمِلَتْهُ» به «ثمر»بازگردد.
۷- زمین، منبع تغذیۀ انسانها
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا... فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ...
وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ
۸- تدبیر روزی و تغذیۀ انسانها از زمین، از نشانههای قدرت خداست.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا... وَ فَجَّرْنٰا فِیهٰا مِنَ الْعُیُونِ. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مٰا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ
۹- سرزنش خداوند از ناسپاسانِ نعمت هایش در زمین
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا... أَ فَلاٰ یَشْکُرُونَ
استفهام در جملۀ «أَ فَلاٰ یَشْکُرُونَ» انکاری است و این جمله درصدد تقبیح و توبیخ است.
۱۰- احیای زمین با رویاندن نباتات و درختان میوه، به منظور تغذیۀ انسانها از سوی خدا، شایستۀ شکر و سپاس گزاری است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنٰاهٰا وَ أَخْرَجْنٰا مِنْهٰا حَبًّا... جَنّٰاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنٰابٍ... لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ... أَ فَلاٰ یَشْکُرُونَ
[سوره یس (۳۶): آیه ۳۶]
سُبْحٰانَ اَلَّذِی خَلَقَ اَلْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا مِمّٰا تُنْبِتُ اَلْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ (۳۶)
منزّه است آن کسی که همۀ انواع آنچه را که زمین میرویاند و اصناف خودشان و آنچه را که نمی دانند آفریده است.
۱- ساحت خداوند، منزّه از هرگونه نقص و کاستی است.
سُبْحٰانَ الَّذِی
۲- خداوند، تمامی روییدنیهای زمین، انسانها و پدیدههای ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج (نر و ماده) آفریده است.
سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا مِمّٰا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
«زوج» (مفرد «أزواج») برای دو معنا به کار میرود: ۱- مقابل طاق و مرادف جفت؛ ۲- به معنای نوع و صنف و برداشت یاد شده بر اساس معنای اول است.
۳- خداوند، انواع و اصناف گوناگون پدیدههای شناخته و ناشناخته برای بشر را پدید آورده است.
سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا مِمّٰا تُنْبِتُ... وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
۴- حاکمیت قانونِ زوجیت (نر و ماده بودن) بر تمامی موجوداتِ دارای حیات (گیاهان، حیوانات و... )
سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا... وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
۵- حاکمیت قانونِ زوجیت بر پدیدههای شناخته و ناشناختۀ جهان، دلیل کمال خدا و مبرّا بودن او از هر نقص و کاستی
سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا... وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
از تنزیه خدا از هر نقصی و به دنبال آن، توصیف او به آفریدن پدیدههای جان دارِ جهان به صورت زوج (نر و ماده)، برداشت یاد شده به دست میآید.
۶- وجود پدیدههایی خارج از قلمرو دانش بشر در جهان
وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
۷- جهان، دارای پدیدههای جان داری است که چگونگی حاکمیت قانون زوجیت بر آنها، برای بشر ناشناخته است.
سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا... وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
متعلق «لاٰ یَعْلَمُونَ» ذکر نشده است؛ ولی به تناسب این که آیه درصدد بیان حاکمیتِ قانونِ زوجیت بر پدیدههای جان دار جهان است، میتواند حاکمیت همین قانون باشد.
۸- نوع حیات و حاکمیت قانون زوجیت (نر و ماده بودن)، از آیات و نشانههای قدرت خداوند است.
وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ... سُبْحٰانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوٰاجَ کُلَّهٰا... وَ مِمّٰا لاٰ یَعْلَمُونَ
برداشت یاد شده، از آن جا است که آیه، در ضمن سلسله آیاتی قرار دارد که درصدد بیان نشانههای قدرت خداوند است.