|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
به انديشه هايى كه به مغز
سرازير مى شوند، با آغوش باز به استقبال برويد و مانند يك مهمان عزيز با
آنها رو برو شويد، نه مانند ره گذرانى كه راه خود را گم كرده و اجبارا به
خانه درون شما آمده و به شما تحميل شده اند آيا اين انديشه هاى نو به نو زاييده خود ساختمان مغزى ما است؟ آيا مغز ما نيروى انديشه ها را در خود دارد و محسوسات عينى خارجى كه بوسيله حواس وارد مغز مى گردند، آن نيروها را به كار مى اندازند و به فعليت میرسانند؟ آيا اين انديشه ها بكلى خارج از اختيار ما است، يا ما خود در به وجود آمدن و منتج بودن آنها هيچ دخالتى نداريم؟ اين سؤالات به نوبت خود سؤالات زياد و متنوع فرعى و حاشيه اى را به وجود می آورد كه روان شناسان كم و بيش آنها را مطرح و در حدود قلمرو بررسىهايشان توضيحات و پاسخهايى در باره آنها تهيه مىكنند، ولى اكثريت آنان با همان عينك مخصوص صحبت مى كنند كه فيزيكدان حرفه اى در باره نمودهاى اجسام بدون اين كه از خود جريان نمودها تجاوز كرده، مبادى كلی تر و روابط آن نمودها را با عوامل پيشين و مقارن و پسين مورد تحقيق قرار بدهد، مثلاً موقعى كه در تحرك منتج مغز به عنوان انديشه مى نگرند، تعريفات و اصول و قوانينى كه آنان را به خود جلب مى نمايد، در حدود همان تحرك منتج مغز است. اما اين كه من انسانى در اين جريان چه نقشى را به عهده مى گيرد؟ آيا اين تحرك درست مانند يك معلول ميكانيكى جبرى دنبال عوامل روانى براه افتاده است، يا نتيجه تفاعلات فيزيولوژيكى است و مقدار تأثير انگيزه هاى محيطى در آن جريان چه مقدار و به چه كيفيت است، عميقا مورد تحقيق قرار نمى گيرد.بنا بر اين به طريق اولى از توجه به ارتباط انديشه هاى نو بنو در مهمانسراى متجدد مغز، با عالمى كه از پشت پرده طبيعت به اين جريانات احاطه دارد، غفلت میورزند. همين محدود نگریها است كه گاه گاهى نتيجه قطعى خود را در صورت «ورشكستگى علم اعلام مىشود» و «اصول و قضاياى علمى يك عده مسائل مصلحتى است كه موقعيت زندگى ما آنها را ايجاب كرده است»... و امثال اين حرفها ابراز میدارد. گروه جهان بينان الهى مانند جلال الدين بدون انكار مسائل و تحقيقات روان شناسى هاى معمولى براى درك فلسفه نمودها از خود آنها تجاوز نموده و پا را فراتر گذاشته، منبع و مسير و مقصد جريانات انديشه را هم بيان مى كنند و مانند بعضى از مكاتب ديگر، براى شناختن كتاب بزرگ اجزاى هستى، به خواندن يك صفحه با يك سطر، يا يك كلمه قناعت نمی ورزند.
[ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۴ ] [ 20:40 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||