|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
آيه 104 قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ به راستى براى شما از جانب پروردگارتان عوامل بينش آمده است؛ پس هر كه بينا شود به سود خود او، و هر كه كوردل گردد به زيان خود اوست، و من نگهبان شما نيستم. * ارائه آگاهى به انسان، پرتوى از ربوبيت و لطف الهى است. قد جاءكم بصائر من ربكم * همه انسانها داراى زمينه پذيرش هدايت و دريافت آگاهى از جانب خداوند هستند. قد جاءكم بصائر من ربكم *قرآن و پيامبر (ص) و برهانهاى ارائه شده از جانب خداوند، پيامآور بينش و آگاهى براى انسان است. قد جاءكم بصائر من ربكم *آدمى برخوردار از قدرت انتخاب و گزينش، در رويارويى با حق و باطل قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها * نفع و ضرر انسان در گرو پذيرش و يا عدم پذيرش بينشهاى ارائه شده از جانب خداوند است. فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها *ايمان به آيات الهى، بينايى و كفر به آن كورى است. قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها *وادار كردن مردم به پذيرش معارف و حقايق دين، خارج از حيطه مسؤوليت مبلغان و پيشوايان دين است. قد جاءكم بصائر من ربكم ... و ما أنا عليكم بحفيظ آيه 105 وَ كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ و بدينگونه آيات را به صورتهاى گوناگون مىآوريم تا (حقايق روشن شود، و) سرانجام بگويند: تو درس گرفتهاى، و تا آن (آيات) را براى مردمى كه دانايند بيان كنيم. *خداوند آيات خويش را به شكلهاى مختلف براى بصيرت دادن به انسانها ارائه مىكند. قد جاءكم بصائر ... كذلك نصرف الأيت و ليقولوا * مشركان و كافران عصر بعثت، به والايى آيات قرآنى و محتواى بلند آن اعتراف داشتند. و ليقولوا درست زيرا اگر آيات در نظر مشركان كم اهميت بود، براى رد آيات به كماهميتى آن اشاره مىكردند و نه به فراگيرى آن از ديگران. *آيات گوناگون قرآن مايه تقويت بينش آگاهان و منجر به بهانهجويى كافران خواهد شد. و ليقولوا درست و لنبينه لقوم يعلمون *تبيين آيات براى آگاهان، هدف از تنوّع بيانى قرآن است. و كذلك نصرف الأيت ... و لنبينه لقوم يعلمون *عالمان از گوناگونى آيات قرآن و رمز و رازهاى ارزشمند آن بهره مىبرند. و كذلك نصرف الأيت ... و لنبينه لقوم يعلمون آيه 106 اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ آنچه را كه از جانب پروردگارت به تو وحى شده است پيروى كن- هيچ معبودى جز او نيست- و از مشركان روى بگردان. * پيامبر (ص) از لطف و عنايت ويژه خداوند برخوردار است. اليك من ربك اضافه «رب» به ضمير «ك» تشريفى و بيانگر عنايت ويژه خدا به پيامبر (ص) است. * ضرورت پيشگامى حاملان وحى و رسالت در عمل به محتواى پيام خويش اتبع ما أوحى اليك * نزول وحى از شؤون ربوبيت الهى است. ما أوحى اليك من ربك *بهانه جويى و اتهام كافران نبايد سبب نگرانى و تزلزل مؤمنان گردد. و ليقولوا درست ... اتبع ما أوحى اليك *يكتايى خداوند، برهانى كافى بر لزوم تبعيت از فرمانهاى اوست. اتبع ما أوحى اليك من ربك لا إله إلا هو * پيامبر (ص) موظف به رويگردانى از مشركان و اهميت ندادن به اتهامات آنان است. و أعرض عن المشركين آيه 107 وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَ مَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ و اگر خدا مىخواست آنان شرك نمىورزيدند، و ما تو را حافظ آنان نساختهايم، و تو بر آنان نگهبان نيستى. * خداوند، خواهان ايمان آزادانه و انتخابى آدميان و لو شاء الله ما أشركوا * گرايش به توحيد و يا شرك آدميان وابسته به مشيت الهى و در قلمرو آن است. و لو شاء الله ما أشركوا *پيامبر (ص)، وكيل و پاسخگوى ايمان و شرك مردم نيست. و ما أنت عليهم بوكيل «وكيل» به كسى گفته مىشود كه از جانب ديگرى انجام كارى را بر عهده گيرد. وكيل نبودن پيامبر (ص) بر مردم به اين معنى مىتواند باشد كه خداوند به خاطر اعمال و عقايد مردم پيامبر را مورد سؤال و مؤاخذه قرار نخواهد داد. * مبلغان دين، وظيفه دار دعوت مردم به دين خدا، نه وادار كننده مردم به آن و ما جعلنك عليهم حفيظا و ما أنت عليهم بوكيل [ یکشنبه ۱۳۸۹/۱۲/۱۵ ] [ 18:56 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||