منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
آيه 68 وَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ و چون ببينى كه كسانى در (استهزاى) آيات ما فرو مىروند از آنان روى بگردان، تا در سخنى ديگر وارد شوند؛ و اگر شيطان تو را به فراموشى انداخت، پس از توجّه، با آن قوم ستمكار منشين. * روش برخورد با مغالطهگران ومجادلهكنندگان ياوهگوى در مورد دين كه در پى كشف حقيقت نيستند، بىاعتنايى است. الذين يخوضون فى ءايتنا فأعرض عنهم *ترك سخن و مجادله با مغالطهگران ياوهگو درباره قرآن، روشى در بازداشتن آنان از اين عمل ناپسند و مرتبهاى در نهى آنان از اين منكر است. يخوضون فى ءايتنا فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره *لزوم سوق دادن ياوهگويان و مغالطهگران درباره قرآن و آيات الهى به بحثهاى ديگر الذين يخوضون ... فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره *گفتگو و مجالست با مشركان و مخالفان، در صورتى كه به ياوهگويى و مغالطهگرى در دين نپردازند، ممنوع نيست. فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره *حضور در مجلس ياوهگويان مغالطهگر از روى فراموشى، گناه نيست. و إما ينسينك الشيطن فلا تقعد بعد الذكرى * شيطان داراى توان تأثير و نفوذ در فعاليتهاى ذهنى آدمى است. و إما ينسينك الشيطن * فراموشى عذرى قابل قبول از مكلف است. و إما ينسينك الشيطن *رسول خدا (ص) فرمود: كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد، نبايد در محفلى كه نسبت به امامى ناسزا گويى شود يا غيبت مسلمانى مطرح گردد حضور داشته باشد. خداوند در قرآن مىفرمايد: «هرگاه كسانى را ديدى كه از روى خردهگيرى در آيات ما گفتگو مىكنند، از آنان رويگردان شو ...»». * از امام باقر (ع) درباره سخن خداوند: «و اذا رأيت الذين يخوضون فى آياتنا» روايت شده كه فرمود: (مراد)، سخن گفتن در مورد ذات خداوند و مجادله كردن درباره قرآن است ...». *اميرالمؤمنين (ع) فرمود: ... خداوند بر گوش انسان واجب كرد كه گناهان با آن استماع نشود ... خداوند عز وجل فرمود: «هرگاه كسانى را ديدى كه از روى خردهگيرى در آيات ما گفتگو مىكنند، از آنان روى بگردان تا در سخنى ديگر وارد شوند»». آيه 69 وَ مَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ لكِنْ ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ و چيزى از حساب استهزاكنندگان بر عهده كسانى كه تقوا دارند نيست، ولى يادآورى (بر عهده آنان) است، باشد كه (از استهزا) پرهيز كنند. *بر كسانى كه از همنشينى با بيهوده گويان درباره قرآن و اسلام پرهيز مىكنند، ولى بناچار سخنان آنها را مىشنوند، گناهى نيست. و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى لعلهم يتقون * بر مؤمنانى كه از همنشينى با مغالطه گران و ياوه گويان در مورد قرآن و اسلام پرهيز كنند، گناهى نيست، هر چند مغالطه و استهزاى آنان ادامه يابد. و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء *امام باقر (ع) فرمود: چون آيه «فلاتقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين» نازل شد، مسلمانان گفتند: حال كه هرگاه مشركان، قرآن را مسخره كنند، بايد برخيزيم و از آنان دورى كنيم، در نتيجه هيچگاه نبايد وارد مسجدالحرام شده و طواف خانه خدا را بجا آوريم، پس چه كنيم؟ در اين هنگام خداوند متعال آيه «و ما على الذين يتقون من حسابهم من شىء و لكن ذكرى» را نازل كرد و به مسلمانان دستور داد كه، مشركان را متذكر نموده و در حد توان، آنان را با موعظه بيدار كنند». آيه 70 وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لَا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ و كسانى را كه دين خود را بازيچه و سرگرمى گرفتهاند و زندگى دنيا فريبشان داده است رها كن، و به وسيله قرآن (به مردم) تذكّر ده، مبادا كسى به سزاى آنچه مرتكب شده است (در قيامت) به هلاكت افتد، در حالى كه جز خدا هيچ ياور و شفاعتگرى نداشته باشد، و اگر هر فديهاى بدهد از او قبول نشود. اينانند كسانى كه به سزاى آنچه مرتكب شدهاند به هلاكت افتادهاند. براى آنان به سبب اينكه كفر مىورزيدند، نوشيدنىاى از آب داغ و عذابى دردناك خواهد بود. *برخى مردم بازى و سرگرميهاى دنيا را به عنوان دين خود برگزيدهاند. و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا * گروهى از مردم نابخردانه دين خدا را بازيچه و سرگرمى براى خود قرار دادهاند. و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا مراد از «دينهم» مىتواند آيين الهى باشد كه براى آنان نازل گشته، ولى آنان به جاى تمسك آن را بازيچه خويش قرار دادهاند. *مغالطهگرايان و خوضكنندگان در اسلام و قرآن و استهزاكنندگان آن، دين خدا را بازيچه و سرگرمى خود قرار دادهاند. الذين يخوضون فى ءايتنا ... يخوضوا فى حديث غيره ... و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا *بىاعتنايى به كسانى كه دين خدا را بازيچه و سرگرمى انگاشتهاند، وظيفهاى الهى بر عهده مؤمنان است. و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا *فريفتگى و دلبستگى به دنيا موجب ياوهگويى، بازيچه شمردن دين و بيهودهگويى درباره آن است. و ذر الذين اتخذوا دينهم ... و غرتهم الحيوة الدنيا *تذكر دادن به مردم با قرآن، از وظايف پيامبر (ص) و مبلغان دين است. و ذكر به أن تبسل نفس مرجع ضمير «به» قرآن مىتواند باشد كه از سياق آيات مورد بحث به دست مىآيد و به اصطلاح مرجع حكمى است. *آدمى با اعمال خويش، خود را محروم از خير و ثواب مىسازد و به ورطه هلاكت و تباهى مىاندازد. أن تبسل نفس بما كسبت «بسل» به معنى منع و حبس است و نتيجه آن هلاكت و تباهى است. *مصونيت از تباهى و هلاكت، نتيجه متذكر شدن با تذكارهاى قرآن است. و ذكر به أن تبسل نفس بما كسبت *عذاب قيامت و محروميت از شفاعت، بازتاب اعمال انسان است. ليس لها من دون الله ... أولئك الذين أبسلوا بما كسبوا * نوشيدنى داغ و سوزان و عذاب دردناك قيامت در انتظار بازيچه قراردهندگان دين است. أولئك الذين أبسلوا ... لهم شراب من حميم و عذاب أليم *كسانى كه بازى و سرگرمى دنيا را دين خود قرار دادهاند، كافرند. و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا ... بما كانوا يكفرون [ سه شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ ] [ 22:25 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |