منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید



آيه 36

إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَ الْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏        تنها كسانى كه گوش شنوا دارند (دعوت تو را) مى‏پذيرند، و مردگان را خدا بر مى‏انگيزد، سپس به سوى او بازگردانده مى‏شوند.


* كسانى كه آيات الهى و دعوت پيامبر (ص) را ناشنيده مى‏انگارند، مردگانى متحركند.
إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى‏ يبعثهم اللّه‏
*جامعه‏اى از حيات واقعى برخوردار است كه به دعوت پيامبران پاسخ مثبت دهد.
إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى‏ يبعثهم اللّه‏
*برخى مردم در مرحله‏اى از گمراهى قرار مى‏گيرند كه ديگر اميدى به هدايت آنان نيست.
إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى‏ يبعثهم اللّه‏‏
*قيامت، روز رسيدگى به كار حق‏پذيران و حق‏ناپذيران‏
إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى‏ يبعثهم اللّه ثم إليه يرجعون‏
جمله «ثمّ إليه يرجعون» مى‏تواند تذييلى براى تمامى آيه باشد. يعنى هم پاسخ‏دهندگان و هم مرده‏دلان جملگى در قيامت مبعوث شده و به نتايج اعمال خود مى‏رسند.

     

آيه 37
وَ قَالُوا لَوْ لَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ‏ 
        و گفتند: چرا معجزه‏اى (كه ما مى‏خواهيم) از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است؟ بگو: خدا قادر است كه معجزه‏اى نازل كند، ولى بيشترشان نمى‏دانند.

*مشركان، مدعى نارسايى قرآن براى اثبات رسالت پيامبر (ص).
و قالوا لو لا نزل عليه ءاية من ربه‏
درخواست معجزه از سوى مشركان، على رغم وجود قرآن، حكايت از آن دارد كه آنان، قرآن را براى اثبات رسالت پيامبر (ص) كافى نمى‏دانستند.
* خداوند، توانا بر فرستادن هرگونه معجزه و نشانه‏
قل إن اللّه قادر على‏ أن ينزل ءاية
*تقاضاى معجزات ويژه و دلخواه، برخاسته از نادانى است.
و لكن أكثرهم لايعلمون‏
*معدودى از مشركان مى‏دانستند كه خداوند توان آوردن معجزه درخواستى آنان را دارد.
و لكن أكثرهم لايعلمون‏‏
*تبليغات مشركان عليه پيامبر (ص)، على رغم آگاهى آنان به قدرت الهى و فلسفه نازل نشدن معجزات درخواستى‏
و قالوا لولا نزل عليه ءاية من ربه قل إن اللّه قادر ... و لكن أكثرهم لايعلمون‏
اگر مشركان اعتقاد به قدرت خدا نداشتند، جمله «قل إن اللّه قادر» ادعايى محض بود. بر اين اساس آنان قدرت خداوند را بر نزول هرگونه معجزه قبول داشتند. گذشته از اينكه اقليتى از آنان به تصريح آيه به علت عدم نزول معجزات مورد درخواست خود نيز آگاه بودند.


آيه 38
وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ‏  
       و هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند، مگر اين‏كه گروه‏هايى مانند شما هستند. ما در آن كتاب (لوح محفوظ) هيچ چيزى را فرو گذار نكرده‏ايم؛ سپس به سوى پروردگارشان محشور مى‏شوند.

*تمامى جنبدگان زمين و پرندگان آسمان، گروه‏هايى مانند آدميان هستند: نسل به نسل متولد مى‏شوند. مدتى زندگى مى‏كنند و سپس مى‏ميرند.
و ما من دابة فى الأرض و لا طئر يطير بجناحيه إلا أمم أمثالكم‏
 «امّة» (مفرد «امم») به جماعتى گفته مى‏شود كه امرى واحد مانند زمان، مكان، شيوه زندگى و امثال آن، آنها را گرد هم آورده باشد.
* خداوند، اطلاعات دقيق مربوط به هر چيزى را در كتابى معين (لوح محفوظ) ثبت كرده است.
ما فرطنا فى الكتب من شى‏ء
* جهان هستى خالى از هر نقص و كاستى است.
ما فرطنا فى الكتب من شى‏ء
*قرآن، معجزه‏اى كافى براى هدايت و برآورنده تمامى نيازهاى هدايتى انسان است.
و قالوا لولا نزل عليه ءاية ... ما فرطنا فى الكتب من شى‏ء
با توجه به آيه قبل، كه سخن از نزول معجزات بود، مى‏توان گفت مراد از «الكتاب» قرآن است و چون قرآن كتاب هدايت و «من شى‏ء» بيانگر جامعيت آن است، لذا بر مبرا بودن قرآن از هرگونه كاستى در جهت هدايت آدميان دلالت دارد.
*پاسخ به درخواست نابجاى نزول معجزات، با نظام قانونمند هدايت ناسازگار است.
و قالوا لولا نزل عليه ءاية ... ما فرطنا فى الكتب من شى‏ء
*تمامى جنبندگان زمين و پرندگان آسمان، مانند انسان، در قيامت برانگيخته مى‏شوند.
ثم إلى‏ ربهم يحشرون‏
* تمامى جنبندگان داراى نوعى اراده، اختيار، شعور و تكليف و در نتيجه كيفر و پاداش در قيامت‏
أمم أمثالكم ... ثم إلى‏ ربهم يحشرون‏
*برانگيخته شدن تمامى جنبندگان در قيامت، جلوه‏اى از ربوبيت الهى است.
ثم إلى‏ ربهم يحشرون‏
*رسيدن به خداوند، غايت حركت تمامى جنبندگان.
ثم إلى‏ ربهم يحشرون‏
كلمه «إلى» براى انتهاى غايت به كار مى‏رود، بنابراين «إلى ربهم» بيانگر آن است كه غايت حركت جنبندگان وصول به «رب» است و غير از او غايتى نيست، از همين رو «إلى ربهم» بر «يحشرون» مقدم گشته تا مفيد حصر باشد.
* تمامى موجودات، در حركتى تكاملى به سوى خداوند.
ثم إلى‏ ربهم يحشرون‏
 «رب»، به معناى تربيت كننده است، و تربيت عبارت‏است از ايجاد حالتى در شى پس از حالتى تا به حد كمال برسد.
*از امام رضا (ع) روايت شده است: ... خداوند عز و جل ... قرآن را بر رسولش (ص) نازل كرد، در قرآن روشنگرى براى هر چيزى وجود دارد، در آن حلال و حرام، حدود و احكام و تمامى آنچه را كه مورد نياز مردم است بطور كامل بيان فرمود و خداوند عز و جل فرمود: «ما در اين كتاب، هيچ چيز را فرو گذار نكرديم» ...»

[ چهارشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۰۸ ] [ 13:33 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب