وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّءَا بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَ لِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَآءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (يوسف، 24)
و همانا (همسر عزيز مصر) قصد او (يوسف) را كرد و او نيز اگر برهان پروردگارش را نمىديد (بر اساس غريزه) قصد او را مىكرد. اينگونه (ما او را با برهان كمك كرديم) تا بدى و فحشا را از او دور كنيم، چرا كه او از بندگانِ برگزيده ما است.
يوسف، معصوم و پاكدامن بود؛ به دليل گفتار همه كسانى كه به نحوى با يوسف معاشرت داشتهاند و ما نمونههايى از آن را بيان مىكنيم:
1. خداوند فرمود: «لنصرف عنه السّوء والفحشاء انّه من عبادنا المخلصين» (ما يوسف را با برهان كمك كرديم) تا بدى و فحشا را از او دور كنيم، زيرا او از بندگان برگزيدهى ماست.
2. يوسف مىگفت: «ربّ السّجن أحبّ الىّ مما يدعوننى اليه» پرودگارا! زندان براى من از گناهى كه مرا به آن دعوت مىكنند، بهتر است. در جاى ديگر گفت: «انّى لم أخنه بالغيب» من به صاحبخانهام در غياب او خيانت نكردم.
3. زليخا گفت: «لقد راودته عن نفسه فاستعصم» به تحقيق من با يوسف مراوده كردم و او معصوم بود.
4. عزيز مصر به يوسف گفت: «يوسف أعرض عن هذا»اى يوسف تو اين ماجرا را مسكوت بگذار و به زليخا گفت: «و استغفرى لذنبك» از گناهت استغفار كن.
5. شاهدى كه گواهى داد و گفت: اگر پيراهن از عقب پاره شده معلوم مىشود كه يوسف پاكدامن است. «ان كان قميصه...»
6. زنان مصر كه گفتند: «ما علمنا عليه من سوء» ما هيچ گناه و بدى دربارهى او سراغ نداريم.
7. ابليس كه وعدهى فريب همه را داد، گفت: «الاّ عبادك منهم المخلصين» من حريف برگزيدگان نمىشوم و اين آيه يوسف را مخلص ناميده است.
پرتوي از نور