|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
آيه 8 وَ قَالُوا لَوْ لَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ و گفتند: چرا فرشتهاى بر او نازل نشده است (تا با وى همكارى كند)؟ و اگر فرشتهاى مىفرستاديم، كار تمام مىشد (همه هلاك مىشدند) و به آنان مهلت داده نمىشد.*مشاهده نزول فرشتگان بر پيامبر (ص)، درخواست نابجا و بهانهجويانه كافران مكّه و قالوا لو لا أنزل عليه ملك و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر * هلاكت فورى كافران و پايان مهلت آنان، در صورت نزول محسوس فرشتگان بهعنوان معجزه بر پيامبر (ص) و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ثم لا ينظرون * كفرپيشگان مكه حتى با نزول كتابى ملموس بر پيامبر (ص)، ايمان نمىآوردند و خواهان نزول محسوس فرشتگان مىشدند. و لو نزلنا عليك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأيديهم لقال ... و قالوا لو لا أنزل عليه ملك بر اساس اين احتمال كه «قالوا» بر جواب «لو» در آيه قبل عطف شده باشد، برداشت ياد شده استفاده مىشود. *ناآگاهى كافران از عواقب هلاكتبار درخواست نزول آشكار ملائكه و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ثم لا ينظرون *ارائه معجزات بر اساس مشيت الهى و قانونمند است. و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ثم لا ينظرون آيه 9 وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكاً لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ و اگر او را فرشته قرار مىداديم، وى را به صورت مردى در مىآورديم (تا او را ببينند، آنگاه مىگفتند: ما در فرشته بودن او شك داريم،) در نتيجه آنچه را كه آنان (بر خود) مشتبه مىسازند بر آنان مشتبه مىساختيم. *خداوند بر فرض انتخاب فرشتگان براى پيامبرى، آنان را به صورت بشر قرار مىداد. و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا * رد درخواست كفرپيشگان بهانهجوى مكه (نزول فرشته به عنوان پيامبر) از سوى خداوند و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا * كافران، مدعى عدم شايستگى بشر براى احراز مقام رسالت و لو جعلنه ملكا *خداوند، جز از جنس بشر، پيامبرى براى آدميان قرار نداده است. و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا *مردم عادى از تحمل مشاهده چهره واقعى فرشتگان در دنيا ناتوان هستند. و لو أنزلنا ملكا لقضى الأمر ... و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا در آيه قبل نزول فرشتگان را به صورت اصلى به معناى پايان يافتن كار و هلاكت كافران دانست و در اين آيه نزول فرضى فرشته را براى مردم به شكل مردان اعلام مىكند. از اين دو نكته مىتوان مطلب بالا را استفاده كرد. * امكان تجسم فرشتگان به صورت آدمى و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا آنچه در آيه نفى شده، پيامبر شدن فرشتگان است، نه تجسم آنان به صورت آدمى. *بقاى مغالطهكارى و بهانهجوييهاى كافران، حتى در صورت انتخاب پيامبر از ميان فرشتگان و لو جعلنه ملكا لجعلنه رجلا و للبسنا عليهم «للبسنا عليهم ...» يعنى امر رسالت را چنانكه اكنون براى آنان مشتبه است در صورت نزول فرشته نيز مشتبه مىكرديم. *كافران به رسالت پيامبر (ص)، گرفتار شبهههاى باطل و بىاساس. و للبسنا عليهم ما يلبسون «يلبسون»، فعل مضارع و بيانگر استمرار يافتن شبهههاى كافران در دل و جان آنان است؛ يعنى «وللبسنا عليهم ما يلبسون على انفسهم». * خداوند حقپوشان و مغالطهكاران در رسالت پيامبر (ص) را در گمراهى رها مىكند. و للبسنا عليهم ما يلبسون *محروميت از هدايت الهى، نتيجه حقپوشى و مغالطهكارى خود انسان و للبسنا عليهم ما يلبسون تلبيس خداوند (للبسنا)، از نظر رتبه، پس از تلبيس خود آدمى (ما يلبسون) قرار دارد. [ پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۸/۰۶ ] [ 11:28 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||