آيه 4
وَ مَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ و هيچ آيتى از آيات پروردگارشان برايشان نمىآيد مگر اينكه از آن رويگردانند.
*رويگردانى از هر آيت خداوند، شيوه لجوجانه كافران عصر بعثت
وما تأتيهم من ءايةٍ من ءايت ربّهِم الّا كانوا عنها معرضين
* رويگردانى از آيات خداوند و بىتوجهى به آن كفر است.
ثمَّ الَّذين كفروا ... وما تأتيهم من ءايةٍ من ءايت ربّهِم الّا كانوا عنها معرضين
اين آيه بيانگر ويژگيهاى فكرى و روحى كافران است كه در آيه اول مطرح شد. از اين رو مىتواند بيان ويژگيهايى باشد كه در مجموع موجب اطلاق «كافر» بر آنان شده است، نه بيان حالات آنان پس از كفر.
*فرستادن آيات و معجزات، مقتضاى ربوبيت خداوند و عنايت او به هدايت مردم
وما تأتيهم من ءايةٍ من ءايت ربّهِم
*نكوهش كافران عصر بعثت از سوى خداوند به خاطر عناد و لجاجت آنان در برابر آيات الهى
وما تأتيهم من ءايةٍ ... الّا كانوا عنها معرضين
آيه 5
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ در نتيجه حق را هنگامى كه برايشان آمد تكذيب كردند، ولى به زودى خبرهاى آنچه مسخرهاش مىكردند به آنان خواهد رسيد.
*تكذيب حق از سوى كافران مكه در نتيجه عناد و لجاجت
وما تأتيهم من ءايةٍ ... فقد كذّبوا بالحق لمّا جاءهم
تفريع «فقد كذبوا ...» بر آيه قبل، بيانگر آن است كه ريشه تكذيب حق از سوى كافران مكه، عناد و لجاجت آنان بوده است.
* كافران عصر بعثت، على رغم علم و آگاهى، حق را تكذيب كردند.
فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم
قيد «لما جائهم» بيانگر آن است كه تكذيب حق از سوى كافران نه از سر جهل بلكه على رغم شناخت حق و علم و آگاهى بوده است.
* قرآن، كتابى سراسر حق و مبرّا از هر گونه باطل
فقد كذَّبوا بالحقّ
مراد از حق در آيه ظاهراً قرآن كريم است.
*تكذيب آيات الهى، تكذيب حق است.
وما تأتيهم من ءايةٍ ... فقد كذَّبوا بالحقّ
*رويگردانى از آيات خداوند، تكذيب حق است.
الّا كانوا عنها معرضين. فقد كذَّبوا بالحقّ
*رودررويى با حق و تكذيب آن، زمينه رويگردانى از آيات الهى
وما تأتيهم ... الّا كانوا عنها معرضين. فقد كذَّبوا بالحقّ
«فاء» در «فقد كذبوا» مىتواند سببيه باشد، بر اين مبنا جمله «فقد كذبوا ...» بيانگر سبب و زمينه اعراض مذكور در آيه قبل است.
* رويگردانى، تكذيب و تمسخر، مراحل مبارزه و رويارويى كافران با آيات الهى و قرآن
وما تأتيهم من ءايةٍ ... الّا كانوا عنها معرضين. فقد كذَّبوا بالحقّ ... ما كانوا بِهِ يستهزِءون
*عذاب خداوند و سرانجامى شوم در انتظار تكذيبكنندگان و استهزاگران حق (قرآن و ديگر آيات خداوند)
فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم فسوف يأتيهِم انبؤا ما كانوا به يستهزءون
*نويد خداوند به ظهور و پيشرفت و پيروزى قريبالوقوع اسلام و پيامبر (ص)، على رغم استهزاى كافران صدر اسلام
فسوف يأتيهم انبؤا ما كانوا به يستهزءون
مراد از «يأتيهم أنباؤا ما كانوا»، مىتواند تحقق امورى مانند پيروزى اسلام باشد كه كفار آن را به مسخره گرفته و تكذيب مىكردند.
* تهديد استهزاگران حق (قرآن و آيات الهى) به كيفر اخروى از سوى خداوند
فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم فسوف يأتيهِم انبؤا ما كانوا به يستهزءون
محتمل است مراد از «سوف يأتيهم ...» كيفر اخروى نيز باشد.