منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید




بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏


آيه 1
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ  
   ستايش از آنِ خداست؛ همان كسى كه آسمان‏ها و زمين را آفريد و تاريكى‏ها و روشنى را پديد آورد؛ پس (از اين همه نشانه‏ها)آنان كه كفر ورزيده‏اند، با پروردگار خود (غير او را)برابر مى‏كنند.

* ستايش، از آنِ خداوند است.
الحمد للَّه‏
* خدا، شايسته همه محامد و ستايشها.
الحمد للَّه‏
 «ال» در «الحمدللّه» براى تعريف جنس و مفيد استغراق است؛ يعنى «كل حمد للّه».
* خدا، شايسته همه ستايش‏ها، به خاطر آفرينش آسمانها و زمين و پديدآوردن نور و ظلمت.
الحمد للَّه الَّذى خلق‏
 «الذى» در «الذى خلق ...»، صفت تعليلى براى «اللّه» و بيانگر وجه اختصاص داشتن حمد به خداوند است.
* نقش اساسى شب و روز و ظلمت و نور در نظام ربوبيت و تدبير خداوند
وجعل الظُّلمت والنُّور ثمَّ الَّذين كفروا بربّهِم يعدِلون‏
* توجه به نظام شب و روز و نور و ظلمت، زمينه‏ساز اعتقاد به توحيد ربوبى خداوند است.
وجعل الظُّلمت والنُّور ثمَّ الَّذين كفروا بربّهِم يعدِلون‏
* اعتقاد به ربوبيت غير خدا- با وجود نشانه‏هاى غير قابل ترديد بر يگانه بودن او در تدبير جهان- امرى نكوهيده و دور از انتظار
وجعل الظُّلمت والنُّور ثمَّ الَّذين كفروا بربّهِم يعدِلون‏
حرف «ثم» در آيه، مفيد معنى استبعاد و توبيخ است.‏
*امام كاظم (ع) درباره آيه «ثم الذين كفروا بربهم يعدلون» فرمود: (كافرانى كه براى خدا انباز مى‏گيرند)، ظلمت و نور و ظلم و عدل را برابر قرار مى‏دهند».

آيه 2
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ‏ 
   اوست كسى كه شما را از گِل آفريد، سپس اجَلى مقرر كرد، و اجَلى كه تعيين شده است نزد اوست؛ باز هم شما (در معاد) ترديد مى‏كنيد.

* آفرينش انسان از گِلى بى‏ارزش و ناچيز
هو الَّذى خلقكم من طينٍ‏
نكره آمدن «طين» مى‏تواند براى دلالت بر حقارت و ناچيز بودن مبدأ آفرينش انسان باشد.
*مدت زندگى هر فردى در دنيا از پيش تعيين شده است.
ثمَّ قضى‏ اجلًا
به مدتى كه براى زندگى هر فرد در دنيا تعيين شده «اجل» گفته مى‏شود (مفردات راغب) و «قضى اجلا» يعنى «قدّر لكل واحد منكم اجلا» (خدا براى هر يك از شما مدتى مشخص، مقرر فرموده است).
* انسان، داراى دو اجل: حتمى و غير حتمى‏
ثمَّ قضى‏ اجلًا واجلٌ مسمًّى عنده‏
ذكر دو أجل در آيه و توصيف يكى از آن دو به «مسمى» (تعيين شده)، بيانگر آن است كه اجل ديگر نامعين و به اصطلاح، معلّق و غير حتمى است.
*قابل تغيير نبودن «اجل مسمى» و تغييرپذيرى «اجل معلق»
ثمَّ قضى‏ اجلًا واجلٌ مسمًّى عنده‏
مقيد شدن يكى از دو اجل به مسمى و ثابت، حاكى از امكان تحول و تغيير در اجل ديگر است كه از آن به «معلق» تعبير مى‏شود.
* تنها خداوند، آگاه به «اجل مسمى» است.
واجلٌ مسمًّى عنده‏
*مطالعه در آفرينش انسان و مرگ و حيات وى، زداينده ترديد در يگانگى خداوند
هو الَّذى خلقكم من طينٍ ثمَّ قضى‏ اجلًا ... ثمَّ انتم تمترون‏
از جمله «ثم أنتم تمترون»، كه بيان استبعاد هر گونه ترديد در يگانگى خداوند پس از توجه به مضامين صدر آيه است، چنين برمى‏آيد كه بعد از اين توجه، على القاعده نبايد ترديدى در توحيد و اعتقاد بدان وجود داشته باشد.
*حمران گويد از امام باقر (ع) درباره سخن خداوند «قضى اجلًا ...» سؤال كردم، فرمود: دو اجل است، يكى حتمى و ديگرى غير حتمى (معلق)».
*امام صادق (ع) درباره سخن خداوند «قضى أجلا ...» فرمود: اجل اول، اجلى است كه خداوند، فرشتگان و رسولان و انبيا را از آن آگاه نموده و اجل معين را كه نزد اوست، از تمام خلايق پنهان داشته است».

آيه 3وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَ فِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ‏    و اوست خدا در آسمان‏ها و در زمين؛ نهان و آشكار شما را مى‏داند، و آنچه را به دست مى‏آوريد (نيز) مى‏داند.

* تدبير و حاكميت مطلقه و يكسان خداوند بر آسمانها و زمين‏
وهو اللَّه فى السَّموت وفى الارض‏
آيه شريفه در رد پندار كسانى است كه خداى تعالى را تنها خداوندگار آسمانها پنداشته و براى زمين و زمينيان خدايان ديگرى چون خداى باد، خداى باران، خداى دريا، خداى صحرا و ... تصور مى‏كردند.
*خداوند تنها معبود حقيقى و شايسته پرستش در جهان هستى‏
وهو اللَّه فى السَّموت وفى الارض‏
 «فى السماوات»، مى‏تواند متعلق به «اللّه» باشد؛ براين اساس كلمه «اللّه»، به تأويل مشتق (الاله) است؛ يعنى «و هو الإله فى السموات و فى الارض» (او تنها كسى است كه در آسمانها و در زمين شايسته پرستش است).
* آشكار و نهان آدمى، در نزد خداوند يكسان است.
يعلم سرَّكم وجهركم‏
عطف «جهركم» بر مفعول «يعلم» و تكرار نشدن فعل مى‏تواند بيانگر مطلب فوق باشد.
*آگاهى خداوند بر آشكار و نهان آدمى، برخاسته از حاكميت كامل او بر سراسر هستى است.
وهو اللَّه فى السَّموت وفى الارض يعلم سرَّكم وجهركم‏
* آگاهى خداوند به اعمال و دست‏آوردهاى انسان‏
ويعلم ما تكسبون‏
* آگاهى خداوند به نتيجه و سرانجام عمل انسان‏
ويعلم ما تكسبون‏
مراد از «ما تكسبون» مى‏تواند جزا و نتيجه عمل باشد كه آدمى آن را با عمل خود به دست مى‏آورد.
*چون خداوند خالق است، بر مخلوق خويش آگاهى كامل دارد.
هو الَّذى خلقكم من طينٍ ... يعلم سرَّكم وجهركم ويعلم‏ما تكسبون‏
* توجه به احاطه علمى خداوند، بازدارنده انسان از انحراف در اعمال و نيات‏
يعلم سرَّكم وجهركم ويعلم ما تكسبون‏
هدف از بيان آگاهى كامل خداوند بر آشكار و نهان آدمى و اعمال او، بازداشتن وى از خطا و لغزش است.
*ابوجعفر گويد: از امام صادق (ع) درباره سخن خداوند عزّ و جلّ «و هو اللّه فى السموات و فى الارض» سؤال كردم، امام فرمود: يعنى او به تمامى مخلوقات خويش از نظر علم، قدرت، سلطه و حاكميت احاطه دارد ...».
[ شنبه ۱۳۸۹/۰۸/۰۱ ] [ 8:57 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب