منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید


خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿6﴾ شما را از نفسى واحد آفريد سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه [م شيمه و رحم و شكم] خلق كرد اين است‏خدا پروردگار شما فرمانروايى [و حكومت مطلق] از آن اوست‏خدايى جز او نيست پس چگونه [و كجا از حق] برگردانيده مى‏شويد (6)
مراد از «أنزَل» نزول مكانى نيست، بلكه نعمتى است كه از مقام برتر به مقام پايين‏تر داده مى‏شود. يا به معناى پذيرايى است، نظير آيه‏ى «نُزُلاً من عنداللّه»  و يا به جهت آن است كه سرچشمه‏ى حيات حيوانات، آبى است كه از بالا نازل مى‏شود و خزينه‏ى همه‏ى نعمت‏ها بالاست. «ان من شى‏ء الا عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم»  هيچ چيزى نيست مگر آن كه خزينه‏ى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين نازل نمى‏كنيم.
مراد از «ظلمات سه گانه» به گفته‏ى امام حسين عليه السلام در دعاى عرفه، گوشت و پوست و خون است. «ثمّ اسكنتَنى فى ظلمات ثلاث بين لحم و جلد و دم»
- آفرينش انسان در چند مرحله انجام مى‏گيرد. «خلقاً من بعد خلق»
- انسان در تاريكى فلج است ولى خداوند در تاريكى‏هاى متراكم فعال است. «يخلقكم فى ظلمات ثلاث»
- نعمت‏هاى زندگى را از خدابدانيم كه او هم خالق است و هم مالك، هم ربّ است و هم معبود. «خلقكم... ربكم له الملك لا اله الاّ هو»


إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿7﴾ اگر كفر ورزيد خدا از شما سخت بى‏نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى‏دارد و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى‏پسندد و هيچ بردارنده‏اى بار [گناه] ديگرى را برنمى‏دارد آنگاه بازگشت‏شما به سوى پروردگارتان است و شما را به آنچه مى‏كرديد خبر خواهد داد كه او به راز دلها داناست (7)

مراد از كفر در اين آيه، كفران نعمت است، به دليل آن كه در مقابل آن، از تشكّر سخن به ميان آمده است.
 - كفر و انحراف خود را به مشيّت و اراده‏ى الهى نسبت ندهيد. «لا يرضى لعباده الكفر»
- شكر، كليد رضايت خداست. «ان تشكروا يرضه لكم»
- هر كس مسئول كار خويش است و نمى‏توان گناه كسى را به دوش ديگرى انداخت. «و لا تزر وازرة وزر اخرى»
- در تهديد كسانى كه گناهشان قطعى نيست، راه عفو را باز گذاريد. (كلمه‏ى «ينبئكم» مى‏فرمايد: از عملكردتان خبر مى‏دهد و نمى‏فرمايد: به عملكردتان كيفر مى‏دهد).


وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿8﴾ و چون به انسان آسيبى رسد پروردگارش را در حالى كه به سوى او بازگشت‏كننده است مى‏خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند آن [مصيبتى] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا مى‏كرد فراموش مى‏نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى‏دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى (8)

«ضُرّ» به معناى هر گونه آسيب و ضرر است. «خول» به معناى عطاى بزرگ است. «منيب» يا از «نوبة» است، يعنى انسان نوبت به نوبت به خدا توجّه مى‏كند، يا از «نابَ» به معناى انقطاع است، يعنى انسان در بست به او توجّه مى‏كند كه ظاهراً همين معناى دوم مراد است.
- قرآن از توجّه‏هاى موسمى و موضعى انسان كه به هنگام اضطرار پيش مى‏آيد و بعد فراموش مى‏شود، انتقاد مى‏كند. «اذا مسّ الانسان ضُرٌّ دَعا»
- مشكلات، عامل بيدارى و بازگشت به فطرت است. «ضُرٌّ دَعا»
- دعاى خالصانه سبب برطرف شدن ناگوارى‏هاست. «منيباً اليه... خَوّله نعمةً»
- ضررها از او نيست، ولى نعمت‏ها از اوست. «نعمةً منه»
- انسان‏هاى كم ظرفيّت به هنگام رفاه، مشكلات قبلى خود را فراموش مى‏كنند. «نسى ما كان يدعوا اليه»
- انحراف انسان گام به گام است. اوّل: نسيان «نسى» دوّم: شرك «جعل للّه انداداً» سوّم: منحرف كردن ديگران «ليضلّ»
- مشرك كافر است. «جَعَل للّه انداداً... تمتّع بكفرك»


أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿9﴾ [آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‏كند [و] از آخرت مى‏ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد بگو آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند يكسانند تنها خردمندانند كه پندپذيرند (9)

قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿10﴾ بگو اى بندگان من كه ايمان آورده‏ايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده‏اند نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است بى‏ترديد شكيبايان پاداش خود را بى‏حساب [و] به تمام خواهند يافت (10)
- نشانه‏ علم، عبوديّت است. «ساجداً و قائماً... الّذين يعلمون»
- مردان خدا، هم از آخرت بيم دارند و هم به رحمت الهى اميدوارند. «يحذر، يرجوا»
- ترس ما به خاطر عمل خود ماست «يحذر الاخرة» ولى اميد ما به فضل و رحمت اوست. «يرجوا رحمة ربّه»
- در دعوت ديگران به كار نيك، به مخاطب كرامت دهيد. «يا عباد»
- گاهى حفظ تقوا مستلزم هجرت است. «آمنوا اتّقوا... ارض اللّه واسعة»

[ چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۷/۲۱ ] [ 22:26 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب