منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید


سوره مائده‏

82- يهود و مشركان را دشمن‏ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت، و نزديكترين آنها را به دوستى مؤمنان، كسانى مى‏يابى كه گفتند مسيحى هستيم زيرا برخى از آنها دانشمند و تارك دنيا هستند و سرورى خواه نيستند
83- و آن گاه كه آيات نازل شده بر پيامبر را بشنوند، ملاحظه مى‏كنى كه بر اثر شناخت حقيقت، ديدگانشان را اشك [شوق‏] فرا مى‏گيرد [و] مى‏گويند: پروردگارا، باور داريم ما را در زمره گواهى دهندگان به شمار آر «1».
84- و [گويند:] چرا به خدا و حقيقتى كه به ما رسيده است، ايمان نياوريم و اميدوار نباشيم كه پروردگارمان ما را همراه شايستگان [به بهشت‏] در آورد؟
85- خدا نيز به پاداش گفتارشان آنان را به باغهايى از بهشت پاداش داد كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند پاداش نيكوكاران همين است «2».
86- و كسانى كه انكار ورزيدند و آيات ما را دروغ شمردند، دوزخى‏اند.
87- اى مؤمنان، نعمتهاى پاكيزه‏اى كه خدا بر شما حلال كرده است، حرام تلقى نكنيد و [از حد] تجاوز مكنيد، كه خدا متجاوزان را دوست ندارد.
88- از آنچه خدا روزى شما كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدايى كه به او ايمان داريد، پروا كنيد.
89- خدا شما را به خاطر سوگندهاى بيهوده [و بى اختيار] تان باز خواست نمى‏كند، ولى نسبت به [شكستن‏] سوگندهايى كه به اراده ياد كرده‏ايد بازخواست مى‏كند و كفاره آن، اطعام ده بينواست از متوسط غذاى خانواده خويش، يا [تهيه‏] لباس آنها، يا آزاد كردن يك اسير «3»، و هر كه [توان اين موارد را در خود] نيافت، سه روز روزه بگيرد اين كفاره سوگندهاى شماست كه ياد مى‏كنيد و [مى‏شكنيد حرمت‏] سوگندهاى خود را پاس داريد خدا آيات خود را اين گونه براى شما بروشنى بيان مى‏كند، بسا كه سپاس داريد.
__________________________________________________
1- به آيات 52- 54 قصص (28) توجه فرماييد. [.....]
2- اشاره به فضيلت گروهى از مسيحيان حبشه است كه همراه جعفر طيار به خدمت پيامبر آمدند. به هر حال اين مورد، تخصيص بر آيه نمى‏زند.
3- معنى تحت اللفظ آن «آزاد كردن گردن» است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 123
90- اى مؤمنان، مى و قمار و بتها و [كاربرد] ابزار قرعه‏كشى [و بخت آزمايى‏] پليد و از كار [هاى‏] شيطان است از آنها دورى كنيد، بسا كه رستگار شويد.
91- شيطان مى‏خواهد از طريق مى و قمار، ميان شما دشمنى و كينه برانگيزد و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد آيا دست بردار هستيد؟
92- از خدا و پيامبر اطاعت كنيد و [از گناهان‏] بر حذر باشيد و اگر روى برتابيد، آگاه باشيد كه بر عهده پيامبر ما فقط ابلاغ آشكار است.
93- بر مؤمنان نيكوكار در مورد آنچه [قبل از تحريم‏] خورده‏اند گناهى نيست، به شرطى كه پرهيزكار و مؤمن و نيكوكار باشند، [و اگر دچار لغزش شدند] باز به تقوا و ايمان روى آورند و [با تكرار لغزش‏] باز هم تقوا و احسان پيشه كنند [در آن صورت مورد بخشايش خدا قرار مى‏گيرند] «1» كه خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد.
94- اى مؤمنان، خدا شما را [در حال احرام‏] به شكارى كه در دسترس شما و تيررس شماست مى‏آزمايد، تا معلوم گرداند چه كسى در خلوت از [نافرمانى‏] او مى‏ترسد و هر كه بعد از اين، تجاوز كند، عذابى دردناك [در انتظار] دارد.
95- اى مؤمنان، در حال احرام شكار نزنيد و هر كه عمداً بزند، بايد جريمه‏اى بپردازد به صورت قربانى حيوانى اهلى در كعبه، همسنگ همان شكار كه دو تن عادل همسنگ بودن آن را تصديق كنند، و يا كفاره‏اى كه غذا دادن بينوايان است [در حد همان قربانى‏]، يا [اگر توان مالى نداشت‏] به تعداد آن [مساكين‏] روزه بگيرد، تا وبال كار خويش ببينند از آنچه گذشته، خدا گذشت كرده است و هر كه بازگردد، خدا از او انتقام مى‏گيرد كه خدا فرا دست و دادستان است.
__________________________________________________
1- براى توجيه افزوده، به آيه 153 اعراف (7) و 119 نحل (16) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 124
96- صيد دريا و غذاى آن بر شما حلال گرديد تا براى شما و [ساير] كاروانيان برخوردارى باشد، و [لى‏] شكار خشكى ما دام كه در احرام هستيد بر شما حرام شده است. از خدايى كه به پيشگاه او احضار «1» مى‏شويد، پروا كنيد.
97- خدا، خانه با حرمت كعبه و ماه حرام و قربانيهاى عادى و نشاندار را وسيله قوام [كار] مردم قرار داد، تا بدانيد كه خدا به هر چه در آسمانها و زمين است آگاه است و به هر چيزى داناست.
98- آگاه باشيد كه خدا سخت كيفر و [در عين حال‏] آمرزگارى است مهربان.
99- پيامبر وظيفه‏اى جز ابلاغ ندارد و خدا هر چه را آشكار و پنهان داريد مى‏داند.
100- بگو: هرگز پليد و پاك يكسان نيستند، هر چند فراوانى پليد تو را به شگفت آرد اى خردمندان، اى خدا پروا كنيد، بسا كه رستگار شويد.
101- اى مؤمنان، از امورى پرس و جو مكنيد كه اگر بر شما آشكار شود، ناراحتتان مى‏كند اگر [صبر كنيد و] پرسش آن را به هنگام نزول آيات قرآن واگذاريد، [بموقع‏] براى شما آشكار خواهد شد خدا از آن [پرسشهاى بيجا] درگذشت و خدا آمرزگارى است دير كيفر.
102- قبل از شما گروهى از اين پرسشها كردند و آن گاه بدانها انكار ورزيدند «2».
103- خدا [حكمى‏] در مورد بحيره و سائبه و وصيله و حامى مقرر نكرده است «3»، بلكه انكار ورزان دروغ به خدا نسبت مى‏دهند و بيشترشان درك نمى‏كنند.
__________________________________________________
1- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش آخر آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد.
2- احتمالًا اشاره به درخواست گروهى از بنى اسرائيل است كه در آيه 55 بقره (2) و 153 نساء (4) آمده و نيز درخواست گروهى از همراهان عيسى كه در آيات 112- 115 همين سوره آمده است.
3- «بحيره» در لغت به معنى «گوش شكافته» و اصطلاحاً به ماده شترى مى‏گفتند كه پنج بار زائيده و پنجمى نر باشد گوش آن را شكاف مى‏دادند و رها مى‏كردند و خوردن گوشت آن را حرام مى‏دانستند. «سائبه» در لغت به معنى «رها» و اصطلاحاً به ماده شترى مى‏گفتند كه نذر بتها مى‏كردند در آن صورت كسى حق گرفتن آن را نداشت. «وصيله» در لغت به معنى «رسيده و پيوسته» و اصطلاحاً به گوسفندى مى‏گفتند كه دو قلوى نر و ماده زائيده و كشتن آن را حرام مى‏دانستند. «حامى» در لغت به معنى «حمايت كننده» و اصطلاحاً به حيوان نرى مى‏گفتند كه در يك فصل، 10 بار براى تلقيح 10 ماده از آن استفاده شده باشد. خوردن گوشت همه اين چهار مورد را حرام مى‏دانستند.
                        ترجمه طاهرى، ص: 125
104- و چون به آنها گفته شود: به آنچه خدا نازل كرده است و به [تعليمات‏] پيامبر توجه كنيد، گويند: آنچه پدرانمان را معتقد به آن تشخيص داده‏ايم ما را بس اگر پدرانشان چيزى نمى‏دانسته و هدايت نيافته بودند، چطور «1»؟
105- اى مؤمنان، مراقب خود باشيد اگر شما به راه هدايت باشيد، هر كه گمراه است به شما زيانى نخواهد رساند بازگشت همه شما به پيشگاه خداست و شما را به آنچه مى‏كرديد آگاه مى‏سازد «2».
106- اى مؤمنان، چون مرگ يكى از شما فرا رسد، هنگام وصيت، [ملاك‏] گواهى ميان شما، [گواهى‏] دو نفر عادل از شماست، يا اگر در سفر باشيد و پيشامد مرگ شما فرا رسيد، دو تن ديگر از غير خود و اگر [در مورد صداقت آنها] دچار ترديد شديد، پس از نماز بازشان داريد تا به خدا سوگند ياد كنند كه: گواهى حق را به هيچ بهايى نفروشيم، اگر چه [پاى‏] خويشاوند [در ميان‏] باشد، و گواهى الهى را هرگز كتمان نكنيم كه در غير اين صورت گناهكار خواهيم بود.
107- هر گاه مشخص شد كه گواهان مرتكب گناه [و خيانت‏] شده‏اند، دو تن ديگر از كسانى كه مورد خيانت قرار گرفته‏اند و [به ميت‏] نزديكترند به جايشان قرار گيرند و به خدا سوگند ياد كنند كه: گواهى ما درست‏تر از گواهى آنهاست و [از حق‏] تجاوز نكرده‏ايم در غير اين صورت ستمكار خواهيم بود «3».
108- اين [شيوه‏] مناسبتر است به اينكه گواهى را بر وجه [حقيقى‏] اش ادا كنند و يا بترسند از اينكه سوگندهاى ديگرى بر سوگندهاى خودشان حاكم گردد از خدا پروا كنيد و [به فرمان او] گوش فرا داريد، كه خدا منحرفان را هدايت نخواهد كرد.
__________________________________________________
1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 170 بقره (2) و 23 و 24 زخرف (43) آمده است.
2- به آيه 22 ق (50) توجه فرماييد.
3- شيخ المفسرين طبرسى و علامه طباطبايى بنا به دشواريهايى كه در اين آيه و آيه قبل هست، اين دو آيه را از دشوارترين آيات قرآن به شمار آورده‏اند.
                        ترجمه طاهرى، ص: 126
109- روزى كه خدا پيامبران را احضار و سؤال كند: دعوت شما [از جانب مردم‏] چگونه اجابت شد؟ گويند: آگاهى نداريم كه داناى رازهاى نهان تويى، تو.
110- سخن [به ياد آر] آن گاه را كه خدا گفت: اى عيسى فرزند مريم، نعمت مرا بر خود و مادرت به يا دآر، آن زمان كه تو را توسط جبرئيل «1» نيرومند كردم با مردم در گهواره فرزانگى و [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] گفتى و آن گاه كه تو را كتاب و تورات و انجيل آموختم و زمانى كه به اذن من مجسمه پرنده‏اى از گل مى‏ساختى و در آن مى‏دميدى كه پرنده‏اى [جاندار] مى‏شد، و نابيناى مادرزاد و بيمار مبتلا به لكه‏هاى پوستى را به اذن من بهبود مى‏بخشيدى و آن گاه كه مردگان را [زنده از گور] «2» خارج مى‏كردى و آزار دودمان يعقوب را آن گاه كه نشانه‏هاى روشن براى آنان آوردى از تو بازداشتم، و از گروهى كه انكار مى‏ورزيدند گفتند: اين جز جادويى «3» آشكار نيست‏
111- و [به ياد آر] آن گاه را كه به حواريون «4» الهام كردم: به من و پيامبرم ايمان آوريد گفتند: ايمان آورديم و گواه باش كه تسليم [فرمان تو] «5» هستيم.
112- و [ياد آر] آن گاه كه حواريون گفتند: اى عيسى فرزند مريم، آيا پروردگار تو مى‏تواند براى ما خوراكى از آسمان فرو فرستد؟ [عيسى‏] گفت: اگر ايمان داريد از خدا پروا كنيد [و درخواست جاهلانه مكنيد].
113- گفتند: [منظورى نداشتيم، فقط] مى‏خواهيم از آن غذا بخوريم و دلهاى ما [به رسالت تو] مطمئن گردد و صداقت تو را درك كنيم و بر آن گواه باشيم.
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 87 بقره (2) مراجعه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيه 49 آل عمران (3) توجه فرماييد.
3- واژه «سحر» و مشتقات آن 60 بار در قرآن تكرار شده، و واژه «فتنه» و مشتقات آن نيز به همين تعداد در قرآن آمده است (از كتاب معجزات عددى قرآن، نوشته عبد الرزاق نوفل، ترجمه مصطفى حسينى طباطبايى).
4- ياران ويژه عيسى (ع).
5- با آيه 131 بقره (2) مقايسه فرماييد. [.....]
                        ترجمه طاهرى، ص: 127
114- عيسى فرزند مريم [متقاعد شد و] عرضه داشت: بار خدايا، پروردگارا، خوراكى از آسمان بر ما فرو فرست تا براى ما و گروندگان نخستين و آيندگان ما عيدى و آيتى از تو باشد و روزى ما را عطا فرما كه تو بهترين روزى رسانى.
115- خدا ندا داد كه آن را براى شما مى‏فرستم [ولى مسئوليت شما سنگين خواهد شد] و هر كه از شما بعد از آن انكار ورزد، او را چنان مجازات كنم كه در مورد هيچ يك از جهانيان نكرده باشم.
116- و [به ياد آر] آن گاه را كه [روز رستاخيز] خدا گويد: اى عيسى فرزند مريم، آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به جاى خدا به الوهيت گيريد؟ او پاسخ دهد: سبحان اللَّه، مرا نسزد كه آنچه سزاوار من نيست اظهار كنم اگر چنين سخنى گفته بودم، بتحقيق تو مى‏دانستى به آنچه در نهاد من است دانايى و من از آنچه در ذات تو است بى‏خبرم كه داناى رازهاى نهان تويى، تو.
117- تنها آنچه مرا بدان مأمور كردى به آنها گفتم كه: خداى صاحب اختيار من و خود را بندگى كنيد و تا وقتى كه در ميان آنها به سر مى‏بردم، مراقب و گواه آنان بودم و چون مرا برگرفتى، تو خود مراقبشان بودى و تويى كه بر هر چيز گواهى.
118- اگر عذابشان كنى، بندگان تواند، و اگر آنها را مورد بخشايش قرار دهى [از لطف بى‏حساب توست‏]، كه تو فرا دست و فرزانه‏اى.
119- آن گاه خدا گفت: امروز روزى است كه براى راستگويان، راستى گفتارشان سودمند خواهد بود آنان باغهايى از بهشت دارند كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند خدا از آنها راضى است و آنها نيز از خدا راضى‏اند اين است كاميابى بزرگ.
120- فرمانروايى آسمانها و زمين و هر چه در آنهاست خاص خداست و او بر هر كارى تواناست.
                        ترجمه طاهرى، ص: 128
6- سوره انعام‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- ستايش خداى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنى را مقرر داشت با اين همه، انكار ورزان، [غير خدا را در توان و تدبير] با پروردگار خويش برابر مى‏شمرند.
2- اوست كه شما را از گل آفريد، آن گاه [براى زيستن شما] سرآمدى مقرر داشت و [آگاهى بر اين‏] سرآمد معين در اختيار اوست با اين همه باز [در الوهيتش‏] ترديد مى‏ورزيد!
3- خدا [ى يگانه‏] در آسمانها و زمين اوست [و] به نهان و آشكار و دستاورد شما آگاهى دارد.
4- هيچ آيتى از آيات پروردگارشان بر آنها عرضه نمى‏شد، مگر اينكه از آن رويگردان بودند «1».
5- و چون گفتار حق بر آنها عرضه شد، [آن را] دروغ شمردند ولى خبرهاى «2» آنچه استهزايش مى‏كردند به آنان خواهد رسيد.
6- مگر مشاهده نكردند كه چه بسيار مردم روزگاران را قبل از آنان هلاك كرديم؟ [در حالى كه‏] امكانات و اقتدارى به آنها داده بوديم كه به شما نداده‏ايم و باران آسمان را پياپى بر آنان فرستاديم و نهرها پديد آورديم كه در سرزمينشان جارى بود، و آن گاه [كه طغيان و سركشى كردند] «3» به كيفر گناهانشان هلاكشان كرديم و از پى آنها نسلى ديگر پديد آورديم «4».
7- [حتى‏] اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم «5» كه انكار ورزان با دستهاى خود آن را لمس كنند، باز هم مى‏گفتند: اين جز جادويى آشكار نيست «6».
8- گفته‏اند: چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده است «7»؟ اگر فرشته‏اى نازل مى‏كرديم، كار به پايان مى‏رسيد و هيچ مهلتى نمى‏يافتند.
__________________________________________________
1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 105 يوسف (12) آمده است.
2- اين كلمه 10 بار در قرآن آمده كه دو بار آن به شكل «انبؤا» ثبت شده است: يكى در همين آيه و يك بار هم در آيه 6 شعراء (26)، و بقيه به شكل رايج ثبت شده است. در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «انباء» به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) مراجعه فرماييد.
3- به آيات 6 و 7 علق (96) توجه فرماييد.
4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 45 سبأ (34) و 82 غافر (40) آمده است.
5- اشاره به درخواست منكران است كه در آيه 93 اسراء (17) آمده است.
6- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 14 و 15 حجر (15) و 44 طور (52) آمده است.
7- منظور آنان از درخواست فرشته در آيه 7 فرقان (25) روشنتر بيان شده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 129
9- اگر آن [فرستاده‏] را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، قطعاً او را هم به صورت بشرى در مى‏آورديم و آنچه را [اكنون‏] پوشيده مى‏دارند، بر آنان پوشيده مى‏داشتيم «1».
10- قبل از تو نيز پيامبرانى مورد استهزا قرار گرفتند و [سرانجام‏] عذابى كه استهزايش مى‏كردند دامنگير تمسخر كنندگان شد «2».
11- بگو: جهانگردى كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بود.
12- بگو: آنچه در آسمانها و زمين است ملك كيست؟ [در مقابل سكوت يا مغلطه آنها] بگو: ملك خداست كه رحمت را بر خود مقرر داشته است [و] محققاً شما را در روز ترديد نپذير رستاخيز جمع مى‏كند و [لى‏] كسانى كه [به فريب دنيا] خود را به زيان انداختند، باور نمى‏آورند.
13- هر آنچه در شب و روز آرامش [و تكاپو] دارد، متعلق به اوست و او شنوا و داناست.
14- بگو: آيا غير خدا را كارساز خود انتخاب كنم، آن آفريننده آسمانها و زمين كه روزى مى‏بخشد و خود روزى داده نمى‏شود؟ [هرگز!] بگو: من مأمورم كه در راه تسليم [در قبال خدا] «3» پيشگام باشم و [به من هشدار داده شده كه:] در جرگه شرك ورزان مباش.
15- بگو: اگر در برابر پروردگارم نافرمان باشم، از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم.
16- هر كه در آن روز عذاب از او گردانده شود، بى‏ترديد خدا بر او رحمت آورده است و اين است كاميابى آشكار.
17- و اگر خدا [به منظور آزمون يا كيفر] تو را گزندى رساند، بردارنده‏اى جز خودش وجود ندارد و اگر به تو خيرى رساند، [هيچ كس بازدارنده بخشايش او نخواهد شد و] «4» اوست كه بر هر كارى تواناست «5».
18- اوست كه بر بندگان خويش قاهر و مسلط است «6» و اوست فرزانه و آگاه.
__________________________________________________
1- مسئله اينست كه درخواست منكران براى اعزام يك فرشته، بهانه‏اى بيش نبوده است كه براى توجيه انكار خود مطرح مى‏كردند. در چنين شرايطى اراده خدا آن نيست كه به دلخواه آنان عمل شود همانگونه كه در مورد در خواست‏هاى معجزات مختلف به تمايل منكران معاند، كه در آيات 90- 93 اسراء (17) آمده است، درخواست آنان منطقى شناخته نشده است. اينكه آيه مى‏فرمايد: اگر فرشته‏اى هم بفرستيم، بصورت مردى مى‏فرستيم، توضيح روشن‏ترش آيه 95 اسراء (17) است كه مى‏فرمايد: اگر در زمين فرشتگان زندگى مى‏كردند، پيامبرشان را نيز بصورت فرشته‏اى مى‏فرستاديم. و اينكه گفته است آنچه مبهم نگاه مى‏دارند بر آنان مبهم مى‏داشتيم، توضيح روشن‏ترش همان است كه در آيه 5 صف (61) آمده است فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 34 انعام (همين سوره)، 25 و 26 فاطر (35) و 43 فصلت (41) آمده است.
3- براى توجيه افزوده، به آيه 54 زمر (39) توجه فرماييد.
4- براى توجيه افزوده، به آيه 107 يونس (10) توجه فرماييد.
5- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 17 احزاب (33) و 2 فاطر (35) آمده است.
6- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 93 مريم (19) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 130
19- بگو: گواهى چه كسى برتر و بزرگتر است؟ [آن گاه‏] بگو: [گواهى‏] خدا [كه‏] ميان من و شما گواه است و اين قرآن [از جانب او] بر من وحى شده است تا به وسيله آن شما و هر كه را [پيام آن به او] برسد، هشدار دهم آيا نظر شما اين است كه در كنار خداى [يگانه‏] معبودان ديگرى هست؟ و بگو: من هرگز چنين نظرى نخواهم داد بگو: تنها او معبود يگانه است و من از آنچه [در قدرت با او] شريك مى‏دانيد، برى هستم.
20- اهل كتاب پيامبر را چنان مى‏شناسد كه فرزندان خويش را [با وجود اين بسيارى از] آنها كه خود را به زيان انداختند، ايمان نمى‏آرند.
21- كيست ستمكارتر از آن كه دروغ به خدا نسبت دهد «1» يا آيات او را دروغ شمارد؟ براستى ستمگران رستگار نخواهند شد.
22- و (به ياد آر) روزى را كه همگان را احضار مى‏كنيم «2»، آن گاه به شرك ورزان خطاب كنيم: افرادى كه معبود خود تصور مى‏كرديد، كجا هستند «3»؟
23- عذر [بدتر از گناه‏] شان همين است كه: سوگند به خدا، پروردگارمان كه ما مشرك نبوديم.
24- ببين چگونه [دعاوى‏] خود را تكذيب مى‏كنند و بتهايى كه به باطل علم مى‏كردند، از نظرشان ناپديد گشت.
25- پاره‏اى از آنها [در ظاهر] به [گفتار] تو گوش فرا مى‏دهند، و [لى‏] بر دلهاشان پرده و بر گوشهاشان سنگينى نهاديم «4» تا آن [پيام‏] را در نيابند و هر آيتى را كه مشاهده كنند باور نمى‏آورند وقتى هم كه به سراغ تو آيند، انكار ورزان با مجادله مى‏گويند: اين [كتاب‏] چيزى جز افسانه‏هاى كهن نيست.
26- آنها [ديگران را هم‏] از [پيروى‏] قرآن باز مى‏دارند و خود نيز از آن كناره مى‏گيرند در حالى كه تنها خود را به هلاكت مى‏اندازند و نمى‏فهمند.
27- و كاش آنان را هنگامى كه در برابر آتش بازداشته شده‏اند، مشاهده مى‏كردى كه [با حسرت‏] خواهند گفت: كاش [به دنيا] بازگردانده شويم و آيات پروردگار خود را دروغ نشمريم و در زمره مؤمنان قرار گيريم.
__________________________________________________
1- مصداق آن را در آيه 79 بقره (2) و سر انجامشان را در آيه 18 هود (11) ملاحظه فرماييد. [.....]
2- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش پايانى آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد.
3- به آيه 48 فصلت (41) توجه فرماييد.
4- علت آن را در آيات 10 بقره (2)، 155 نساء (4)، 125 توبه (9) و نيمه دوم 5 صف (61) ملاحظه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 131
28- [چنين نيست كه به راه آمده باشند] بلكه اعمال و نياتى كه قبلًا پنهان مى‏كردند، در برابرشان آشكار شده [و در بن‏بست قرار گرفته‏اند] و اگر [هم به دنيا] بازگردانده شوند، همان رفتارى را كه از آن نهى شده‏اند از سر گيرند و مسلماً دروغ پردازند.
29- مى‏گفتند: جز زندگى دنياى ما [خبرى‏] نيست و هرگز برانگيخته نخواهيم شد.
30- كاش آنان را هنگامى كه در برابر پروردگارشان بازداشته شده‏اند «1» مشاهده مى‏كردى كه [خدا به آنها] گويد: آيا اين [آتش‏] «2» حق [شما] نيست؟ گويند: چرا، سوگند به پروردگارمان [آن گاه خدا] گويد: پس به سزاى انكارتان عذاب را بچشيد.
31- براستى آنها كه لقاى خدا را دروغ شمردند به زيان افتادند و چون رستاخيز ناگهان فرا رسد، در حالى كه بار سنگين گناهان خويش را بر پشت حمل مى‏كنند، خواهند گفت: دريغ از غفلتى كه در دنيا كرديم «3» آگاه باشيد كه بار بدى بر دوش دارند.
32- زندگانى دنيا جز بازيچه و سرگرمى نيست و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است چرا درك نمى‏كنيد «4».
33- مى‏دانيم كه گفتار انكار ورزان تو را اندوهگين مى‏كند «5»، ولى در واقع تو را دروغ پرداز نمى‏شمرند، بلكه اين ستمگران آيات خدا را دانسته انكار مى‏كنند.
34- قبل از تو نيز پيامبرانى مورد تكذيب قرار گرفتند كه پاره‏اى از اخبارشان «6» را شنيده‏اى «7» آنها در برابر آن تكذيب و آزار [آن قدر] شكيبا بودند تا يارى ما بدانها فرا رسيد و برنامه و سنت الهى هيچ تغيير دهنده‏اى ندارد.
35- اگر اعراض آنها بر تو سنگين و ناگوار است، [خونسرد و شكيبا باش و گر نه‏] اگر مى‏توانى نقبى در زمين يا نردبانى بر آسمان بزنى تا معجزه‏اى [ديگر براى آنها] بياورى، [بزن ولى‏] اگر خدا مى‏خواست همه را [به اجبار] به راه هدايت جمع مى‏كرد [اما به حكمتش اختيار را مقرر داشت‏] «8» پس در زمره جاهلان مباش.
__________________________________________________
1- به آيه 6 مطففين (83) توجه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيه 34 احقاف (46) توجه فرماييد.
3- مفهوم اين آيه به بيان ساده‏تر در آيات 39 مريم (19) و 56 زمر (39) آمده است.
4- به آيات 1- 2 تكاثر (102) توجه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 6 كهف (18) آمده است.
6- در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «نبأ» به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) مراجعه فرماييد. اين كلمه 15 بار در قرآن تكرار شده و 5 بار آن به صورت غير رايج ثبت شده است در اين آيه و آيات 9 ابراهيم (14)، 21 و 67 ص (38) و 5 تغابن (64).
7- با آيه 120 هود (11) مقايسه فرماييد
8- به آيات 8- 10 شمس (91) توجه فرماييد
                        ترجمه طاهرى، ص: 132
36- تنها كسانى كه گوش شنوا دارند [دعوت تو را] مى‏پذيرند و [لى‏] مرده دلان [ناباور] «1» را [وقتى‏] خدا برانگيزد، [متوجه خواهند شد] «2» آن گاه [همه‏] به پيشگاه او بازگردانده مى‏شوند.
37- آنها مى‏گفتند: چرا [مانند پيامبران پيشين‏] «3» معجزه‏اى از پروردگارش بر او نازل نشده است «4»؟ [در حالى كه قرآن معجزه‏اى است جاودانه‏] «5»، بگو: خدا قادر است كه [هر] معجزه‏اى نازل كند، ولى بيشترشان نمى‏دانند.
38- هيچ موجود زنده‏اى در زمين نيست و نه پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند، مگر آنكه گروه‏هايى هستند همانند شما [آفريده شده و روزى‏خوار] ما در كتاب [آفرينش و تقدير] هيچ چيز را فروگذار نكرده‏ايم، آن گاه در پيشگاه پروردگارشان احضار خواهند شد.
39- كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند، كر و گنگ در تاريكيها [ى جهل‏] به سر مى‏برند خدا هر كه را بخواهد گمراه كند «6» و هر كه را بخواهد [و شايسته ببيند] بر راه راست قرارش خواهد داد «7».
40- بگو به نظر شما اگر عذاب خدا يا رستاخيز بر شما فرا رسد- اگر راستگوييد- آيا جز خدا را [به يارى‏] مى‏خوانيد؟
41- [هرگز!] بلكه فقط او را [به فرياد] مى‏خوانيد «8»، و اگر او بخواهد، مشكلى را كه به آن اشاره مى‏كنيد از ميان بر مى‏دارد و افرادى را كه [در قدرت، با خدا] شريك مى‏دانستيد، از ياد مى‏بريد.
42- بر امتهاى قبل از تو [نيز پيامبرانى‏] فرستاديم و [چون به راه نيامدند، براى آزمايش‏] آنها را به سختى و گزند گرفتار كرديم، بسا كه زارى كنند [و به درگاه ما بازآيند].
43- چرا هنگامى كه سختگيرى ما به آنها رسيد، [توبه و] زارى نكردند؟ بلكه دلهايشان سخت شد و شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست «9»
44- و چون همه تذكراتى كه به آنها داده شده بود به فراموشى سپردند، [براى آزمايش و اتمام حجت‏] درهاى هر نعمتى را به رويشان گشوديم، تا بدان سرمست شدند، آن گاه ناگهان آنها را [به تازيانه كيفر] گرفتيم، به گونه‏اى كه همه در نوميدى فرو رفتند.
__________________________________________________
1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 52 روم (30) آمده است.
2- براى توجيه افزوده، به آيه 12 سجده (32) توجه فرماييد.
3- براى توجيه افزوده، به نيمه دوم آيه 5 انبياء (21) و آيه 48 قصص (28) توجه فرماييد. [.....]
4- به آيات 90- 93 اسراء (17) كه نظر مخالفان را در اين مورد به صورت مشروح بيان داشته است، توجه فرماييد.
5- به آيه 38 يونس (10) توجه فرماييد.
6- با آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ مقايسه فرماييد.
7- با آيه 16 مائده (5) يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ مقايسه فرماييد.
8- به آيات 65 عنكبوت (29) و 32 لقمان (31) توجه فرماييد.
9- در رابطه با عبارت اخير، به آيه 36 زخرف (43) و نيز به آيات 103- 105 كهف (18) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 133
45- پس ريشه آن ستمگران بركنده شد «1»، و ستايش خاص خداست، پروردگار جهانيان.
46- بگو: به نظر شما اگر خدا شنوايى و بينايى شما را باز ستاند و بر دلهاى شما مهر [غفلت‏] نهد، كدام معبودى جز خدا آن را براى شما باز مى‏آرد؟ ببين چگونه آيات را به شكلهاى مختلف بيان مى‏كنيم، باز هم روى بر مى‏تابند.
47- بگو: به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان يا پس از اعلام، بر شما فرا رسد، آيا جز گروه ستمگران هلاك مى‏شوند؟
48- ما پيامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و هشدار دهنده نمى‏فرستيم و آنان كه ايمان آرند و به شايستگى رفتار كنند، ترس و اندوهى نخواهند داشت «2».
49- ولى كسانى كه آيات ما را دروغ شمارند، به كيفر انحرافشان، عذاب دامنگيرشان خواهد شد.
50- بگو: به شما نمى‏گويم كه خزاين خدا در اختيار من است، غيب هم نمى‏دانم، و نمى‏گويم كه فرشته‏ام تنها پيرو آنچه به من وحى مى‏شود هستم بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ چرا انديشه نمى‏كنيد؟
51- و بدين [پيام‏] كسانى را كه از حضور بر آستان پروردگارشان ترس دارند، هشدار بده «3» كه [در آن روز] هيچ كارساز و شفيعى جز خدا نخواهند داشت، بسا كه پرهيزكار شوند.
52- [زنهار] كسانى را كه بامداد و شبانگاه پروردگار خويش را [به نيايش‏] مى‏خوانند و خشنودى او را مى‏جويند، طرد مكن، نه تو مسئول حساب آنها هستى و نه آنها مسئول حساب تو كه طردشان كنى و در زمره ستمگران قرار گيرى.
__________________________________________________
1- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد.
2- به آيات 127 انعام (همين سوره)، 28 رعد (13) و 27- 28 فجر (89) توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 123 طه (20) آمده است.
3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 11 يس (36) و 45 نازعات (79) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 134
53- مردم را اين گونه به وسيله يكديگر به آزمايش گرفتيم تا [توانگرانشان‏] بگويند: آيا از ميان ما اين [اراذل‏] هستند كه خدا نعمت بزرگى به آنان داد؟ «1» مگر خدا به حال سپاسگزاران آگاهتر نيست؟
54- و چون افرادى كه به آيات ما باور دارند نزد تو آيند، بگو: درود بر شما كه پروردگارتان [در حق شما] رحمت را بر خود مقرر داشته است هر كه از شما به نادانى مرتكب عمل زشتى شود آن گاه پس از آن توبه نموده و به اصلاح [خود] پردازد، [بداند كه‏] خدا آمرزگارى است مهربان.
55- آيات را اين گونه بوضوح بيان مى‏كنيم تا راه [نجات‏] بزهكاران آشكار گردد.
56- بگو: من از بندگى افرادى كه شما به جاى خدا [به نيايش‏] مى‏خوانيد، نهى شده‏ام «2» بگو: هوسهاى شما را پيروى نمى‏كنم، كه در آن صورت گمراه خواهم بود نه راه يافته.
57- بگو: من نشانه روشنى از پروردگار خويش دارم كه شما آن را دروغ شمرده‏ايد عذابى كه با [تمسخر و] شتاب مى‏خواهيد، در اختيار من نيست حكم تنها به دست خداست كه حقيقت را بيان مى‏دارد و بهترين داوران است.
58- بگو: اگر عذابى كه با [تمسخر و] شتاب مى‏خواهيد در اختيار من بود «3»، كار ميان من و شما يكسره مى‏شد و خدا به [احوال‏] ستمگران آگاهتر است.
59- خزائن نهان تنها در اختيار اوست و جز او كسى بدان واقف نيست «4» آنچه در خشكى و درياست مى‏داند هيچ برگى بدون آگاهى او [از درخت‏] نمى‏افتد و هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى [درون‏] زمين و هيچ تر و خشكى نيست، مگر اينكه در كتاب روشن [علم خدا] ثبت است.
__________________________________________________
1- از نظر توجيه افزوده، با آيه 111 شعراء (26) مقايسه فرماييد.
2- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد.
3- به آيات 32 انفال (8) و 32 هود (11) توجه فرماييد.
4- تفسير «اضواء البيان» با نقل روايتى از رسول اكرم (ص) توضيح داده است كه «مفاتح الغيب» همان پنج موردى است كه در آخرين آيه سوره لقمان (31) شرح داده شده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 135
60- اوست كه [روح‏] شما را در شب برمى‏گيرد و از آنچه در روز كرده‏ايد آگاه است، آن گاه شما را بامدادان بر مى‏انگيزد، [و اين روند ادامه خواهد داشت‏] تا مدت معينى سپرى شود «1» آن گاه بازگشت شما به پيشگاه اوست و شما را به آنچه مى‏كرديد آگاه مى‏سازد «2».
61- اوست كه بر بندگان خويش قاهر و مسلط است «3» و محافظانى بر شما مى‏فرستد «4»، آن گاه كه مرگ يكى از شما فرا رسد، فرشتگان ما بدون هيچ كوتاهى جان او را مى‏گيرند.
62- آن گاه به آستان خدا- مولاى راستين خود- باز گردانده مى‏شوند آگاه باشيد كه داورى خاص اوست و او سريعترين حسابرسان است.
63- بگو: چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا نجات مى‏دهد؟ [آن گاه كه‏] او را به زارى و در نهان مى‏خوانيد كه: اگر از اين [ظلمت و رنج‏] ما را نجات دهد، پيوسته سپاسگزار خواهيم بود.
64- بگو: خداست كه شما را از اين خطرات و از هر اندوهى نجات مى‏دهد، باز هم غير خدا را [در اين نجات، مؤثر و] شريك او مى‏پنداريد «5».
65- بگو: او تواناست كه عذابى از آسمان يا زمين بر شما بفرستد يا شما را به اختلاف كلمه و پراكندگى اندازد و [طعم‏] سختگيرى يكديگر را به شما بچشاند «6» ببين چگونه آيات را به شكلهاى مختلف بيان مى‏كنيم، بسا كه دريابند.
66- قوم تو قرآن را كه سخنى است بر حق، دروغ شمردند بگو: [شما مختاريد و] من كارگزار شما نيستم.
67- هر خبرى [از بشارت و انذارهاى قرآن‏] موعدى دارد كه بزودى آگاه خواهيد شد «7».
68- چون كسانى را ديدى كه درباره آيات ما به خرده‏گيرى و طعن زدن پردازند، از آنها رويگردان تا به سخنى ديگر پردازند «8» و اگر شيطان به فراموشى‏ات انداخت، پس از توجه يافتن، با آن ستمگران مجالست مكن.
__________________________________________________
1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 42 زمر (39) آمده است. [.....]
2- به آيه 22 ق (50) توجه فرماييد.
3- مفهوم اين عبارت به بيان ديگر در آيه 93 مريم (19) آمده است.
4- توضيح بيشتر را در نيمه اول آيه 11 رعد (13) ملاحظه فرماييد ضمناً به آيات 10- 12 انفطار (82) و 4 طارق (86) توجه فرماييد.
5- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 54 نحل (16) و 67 اسراء (17) آمده است.
6- با آيه 129 انعام (6) مقايسه فرماييد.
7- به آيات 87 و 88 ص (38) توجه فرماييد.
8- به آيه 140 نساء (4) كه روشنتر بيان كرده است، توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 136
69- پرهيزكاران مسئول [سخنان‏] آنها نيستند اما [ضروريست كه‏] تذكرى بدهند، بسا كه پرهيزكار شوند.
70- كسانى را كه دين خويش را بازيچه و سرگرمى گرفته‏اند و زندگى دنيا فريبشان داده، به حال خود واگذار، و [لى همين قدر] با آيات قرآن به آنها يادآورى كن، تا كسى گرفتار [بازتاب‏] دستاورد خود نشود، كه [در جهان واپسين‏] هيچ كس جز خدا كارساز و شفيعى نخواهد داشت و اگر [براى رهايى خويش بخواهد] با تمامى توان مجازاتش را بازخريد كند، پذيرفته نخواهد شد آنها گرفتار عواقب دستاورد خود شده‏اند و به خاطر انكارشان آشاميدنى‏اى از آب داغ و عذابى دردناك دارند.
71- بگو: با آنكه از هدايت الهى برخورداريم، آيا غير خدا را كه نفع و زيانى به حال ما ندارد [به نيايش‏] بخوانيم «1» و به گذشته [سياه‏] بازگردانده شويم؟ بخوانيم «2» و به گذشته [سياه‏] باز گردانده شويم؟ همچون كسى كه ياران [با حسن نيت‏] ى دارد كه به راه درست دعوتش مى‏كنند و مى‏گويند: «به طرف ما بيا» و [لى‏] شياطين راهش را زده باشند و در زمين حيران مانده باشد بگو: هدايت [راستين‏]، هدايت خداست و فرمان يافته‏ايم در برابر پروردگار جهانيان تسليم باشيم‏
72- و [به يكديگر سفارش كنيم‏] كه: به نماز بايستيد و از خدا پروا كنيد و اوست كه [براى محاسبه‏] به پيشگاهش احضار «3» خواهيد شد.
73- اوست كه آسمانها و زمين را به حق [و با هدف‏] آفريد و روزى كه [براى برپايى رستاخيز] مى‏گويد باش، مى‏شود كلامش حقيقت [محض‏] است روزى كه در صدا دهنده بزرگ دميده مى‏شود، فرمانروايى خاص اوست داناى نهان و آشكار است و اوست فرزانه و آگاه.
__________________________________________________
1، 2- به آيه 48 نساء (4) توجه فرماييد.
3- براى توجيه ترجمه «حشر» به آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 137
74- [به ياد آر] هنگامى را كه ابراهيم به پدرش آذر گفت: چگونه بتها را معبود خويش فرض مى‏كنى؟ براستى تو و قومت را در گمراهى آشكار مى‏بينم.
75- و اين گونه نظام حاكم بر آسمانها و زمين را به ابراهيم مى‏نموديم تا [يكتايى آفريدگار جهان را درك كند] و به يقين دريابد.
76- هنگامى كه [تاريكى‏] شب بر [چشمان‏] او پرده كشيد، به ستاره‏اى توجه كرد و گفت: اين پروردگار من است و چون افول كرد، گفت: به آنچه از ميان مى‏رود علاقه‏اى ندارم.
77- و چون ماه را تابان ديد، [به قوم خود] گفت: اين پروردگار من است «1» و چون افول كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدايت نكند، مسلماً در زمره گمراهان خواهم بود.
78- و هنگامى كه خورشيد را تابان ديد، گفت: اين كه بزرگتر است پروردگار من است و چون افول كرد، گفت: اى قوم من، من از آنچه [در قدرت با خدا] شريك مى‏دانيد، برى هستم.
79- من حقگرايانه وجود خود را متوجه كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است كرده‏ام و در جرگه شرك ورزان نيستم.
80- قومش با او به احتجاج برخاستند گفت: چرا درباره خدا كه مرا هدايت كرده است، با من محاجه مى‏كنيد؟ من از بتهايى كه شريك خدا قرار داده‏ايد ترس ندارم، [هيچ اتفاقى نمى‏افتد] مگر اينكه پروردگارم مشكلى را بخواهد دانش پروردگار من هر چيزى را فرا گرفته است آيا پند نمى‏گيريد؟
81- چگونه از بتهايى كه [با خدا] شريك تلقى كرده‏ايد بترسم، در حالى كه شما از اينكه چيزى را [در قدرت‏] با خدا شريك مى‏دانيد كه [خدا] براى شما هيچ اعتبارى به آن نداده است، ترس نداريد. كدام يك از دو گروه [موحدان و مشركان‏] به امنيت خاطر سزاوارترند، «2» اگر [بهتر] مى‏دانيد؟
__________________________________________________
1- شيوه خاصى است كه ابراهيم براى بيان غير مستقيم منظورش به كاربرد همان گونه كه در مورد شكستن بتها گفت: «احتمالًا كار بت بزرگ است كه كوچكترها را شكسته است، از خودشان بپرسيد.» به آيات 58- 65 انبياء (21) توجه فرماييد.
2- معنى و مفهوم عبارت اخير به بيان ديگر در آيه 28 رعد (13) نيز آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 138
82- مؤمنانى كه، ايمان خود را [با كرنش در برابر صاحبان قدرت‏] به شرك «1» آلوده نساختند، امنيت خاطر دارند و راه يافته‏اند.
83- اين منطق ما بود كه به ابراهيم در مواجهه با قومش القا كرديم [مقام‏] هر كه را بخواهيم به درجاتى رفعت مى‏بخشيم «2»، كه پروردگار تو فرزانه‏اى است دانا.
84- اسحاق و يعقوب را به ابراهيم بخشيديم هر يك را هدايت كرديم، و نوح را هم قبل از آن هدايت كرديم و از فرزندان ابراهيم نيز داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [راه نموديم‏] و نيكوكاران را اين گونه پاداش مى‏دهيم،
85- و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را [هدايت كرديم‏] كه همه از شايستگان بودند.
86- اسماعيل و يسع و يونس و لوط را [نيز راه نموديم‏] و هر يك را بر جهانيان برترى بخشيديم،
87- و برخى از پدران و فرزندان و برادرانشان [را نيز] و آنان را برگزيديم و به راه راست هدايتشان كرديم.
88- اين هدايت خداست كه هر كه از بندگان خويش را بخواهد [و شايسته ببيند]، بدان هدايت خواهد كرد و اگر شرك بورزند، همه تلاششان بر باد خواهد رفت «3».
89- آنها بودند كه كتاب و فرزانگى و پيامبرى عطاشان كرديم و اگر اين [مردم مكه‏] كتاب و رسالت را انكار كنند [اهميت نده‏]، ما گروهى را بر آن برگماريم كه در مقام انكار نخواهند بود.
90- آنها كسانى بودند كه خدا هدايتشان كرد، پس راهشان را پى گير [و به مردم‏] بگو: از شما هيچ پاداشى بر رسالتم نمى‏خواهم اين [كتاب‏] جز پندى براى جهانيان نيست.
__________________________________________________
1- براى توجيه ترجمه ظلم به شرك در اينجا، با آيه 13 لقمان (31) مقايسه فرماييد آيه 106 يوسف (12) هم مؤيد آن است.
2- به نيمه دوم آيه 11 مجادله (58) توجه فرماييد.
3- به آيه 23 فرقان (25) و نيز به مثالهايى در اين زمينه در آيات 18 ابراهيم (14) و 39 نور (24) توجه فرماييد. [.....]
                        ترجمه طاهرى، ص: 139
91- [يهوديان‏] خداى را چنان كه سزاوار اوست، ارج ننهادند، چون گفتند: خدا بر هيچ بشرى هيچ پيامى نازل نكرده است بگو: كتابى را كه موسى عرضه كرد و براى مردم روشنى [راه‏] و هدايت بود، چه كسى نازل كرده بود؟ [كه‏] شما آن را به صورت [پراكنده بر] ورقها درمى‏آوريد و [قسمتى را] آشكار و بسيارى از آن را پنهان مى‏سازيد در حالى كه [با همان كتاب‏] مطالبى به شما آموزش داده شده كه نه شما مى‏دانستيد و نه پدران شما بگو: خداست [كه همه كتب آسمانى را مى‏فرستد]، آن گاه بگذار آنها را تا در بيهوده‏گويى‏شان بازى كنند.
92- اين كتابى است مبارك كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند آن را نازل كرديم تا [همه جهانيان‏] و [بخصوص‏] اهل مكه و ساكنان اطرافش را هشدار دهى «1» و كسانى كه به آخرت باور دارند، به آن [كتاب‏] ايمان مى‏آورند و بر نماز [هاى‏] خود مراقبت دارند.
93- كيست ستمكارتر از آن كه دروغ به خدا نسبت دهد يا ادعا كند: به من [نيز] وحى فرستاده شده است، در حالى كه هيچ وحى‏اى به او نرسيده است، و يا كسى كه مدعى شود من نيز همانند آياتى كه خدا نازل كرده است، عرضه خواهم كرد «2» كاش مى‏ديدى آن گاه كه ستمگران در شدايد مرگ‏اند و فرشتگان با دستهاى گشوده [به آنها نهيب مى‏زنند:] قالب تهى كنيد! امروز به سزاى گفتار ناحق خود درباره خدا و تكبر در برابر آياتش، به عذابى ذلت‏بار جزا داده خواهيد شد «3».
94- و [خطاب مى‏رسد: اكنون‏] تك و تنها با همان وضعى كه در آغاز شما را آفريديم، به پيشگاه ما باز آمده‏ايد و هر آنچه ارزانى‏تان داشته بوديم، پشت سر نهاديد «4» و شفيعانى را كه در [سرنوشت‏] خود [مؤثر و] شريك تصور مى‏كرديد، همراهتان نمى‏بينيم [پيوندها] ميان شما گسسته است و آنچه [تكيه‏گاه خود] تصور مى‏كرديد، از نظرتان ناپديد شده است «5».
__________________________________________________
1- براى توجيه افزوده‏ها به آيات 1 فرقان (25) و 28 سبأ (34) توجه فرماييد. لازم به ذكر است كه حتى قبل از اين دستور، پيامبر اكرم (ص) موظف به انذار خويشان نزديك بوده است به آيه 214 شعراء (26) توجه فرماييد.
2- ادعاى آنان را در آيه 31 انفال (8) و پاسخ اين ادعا در آيات 88 اسراء (17) و 34 طور (52) آمده است.
3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 50 انفال (8) آمده است ضمناً موقعيت متقابل را در مورد نيكان در آيات 27- 30 فجر (89) ملاحظه فرماييد.
4- مفهوم اين بخش از آيه به بيان ساده‏تر در آيه 95 مريم (19) آمده است.
5- به آيات 92 و 93 شعراء (26) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 140
95- خداست كه [در دل زمين‏] دانه و هسته را مى‏شكافد [موجود] زنده را از [ماده‏] بى‏جان پديد مى‏آورد و [ماده‏] بى‏جان را از [موجود] زنده [كه تبادل دائمى مرگ و حيات به دست اوست‏] اين است خدا، پس چگونه [از راه بندگى او] باز گردانده مى‏شويد؟
96- شكافنده صبحدم است و شب را مايه آرامش مقرر داشت و خورشيد و ماه را [معيار] حساب [زمان‏] قرار داد اين تقدير خداى فرادست و داناست.
97- اوست كه ستارگان را براى شما برقرار داشت تا در تاريكيهاى خشكى و دريا بدانها راه يابيد به يقين نشانه‏ها [ى قدرت و تدبير خود] را براى اهل دانش بوضوح بيان كرده‏ايم.
98- و هم اوست كه شما را از يك تن پديد آورد و قرارگاهى [براى زندگى‏] و امانت گاهى [پس از مرگ خواهيد داشت‏] اين آيات را براى گروهى كه در مى‏يابند بوضوح بيان كرده‏ايم.
99- اوست كه از آسمان بارانى فرستاد، و بدان هر [گونه‏] روييدنى پديد آورديم و از آن سبزه‏اى برآورديم كه از [نهالهاى‏] آن، دانه‏هاى بر هم نشسته [براى تغذيه شما] پديد مى‏آوريم، و نتيجه شكوفه‏هاى درخت خرما، خوشه‏هاى دسترسى است، و نيز [درختان‏] زيتون و انار «1» و باغهايى از انگور به صورت مشابه و غير مشابه [رويانديم‏] به هنگامى كه به بار مى‏نشيند به ميوه‏هاى آن و به [نحوه‏] رسيدنش بنگريد، كه در آن براى اهل ايمان نشانه‏هايى [از توان و تدبير خدا] است.
100- براى خدا شريكانى از جن قرار دادند، با آنكه خدا آنها را آفريده است، و از سر بى‏دانشى براى او پسران «2» و دخترانى «3» تصور كردند او را تقديس مى‏كنم و [او] والاتر است از آنچه توصيف مى‏كنند.
101- پديد آورنده آسمانها و زمين است چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد، با آنكه همسرى نداشته است و هر چيزى را او آفريده و به هر چيزى داناست.
__________________________________________________
1- نظر به اينكه دو كلمه «زيتون و رمان» عطف بر «اعناب» نيستند بلكه عطف بر «جنات» اند، ناگزير آن را قبل از «جنات» آورده‏ايم.
2- به آيه 30 توبه (9) توجه فرماييد.
3- به آيات 40 اسراء (17) و 21 نجم (53) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 141
102- اين است خدا، پروردگار شما، معبودى جز او نيست، آفريننده هر چيزى است، پس او را بندگى كنيد كه او كارگزار هر موجودى است.
103- چشمها او را در نيابند و او همه چشمها را دريابد و اوست كه باريك‏بين و آگاه است.
104- از جانب پروردگارتان موجبات بصيرت براى شما آمده است هر كه ديده بصيرت گشايد، به سود اوست و هر كه ديده بر بندد، به زيان خود اوست و من نگاهبان شما نيستم.
105- و آيات را اين گونه در شكلهاى مختلف بيان مى‏كنيم، تا [دريابند] و نگويند [از ديگران‏] آموخته‏اى و تا براى اهل دانش بروشنى بيان كنيم.
106- از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده است پيروى كن معبودى جز او نيست و از مشركان رويگردان.
107- اگر خدا مى‏خواست شرك نمى‏ورزيدند [ولى نظام خلقت انسان را بر اساس اختيار قرار داد] «1» و تو را نگاهبان آنها تعيين نكرده‏ايم و كارگزار آنان نيستى.
108- به معبودانى كه به جاى خدا [به نيايش‏] مى‏خوانند، ناسزا نگوييد كه آنها هم با انگيزه تجاوز [از حق‏] و از سر جهالت خدا را مورد ناسزا قرار دهند كردار هر گروهى را اين گونه در نظرشان آراسته‏ايم «2»، آن گاه بازگشت آنان به پيشگاه پروردگارشان است و آنان را به آنچه مى‏كردند آگاه مى‏سازد «3».
109- با سوگندهاى سخت خود به خدا سوگند ياد كردند كه اگر معجزه‏اى بر آنها برسد، بدان ايمان آورند بگو: معجزه‏ها همه در اختيار خداست [نه من،] و شما چه مى‏دانيد، كه اگر معجزات هم بيايد، ايمان نمى‏آورند.
110- دلها و ديدگان آنها را كه در آغاز [از سر عناد] ايمان نياوردند، [از درك حقايق‏] مى‏گردانيم و در طغيانشان سرگشته رها مى‏سازيم.
__________________________________________________
1- به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد.
2- به آيه 25 فصلت (41) توجه فرماييد.
3- به آيه 22 ق (50) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 142

[ دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۸ ] [ 17:30 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب