منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
سوره انفال 41- اگر به خدا و آنچه بر بنده [و رسول] خود در روز تميز حق از باطل، روز درگيرى دو سپاه [در جنگ بدر]، نازل كرديم باور داريد، بدانيد كه هر گونه مالى كه بدون زحمت به دست آيد «1»، خمس آن خاص خدا و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است و خدا بر هر كارى تواناست. 42- در آن هنگام [كه درگيرى بدر شكل مىگرفت]، شما در طرف نزديكتر [به درّه موضع گرفته] بوديد و آنها در طرف دورتر و كاروان [تجارى قريش] پايينتر از [منطقه جنگى و دور از دسترس] شما قرار داشت [لذا درگيرى با دشمن اجتناب ناپذير شد و كاروان را به حال خود رها كرديد «2»، اما وضع چنان دشوار مىنمود كه] اگر با يكديگر [براى آغاز جنگ] وعده مىگذاشتيد، [از تصور برترى موقع وعده دشمن] خلف وعده مىكرديد، ولى [جريان حوادث به گونهاى پيش رفت] تا خدا امرى را كه انجام يافتنى بود، سرانجام دهد، تا [همه در بوته آزمايش قرار گيرند و] هر كه [به گمراهى] هلاك مىشود يا [به هدايت] زنده مىشود «3»، بر اساس دليل روشنى باشد و خدا شنوايى داناست. 43- [به ياد آر] آن گاه را كه خدا تعداد دشمنان را در رؤياى تو اندك [و بىاهميت] نماياند و اگر آنها را انبوهى به تو نشان مىداد، سست مىشديد و در كار [جنگ] دچار اختلاف مىشديد، ولى خدا شما را [از سستى و اختلاف] در امان و سلامت داشت، كه او به راز دلها داناست. 44- و آن گاه كه [در ميدان نبرد] روبرو شديد، آنها را در چشم شما اندك نماياند [تا قوى دل شويد] و شما را نيز در چشم آنها اندك نشان داد [كه تجهيز كامل نكنند] «4»، تا خدا امرى را كه انجام يافتنى بود، سرانجام دهد و همه كارها به خدا بازگردانده مىشود. 45- اى مؤمنان، هر گاه با گروهى [از دشمنان] روبرو شديد، ثبات [و پايمردى] خود را حفظ كنيد «5» و خدا را فراوان ياد كنيد «6»، بسا كه رستگار شويد. __________________________________________________ 1- فرهنگهاى «لسان العرب»، «تاج العروس» و «قاموس»، «غنيمت» را دستيابى به اموال، بدون زحمت مىدانند. تفسير نمونه همين معنى را ضمن نقل از ارباب لغت تأييد كرده است. 2- به آيه 7 انفال (همين سوره) توجه فرماييد. 3- به آيه 122 انعام (6) توجه فرماييد. 4- در آيه 13 سوره آل عمران (3) آمده است كه دشمنان، سپاه مؤمنان را دو برابر آنچه بود مىديدند، ولى اين آيه مىگويد هر دو گروه در چشم طرف مقابل كم جلوه كردند. بايد توجه داشت كه اين آيه مربوط به ساعتهاى قبل از درگيرى است و آيه سوره آل عمران مربوط به لحظه درگيرى است. به تفاوت اين دو موقعيت، دقت فرماييد. 5- معنى و مفهوم اين عبارت به بيان ديگرى در آيه 15 انفال (همين سوره) آمده است. 6- به آيه 152 بقره (2) توجه فرماييد. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 183 46- از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و به كشمكش و نزاع بر مخيزيد كه سست و بد دل شويد و مهابت شما از ميان برود پايدار باشيد، كه خدا با شكيبايان [و پايداران] است. 47- مانند كسانى نباشيد كه با سرمستى و غرور براى نمايش به مردم از سرزمين خود [به مقصد ميدان بدر] خارج شدند و [مردم را] از راه خدا باز مىدارند و خدا به آنچه مىكنند احاطه دارد. 48- و آن هنگام شيطان كردار زشت آنها را در نظرشان آراست «1» و گفت: امروز «2» كسى بر شما پيروز نخواهد شد و من در كنار شما هستم اما به هنگامى كه دو گروه رو به رو شدند، به عقب بازگشت و گفت: از شما كناره گرفتم، من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد، من از خداى مىترسم و خدا سخت كيفر است «3». 49- آن گاه دو رويان و بيمار دلان گفتند: اين مسلمانان را دينشان مغرور كرده است و هر كه بر خدا توكل كند، [بداند كه] خدا فرادستى فرزانه است. 50- كاش مىديدى آن گاه كه فرشتگان جان انكارورزان را مىگيرند «4» در حالى كه بر چهرهها و پشتهاشان مىزنند و [گويند:] عذاب آتش را بچشيد «5». 51- اين [مجازات] نتيجه رفتار گذشته شماست، و [گرنه] ظلم فاحشى نسبت به بندگان [مىبود كه] دور از [شأن] خداست «6» 52- [شيوه آنان] همچون شيوه فرعونيان و پيشينيانشان است آيات خدا را انكار كردند، خدا هم آنها را به [كيفر] گناهانشان گرفت كه خدا توانمندى است سخت كيفر. __________________________________________________ 1- به آيه 36 زخرف (43) و نيز به آيات 103- 105 كهف (18) توجه فرماييد. 2- به زيرنويس آيه 69 حج (22) در مورد كلمات روز و ماه توجه فرماييد. 3- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 22 ابراهيم (14) و 16 حشر (59) آمده است به آيه 120 نساء (4) هم در همين زمينه توجه فرماييد. 4- تناقضى با آيات 11 سجده (32) و 42 زمر (39) ندارد. (چرا؟) 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 93 انعام (6) و 27 محمد (47) آمده است ضمناً علت اين برخورد را در آيه 28 محمد (47) ملاحظه فرماييد و نيز در مقابل اين افراد، چگونگى مرگ نيكوكاران را در آيات 32 نحل (16)، 103 انبياء (21)، 30 فصلت (41) و 27 و 28 فجر (89) ملاحظه فرماييد. 6- به زيرنويس آيه 182 آل عمران (3) مراجعه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 184 53- اين [كيفر] از آن جهت است كه خدا هيچ نعمتى را كه به گروهى ارزانى داشته، تغيير نخواهد داد، مگر آن گاه كه انديشه و روش خود را تغيير دهند «1»، و از آن جهت كه خدا شنوايى داناست 54- [شيوه آنان] همچون شيوه فرعونيان و پيشينيانشان است آيات پروردگارشان را دروغ شمردند، ما هم به كيفر گناهانشان آنها را هلاك كرديم و فرعونيان را غرقه ساختيم و همگى ستمكار بودند. 55- بدترين موجودات زنده در نظر خدا كسانى هستند كه انكار ورزيدند و ايمان نمىآرند. 56- [همان] كسانى كه [چند بار] از آنها پيمان [همزيستى مسالمت آميز] گرفتى و همواره بىپروا پيمان خويش را مىشكنند «2». 57- اگر در جنگ بر آنان دست يافتى، با [سختگيرى بر] آنها پشت جبهه، آنان را پراكنده ساز، بسا كه پند پذيرند. 58- اگر [با شواهدى] از [پيمانشكنى و] خيانت گروهى ترس داشتى، پيمانشان را به آنها بازگردان» كه [وضع طرفين] يكسان باشد، كه خدا خائنان را دوست ندارد. 59- انكار ورزان مپندارند كه [از مجازات] جستهاند! هرگز [خداى را] «4» به تنگ نمىآورند «5». 60- در برابر آنها آنچه توان داريد، نيرو [ى رزمى] و مركب كارآمد آماده كنيد، تا به آن وسيله دشمنان خدا و دشمنان خودتان را بترسانيد و نيز دشمنان ديگرى را كه نمىشناسيد، و [لى] خدا آنها را خوب مىشناسد «6» و هر چه در راه خدا هزينه [دفاعى] كنيد، [پاداش آن] به تمامى به شما داده مىشود و مورد ستم قرار نخواهيد گرفت. 61- اگر [دشمنان] براى صلح تمايل نشان دادند، تو هم به آن متمايل شو و بر خدا توكل كن، كه او شنوا و داناست. __________________________________________________ 1- معنى و مفهوم اين آيه به بيان سادهتر در آيه 30 شورى (42) آمده است ضمناً مورد خاص آن را در آيه 112 نحل (16) ملاحظه فرماييد. 2- تعريض به يهوديان مدينه است. 3- منظور اين است كه: «انقضاى پيمان را به آنان اعلام كن». بديهى است پيمانى كه فقط براى يك طرف ايجاد امنيت كند، قابل احترام نيست. 4- براى توجيه افزوده به آيات 2 و 3 توبه (9) توجه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 4 عنكبوت (29) آمده است. 6- منظور دورويان هستند از توجه به آيه 101 توبه (9) اين نتيجه گرفته مىشود. ترجمه طاهرى، ص: 185 62- و اگر بخواهند [با پيشنهاد صلح] تو را فريب دهند، قطعاً [يارى] خدا براى تو كافيست «1» اوست كه با يارى خود و [يارى] مؤمنان تو را نيرومند كرده است، 63- و [خدا] دلهاى مؤمنان را [چنان] الفت و مهربانى بخشيد كه اگر تمام آنچه در زمين است صرف مىكردى، قادر به ايجاد الفت بين دلهاى آنها نبودى، امّا خدا بين آنها الفت داد، كه او فرادستى فرزانه است. 64- اى پيامبر، [حمايت] خدا براى تو و مؤمنانى كه پيرو تو هستند كافى است «2» 65- اى پيامبر، مؤمنان را به جنگ [با دشمن] ترغيب كن، كه اگر بيست نفر از شما پايدار باشند، بر دويست نفر پيروز خواهند شد و اگر صد نفر از شما [پايدار] باشند، بر هزار نفر از انكارورزان پيروز خواهند شد، چرا كه آنها گروهى هستند كه در نمىيابند. 66- [اما] اكنون خدا بر شما سبك گرفت و آگاه است كه در شما ضعفى هست پس اگر از شما صد تن [پايمردى داشته] باشند، بر دويست تن پيروز خواهند شد و اگر هزار نفر باشند، بر اساس قانونمندى خدا بر دو هزار نفر پيروز خواهند شد و خدا با شكيبايان [و پايداران] است. 67- هيچ پيامبرى را نسزد كه [با انگيزه اخذ سَربها] اسيرانى بگيرد تا آنكه [بدين وسيله] در منطقه چيره شود شما بهره [ناپايدار] دنيا را مىخواهيد و خدا [حياتِ] آخرت را [براى شما] مىخواهد و [آگاه باشيد كه] خدا فرادستى فرزانه است. 68- اگر فرمان سابق خدا نبود [كه قبل از ابلاغ حكم و قانون، كيفر ندهد] «3» به خاطر اسيرانى كه [با هدف گرفتن سَربها] گرفتيد، عذابى بزرگ دامنگيرتان مىشد. 69- [ولى اكنون] آنچه فرا چنگ آوردهايد، حلال و گوارا بخوريد و از خدا پروا كنيد، كه خدا آمرزگارى است مهربان. __________________________________________________ 1- به آيه 3 طلاق وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ توجه فرماييد. 2- پيشين. [.....] 3- براى توجيه افزوده، به بخش آخر آيه 15 اسراء (17) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 186 70- اى پيامبر، به اسيرانى كه در دست شما هستند بگو: اگر خدا در دل شما خيرى مشاهده كند، بهتر از آنچه از شما گرفته شده، به شما ارزانى خواهد داشت و شما را مىبخشايد، كه خدا آمرزگارى است مهربان. 71- اگر [با ابراز دروغين ايمان] قصد خيانت با تو داشته باشند، قبلًا هم [با عناد و انكار خود] به خدا خيانت ورزيدهاند، ولى خدا [تو را] بر آنها تسلط داد و خدا دانايى فرزانه است. 72- كسانى كه ايمان آوردند و [در راه عقيده از وطن] هجرت كردند و با اموال و جانهاى خويش در راه خدا به جهاد برخاستند و آنها كه [مهاجران را] پناه داده و يارى كردند، دوستان يكديگرند و آنها كه ايمان آورده، و مهاجرت نكردند، ما دام كه هجرت نكردهاند، هيچ گونه دوستى با آنان نخواهيد داشت اما اگر به خاطر دين [درگير شدند و] از شما يارى طلبيدند، يارى آنها وظيفه شماست «1»، مگر اينكه [درگيرى آنها] بر ضد گروهى باشد كه ميان شما و آنها پيمان [ترك مخاصمه] باشد و خدا به آنچه مىكنيد بيناست. 73- انكار ورزان هم دوستان [و مدافعان] يكديگرند. اگر دستور [كمك به مؤمنين مكه] را [رعايت] نكنيد، فتنه و فسادى بزرگ در اين سرزمين روى خواهد داد. 74- كسانى كه ايمان آوردند و در راه خدا هجرت و جهاد كردند و نيز آنها كه [در مدينه مهاجران را] پناه و يارى دادند، به حقيقت اهل ايمانند [و] آمرزش و روزى بزرگوارانه دارند. 75- و آنها كه بعداً ايمان آورده، هجرت كردند و به اتفاق شما جهاد كردند، از شما هستند و [لى] در كتاب خدا، خويشاوندان نسبت به آنها [در مورد ميراث] سزاوارترند كه خدا به هر امرى داناست. __________________________________________________ 1- به آيه 75 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 187 9- سوره توبه «1» 1- اين [اعلام] جدايى خدا و پيامبرش نسبت به مشركينى است كه [با آنها] پيمان بستهايد [و رعايت حرمت آن را نمىكنند] «2». 2- با اين حال [شما انكار ورزان] چهار ماه [مهلت داريد كه] در سرزمين [مكه آزادانه] آمد و شد كنيد و آگاه باشيد كه خداى را به تنگ نخواهيد آورد، و خدا انكار ورزان را رسوا مىسازد. 3- و اين اعلامى است از خدا و پيامبرش به [عموم] مردم، در روز حج بزرگتر «3» كه خدا و پيامبرش از شرك ورزان جدايى دارند اگر توبه كنيد، به نفع شماست و اگر روى برتابيد، آگاه باشيد كه خداى را به تنگ نخواهيد آورد و انكار ورزان را از عذابى دردناك خبر بده «4» 4- بجز مشركانى كه با آنها پيمان بستهايد و هيچ بخشى از [آن را به زيان] شما نقض نكردند و با هيچ كس عليه شما همدست نشدند به پيمان آنها تا پايان مدت وفا كنيد، كه خدا پرهيزكاران را دوست مىدارد. 5- چون ماههاى مورد احترام «5» سپرى شد، مشركان را [كه از عهد شكنى دست بر نداشتهاند] «6» هر جا يافتيد به قتل برسانيد و آنها را محاصره و بازداشت نماييد و در هر گذرگاهى به كمينشان بنشينيد اما اگر توبه كنند و به نماز ايستند و زكات بپردازند، راه را بر آنها باز گذاريد كه خدا آمرزگارى است مهربان. 6- هر گاه يكى از مشركين از تو پناه بخواهد، به او پناه بده تا كلام خدا را بشنود، آن گاه او را به محل امنش برسان چرا كه آنها گروهى ناآگاهند. __________________________________________________ 1- رشاد خليفه كه در آمارهاى رياضى قرآن، كد 19 را كشف كرده است، در مورد بدون بسم اللَّه بودن اين سوره مىگويد: تعداد بسم اللّههاى قرآن با توجه به اينكه در سوره نمل (27) دو بار آمده، مضربى است از عدد 19 و اگر در اين سوره بسم اللَّه مىآمد، اين نظم كلى بر هم مىخورد و نشان دهنده آن است كه اين آمار رياضى، آگاهانه بوده است نه اتفاقى. لازم به يادآورى است كه عدد 19، تعداد حروف آيه بسم اللَّه ... است. 2- براى توجيه افزوده، با آيه 4 همين سوره (توبه) مقايسه فرماييد. 3- منظور روزهاى حج در سال نهم هجرى است كه تنها سالى بود كه هر دو گروه مسلمانان و مشركين حضور داشتند و جمعيت انبوهى تشكيل شده بود. از سال بعد به موجب آيه 28 همين سوره، ورود مشركين به خانه كعبه در مراسم حج ممنوع شد و قبل از آن هم ورود مسلمانان ممنوع بود. 4- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) توجه فرماييد. 5- اين مورد، ارتباطى با ماههاى حرام معروف كه در آيه 217 سوره بقره (2) به آن اشاره شده است ندارد، و منظور چهار ماه متوالى است كه در آيه 2 مهلت داده شده و از روز عيد قربان همان سال شروع شده است (سال هشتم هجرى). 6- براى توجيه افزوده، به آيه قبل و آيه 56 انفال (8) و آيه قبل از آن توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 188 7- چگونه مشركين [كه همواره عهد شكنى مىكنند] نزد خدا و پيامبرش پيمانى خواهند داشت؟ جز آنها كه در [حومه] مسجد الحرام با آنها پيمان بستيد [و پيمان خود را محترم شمردهاند] ما دام كه در برابر شما [به عهد خود] پايبند هستند، شما هم متقابلًا به عهد خود پايبند باشيد، كه خدا پرهيزكاران را دوست دارد. 8- چگونه [با عهد شكنان، وفاى به عهد توان كرد]؟ در حالى كه اگر بر شما دست يابند، در مورد شما نه [حق] خويشاوندى را رعايت مىكنند، و نه عهدى را به زبان [بازى] شما را خشنود مىسازند، و دلهاى آنان ابا دارد و بيشترشان [پيمان شكن و] منحرفند. 9- آيات خدا را به بهايى ناچيز فروختند و [مردم را] از راه او باز داشتند «1» براستى رفتار زشتى داشتند. 10- درباره هيچ فرد با ايمانى نه [حق] خويشاوندى را رعايت مىكنند و نه عهدى را، و مردمى متجاوزند. 11- [با اين حال] اگر توبه كنند و به نماز ايستند و زكات بپردازند، برادران دينى شما هستند، و ما آيات را براى اهل دانش به وضوح بيان مىكنيم. 12- اگر پس از معاهدهاى كه دارند [باز هم] سوگندهاى خود را بشكنند و دين شما را مورد طعن قرار دهند، با سردمداران كفر جنگ كنيد، زيرا پايبند عهد و سوگند [خود] نيستند، بسا كه [از پيمان شكنى] دست بردارند. 13- چرا با گروهى كه سوگندهاى خويش را شكستند و براى بيرون راندن پيامبر [از مكه] كمر بستند «2» و اول بار آنها [ستيزه را] عليه شما آغاز كردند «3»، نمىجنگيد؟ مگر از آنها ترس داريد «4»؟ در حالى كه خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر ايمان داريد. __________________________________________________ 1- مصداقهاى «صد عن سبيل اللَّه» را در آيات 168 آل عمران (3)، 18 احزاب (33) و نيمه دوم آيه 81 توبه (همين سوره) ملاحظه فرماييد. 2- به آيه 30 انفال (8) توجه فرماييد. 3- به آيه 75 نساء (4) توجه فرماييد. 4- به آيه 194 بقره (2) فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 189 14- با آنها جنگ كنيد تا خدا آنها را به دست شما مجازات كند «1» و رسواشان ساخته، شما را بر آنها پيروزى بخشد و سينههاى مؤمنان را [كه لبريز از خاطرات دردناك گذشته است] مرهم نهد، 15- و خشم دلهاى آنها را بزدايد. خدا هر كه را بخواهد [و شايسته ببيند، به رحمت خويش] بر او باز مىگردد كه خدا دانايى فرزانه است. 16- مگر پنداشتهايد كه [به حال خود] باز گذاشته شدهايد، در حالى كه هنوز خدا از ميان شما، كسانى را كه جهاد مىكنند و غير از خدا و پيامبرش و مؤمنان همرازى نمىگيرند [در مقام آزمايش] مشخص نكرده است؟ و خدا به آنچه مىكنيد آگاه است «2» 17- آباد كردن مساجد خدا [و در رأس آنها مسجد الحرام] در صلاحيت مشركين نيست «3»، در حالى كه [به زبان حال] عليه خود به كفر گواهند تلاششان بر باد رفت و جاودانه دوزخى خواهند شد. 18- مساجد خدا را فقط كسانى [بايد] آباد كنند [و رونق دهند] كه به خدا و روز واپسين باور داشته، به نماز بايستند و زكات بپردازند و از غير خدا نترسند. چه بسا كه آنها در زمره راه يافتگان باشند. 19- آيا [منصب] آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با [مقام] كسى كه به خدا و روز واپسين باور دارد و در راه خدا جهاد كرده است، برابر مىدانيد؟ در نظر خدا يكسان نيستند و خدا ستمگران را هدايت نخواهد كرد. 20- كسانى كه ايمان آوردند و در راه خدا هجرت كردند و با اموال و جانهاى خويش به جهاد برخاستند، نزد خدا درجهاى برتر دارند و كاميابند. __________________________________________________ 1- نويسنده «الاتقان» توضيح داده است كه كلمه عذاب در قرآن غالباً معنى مجازات دارد آيه 18 مائده (5) و بسيارى از آيات ديگر مؤيد نظر اوست. 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 142 آل عمران (3)، 16 توبه (همين سوره)، 2 عنكبوت (29) و 31 محمد (47) آمده است. [.....] 3- تعريض است به فخر فروشى قريش نسبت به عمران مسجد الحرام. ترجمه طاهرى، ص: 190 21- پروردگارشان به آنها بشارت رحمت و خشنودى خويش و باغهايى از بهشت مىدهد كه در آنها نعمتهايى پاينده دارند. 22- جاودانه در آن باغها به سر برند براستى خداست كه پاداشى بزرگ در اختيار اوست. 23- اى مؤمنان، هر گاه پدران و برادرانتان انكار را بر ايمان ترجيح دهند، آنها را دوستان خود تلقى نكنيد و آنان كه از شما با آنها دوستى كنند، ستمكارند «1». 24- بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خويشان و اموالى كه به چنگ آوردهايد و تجارتى كه از بىرونقىاش ترس داريد و خانههاى مورد علاقه شما، در نظر شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راهش، دوست داشتنىتر است، چشم به راه باشيد تا خدا فرمان خويش را [در ميان] آورد و خدا منحرفان را هدايت نخواهد كرد. 25- خدا شما را در مواضع بسيار و نيز در جنگ حنين يارى داد، آن گاه كه انبوه لشگرتان شما را شاد و شگفتزده كرده بود، ولى به هيچ وجه سودى به حالتان نداشت و زمين با همه فراخيش بر شما تنگ شد، آن گاه بازگشتكنان روى گردانديد. 26- آن گاه خدا آرامش [خاطرى از جانب] خويش بر پيامبرش و بر مؤمنين القا كرد و سپاهيانى [از فرشتگان] كه آنها را نمىديديد، [به كمك شما] فرستاد و انكارورزان را به رنج و عذاب انداخت و سزاى آنان همين است. «2» __________________________________________________ 1- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 22 مجادله (58) آمده است. 2- جنگ حنين در سال هشتم هجرى اتفاق افتاد. در آغاز جنگ، با حمله غافلگيرانه دشمن، سپاه مسلمانان، على رغم برترى نفرات، تار و مار شدند. عدهاى كشته و عدهاى فرار كردند، ولى عده كمى اطراف پيامبر باقى مانده و در مقابل دشمن بسختى ايستادگى كردند، به گونهاى كه بخش عمده فراريان كه مقاومت دوستان خود را ديدند، با شتاب بازگشتند و شجاعانه جنگيدند. همين جا بود كه يارى خدا فرا رسيد، نه هنگام فرار (به آيات 152 و 153 آل عمران (3) توجه فرماييد) و شكست ابتدايى جنگ به پيروزى انجاميد. جنگ حنين مانند همه جنگهاى پيامبر (ص) دفاعى بود به آيه 190 بقره (2) و نيز آيات 8- 9 ممتحنه (60) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 191 27- سپس خدا هر كه [از مؤمنان فرارى] را كه بخواهد [و شايسته ببيند، به رحمت خويش] بر او باز مىگردد، كه خدا آمرزگارى است مهربان. 28- اى مؤمنان، مشركان [به خاطر افكار ناهنجارشان] پليدند «1»، از اين رو نبايد بعد از سال جارى «2» به مسجد الحرام نزديك شوند اگر [با قطع ارتباط] از [كاهش درآمد توريستى و] فقر مىترسيد، خدا اگر بخواهد از بخشايش خود شما را توانگر خواهد كرد، كه خدا دانايى فرزانه است. 29- با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز واپسين باور نمىآرند و آنچه خدا و پيامبرش حرام كرده است، حرام نمىدانند و دين حق را نمىپذيرند، جنگ كنيد، تا [تسليم شوند و] به دست خود با حقارت جزيه دهند «3». 30- يهوديان گفتند: عُزَير «4» پسر خداست! و مسيحيان گفتند: مسيح پسر خداست! اين سخنان آنان است كه [به باطل] بر زبان مىرانند و با گفتار انكارورزان پيشين هماهنگ شدهاند، خدا هلاكشان كند، چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند؟! 31- آنها اجبار «5» و راهبانشان «6» و مسيح فرزند مريم را به جاى خدا صاحب اختيار خود تلقى كردند، در حالى كه دستورشان جز اين نبود كه تنها معبود يگانه را بندگى كنند، كه معبودى جز او نيست او منزه است از افرادى كه [در قدرت و تدبير] با او سهيم تلقى مىكنند. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، با آيه 100 يونس (وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ) مقايسه فرماييد. 2- سال نهم هجرى. 3- جزيه يك ماليات سرانه است و به افراد تعلق مىگيرد نه به درآمدها. جهت آن اين است كه اهل كتاب در دفاع شركت نداشتند و از جنگ معاف بودند، در عوض براى تأمين هزينههاى دفاعى ماليات سرانه مىپرداختند. 4- «عُزَير» يكى از مردان بزرگ يهود است كه پس از فتح بابل به دست كورش، با او ملاقات كرد و به كمك او يهود را پس از يك قرن ذلت، از اسارت بازماندگان بخت النصر، نجات داد و تورات را كه ممنوع بود و از حفظ داشت، دوباره نگاشت و تكثير و توزيع كرد و دين و مليت يهود را كه در شرف اضمحلال بود، دوباره زنده كرد. ولى اين اعتقاد كه عُزَير پسر خداست، خاص گروهى از يهوديان در قديم و يهوديان مدينه در زمان پيامبر بوده است و يهوديان در حال حاضر چنين اعتقادى ندارند. 5- علماى مذهبى يهود. 6- عبادت پيشههاى مسيحى. ترجمه طاهرى، ص: 192 32- مىخواهند نور خدا را «1» با گفتار [باطل] خويش خاموش سازند و خدا مصرّ است كه نور خويش را كامل كند، هر چند كه مشركان ناخشنود باشند. 33- اوست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند كه شرك ورزان ناخشنود باشند. 34- اى مؤمنان، بسيارى از احبار و راهبان اموال مردم را به ناروا مىخورند و [مردم را] از راه خدا باز مىدارند و آنها را كه طلا و نقره را گنجينه ساخته و در راه خدا انفاق نمىكنند از عذابى دردناك خبرشان ده «2» 35- روزى كه آن [سكهها] در آتش دوزخ تافته شود، پيشانى و پهلو و پشتشان را با آن داغ كنند [به آنها خطاب شود:] اين همان گنجينهاى است كه براى خود اندوختيد، پس [بازتاب] اندوخته خود را بچشيد. 36- شمار ماهها نزد خدا، در كتاب [آفرينش] الهى از همان روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است «3» كه چهار ماهش [ماه] حرام است» [و جنگ در آن ممنوع شده است] اين است قانون [بر حق] پايدار در آن ماهها [با جنگ و خونريزى] به يكديگر ستم مكنيد و همان گونه كه مشركان همگى به جنگ شما بر مىخيزند، شما هم همگى به جنگشان برخيزيد و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است. __________________________________________________ 1- منظور قرآن است به آيات 174 نساء (4) و 8 تغابن (64) توجه فرماييد. 2- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) مراجعه فرماييد. 3- به زيرنويس آيه 185 بقره (2) توجه فرماييد. 4- به زيرنويس آيه 217 بقره (2) مراجعه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 193 37- به تأخير انداختن ماههاى حرام [و بر هم زدن ترتيب اصلىاش] زياده [روى] در انكار است كه انكار ورزان بدان وسيله به گمراهى كشيده مىشوند يك سال [جنگ در] آن [ماه] را روا مىدانند و يك سال حرام مىشمرند تا با شمار ماههايى كه خدا حرام كرده است تطبيق دهند و [با اين حيله] آنچه را خدا حرام كرده است، حلال سازند كردار زشتشان در نظرشان آراسته شده است «1» و خدا انكار ورزان را هدايت نخواهد كرد. 38- اى مؤمنان، چرا وقتى كه به شما گفته مىشود: براى جنگ در راه خدا حركت كنيد، به زمين مىچسبيد؟! آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كردهايد؟ برخوردارى [گذراى] زندگى دنيا در برابر [رستگارى در] آخرت بسيار ناچيز است. 39- اگر رهسپار [جهاد] نشويد، [خدا] شما را به عذابى دردناك مجازات خواهد كرد، و گروهى ديگر را جايگزين شما خواهد كرد. شما [با تخلف از جهاد] هيچ زيانى به او نمىرسانيد و خدا بر هر كارى تواناست. 40- اگر شما پيامبر را يارى نكنيد [خدا متوجه اوست]، بدان هنگام كه انكار ورزان [از مكه] اخراجش كردند، در حالى كه [فقط] دو نفر بودند، خدا يارىاش كرد وقتى كه در غار [ثور مخفى] بودند، به معاشر خود [ابو بكر] مىگفت: اندوهگين مباش، كه خدا با ماست «2» آن گاه خدا [در آن شرايط بحرانى] آرامش [خاطرى از جانب] خويش بر پيامبر القاء كرد و با سپاهيانى كه شما مشاهده نمىكرديد، نيرومندش كرد «3» و آرمان انكار ورزان را [در موضع] ضعيفتر قرار داد و [آگاه باشيد كه] خواست و آرمان خداست كه برتر است و خدا فرادستى فرزانه است «4». __________________________________________________ 1- در رابطه با عبارت اخير، به آيه 25 فصلت (41) و نيز به آيات 103- 105 كهف (18) از جهت ديگر توجه فرماييد. [.....] 2- به آيه 128 نحل (16) توجه فرماييد. 3- امدادهاى الهى به وسيله فرشتگان كه با عنوان لشكريان نامرئى در اين آيه به آن اشاره شده است، در جنگهاى بدر، احزاب و حنين هم به كمك پيامبر (ص) آمدند كه به ترتيب در آيات 12 انفال (8)، 9 احزاب (33) و 25 و 26 توبه (همين سوره) آمده است ضمناً به آيه 51 غافر (40) نيز توجه فرماييد. 4- اين آيه به داستان هجرت پيامبر از مكه به مدينه اشاره دارد كه متعاقب توطئه مشركين انجام شد به آيه 30 انفال (8) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 194 41- سبكبار و سنگينبار بسيج شويد و با اموال و جانهاى خويش در راه خدا به جهاد برخيزيد اگر بدانيد، [نهايتاً] به نفع شماست «1». 42- اگر [بسيج جنگ براى] بهرهاى دسترس و سفرى آسان بود، [دو رويان به طمع دنيا] از تو پيروى مىكردند، ولى راه پر مشقت [تبوك] بر آنان گران آمد و به خدا سوگند ياد مىكنند كه اگر توان داشتيم، همراه شما رهسپار مىشديم [با اين رفتارشان شخصيت] خود را مىكشند و خدا مىداند كه دروغ پردازند. 43- خدا از تو درگذرد چرا پيش از آنكه افراد راستگو و دروغ پرداز براى تو مشخص و شناخته شوند، به آنها اجازه [معافيت از جنگ] دادى؟ 44- آنها كه به خدا و روز واپسين باور دارند، هرگز در مورد جهاد با اموال و جانهاى خويش از تو اجازه [معافيت] نمىخواهند و خدا به حال پرهيزكاران داناست «2». 45- تنها كسانى از تو اجازه [معافيت] مىخواهند كه به خدا و روز واپسين باور ندارند و دلهاشان به شك افتاده است و تحت تأثير شك خود سرگردانند. 46- اگر آنها آهنگ خروج [و راه افتادن به جنگ را] داشتند، قطعاً ساز و برگى براى آن آماده مىكردند، ولى خدا بسيج آنها را [كه به آسايش دنيا دل بسته بودند] خوش نداشت، لذا آنها را [از توفيق جهاد] بازداشت «3» و [به آنها] گفته شد: شما هم با وانشستگان [در خانه] بنشينيد. 47- اگر در [صفوف] شما بيرون آمده بودند، جز تباهى براى شما به بار نمىآوردند و به قصد فتنهانگيزى بين شما رخنه مىكردند در ميان شما جاسوسانى [هم] دارند و خدا به حال ستمكاران داناست. __________________________________________________ 1- شرايط افرادى كه از اين دستور عام مستثنى شدهاند، در آيه 91 توبه (همين سوره) آمده است. 2- اين آيات اشاره به جنگ تبوك دارد كه آخرين جنگ در زمان حيات پيامبر (ص) بود. تبوك محلى بود در مرز شمالى جزيرة العرب و نزديك مرز امپراطورى روم شرقى كه بر شامات تسلط داشت. بعد مسافت و شدت گرما و درگيرى با ابر قدرت وقت، افراد سست ايمان را از شركت در جنگ دچار ترديد كرده بود، ولى سپاهى از داوطلبان با ايمان، عازم منطقه مورد اشغال شد. با ورود آنان روميان پيشنهاد صلح دادند و پيامبر (ص) از موضع قدرت پذيرفت و مسلمانان بدون درگيرى، با پيروزى بازگشتند. اين جنگ مانند همه جنگهاى پيامبر (ص) دفاعى بود به آيه 190 بقره (2) و نيز آيات 8- 9 ممتحنه (60) توجه فرماييد. 3- به آيه 10 بقره (2) و نيمه دوم آيه 5 صف (61) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 195 48- قبلًا هم «1» در صدد فتنهگرى بودند «2» و جريان امور را بر تو مىآشفتند تا آن گاه كه حق، روى آورد و فرمان الهى آشكار شد، در حالى كه ناخوشنود بودند. 49- بعضى از آنها مىگويند: به ما اجازه [مرخصى] بده و به فتنه گرفتار مساز آگاه باشيد كه آنها [با اين تفكر] در فتنه سقوط كردهاند، و دوزخ بر انكار ورزان احاطه دارد. 50- هر گاه خيرى به تو رسد، بر آنها ناگوار آيد و اگر آسيبى به تو رسد، مىگويند: ما قبلًا احتياط خود را كردهايم [كه به جنگ نرفتيم] آن گاه شادىكنان روى بر مىتابند. 51- بگو: هرگز جز آنچه خدا مقدر داشته، به ما نخواهد رسيد او كارساز ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند. 52- بگو: آيا درباره ما جز يكى از دو پديده نيكوتر [پيروزى و شهادت] را چشم به راه هستيد؟ و [لى] ما درباره شما چشم به راه هستيم كه خدا به عذابى از سوى خويش يا به دست ما گرفتارتان كند پس چشم به راه باشيد ما هم با شما چشم به راه خواهيم ماند. 53- بگو: چه با ميل و رضا [براى تأمين هزينه جنگ] كمك مالى بدهيد و چه با كراهت، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد «3» زيرا گروهى منحرف هستيد. 54- [هيچ چيز] مانع قبول كمكهاى مالى آنها نشد، جز اينكه خدا و پيامبرش را انكار كردند و به نماز حاضر نمىشوند، مگر سست و بىحال و انفاق [هم] نمىكنند، مگر با ناخشنودى. __________________________________________________ 1- منظور قبل از فرا رسيدن واقعه تبوك است. 2- اشاره به كنارهگيرى گروهى از دورويان در روز جنگ احد است كه پيامبر (ص) و ياران وفادارش را تنها گذاشتند. 3- اشاره به گفتار دورويان است كه پيشنهاد مىكردند اجازه دهيد ما در جنگ تبوك شركت نكنيم، در عوض، براى تأمين هزينه جنگ كمك مالى بدهيم. ترجمه طاهرى، ص: 196 55- [فراوانى] اموال و فرزندانشان تو را به شگفتى نياورد، خدا مىخواهد آنها را به همين [وسيله] در زندگى دنيا به رنج افكند و در حال انكار جان سپرند «1». 56- به خدا سوگند ياد مىكنند كه از شما هستند، و [لى] از شما نيستند «2»، بلكه گروهى هستند كه [از كشته شدن در جنگ] وحشت دارند. 57- اگر پناهگاه يا (يكى از) غارها يا گريزگاهى [براى فرار] بيابند، شتابان به آن روى مىآورند. 58- و بعضى از آنها در [نحوه تقسيم] كمكها از تو عيبجويى مىكنند اگر به آنها [سهمى] بدهند، راضى خواهند شد و اگر ندهند، به خشم در مىآيند. 59- [چقدر بهتر بود] اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنها عطا مىكنند، خرسند مىشدند و مىگفتند: [لطف] خدا ما را بس و خدا و پيامبرش از بخشايش خود [باز هم] به ما عطا خواهند كرد تنها به خدا گرايش [و اميدوارى] داريم. 60- كمكهاى مالى تنها براى نيازمندان و بينوايان و كارگزاران آن است و [نيز] آنها كه دلجويى مىشوند و در [راه] آزاد كردن اسيران «3» و خسارت ديدگان و واماندگان [در زندگى] و [هر گونه هزينه] در راه خداست، به عنوان فريضهاى از جانب خدا و خدا دانايى است فرزانه. 61- پارهاى از آنها پيامبر را مىآزارند و مىگويند: خوشباور است بگو: توجه او به صحبتها به نفع شماست به خدا ايمان دارد و [گفتار] مؤمنان را تصديق مىكند و رحمتى است براى مؤمنين شما، و آنها كه پيامبر خدا را مىآزارند، عذابى دردناك [در انتظار] دارند. __________________________________________________ 1- به آيات 182 و 183 اعراف (7) توجه فرماييد. 2- به آيه 14 بقره (2) توجه فرماييد. 3- معنى تحت اللفظ آن «در گردنها» است ولى منظور آزاد كردن هر كسى است كه اسير بدهى خود باشد. ترجمه طاهرى، ص: 197 62- به خدا سوگند ياد مىكنند تا شما را راضى نگاه دارند «1»، و [لى] اگر ايمان مىداشتند، سزاوارتر اين بود كه خدا و پيامبرش را خشنود كنند. 63- مگر نمىدانند كه هر كه با خدا و پيامبرش مخالفت ورزد، جاودانه در آتش دوزخ خواهد بود رسوايى بزرگ همين است. 64- دو رويان از آن بيم دارند كه سورهاى بر ضد آنان نازل شود و از آنچه در دلهايشان است به مؤمنان خبر دهد بگو: استهزا كنيد «2»، كه خدا رازى را كه [از بروزش] بيم داريد، برملا خواهد ساخت «3». 65- اگر از آنها [درباره تمسخرشان] بپرسى، مسلماً خواهند گفت: [سخنان] بيهوده مىگفتيم و بازى مىكرديم بگو: آيا به خدا و آيات او و پيامبرش استهزا مىكرديد؟ 66- عذر نياوريد، شما پس از ايمان به سوى انكار رفتهايد اگر از گروهى از شما [كه احياناً توبه كنند] «4» بگذريم، گروه ديگر را به [كيفر] اينكه بزهكار بودند مجازات خواهيم كرد. 67- مردان و زنان دورو همه بر كيش يكديگرند، به ناپسند فرا مىخوانند و از رفتار شايسته باز مىدارند و دست خود را [از انفاق و خير] مىبندند خدا را فراموش كردند، خدا [هم] آنها را به فراموشى سپرد «5»، زيرا دورويان [از فرمان خدا] منحرفند. 68- خدا به مردان و زنان دورو و انكار ورزان وعده آتش دوزخ داده است كه جاودانه در آن به سر برند و همين بر آنها بس خدا آنها را نفرين كرده است و عذابى پاينده دارند. __________________________________________________ 1- اشاره به گفتار دو رويانى است كه به بهانههاى واهى از شركت در جنگ تبوك طفره رفتند و پس از بازگشت پيروزمندانه ياران پيامبر، سعى در توجيه عمل خود داشتند. 2- با آيه 14 بقره (2) مقايسه فرماييد. [.....] 3- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 29 و 30 محمد (47) آمده است. 4- براى توجيه افزوده، به توبهاى كه در آيه 74 توبه (همين سوره) به آن اشاره شده است توجه فرماييد. 5- مفهوم عبارت اخير را به بيان كاملتر در آيه 51 اعراف (7) ملاحظه فرماييد به آيات 126 طه (20) و 19 حشر (59) هم در همين زمينه توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 198 69- [روش شما دورويان] بسان پيشينيان شماست كه نيرويى فزونتر و اموال و فرزندان بيشتر داشتند آنها [با دورنگى] از بهره خود برخوردار شدند و شما نيز همچون پيشينيانتان از بهره خود برخوردار شديد. شما به بيهوده گويى مشغول شديد، همان گونه كه آنها مشغول شدند [آگاه باشيد كه] تلاششان در دنيا و آخرت بر باد رفت «1» و آنان زيانكارند. 70- مگر سرگذشت پيشينيانشان [چون] قوم نوح و عاد «2» و ثمود «3» و قوم ابراهيم و اهالى مدين «4» و شهرهاى زير و رو شده [قوم لوط] به آنها نرسيده است كه پيامبرانشان نشانههاى روشن بر آنها عرضه كردند [و چون پذيرا نبودند، هلاك شدند]؟ خدا بر آن نبود كه بر آنها ستم كند، بلكه آنها خود در حق خويش ستم مىكردند. 71- مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند، به رفتار شايسته فرا مىخوانند و از ناپسند باز مىدارند «5»، به نماز مىايستند و زكات مىپردازند و از خدا و پيامبرش اطاعت مىكنند خدا آنها را مورد رحمت خويش قرار خواهد داد، كه بىگمان فرادستى فرزانه است. 72- خدا به مردان و زنان با ايمان باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها در دامن آن جارى است و [نيز] مساكنى نيكو در باغهاى پاينده بهشت كه جاودانه در آن به سر برند، ولى خشنودى خدا [كه شامل حال آنهاست از همه اين نعمات] برتر است اين است همان كاميابى بزرگ. __________________________________________________ 1- به مثالهايى در اين زمينه در آيات 18 ابراهيم (14) و 39 نور (24) توجه فرماييد. 2- قوم هود. 3- قوم صالح 4- قوم شعيب 5- عكس اين تعريف را در مورد دورويان در آيه 67 توبه (همين سوره) ملاحظه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 199 73- اى پيامبر، با انكار ورزان و دورويان جهاد كن و بر آنان سختگير جايگاهشان دوزخ است و بد سرانجامى است. 74- به خدا سوگند ياد مىكنند كه [ناشايست] نگفتهاند «1» و [لى] قطعاً سخنان كفرآميز بر زبان راندهاند و پس از اسلام آوردنشان، به انكار روى بردهاند و آهنگ [دسيسهاى] كردند كه بدان نايل نشدند «2» و به انكار و مخالفت برنخاستند، مگر [بعد از] آنكه خدا و پيامبرش آنها را به بخشايش خود بىنياز كردند! [در حالى كه جا داشت سپاسگزارى كنند، با اين حال] اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى برتابند، خدا آنها را به عذابى دردناك در دنيا و آخرت كيفر خواهد داد و در زمين [نيز] كارساز و ياورى نخواهند داشت. 75- بعضى از آنها با خدا پيمان بستهاند كه اگر خدا از بخشايش خود [مالى] به ما عطا كند، انفاق خواهيم كرد و در زمره شايستگان خواهيم بود، 76- [ولى] وقتى كه [خدا] از بخشايش خود به آنها عطا كرد، نسبت به آن بخل ورزيدند و در حال اعراض [از عهد خود] روى برتافتند. 77- از آن پس به [سزاى] دروغ پردازى و نقض عهدى كه با خدا داشتند، خدا هم دلهاى آنها را دستخوش نفاق كرد، تا روزى كه به لقاى او [و كيفر اعمالشان] برسند. 78- مگر ندانستهاند كه خدا اسرار و نجواى آنها را مىداند و داناى رازهاى نهان است؟ 79- آنها كه از مؤمنان [توانگر] كه داوطلبانه انفاق مىكنند و نيز از آن دسته كه [براى انفاق] به بيش از توان [ناچيز] خود دسترسى ندارند، عيبجويى و تمسخر مىكنند، خدا تمسخرشان [را تلافى] خواهد كرد و عذابى دردناك [در انتظار] دارند. __________________________________________________ 1- اشاره به گفتار عبد اللَّه ابَى سر دسته دورويان است كه در آيه 8 منافقون (63) آمده است. 2- مجمع البيان نقل كرده است كه يك عده ده نفرى از دورويان توطئه كرده بودند كه پيامبر را در مراجعت از تبوك در گردنهاى به نام عقبه به قتل برسانند، ولى نقشه آنها با هشيارى پيامبر عقيم ماند. ترجمه طاهرى، ص: 200 80- چه براى آنها آمرزش بخواهى و چه نخواهى [بى تفاوت است] اگر هفتاد بار [هم] براى آنها آمرزش بخواهى، هرگز خدا آنها را نمىبخشد زيرا آنها خدا و پيامبرش را انكار كردند «1»، و خدا منحرفان را هدايت نخواهد كرد. 81- تن زدگان [از شركت در جنگ تبوك]، پس از [حركت] پيامبر خدا، به خانهنشينى خود شادمان شدند و جهاد با اموال و جانهاى خود در راه خدا را خوش نداشتند و [به ديگران] مىگفتند: در اين هواى گرم «2» رهسپار [جنگ] نشويد به آنها بگو: آتش دوزخ سوزانتر است، اگر در مىيافتند. 82- به سزاى دستاوردشان بايد كم بخندند و فراوان بگريند. 83- اگر خدا تو را [از جنگ تبوك، پيروز] به سوى گروهى از ايشان [به مدينه] بازگردانيد و از تو اجازه خروج [براى جنگ ديگرى] خواستند، بگو: شما هرگز [براى جنگ] همراه من [از شهر] خارج نخواهيد شد، و در كنار من با هيچ دشمنى جنگ نخواهيد كرد زيرا اين شما بوديد كه از آغاز، تن به [كنار] نشستن داديد، پس با [ساير] خانه نشينان [به جاى خود] بنشينيد «3». 84- هرگز بر هيچ يك از آنها كه از دنيا مىرود اقامه نماز مكن و [به دعا] بر گورشان مايست آنها خدا و پيامبرش را انكار كردند و در حال انحراف جان سپردند. 85- [فراوانى] اموال و فرزندانشان تو را به شگفتى نياورد خدا مىخواهد آنها را به همين [وسيله] در [زندگى] دنيا كيفر دهد و در حال انكار جان سپرند. 86- وقتى كه سورهاى نازل گردد كه به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش به جهاد برخيزيد، توانگران آنها از تو اجازه [معافيت] مىخواهند، و مىگويند: بگذار تا همراه وانشستگان باشيم. __________________________________________________ 1- به آيات 113 و 114 توبه (همين سوره) و 6 و 7 منافقون (63) توجه فرماييد. 2- واژههاى «حَر» و «بَرد» هر كدام 4 بار در قرآن تكرار شدهاند و با هم برابرند (از كتاب اعجاز عددى قرآن كريم، نوشته عبد الرزاق نوفل، ترجمه مصطفى حسينى طباطبايى). 3- به آيه 87 توبه (همين سوره) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 201 87- راضى شدند كه در كنار زمينگيرها باشند، لذا بر دلهاشان مهر [غفلت و نفاق] زده شده است «1» و [حقايق را] در نمىيابند. 88- ولى پيامبر و مؤمنان همراه او با اموال و جانهاى خويش به جهاد بر خاستند همه نيكوييها خاص آنهاست و رستگارند «2». 89- خدا براى آنها باغهايى از بهشت آماده كرده كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند اين است كاميابى بزرگ. 90- عذرتراشان باديه نشين «3» آمدند كه به آنها رخصت [معافيت از جنگ] داده شود و آنها كه [در ادعاى ايمان خود] به خدا و پيامبرش دروغ مىگفتند، [بدون هيچ عذر و اجازهاى] خانه نشينى را برگزيدند به كسانى از آنها كه [معذور نبودند و حق را] انكار مىكردند، عذابى دردناك خواهد رسيد. 91- بر ناتوانان و بيماران و آنها كه براى هزينه [سفر] به چيزى دسترسى ندارند- اگر در مقابل خدا و پيامبرش، حسن نيت داشته باشند- گناهى نيست [كه در جنگ شركت نكنند] زيرا بر نيكوكاران راهى [براى سرزنش] نيست و خدا آمرزگارى است مهربان، 92- و نه بر آنها كه چون نزد تو بيايند تا ساز و برگ سفر آنها را [به جنگ] تأمين كنى، بگويى: وسيلهاى كه شما را به آن مجهز كنم در اختيار ندارم، باز گردند در حالى كه چشمانشان از اينكه چيزى در اختيار ندارند تا [براى تأمين تجهيزات سفر] هزينه كنند، بر اثر اندوه اشكبار شده است. 93- راه [سرزنش و اعتراض] تنها به روى كسانى [گشوده] است كه در عين بىنيازى [و داشتن امكانات]، از تو اجازه [مرخصى] مىخواهند [و] به آن تن دادهاند كه همراه زمينگيرها باشند خدا بر دلهاشان مهر [غفلت] نهاده است«4»، از اين رو آگاهى ندارند. __________________________________________________ 1- علت آن را در آيات 10 بقره (2)، 125 توبه (همين سوره)، نيمه دوم آيه 5 صف (61) و 3 منافقون (63) جستجو فرماييد. [.....] 2- به آيات 10 و 11 صف (61) توجه فرماييد. 3- «اعراب» اسم جمع است و مفرد آن «اعرابى» است كه به افراد صحرانشين عربستان مىگويند و «عرب» هم اسم جمع است كه مفرد آن «عربى» است و به افراد شهرنشين مىگويند. 4- علت آن را در زيرنويس آيه 87 توبه (همين سوره) ملاحظه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 202 [ دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۸ ] [ 17:26 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |