|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
سوره عنكبوت 46- با اهل كتاب جز به بهترين شيوه بحث و مناظره نكنيد، مگر با ستمگرانشان [كه اهل منطق نيستند] «1» و بگوييد: كتاب خويش و كتاب شما را باور داريم و معبود ما و شما يكى است و در برابر او تسليم هستيم «2». 47- و بدين گونه كتاب را بر تو نازل كرديم [برخى از] اهل كتاب و نيز برخى از مكيان آن را باور دارند، و جز كفر ورزان آيات ما را دانسته انكار نمىكنند. 48- قبل از نزول قرآن، تو هيچ نوشتهاى را نمىخواندى و به دست خود چيزى نمىنوشتى «3»، و گر نه هرزه درايان [حق داشتند كه] به ترديد افتند. 49- بلكه اين قرآن آيات روشنگرى است كه در سينه اهل دانش جاى دارد و جز ستمگران آيات ما را دانسته انكار نمىكنند. 50- [انكار ورزان] گفتند: چرا معجزاتى از پروردگارش بر او نازل نشده است «4»، بگو: معجزات همه در اختيار خداست، و من فقط هشدار دهندهاى آشكارم «5». 51- آيا [همين معجزه بزرگ] «6» براى آنها كافى نيست كه اين كتاب را كه بر آنها خوانده مىشود، بر تو نازل كردهايم؟ و بىگمان در اين [كتاب] رحمت و تذكارى است براى باورداران. 52- بگو: خدا به عنوان گواه بين من و شما كافى است «7» او به هر چه در آسمانها و زمين است آگاه است و كسانى كه به باطل گرويدهاند و خدا را انكار كردند، زيانكارند. __________________________________________________ 1- به آيه 14 نمل (27) توجه فرماييد. 2- براى توضيح بيشتر به آيه 64 آل عمران (3) توجه فرماييد. 3- اين بخش از آيه به بيان ديگر در نيمه اول آيه 52 شورى (42) آمده است. 4- به آيات 90- 93 اسراء (17) كه نظر مخالفان را بطور مشروح بيان داشته است توجه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 20 يونس (10) آمده است. 6- به آيات 23- 24 بقره (2) توجه فرماييد. 7- به آيه 166 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 403 53- از تو عذاب زودرس مىخواهند «1» و اگر موعدى مقرر نبود «2»، بر آنها عذاب نازل شده بود و مسلماً در حال غفلتشان ناگهان بر آنان خواهد رسيد. 54- از تو عذاب زودرس مىخواهند در حالى كه دوزخ بر انكار ورزان احاطه دارد، 55- روزى كه عذاب از بالاى سر و زير پايشان آنها را فرا مىگير و [خدا] گويد: نتيجه رفتارتان را بچشيد. 56- اى بندگان با ايمان من، زمين من فراخ است، تنها مرا بندگى كنيد [و بندگى نااهلان را با ذلت تحمل نكنيد] «3». 57- هر كس طعم مرگ را خواهد چشيد «4»، آن گاه به پيشگاه ما بازگردانده مىشويد. 58- و مسلماً مؤمنان نيكوكار را در قصرهايى از بهشت جاى مىدهيم كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند، [براستى] پاداش اهل عمل نيكوست. 59- هم آنان كه شكيبايى ورزيدند و بر پروردگارشان توكل مىكنند. 60- چه بسيار موجودات زنده كه عهدهدار روزى خود نيستند، خدا آنها و شما را روزى مىدهد و او شنوا و داناست «5». 61- اگر از آنان بپرسى: آسمانها و زمين را چه كسى آفريد و آفتاب و ماه را در خدمت [شما] «6» گماشت؟ قطعاً مىگويند: خدا، پس با اين حال چگونه [از راه بندگى او] بازگردانده مىشوند! 62- خداست كه روزى را بر هر كه از بندگانش بخواهد، فراخى بخشد و يا محدود گرداند، كه خدا به هر چيزى داناست. 63- و اگر از آنان بپرسى: چه كسى از آسمان بارانى فرستاد كه زمين را پس از خزان و خشكىاش بدان حيات بخشيد؟ قطعاً مىگويند: خدا بگو: ستايش خاص خداست [نه معبودهاى خيالى شما] ولى بيشترشان درك نمىكنند. __________________________________________________ 1- به آيات 32 انفال (8) و 16 ص (38) توجه فرماييد همين درخواست را در مورد ساير پيامبران در آيه 32 هود (11) ملاحظه فرماييد. 2- به آيات 34 اعراف (7) و 58 كهف (18) توجه فرماييد. 3- براى روشنتر شدن منظور آيه، به آيات 97 و 100 نساء (4) و نيز به بخشى از دو آيه 2 و 3 طلاق (65) وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 10 زمر (39) آمده است. 4- مفهوم عبارت به بيان ديگر در نيمه اول آيه 78 نساء (4) آمده است. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 6 هود (11) آمده است. [.....] 6- براى توجيه افزوده، به آيات 33 ابراهيم (14) و 12 نحل (16) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 404 64- اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست و سراى آخرت زندگى [واقعى] است، اگر مىدانستند «1». 65- وقتى بر كشتى سوار مىشوند، خدا را با خلوص اعتقاد [به نيايش] مىخوانند و چون آنان را به خشكى برساند، [خداى را فراموش و] غير خدا را [در نجات خود] مؤثر مىدانند «2»، 66- تا نعمتى را كه به آنان دادهايم ناسپاسى كنند، و [چند صباحى] كامروا باشند بزودى خواهند دانست. 67- مگر نديدهاند كه ما حرم امنى به وجود آوردهايم، در حالى كه مردم پيرامونشان همواره مورد دستبرد قرار مىگيرند؟ آيا به باطل باور مىآورند و نعمت خدا را ناسپاسى مىكنند؟ 68- كيست ستمكارتر از آن كه دروغ به خدا نسبت دهد «3»، يا حق را كه به او رسيده است، دروغ شمارد؟ آيا در دوزخ جايگاهى براى انكار ورزان نيست؟ 69- و كسانى كه در راه ما تلاش مىكنند، محققاً به راههاى خويش هدايتشان مىكنيم و خدا با نيكوكاران است «4». 30- سوره روم به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- الف، لام، ميم «5». 2- روميان [در جنگ با ايران] شكست خوردند 3- در نزديكترين سرزمين [به مرزهاى خود]، و آنها پس از شكستشان بزودى پيروز خواهند شد، 4- در عرض چند سال [آينده] «6» سررشته امور در اختيار خداست، چه قبل و چه بعد [از اين شكست و پيروزى]، و در آن روز مؤمنين [از درگيرى دو ابر قدرت ستمگر] شادمان خواهند شد «7»، 5- [و اميدوارند] به يارى خدا هر كه را بخواهد، پيروزى مىبخشد و او فرادست و مهربان است. __________________________________________________ 1- به آيات 7 روم (30)، 24 فجر (89) و 1 و 2 تكاثر (102) توجه فرماييد. 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 22 و 23 يونس (10) و 67- 69 اسراء (17) آمده است. 3- مصداق آن را در آيه 79 بقره (2) ملاحظه فرماييد. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 17 محمد (47) و 28 حديد (57) آمده است. 5- به موجب آمارى كه دكتر رشاد خليفه تهيه كرده است، مجموع تكرار اين سه حرف در اين سوره 1254 مرتبه است كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف آيه بسم اللَّه ...). 6- اين پيروزى در سال نهم بعثت، شش سال پس از نزول اين آيات، اتفاق افتاد. 7- زيرا خود به خود به ضعف زورگويان بين المللى و پا گرفتن قدرت مسلمانان مىانجاميد: به «تفسير سوره روم»، نوشته شادروان دكتر على شريعتى مراجعه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 405 6- خدا [بدرستى] وعده كرده است، و از وعده خويش تخلف نخواهند كرد، ولى بيشتر مردم نمىدانند. 7- از زندگى دنيا آگاهى سطحى دارند و از آخرت [و پايان كار] غافلند «1». 8- چرا با خود نمىانديشند: خدا آسمان و زمين و ما بين آنها را به حق [و با هدف] و براى مدتى معين آفريده است و بسيارى از مردم [رستاخيز و] لقاى پروردگارشان را انكار مىكنند «2». 9- مگر در زمين جهانگردى نكردهاند تا ببينند سرانجام پيشينيانشان چگونه بود؟ آنان نيرومندتر بودند و زمين را تغييرات دادند و بيشتر از ايشان آبادش كردند و پيامبرانشان نشانههاى روشن بر آنها عرضه كردند پس خدا بر آن نبود كه بر آنها ستم كند، بلكه آنها خود در حق خويش ستم مىكردند «3». 10- آن گاه سرانجام كسانى كه مرتكب زشتيها شدند، عذاب رنجآور شد زيرا كه آيات خدا را دروغ شمرده و به باد استهزاء مىگرفتند. 11- خداست كه آفرينش را آغاز مىكند و سپس باز مىآرد، آن گاه به پيشگاه او بازگردانده مىشويد. 12- و روزى كه رستاخيز بر پا شود، بزهكاران نوميد و خاموش مىشوند. 13- و هيچ شفيع و مددكارى از ميان معبودانى كه انتخاب كرده بودند نخواهند داشت و [حتى] آنها را انكار مىكنند «4». 14- و روزى كه رستاخيز بر پا شود، [مردم] پراكنده [و از هم متمايز] شوند «5». 15- سپس مؤمنان نيكوكار را در گلزارى شادمان مىكنند. __________________________________________________ 1- به آيه 134 نساء (4) توجه فرماييد. 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 85 حجر (15) و 115 مؤمنون (23) آمده است. 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 6 انعام (6) و 45 سبا (34) آمده است. 4- مفهوم آيه به بيان كاملتر در آيات 81 و 82 مريم (19) آمده است. 5- به آيات 59 يس (36) و 21 جاثيه (45) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 406 16- ولى كسانى كه انكار ورزيدند و آيات ما و ديدار آخرت را دروغ شمردند، براى مجازات احضار خواهند شد «1». 17- آن گاه كه به شب در مىآييد يا به بامداد، خداى را تقديس كنيد. 18- در آسمانها و زمين و شبانگاه و به گاهى كه به نيمروز مىرسيد [و همواره]، ستايش خاص اوست. 19- [موجود] زنده را از [ماده] بىجان پديد مىآورد و [ماده] بىجان را از [موجود] زنده [كه تبادل دائمى مرگ و حيات از اوست] و زمين را پس از خزان و خشكىاش حيات مىبخشد و شما نيز همين گونه برانگيخته خواهيد شد. 20- از نشانههاى [قدرت] اوست كه شما را از خاك آفريد و به صورت انسانهايى در زمين پراكنده شديد، 21- و از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنارشان آرام گيريد و بين شما دوستى و مهربانى پديد آورد و در اين [امور] براى انديشمندان نشانههايى است [از توان و تدبير او]. 22- از جمله نشانههاى [قدرت] او، آفرينش آسمانها و زمين و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست و در اين [امور] براى دانشوران نشانههايى است. 23- و نيز از نشانههاى [تدبير] ش، خواب شماست در شب، و تلاش معاشتان از بخشايش او در روز «2»، و در اين [امور] براى گروهى كه گوش شنوا دارند، نشانههايى است. 24- و از جمله نشانههاى [قدرت] او [اينكه رعد و] برق را براى ترس و اميد به شما مىنمايد و از آسمان باران مىفرستد و زمين را پس از خزان و خشكىاش بدان حيات مىبخشد و در اين [امر] نشانههايى [از توان و تدبير خدا] است براى عاقلان. __________________________________________________ 1- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. [.....] 2- در اين آيه لف و نشر به كار رفته است به آيات 60 انعام (6)، 47 فرقان (25) و 10 و 11 نبأ (78) كه منظم و بدون لف و نشر بيان شده است توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 407 25- از نشانههاى [قدرت] اوست كه آسمان و زمين به فرمانش برپاست، سپس آن گاه كه شما را به گونهاى خاص از زمين فرا خواند، در دم [از گورها] خارج خواهيد شد. 26- هر كه [و هر چه] «1» در آسمانها و زمين است، متعلق به اوست همه فرمانبردار او هستند. 27- اوست كه آفرينش را آغاز مىكند و سپس باز مىآرد كه براى او آسانتر [از آفرينش ابتدايى] است «2»، و توصيف برتر در آسمانها و زمين خاص اوست، و او فرادست و فرزانه است. 28- براى شما از خودتان مَثَلى مىآورد: آيا از اسيران جنگى كه در اختيار شماست، شريكانى با حقوق برابر در مورد آنچه به شما روزى دادهايم داريد؟ و در مورد آنها همان گونه [از جهت تجاوز در اموال مشترك] ترس داريد كه از يكديگر داريد؟ آيات را براى عاقلان اين گونه به وضوح بيان مىكنيم. 29- [نه،] بلكه ستمگران ناآگاهانه پيرو هوسهاى خويش شدهاند آن را كه خدا گمراهش كرده «3»، چه كسى قادر است هدايتش كند؟ آنها ياورى نخواهند داشت. 30- حقگرايانه متوجه دين باش سرشت خدا را [ملتزم باش] كه مردم را بر آن اساس آفريد «4» آفرينش الهى دستخوش دگرگونى نخواهد شد اين است دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند، 31- در حالى كه به سوى او روى آورده باشيد [عبادت كنيد] و از [نافرمانى] او پروا كنيد و به نماز ايستيد و در جرگه شرك ورزان مباشيد، 32- همان كسانى كه دين خويش را فرقه فرقه كردند و به گروههايى تقسيم شدند [و] هر گروهى به آنچه خود دارد دلخوش است. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، به آيه 109 آل عمران (3) توجه فرماييد. 2- براى توضيح بيشتر و روشنتر به آيات 62 واقعه (56) و 78 و 79 يس (36) توجه فرماييد. 3- به آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ توجه فرماييد. 4- براى درك مفهوم اين آيه به آيات 2 و 3 اعلى (87) و 7- 10 شمس (91) و 20 عبس (80) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 408 33- هر گاه انسانها دچار گزندى شوند، پروردگارشان را [به نيايش] مىخوانند، در حالى كه به پيشگاه او باز مىآيند اما همين كه رحمتى از جانب خويش به آنها بچشاند، در اين حال گروهى از آنها [با فراموش كردن خدا و توجه به غير خدا] به پروردگار خويش شرك مىورزند «1»، 34- تا نعمتى را كه به آنان دادهايم، ناسپاسى كنند [چند صباحى] كامروا باشيد بزودى خواهيد دانست «2». 35- مگر دليلى در اختيارشان گذاشتهايم كه براى [توجيه] شركشان گويا باشد؟ 36- و چون رحمتى به مردم بچشانيم، بدان سرمست شوند و اگر به سزاى رفتار گذشته خود دچار مصيبتى شوند، [به جاى توبه، از رحمت خدا] بناگاه نوميد مىشوند «3» 37- مگر نديدهاند كه خدا روزى را براى هر كه بخواهد، فراخى بخشد يا محدود گرداند؟ در اين [پديده] براى باورداران نشانههايى است [از توان و تدبير خدا]. 38- از اين روى حقوق خويشاوندى و بينوا و در راه مانده را بپرداز «4»، كه اين [كار] براى آنان كه خشنودى خدا را مىخواهند، بهتر است و آنان رستگارند «5». 39- آنچه اضافى [به رسم هديه] مىپردازيد تا بر اموال مردم بيفزايد، نزد خدا [بر پاداش شما] نمىافزايد «6»، و [لى] هر چه در طلب خشنودى خدا انفاق كنيد، [در صف افرادى قرار مىگيريد كه پاداش خود را] چند برابر خواهند كرد «7». 40- خداست آن كه شما را آفريد و روزى داد، آن گاه شما را دستخوش مرگ مىگرداند و باز زنده خواهد كرد آيا از معبودان شما كسى هست كه گوشهاى از اين [برنامه] را اجرا كند؟ خدا منزه است و از آنچه [در قدرت با او] شريك مىپندارند، والاتر. 41- به خاطر دستاورد مردم، در خشكى و دريا تباهى و پريشانى رخ داده است «8» تا [خدا نتيجه] برخى از اعمالشان را به آنها بچشاند، بسا كه بازگردند «9». __________________________________________________ 1- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 9- 11 هود (11) و 8 زمر (39) آمده است. 2- با آيه 30 ابراهيم (14) مقايسه فرماييد. 3- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 12 يونس (10)، 10 هود (11) و 83 اسراء (17) آمده است. 4- با توجه به تبصرهاى كه در آيه 26 اسراء (17) آمده است. 5- به آيات 18- 21 ليل (92) توجه فرماييد. 6- يعنى مثلًا مشمول آيه 265 بقره (2) نخواهد بود. 7- به آيه 60 انعام (6) توجه فرماييد. 8- به آيه 30 شورى (42) توجه فرماييد. 9- به آيه 96 اعراف (7) توجه فرماييد. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 409 42- بگو: جهانگردى كنيد و ببينيد كه سرانجام پيشينيان كه بيشترشان آلوده به شرك بودند، چگونه بود؟ 43- قبل از آنكه روزى بازگشت ناپذير از جانب خدا فرا رسد، به سوى دين پايدار متوجه باش، كه آن روز صفوف [مردم از هم] جدا مىشوند «1». 44- هر كه انكار ورزد، زيان انكارش بر خود اوست و آنان كه به شايستگى عمل كنند، براى خود جايگاه آرامش آماده مىكنند «2»، 45- اين [قانونمندى] از آن جهت است كه خدا مؤمنان نيكوكار را از بخشايش خود پاداش مىدهد زيرا خدا انكار ورزان را دوست ندارد. 46- و از نشانههاى [توان و تدبير] اوست كه بادها را بشارت دهنده مىفرستد تا [اميدوار شويد] و شما را از رحمت خويش بچشاند و كشتيها به فرمانش روان شوند و از بخشايش او [روزى] بجوييد و بسا كه سپاس داريد. 47- قبل از تو پيامبرانى را بر قومشان فرستاديم و نشانههاى روشن بر آنها عرضه كردند، آن گاه از كسانى كه [با انكار پيامبران] مرتكب جرم شدند، انتقاد گرفتيم و همواره يارى مؤمنان بر عهده ماست «3». 48- خداست آن كه بادها را مىفرستد كه [بادها توده] ابرى را بر مىانگيزند و [خدا ابر را] در پهنه آسمان به گونهاى كه بخواهد مىگسترد و به صورت پارههايى در مىآورد، آن گاه باران را مشاهده مىكنى كه از خلال ابر تراوش كند و چون به هر گروه از بندگانش كه بخواهد، فرو بارد، شادمان شوند، 49- و مسلماً قبل از نزول باران بر آنها، [بخصوص] قبل از [پديدار شدن ابرهاى] آن نوميد بودهاند. 50- به آثار رحمت الهى توجه كن كه چگونه زمين را پس از خزان و خشكىاش حيات مىبخشد بىگمان همو [به همان شيوه] مردگان را زنده خواهد كرد، و او بر هر كارى تواناست. __________________________________________________ 1- به آيات 14- 16 همين سوره (روم) توجه فرماييد. 2- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 111 نساء (4)، 46 فصلت (41) و 39 نجم (53) آمده است. 3- به آيه 51 غافر (40) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 410 51- و اگر بادى [سوزان] بفرستيم كه مشاهده كنند آن [كِشته] پژمرده شده است، به ناسپاسى باز مىگردند. 52- البته تو قادر نيستى مردهدلان «1» را شنوا كنى و آواى دعوت [ت] را به گوش كران برسانى، [بويژه] آن گاه كه بازگشتكنان روى مىگردانند. 53- و راهنماى كوردلان از گمراهىشان نخواهى بود گفتار [خود] را تنها به گوش افرادى مىرسانى كه آيات ما را باور دارند و [در برابر حق] تسليمند. 54- خداست آن كه شما را در [حالت] ناتوانى آفريد، آن گاه پس از ناتوانى، نيرومندى بخشيد و باز پس از نيرومندى، ضعف و پيرى پديد آورد هر چه بخواهد، مىآفريند و او دانا و تواناست. 55- و روزى كه رستاخيز برپا شود، بزهكاران سوگند ياد مىكنند جز ساعتى [در گور] به سر نبردهاند «2»، [در دنيا هم] اين گونه [از حق] بازگردانده مىشدند. 56- ولى اهل دانش و ايمان مىگويند: به فرمان خدا تا روز رستاخيز درنگ داشتيد، و اينك رستاخيز است كه شما نمىدانستيد [آمدنى است] «3». 57- در آن روز پوزش ستمگران به حالشان سودمند نمىافتد و جلب رضايت [الهى] از آنان خواسته نخواهد شد «4». 58- در اين قرآن از هر [گونه] مثلى براى مردم آوردهايم «5» و اگر آيهاى بر آنان عرضه كنى، انكار ورزان قطعاً خواهند گفت: شما هرزه درايانى بيش نيستيد «6». 59- خدا بر دلهاى كسانى كه نمى [خواهند ب] دانند «7»، اين گونه مهر [غفلت] مىنهد. 60- پايدار باش كه وعده خدا راست است «8» و مباد آنان كه به مرحله يقين نرسيدهاند، تو را سبكسار كنند «9». __________________________________________________ 1- براى توجيه ترجمه «موتى» به مرده دلان، به آيه 122 انعام (6) توجه فرماييد. 2- به داستان مرگ موقت صد ساله يكى از موحدين بزرگ در آيه 259 بقره (2) و نيز داستان خواب سيصد ساله اصحاب كهف در آيات 10 و 11 و 12 و 19 و 25 كهف (18) توجه فرماييد. 3- به آيه 52 يس (36) توجه فرماييد. 4- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 5- به زيرنويس آيه 27 زمر (39) مراجعه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 7 انعام (6) آمده است. 7- براى توجيه افزوده، توجه فرماييد، كه افراد مورد نظر در اينجا همان كسانى هستند كه در آيه قبل با عنوان «الذين كفروا» معرفى شدهاند اين افراد در آيه 6 بقره (2) در برابر انذار، بىتفاوت توصيف شدهاند ضمناً جهت اصلى را در آيات 10 بقره (2)، 125 توبه (9)، نيمه دوم آيه 5 صف (61) و 3 منافقون (63) ملاحظه فرماييد. براى توجيه بيشتر، اين آيه را با نيمه دوم آيه 35 غافر (40) مقايسه فرماييد. 8- اين وعده را در آيه 47 روم كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ ملاحظه فرماييد. 9- براى روشن شدن منظور آيه، به آيه 22 اسراء (17) و 65 زمر (39) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 411 31- سوره لقمان به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- الف، لام، ميم «1». 2- اين آياتِ كتاب حكمت آميز است، 3- كه هدايت و رحمتى است براى نيكوكاران، 4- همانها كه به نماز مىايستند و زكات مىپردازند و به آخرت يقين دارند. 5- آنها مورد هدايتى از پروردگار خويش قرار گرفتهاند و رستگارند. 6- بعضى از مردم در پى سخن سرگرم كنندهاند تا [ديگران را] ناآگاهانه از راه خدا گمراه سازند، و راه خدا را به استهزاء گيرند، آنها عذابى ذلت بار [در انتظار] دارند. 7- چون آيات ما بر او خوانده شود، متكبرانه روى برگرداند، گويى كه آن را نشنيده است و در گوشهايش سنگينى است او را از عذابى دردناك خبر بده «2». 8- [ولى] مؤمنان نيكوكار باغهاى پر نعمت بهشت را [در انتظار] دارند، 9- [كه] جاودانه در آن [به سر برند] خدا بدرستى وعده داده است و او فرادست و فرزانه است. 10- آسمانها را بدون ستونهايى قابل رؤيت آفريد و در زمين براى تغذيه شما «3» كوههاى ثابت پى افكند و از هر [گونه] موجود زنده در آن پراكند و از آسمان باران را فرستاديم و از هر گونه [گياه] سودمندى در زمين رويانديم. 11- اين آفرينش خداست، اما به من نشان دهيد ديگران چه آفريدهاند «4»؟ حقيقت اين است كه آن ستمگران [شرك زده] در گمراهى آشكارند. __________________________________________________ 1- به موجب آمارى كه دكتر رشاد خليفه تهيه كرده است، مجموع تكرار اين سه حرف در اين سوره 817 مرتبه است كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف آيه بسم اللَّه ...). 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 72 حج (22) و 16 محمد (47) آمده است. [.....] 3- به زيرنويس آيه 15 نحل (16) توجه فرماييد. 4- براى روشنتر شدن، به آيه 17 نحل (16) توجه فرماييد ضمناً همين معنى و مفهوم در آيات 4 احقاف (46) و 73 حج (22) نيز آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 412 12- لقمان «1» را فرزانگى داديم [و توصيه كرديم] كه: خداى را سپاس دار و هر كه سپاس دارد، به سود خود اوست و هر كه كفران ورزد [به زيان او،] «2» كه خدا بىنياز و شايسته ستايش است. 13- [به ياد آر] آن گاه كه لقمان در مقام اندرز به فرزند خويش گفت: پسرم، هيچ كس را [در قدرت و تدبير] با خدا شريك تلقى مكن كه شرك ظلم بزرگى است «3». 14- و انسان را [به نيكويى] «4» در مورد پدر و مادرش سفارش كرديم- [بخصوص] مادر [كه در دوران باردارى] او را با ناتوانى روز افزون تحمل كرد و [نيز در دوران شير خوارگى كه] بازگرفتنش از شير دو سال به طول مىانجامد- كه من و پدر و مادرت را سپاس دار [و آگاه باش كه] سرانجام در پيشگاه من است. 15- و [لى] اگر اصرار كنند كه ناآگاهانه افرادى را [در توان و تدبير] با من شريك تلقى كنى [و به جاى من از آنها پروا داشته باشى]، اطاعتش مكن و [به هر حال] در دنيا با آنها به شايستگى معاشرت كن و راه كسانى را كه به پيشگاه من باز مىآيند، پيروى كن آن گاه بازگشت شما به پيشگاه من است و شما را به آنچه مىكرديد آگاه مىسازم. 16- [لقمان اضافه كرد:] پسرم، اگر [عمل انسان] همسنگ دانه خردلى در درون تخته سنگى يا [گوشهاى از] آسمانها و زمين [پنهان] باشد، خدا آن را [در محاسبه] مىآورد «5»، كه خدا باريك بين و آگاه است. 17- پسرم، به نماز بايست و [ديگران را] به رفتار شايسته فراخوان و از ناپسند باز دار و [در اين راه] به آنچه [از سختى و مصيبت] به تو مىرسد شكيبا باش، كه اين نشان قدرت اراده است. 18- پسرم، از مردم رخ بر متاب و در زمين خرامان گام بر مدار «6»، كه خدا هر متكبر فخرفروش را دوست ندارد. 19- در رفتار خود ميانهرو باش و آواى خود را فرودار، كه زشت ترين صداها بانگ خران است. __________________________________________________ 1- لقمان از شخصيتهاى فرزانه عربستان قبل از اسلام است و سمت پيامبرى نداشته است. 2- براى توجيه افزوده به آيه 7 ابراهيم (14) توجه فرماييد. 3- به آيات 116 نساء (4) و 97 و 98 شعراء (26) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به آيه 8 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 5- به آيات 49 كهف (18) و 18 ق (50) توجه فرماييد. 6- به آيه 37 اسراء (17) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 413 20- مگر توجه نكردهايد كه خدا هر چه در آسمانها و زمين است، در خدمت شما گماشت و نعمتهاى آشكار و نهان خويش را به فراوانى بر شما ارزانى داشت؟ [با وجود اين] بعضى از مردم ناآگاهانه و بدون هدايت و كتاب روشنى، درباره خدا به مجادله بر مىخيزند. 21- و چون به آنها گفته شود: از كتابى كه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: نه، از آنچه پدرانمان را معتقد به آن تشخيص دادهايم، پيروى مىكنيم! اگر شيطان پدرانشان را به عذاب سوزان فراخوانده باشد چطور «1»؟! 22- هر كه وجود خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار باشد، به دستاويزى محكمتر چنگ زده است و سرانجام امور دست خداست. 23- و هر كه انكار ورزد نبايد انكارش تو را اندوهگين كند بازگشتشان به پيشگاه ماست «2» و آنها را از [حقيقت] اعمالشان آگاه خواهيم ساخت البته خدا به راز دلها داناست. 24- اندكى [از لذات دنيا] برخوردارشان مىكنيم، آن گاه به تحمل عذابى سخت ناگزيرشان مىسازيم «3». 25- اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است، قطعاً مىگويند: خدا بگو: ستايش خاص خداست [نه معبودهاى خيالى شما]، ولى بيشترشان نمىدانند. 26- هر چه در آسمانها و زمين است متعلق به خداست بىگمان خداست كه بىنياز و شايسته ستايش است. 27- اگر هر چه درخت در زمين است قلم شود و دريا به كمك هفت درياى ديگر [مركب، ثبت] مخلوقات خدا پايان نپذيرد، كه خدا فرادست و فرزانه است «4». 28- آفرينش و برانگيزش تمامى شما [افراد بشر] همچون يك تن بيش نيست، كه خدا شنوايى بيناست. __________________________________________________ 1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 104 مائده (5) و 23 و 24 زخرف (43) آمده است. 2- به آيه 4 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 70 يونس (10) آمده است. 4- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 109 كهف (18) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 414 29- آيا توجه نكردهاى كه خدا شب را در روز مىكشاند و روز را در شب و خورشيد و ماه را در خدمت [شما] گماشته «1» كه هر يك تا سرآمد معينى روان است «2» و اينكه خدا به آنچه مىكنيد آگاه است؟ 30- اين [توان و تدبير] بدان سبب است كه خدا حق است و هر چه به جاى او [به نيايش] خوانند، باطل، و اينكه خداست كه والا و بزرگ است. 31- آيا توجه نكردهاى كه به لطف خدا كشتى در دريا روان است تا برخى از نشانههاى [توان] خويش را به شما بنمايد، كه در اين [امر] براى هر بسيار شكيباى سپاسگزار نشانههايى است. 32- و هر گاه امواج كوه پيكر «3» [دريا] آنها را فراگيرد، خدا را با خلوص اعتقاد [به فرياد] مىخوانند و چون آنها را به خشكى رساند، برخى از آنها ميانهرو [و برخى ديگر خداى را فراموش مىكنند] «4» و نشانههاى [لطف و تدبير] ما را هيچ كس جز غداران ناسپاس، دانسته انكار نمىكنند «5». 33- اى مردم، از پروردگارتان پروا كنيد و از روزى بترسيد كه هيچ پدرى بلاگردان فرزند نخواهد شد و نه هيچ فرزندى بلاگردان پدر بىگمان وعده خدا راست است، پس مباد زندگى دنيا فريبتان دهد، و شيطان «6» شما را در برابر خدا گستاخ گرداند. 34- خداست كه آگاهى از لحظه وقوع رستاخيز در اختيار اوست و باران را مىفرستد و بار رحمها را مىداند هيچ كس نمىداند كه فردا چه خواهد كرد، و هيچ كس آگاه نيست كه در كدام سرزمين دستخوش مرگ خواهد شد خداست كه دانايى است آگاه. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، به آيات 33 ابراهيم (14) و 12 نحل (16) توجه فرماييد. 2- به آيات 1 و 2 تكوير (81) توجه فرماييد. [.....] 3- از نظر معنى و مفهوم ظلل (جمع ظُله) در اينجا با آيات 171 اعراف (7) و 42 هود (11) مقايسه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، با آيه 66 مائده (5) مقايسه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 40 انعام (6) و 67 اسراء (17) آمده است. 6- براى توجيه ترجمه «غرور» به شيطان، به آيه 120 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 415 32- سوره سجده به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- الف، لام، ميم «1». 2- نزول اين كتاب كه در [الهى بودن] آن ترديدى نيست، از جانب پروردگار جهانيان است. 3- ولى آنها مىگويند: قرآن را خودش جعل كرده است «2» [نه،] بلكه [گفتار] حقى است از جانب پروردگارت «3» تا گروهى را كه قبل از تو هشدار دهندهاى به سراغشان نيامده است، هشدار دهى، بسا كه هدايت شوند. 4- خداست كه آسمانها و زمين و ما بين آنها را طى شش دوران «4» آفريد، آن گاه بر عرش [تدبير] استيلا يافت جز او كارساز و كمك كارى نداريد آيا پند نمىپذيريد؟ 5- امور [جهان] را از آسمان تا زمين سامان مىبخشد، آن گاه در روزى كه مدت آن به حساب شما هزار سال است، [جهان كنونى پايان يابد «5» و حاصل امور بندگان] به سوى خدا بالا مىرود «6». 6- اين است [وصف] داناى نهان و آشكار، همان فرادست مهربان، 7- همان [خدايى] كه هر چه آفريد، نيكو آفريد و آفرينش انسان را از خاك آغاز كرد، 8- و نژادش را از عصاره آبى بىمقدار مقرر داشت، 9- آن گاه او را سامان داد و از روح خويش در او دميد، و براى شما گوش و چشم و دل پديد آورد [اما] كمتر سپاس مىداريد «7». 10- [پارهاى از مردم] مىگويند: چگونه وقتى در خاك مستهلك شديم، آفرينش جديدى خواهيم يافت؟ حقيقت اين است كه لقاى پروردگارشان را انكار مىكنند. 11- بگو: فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است، جانتان را مىگيرد «8»، آن گاه به پيشگاه پروردگارتان بازگردانده مىشويد. __________________________________________________ 1- به موجب آمارى كه دكتر رشاد خليفه، دانشمند مصرى تهيه كرده است، مجموع تكرار اين سه حرف در اين سوره 570 مرتبه است كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف آيه بسم اللَّه ...). 2- به آيات 44- 46 حاقه (69) توجه فرماييد. 3- به آيه 166 نساء (4) توجه فرماييد. 4- روز در قرآن مثل ساير زبانها به دوران هم اطلاق شده است، به آيات 47 حج (22) و 4 معارج (70) توجه فرماييد. 5- به آيه 104 انبياء (21) توجه فرماييد. 6- به آيه 123 هود وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ توجه فرماييد. 7- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 78 مؤمنون (23) آمده است. 8- تناقضى با آيات 97 نساء (4)، 93 انعام (6) و 27 محمد (47) ندارد زيرا «فرشتگان» كه مأمور گرفتن جان انسانها در اين آيات معرفى شدهاند، تحت فرمان ملك الموت انجام وظيفه مىكنند و نيز تناقضى با آيات 145 آل عمران (3) و 42 زمر (39) ندارد زيرا ملك الموت به خواست و فرمان خدا انجام وظيفه مىكند. ترجمه طاهرى، ص: 416 12- كاش بزهكاران را مشاهده مىكردى آن گاه كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير [مىگويند:] پروردگارا، بينا شديم و شنيديم، ما را بازگردان تا به شايستگى عمل كنيم كه ما به مرحله يقين رسيدهايم «1». 13- اگر مىخواستيم، هر كسى را [در مسير] هدايتش [قرار] مىداديم «2»، ولى [به حكمت خود پديده اختيار را مقرر داشتيم «3» و بر اين اساس] قضاى حتمى از جانب من رانده شده است كه دوزخ را از جنيان و آدميان [ى كه از اختيار سوء استفاده مىكنند] انباشته خواهم كرد. 14- به سزاى غفلت از ديدار اين روزتان [عذاب را] بچشيد ما هم شما را از ياد بردهايم و [اينك] عذاب جاودان را به كيفر رفتارتان بچشيد «4». 15- تنها كسانى آيات ما را باور دارند كه چون به آن آيات يادآور شوند، سجدهكنان به روى مىافتند و پروردگارشان را با ستايش تقديس مىكنند و گردنكشى نمىكنند. 16- [در دل شب] پهلوهاشان از بسترها كناره مىگيرد و پروردگارشان را با ترس و اميد [به نيايش] مىخوانند و از آنچه روزيشان كردهايم انفاق مىكنند. 17- هيچ كس نمىداند چه [بسيار] مايه روشنى چشمها به پاداش رفتارشان براى آنان پيش بينى شده است. 18- آيا آن كس كه ايمان دارد، همچون كسى است كه منحرف است؟ [هرگز] يكسان نيستند «5». 19- ولى مؤمنان نيكوكار به سبب رفتارشان، براى پذيرايى، آرامشگاههاى بهشتى دارند. 20- اما كسانى كه منحرف شدند، جايگاهشان آتش است هر گاه بخواهند از آن خارج شوند، بدان بازگردانده شوند و به آنها خطاب شود: عذاب آتشى را كه دروغ مىشمرديد، بچشيد. __________________________________________________ 1- به آيات 10 و 11 ملك (67) توجه فرماييد. 2- به آيه 99 يونس (10) توجه فرماييد. [.....] 3- به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 126 طه (20) و 34 جاثيه (45) آمده است. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 28 ص (38)، 21 جاثيه (45) و 20 حشر (59) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 417 21- عذاب نزديكترِ [دنيا] را قبل از عذاب بزرگترِ [آخرت] «1» به آنها مىچشانيم، بسا كه بازگردند. 22- كيست ستمكارتر از آن كه به آيات پروردگارش پند داده شود، آن گاه از آن رويگرداند؟ مسلماً ما از بزهكاران انتقام مىگيريم. 23- به موسى [نيز] كتاب داديم و آن را [وسيله] هدايتى براى دودمان يعقوب مقرر داشتيم پس تو در [مسئله رستاخيز و] لقاى خدا [كه قرآن و تورات از آن سخن مىگويند] در ترديد مباش. 24- و از ميان آنان چون شكيبايى ورزيدند و به آيات ما يقين داشتند، پيشوايانى پديد آورديم كه [مردم را] به فرمان ما هدايت مىكردند. 25- البته پروردگار تو در روز رستاخيز، در موارد اختلافشان داورى خواهد كرد. 26- چرا [سرگذشت] آن همه نسلها كه قبل از آنان هلاك كرديم «2» و اكنون ايشان در مساكن آنها گام مىزنند، موجب هدايتشان نشده است «3»؟ مسلماً در اين [داستان] نشانههايى است مگر [نمىبينند و] نمىشنوند؟ 27- مگر نديدهاند كه ما آب را به زمين خشك و بىگياه مىباريم و كشتزارى بدان پديد مىآريم كه دامهاشان و خودشان از آن تغذيه مىكنند آيا نمىبينند؟ 28- مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين داورى [و عذاب] چه وقت فرا مىرسد؟ 29- بگو: در روز داورى، ايمان انكار ورزان بىنتيجه خواهد بود و مهلتى نخواهند يافت «4». 30- پس، از آنها رويگردان و منتظر باش «5» كه آنها نيز منتظرند «6». __________________________________________________ 1- براى توجيه افزودهها، با آيات 34 رعد (13) و 26 زمر (39) مقايسه فرماييد. 2- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 3- به آيه 45 ابراهيم (14) توجه فرماييد. 4- به آيات 18 نساء (4) و 84 و 85 غافر (40) توجه فرماييد. 5- به آيه 47 روم (30) توجه فرماييد. 6- به آيه 30 طور (52) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 418 33- سوره احزاب به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- اى پيامبر، از خدا پروا داشته باش و از انكار ورزان و دورويان اطاعت مكن، كه خدا دانايى است فرزانه، 2- و از آيات پروردگارت كه بر تو وحى مىشود پيروى نما، كه خدا از آنچه مىكنيد آگاه است 3- و بر خدا توكل كن، كه خدا به عنوان كارگزار كافى است. 4- خدا در درون هيچ كس دو قلب قرار نداده است [جمع دوستى شيطان و دوستى خدا ممكن نيست] و همسران خود را كه [به دليل بىمهرى] مادر فرض مىكنيد «1»، [خدا] مادر شما قرار نداده است و نيز فرزند خواندههاى شما را فرزند [حقيقى] شما قرار نداده است، اين گفتار شماست كه [ناآگاهانه] به زبان مىآوريد، و [لى] خدا سخن حق مىگويد و اوست كه راه مىنمايد. 5- پسر خواندگانتان را به پدرانشان نسبت دهيد كه از نظر خدا عادلانهتر است اگر پدرانشان را نمىشناسيد، آنها برادران دينى و دوستان شما هستند، آنچه [در اين مورد، بىتوجه] به خطا رفتهايد، گناهى بر شما نيست، كه خدا آمرزگارى است مهربان ولى در مورد آنچه نيت قلبى شما بوده است [مورد بازخواست قرار مىگيريد]. 6- پيامبر به مؤمنان از خودشان نزديكتر است و همسران او [در حكم] مادران آنها هستند و در كتاب خدا، خويشاوندان نسبت به مؤمنين و مهاجرين [در مورد ميراث] سزاوارترند، مگر اينكه بخواهيد به [پارهاى از] دوستان خود احسان شايستهاى كنيد، كه اين [حكم] در كتاب مقرر شده است. __________________________________________________ 1- «ظهار» يك سنت دوران جاهليت است كه پارهاى از مردان عرب بنا به تمايل خود، همسر خود را براى مدت نامعلومى مادر خود فرض مىكردند كه شبيه به طلاق بود، ولى زن آزادى يك زن مطلقه را نداشت. اين سنت ناشايست را پيامبر ملغى كرد و در چند آيه صدر سوره مجادله نيز به همين مسئله اشاره شده است. ترجمه طاهرى، ص: 419 7- به ياد آر آن گاه كه از تو و [ساير] پيامبران [بخصوص] نوح و ابراهيم و موسى و عيسى فرزند مريم پيمان گرفتيم «1» [كه در راه انجام وظايف رسالت، پايدار و شكيبا باشيد]، و از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم. 8- تا [خدا] صداقت راستگويان [از امتهاى پيامبران] را بازجويى كند «2»، و براى انكار ورزان عذابى دردناك آماده كرده است. 9- اى مؤمنان، نعمت خداى را بر خود به ياد آوريد، در آن هنگام كه سپاهيانى [از قبايل عرب] بر شما تاختند و ما تند بادى [سخت] و سپاهيانى [از فرشتگان] كه آنها را نمىديديد، به مقابله آنها فرستاديم «3» و خدا همواره به آنچه مىكنيد بيناست، 10- آن گاه كه از فراز و نشيب [شهر] شما، بر شما هجوم آوردند و چشمها [از وحشت] خيره مانده و جانها به گلوگاه رسيده بود و [پارهاى از شما] نسبت به خدا گمانهايى [نادرست] مىبرديد «4». 11- آنجا [بود كه] مؤمنان مورد آزمايش قرار گرفتند و [پارهاى از آنها از بيم دشمنان] به سختى پريشان خاطر شدند. 12- و آن گاه كه دورويان و بيمار دلان مىگفتند: وعدههاى [پيروزى] خدا و پيامبرش فريبى بيش نبود «5»، 13- و آن گاه كه گروهى از آنها گفتند: اى مردم مدينه «6»، اينجا جاى درنگ نيست، [به شهر] بازگرديد و گروهى از آنها هم از پيامبر اجازه [بازگشت] مىخواستند و مىگفتند: خانههاى ما بىحفاظ است در حالى كه بىحفاظ نبود، و تنها قصد فرار داشتند. 14- اگر از اطراف شهر مورد هجوم قرار گيرند و از آنها درخواست شود كه به شرك و بىايمانى بازگردند، بر [پذيرش] آن [فتنه] جز اندكى درنگ نخواهند كرد. 15- [حال آنكه] آنها قبل از اين با خدا عهد بسته بودند كه [در جنگ] به عقب باز نگردند و پيمان خدا مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. __________________________________________________ 1- اشاره به دستور قاطعى است كه در آيه 35 سوره احقاف (46) آمده است: فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ. علامه طباطبائى ضمن اشاره به آيه 81 آل عمران (3) عقيده دارد كه اين ميثاق، وحدت كلمه و عدم اختلاف در آن است، و اللَّه اعلم. 2- براى توجيه افزوده، به آيه 109 مائده (5) توجه فرماييد. 3- اشاره به جنگ احزاب است كه قبايل مختلف عرب در سال پنجم هجرى به تحريك و كمكهاى مالى يهوديان مدينه متحد شدند و براى جنگ با مسلمانان و از ميان برداشتن پيامبر عازم مدينه شدند. وقتى خبر توطئه آنها رسيد، به دستور پيامبر اطراف شهر خندق حفر گرديد تا دشمن قادر به ورود به شهر نباشد لذا اين جنگ به جنگ خندق نيز معروف شده است، پس از آنكه دشمن بيست روز پشت خندقها موضع گرفته بود، در يك شب طوفانى باد سختى ورزيد و خيمههاى آنها را در هم كوبيد، فرداى آن شب با به جاى گذاشتن بخشى از اموالشان، وحشت زده و بدون اخذ نتيجه بازگشتند، در همين جنگ بود كه عمرو بن عبد ود پهلوان نامى عرب در يك نبرد تن به تن با حضرت امير على (ع) كشته شد و اين امر در تضعيف روحيه دشمن تأثير عميقى داشت. جنگ احزاب نيز مانند همه جنگهاى پيامبر (ص) دفاعى بود به آيه 190 بقره (2) و نيز آيات 8 و 9 ممتحنه (60) توجه فرماييد. 4- شبيه موردى كه در جنگ احد براى بعضى از لشگريان پيش آمد و در آيه 154 آل عمران (3) به آن اشاره شده است. [.....] 5- از مقايسه اين آيه با آيه 22 همين سوره (احزاب)، دو زاويه برخورد متمايز دورويان و مؤمنين ثابت قدم، در برابر امرى واحد بروشنى مشاهده مىشود. 6- يثرب نام قديمى مدينه است. ترجمه طاهرى، ص: 420 16- بگو: اگر از مرگ يا كشته شدن فرار مىكنيد، هرگز سودى به حالتان نخواهد داشت و در آن صورت، جز اندك زمانى [از زندگى] بهرهمند نخواهيد شد «1». 17- بگو: اگر خدا مصيبت يا رحمتى براى شما اراده كند، چه كسى قادر است شما را در برابر او حفظ كند و براى خود در برابر خدا هيچ كارساز و ياورى نخواهند يافت «2». 18- خدا از حال آنها كه از بين شما [در مورد جنگ] كارشكنى مىكنند و نيز كسانى كه به برادران خود مىگويند: به ما بپيونديد، آگاه است [آنها مردمى ضعيفند] و جز اندكى به كارزار نمىآيند. 19- در حالى كه نسبت به شما بخل مىورزند و چون ترس [جنگ] فرا رسد، مىبينى [چنان] به تو مىنگرند كه چشمانشان [از ترس در حدقه] مىچرخد همچون كسى كه از [سختى] مرگ دستخوش بيهوشى شده باشد و هنگامى كه [بحران و] ترس فرو نشست- در حالى كه نسبت به غنايم حرص مىورزند- با زبانهاى تند خود شما را مورد طعن قرار مىدهند آنها ايمان نياوردهاند و خدا [هم] تلاششان را بر باد داد «3» و اين بر خدا آسان است. 20- مىپندارند هنوز [لشگريان] احزاب [از اطراف مدينه] نرفتهاند و اگر بازآيند [اين دورويان] دوست دارند در ميان باديه نشينان «4» [پنهان] باشند [و از آنجا] جوياى اخبار [درگيرى] شما شوند، و اگر هم در ميان [سپاه] شما بودند، جز اندكى به جنگ نمىپرداختند. 21- در [روش] پيامبر خدا سرمشق نيكويى براى شماست، [يعنى] براى كسى كه به خدا و روز واپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد كند. 22- و چون مؤمنان [راستين، سپاه دشمن در جنگ] احزاب را [به چشم] ديدند، گفتند: اين [بحران و پيروزى نهايىاش] همان است كه خدا و پيامبرش به ما وعده دادهاند و راست گفتهاند «5»، و [مشاهده انبوه دشمن] جز بر ايمان و تسليمشان [در مقابل اراده خدا] نيفزود. __________________________________________________ 1- به بخش اول آيه 78 نساء (4) توجه فرماييد. 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 107 يونس (10) و 2 فاطر (35) آمده است. 3- به آيه 23 فرقان (25) و نيز به مثالهايى در اين زمينه در آيات 18 ابراهيم (14) و 39 نور (24) توجه فرماييد. 4- به زيرنويس آيه 90 توبه (9) مراجعه فرماييد. 5- اشاره به موضوع آيه 214 بقره (2) است. ترجمه طاهرى، ص: 421 23- بعضى از مؤمنان، [بزرگ] مردانى هستند كه بر سر آنچه با خدا پيمان بستند، صادقانه ايستادند «1» پارهاى از آنها [عهد خود را] تا پايان ادا كردند [و جان باختند] و پارهاى ديگر [با مقاومت مردانه خود] در انتظار [شهادت] ند و [عهد خود را] هرگز تغيير ندادند 24- [اين صحنههاى آزمايش پيش مىآيد] تا خدا راستگويان [شكيبا] را به خاطر صداقت [در عهد] شان پاداش دهد و دورويان را اگر بخواهد، مجازات كند و يا [اگر به توبه درآمدند، به رحمت خود] بر آنها بازگردد، كه خدا آمرزگارى است مهربان. 25- خدا [سپاه] انكار ورزان را لبريز از خشم و ناكام، [از اطراف مدينه] باز گرداند «2» و [حمايت] خدا مؤمنين را در جنگ كفايت كرد، و خدا نيرومندى است فرادست. 26- خدا گروهى از اهل كتاب را كه به يارى احزاب برخاسته بودند «3»، از دژهاى [محكم] شان به زير كشيد و در دلهاشان هراس افكند، [به گونهاى كه] گروهى را به قتل رسانديد و گروهى را به اسارت گرفتيد. 27- و شما را وارث سرزمين و خانهها و اموالشان كرد، و اراضى [اطراف آن را] كه پاى بر آن ننهاده بوديد [به شما واگذاشت]، و خدا بر هر كارى تواناست. 28- اى پيامبر، به همسرانت بگو: اگر زندگى دنيا و زيور آن را مىخواهيد، بياييد [علاوه بر مهر] هدايايى به شما بدهم «4» و شما را به شيوهاى نيكو رها سازم. 29- و اگر مشتاق خدا و پيامبرش و سراى آخرت هستيد، خدا براى نيكوكارانِ شما پاداشى بزرگ آماده كرده است. 30- اى همسران پيامبر، هر كه از شما مرتكب گناه آشكارى گردد، [از آنجا كه بازتاب سويى در اجتماع خواهد داشت] مجازات او دو چندان خواهد بود و اين بر خدا آسان است. __________________________________________________ 1- به بخش پايانى آيه 10 فتح (48) توجه فرماييد. 2- به آيه 9 همين سوره (احزاب) توجه فرماييد. 3- اشاره به يهوديان مدينه است كه با وجود پيمانى كه با پيامبر (ص) داشتند كه با دشمنان پيامبر همدست نشوند، جنگ احزاب به تحريك و قول همكارى آنها درگرفت. پس از شكست طوايف عرب در اين جنگ، مسلمانان به جنگ يهوديان كه عهد شكنى كرده بودند و عامل اصلى جنگ احزاب بودند، رفتند و آنها را قلع و قمع كردند. 4- اجراى دستورى است كه در آيات 236 و 241 بقره (2) براى عموم مردم رسيده است. [ دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۸ ] [ 8:45 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||