|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
سوره زمر ترجمه طاهرى، ص: 462 32- و كيست ستمكارتر از آن كه دروغ به خدا نسبت دهد «1» و كلام حق را كه به او رسيده است، دروغ شمارد؟ آيا در دوزخ جايگاهى براى انكار ورزان نيست؟ 33- اما آنان كه سخن حق را عرضه و تصديق كنند، پرهيزكارند. 34- هر چه بخواهند نزد پروردگارشان دارند پاداش نيكوكاران همين است. 35- تا خدا بدترين رفتارشان را از [كارنامه] آنان بزدايد و به قياس بهترين اعمالشان آنها را پاداش دهد. 36- مگر خدا براى دفاع از بندهاش كافى نيست كه تو را از غير خدا مىترسانند «2»، و هر كه را خدا را گمراه كند «3»، هيچ راهنمايى نخواهد داشت. 37- و هر كه را خدا هدايت كند «4»، گمراه كنندهاى نخواهد داشت آيا خدا فرادست و دادستان نيست؟ 38- اگر از آنان بپرسى: آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است؟ قطعاً مىگويند خدا، بگو: پس به نظر شما اگر خدا گزندى براى من بخواهد، آيا آنها كه به جاى خدا [به نيايش] مىخوانيد، قادر به برداشتن آن مىباشند «5»؟ يا اگر خدا رحمتى را براى من اراده كند، آيا آنها مىتوانند باز دارندهاش باشند؟ بگو: [حمايت] خدا مرا بس اهل توكل تنها بر او توكل مىكنند. 39- بگو: اى قوم من، همه امكانات خود را به كار گيريد، من هم [به وظايف خود] عمل مىكنم بزودى خواهيد دانست 40- كه كيست آنكه عذابى بدو رسد كه رسوايش كند و عذابى پاينده بر او فرود آيد. __________________________________________________ 1- به آيه 79 بقره (2) توجه فرماييد. 2- به آيه 3 طلاق (65) وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ توجه فرماييد. 3- به آيه 34 غافر (40) كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ توجه فرماييد. 4- به آيه 27 رعد (13) وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ توجه فرماييد. 5- به آيه 48 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 463 41- اين كتاب را براى [هدايت] مردم، آن گونه كه بايد، بر تو نازل كرديم هر كه هدايت شود، به سود خود اوست و هر كه گمراه گشت، به زيان خويش گمراه شده است و تو كارگزار آنها نيستى. 42- خداست كه جانها را در لحظه مرگ مىگيرد «1» و [نيز] جانى را كه نمرده است، به هنگام خوابش [مىگيرد] «2»، آن گاه جان هر كه را كه حكم مرگ بر او رانده است، نگاه مىدارد و جان بقيه را باز مىفرستد [و اين امر تكرار مىشود] تا هنگام معين [مرگ]، كه در اين [امر] براى انديشمندان نشانههايى است [از رستاخيز]. 43- مگر غير خدا را [مددكار و] شفيع خود انتخاب كردهاند؟! بگو: اگر توان و دركى نداشته باشند چطور؟ 44- بگو: شفاعت [و كارسازى] به تمامى در اختيار خداست، كه حاكميت آسمانها و زمين خاص اوست و نهايتاً به پيشگاه او بازگردانده مىشويد، 45- هنگامى كه خدا به يكتايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت باور ندارند مىرمد، و چون از معبودهاى غير خدا ياد شود، بناگاه شاد مىگردند «3». 46- بگو: بار خدايا، اى آفريننده آسمانها و زمين، اى داناى نهان و آشكار، تو خود ميان بندگانت در موارد اختلافشان داورى خواهى كرد. 47- اگر دو برابر آنچه در زمين است در اختيار ستمگران باشد، همه را براى نجات خود از سختى عذاب روز رستاخيز فدا مىكنند [ولى پذيرفتنى نيست] «4» و از جانب خدا بر آنها امورى آشكار مىگردد كه تصور [ش را هم] نمىكردند «5». __________________________________________________ 1- تناقضى با آيات 28 نحل (16) و 11 سجده (32) ندارد. 2- براى توجيه افزوده به ابتداى آيه 60 انعام (6) توجه فرماييد. 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 34 و 35 صافات (37) آمده است. 4- براى توجيه افزوده، به آيه 91 آل عمران (3) توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 36 مائده (5)، نيمه دوم 70 انعام (6)، 18 رعد (13)، 15 حديد (57) و 11- 14 معارج (70) آمده است. 5- در مقابل اين توصيف بزهكاران، توصيف نعيم بهشتيان در آيه 17 سجده (32) آمده است. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 464 48- دستاورد زشتشان بر آنها آشكار مىشود «1» و عذابى كه استهزايش مىكردند، دامنگيرشان خواهد شد. 49- هر گاه انسان دچار گزندى شود، ما را [به نيايش] مىخواند، و چون از جانب خويش نعمتى ارزانىاش داريم، گويد: تنها كاردانى [ام] موجب اين نعمت شده است بلكه اين آزمون [خدا] است، ولى بيشتر مردم نمىدانند «2». 50- پيشينيانشان هم همين سخن را گفتند، ولى دستاوردشان [به هنگام بلا] سودى به حالشان نداشت. 51- [عقوبت] دستاورد زشتشان دامنگيرشان شد و اين ستمگران نيز به عقوبت دستاوردشان گرفتار خواهند شد، و [خداى را] به تنگ نخواهند آورد «3». 52- مگر ندانستهاند كه خدا روزى را بر هر كه بخواهد، فراخى بخشد و يا محدود گرداند؟ در اين [پديده] براى باورداران نشانههايى است [از توان و تدبير خدا]. 53- اعلام كن: اى بندگان من كه به زيان خويش زيادهروى كردهايد، از رحمت خداى نوميد مباشيد خدا همه گناهان را [بر توبه كنندگان] «4» مىبخشد «5»، كه او آمرزگار و مهربان است. 54- قبل از آنكه عذاب بر شما فرا رسد و يارى داده نشويد، به پيشگاه پروردگار خويش بازآييد و در برابر او تسليم باشيد «6». 55- و قبل از آنكه عذاب ناگهان و در حال بىخبرى بر شما فرا رسد، از بهترين دستورهايى كه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است، پيروى كنيد، 56- [اين هشدارها را داديم] تا كسى [به هنگام عذاب] نگويد: دريغ از قصورهايى كه در برابر خدا كردم، براستى كارم تمسخر بود «7»، __________________________________________________ 1- به آيه 30 آل عمران (3) توجه فرماييد. 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 49- 51 فصلت (41) آمده است. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 2 توبه (9) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به آيه بعد توجه فرماييد. 5- مفهوم اين بخش از آيه را مىبايست با توجه به آيه 48 نساء (4) در نظر گرفت. 6- به آيه 85 غافر (40) توجه فرماييد. 7- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 39 مريم (19) و 31 انعام (6) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 465 57- يا بگويد: اگر خدا مرا هدايت كرده بود، مسلماً پرهيزكار بودم، 58- يا چون عذاب را مشاهده كند، بگويد: كاش بازگشتى [به دنيا] داشتم تا در زمره نيكوكاران قرار مىگرفتم «1». 59- آرى، آيات من بر تو عرضه شد، ولى آنها را دروغ شمردى و تكبر و انكار ورزيدى. 60- روز رستاخيز كسانى را كه بر خدا دروغ بستند، سيه روى مىبينى آيا در دوزخ جايگاهى براى متكبران نيست؟ 61- خدا پرهيزكاران را به سبب [حكمى كه بر] كاميابىشان [كرده] نجات مىدهد، نه دچار مشكلات گردند و نه اندوهگين شوند «2». 62- خداست كه آفريننده هر چيزى است و اوست كارگزار هر موجودى. 63- خزاين آسمانها و زمين در اختيار اوست «3» و كسانى كه آيات خدا را انكار كردند، زيانكارند. 64- بگو: آيا بندگى غير خدا را به من توصيه مىكنيد، اى جاهلان؟! 65- به تو و پيامبران قبل از تو وحى شده است كه: اگر شرك ورزى، تلاشت بر باد خواهد رفت و زيانكار خواهى شد. 66- بدين قرار تنها خداى را بندگى كن و سپاسگزار باش. 67- خداى را چنان كه سزاوار اوست، ارج ننهادند، در حالى كه زمين در روز رستاخيز، يكسره در قبضه قدرت اوست «4» و آسمانها به دست قدرت او در هم پيچيده خواهد شد «5» خدا منزه است و از آنچه [در قدرت] با او شريك مىپندارند والاتر. __________________________________________________ 1- به آيه 31 انعام (6) كه با توضيح بيشتر آمده، توجه فرماييد. 2- به آيه 111 مؤمنون (23) توجه فرماييد. 3- به آيه 21 حجر (15) توجه فرماييد. 4- به آيات 19 انفطار (82) و 16 غافر (40) توجه فرماييد. 5- به آيه 104 انبياء (21) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 466 68- [به هنگام وقوع رستاخيز] در صدا دهنده بزرگ دميده مىشود و هر كه در آسمانها و زمين است، مدهوش مرگ خواهد شد، بجز كسانى كه خدا بخواهد، آن گاه بار ديگر در آن دميده مىشود و ناگهان همه نگران به پا مىخيزند. 69- [در آن روز] زمين به نور پروردگارش روشن خواهد شد و كارنامهها «1» را در ميان بگذارند و پيامبران «2» و گواهان احضار مىشوند و در ميان مردم بحق داورى شود و مورد ظلم قرار نخواهند گرفت «3». 70- و نتيجه عملكرد هر كس به تمامى ادا مىشود «4» و او نسبت به اعمالشان داناتر است. 71- انكار ورزان گروه گروه به سوى دوزخ رانده مىشوند «5»، همين كه بدانجا رسند، درهاى دوزخ گشوده شود «6» و نگهبانان آن گويند: مگر پيامبرانى از ميان خودتان به سراغ شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما مىخواندند و به ديدار اين روزتان هشدارتان مىدادند؟ پاسخ مىدهند: چرا، ولى [ما انكارشان كرديم و] فرمان مجازات سزاى انكار ورزان است. 72- [به آنان] گفته مىشود: از درهاى دوزخ وارد شويد در حالى كه جاودانه در آن بسر بريد كه جايگاه متكبران بد [جايگاهى] است. 73- و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به بهشت هدايت مىشوند همين كه بدانجا رسند، درهاى بهشت گشوده شود و نگهبانان آن گويند: سلام بر شما، خوش آمديد، جاودانه به بهشت درآييد «7». 74- آنها مىگويند: ستايش ويژه خداست كه وعده خويش را «8» در مورد ما تحقق بخشيد و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد كه هر جاى آن بخواهيم، منزل گيريم و [براستى] پاداش اهل عمل نيكوست. __________________________________________________ 1- به آيات 13 و 14 اسراء (17) و 49 كهف (18) توجه فرماييد. از مقايسه با آيه 29 جاثيه (45) مشخص مىشود كه منظور از كتاب، كارنامه انسانهاست. 2- به آيه 6 اعراف (7) توجه فرماييد. [.....] 3- توضيح بيشتر را در آيه 47 انبياء (21) ملاحظه فرماييد. 4- به دو آيه 40 و 41 نجم (53) توجه فرماييد. 5- به آيه 38 اعراف (7)، 59 ص (38) و 13 طور (52) توجه فرماييد. 6- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 7- به آيه 32 نحل (16) توجه فرماييد. 8- به آيه 34 قلم (68) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 467 75- و [در آن روز] فرشتگان را خواهى ديد كه در حالى كه پيرامون عرش حلقه زدهاند، پروردگارشان را با ستايش تقديس مىكنند و بين آنها بحق داورى خواهد شد و گفته مىشود: ستايش خاص خداست، پروردگار جهانيان. 40- سوره غافر (مؤمن) به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «1». 2- نزول اين كتاب از جانب خداى فرادست و داناست، 3- كه آمرزنده گناه، پذيرنده توبه، سخت كيفر و نعمت بخش است معبودى جز او نيست و سرانجام در پيشگاه اوست. 4- تنها انكار ورزان درباره آيات خدا مجادله مىكنند، پس مباد كه جولان آنها در شهرها تو را بفريبد «2». 5- قبل از آنها قوم نوح و از پى آنها گروههايى ديگر «3» [پيامبرانشان را] دروغ پرداز شمردند و هر امتى آهنگ پيامبر خود را كرد تا او را دستگير كنند و به باطل مجادله كردند تا حق را به آن وسيله از ميان بردارند «4» و من هم آنها را [به كيفر] گرفتم [ديديد] كيفر من چگونه بود؟ 6- و فرمان عذابِ «5» پروردگارت درباره انكار ورزان اين گونه به تحقق پيوست كه آنها دوزخىاند. 7- فرشتگانى كه «6» عرش را حمل مىكنند و آنها كه گرد آن حلقه زدهاند، با ستايش پروردگارشان را تقديس مىكنند «7» و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مىخواهند: [و گويند:] پروردگارا، به رحمت و دانش، هر چيزى را فرا گرفتهاى، پس كسانى را كه توبه كردند و پيرو راه تو شدند، بيامرز و از عذاب دوزخ نگاهشان دار. __________________________________________________ 1- اين دو حرف مقطعه در آغاز هفت سوره متوالى (سورههاى 40 تا 46) آمده است به موجب آمارى كه رشاد خليفه تهيه كرده است، اين دو حرف مجموعاً در تمام اين هفت سوره 2147 بار تكرار شده كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف بسم اللَّه ...). 2- جمله ناتمام است براى يافتن دنباله آن با آيات 196 و 197 آل عمران (3) و 23 و 24 لقمان (31) مقايسه فرماييد. 3- اين گروههاى ديگر را در آيات 12 و 13 ص (38) ملاحظه فرماييد. 4- به آيات 18 انبياء (21) و 8 صف (61) توجه فرماييد. 5- براى توجيه ترجمه «كلمه» به «فرمان عذاب» به آيه 19 زمر (39) و نيز به بخش انتهايى آيه 71 زمر (39) توجه فرماييد و منظور از آن همان مفاد آيه 85 ص (38) است. لازم به يادآورى است كه «كلمه» در قرآن به عكس معنى مورد بحث هم بكار رفته (وعده يارى) به آيه 171 صافات (37) توجه فرماييد. 6- براى توجيه آنچه به جاى موصول گذاشتهايم، با آيه 75 زمر (39) مقايسه فرماييد. 7- در مورد چگونگى حمل عرش توسط فرشتگان و تعداد آنها هيچگونه توضيحى در ساير آيات قرآن نيامده مفسران هم تا كنون توضيح روشن و قانع كنندهاى ندادهاند به آيه 7 آل عمران (3) و توضيحاتى كه در زيرنويس آن آمده است توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 468 8- پروردگارا، آنها و پدران [و مادران] «1» و همسران و فرزندان صالحشان را در باغهاى جاويدان بهشت كه وعده دادهاى «2»، داخل كن، كه تو فرادست و فرزانهاى، 9- و آنها را از [كيفر] بديها حفظ كن و هر كه را در آن روز از [كيفر] بديها نگاهدارى، مشمول رحمتت قرار دادهاى اين است همان كاميابى بزرگ. 10- انكار ورزان را [در دوزخ] ندا مىدهند كه: دشمنى و خشم شما، سختتر از دشمنى و خشم شما نسبت به خودتان است، چرا كه به ايمان فرا خوانده مىشديد، ولى [با دشمنى نسبت به خود] انكار مىكرديد «3». 11- مىگويند: پروردگارا، ما را دو بار ميراندى «4» و دو بار زنده كردى «5»، اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا راه نجاتى هست «6»؟ 12- اين [سرنوشت] از آن جهت است كه وقتى خدا به يكتايى ياد مىشد، انكار مىكرديد و چون به او شرك آورده مىشد، باور مىداشتيد اينك داورى با خداى والا و بزرگ است. 13- اوست كه نشانههاى [توان و تدبير] خود را به شما ارائه مىدهد «7» و براى شما [با نزول باران] از آسمان «8» روزى مىفرستد ولى تنها كسانى پند مىگيرند كه [به پيشگاه خدا] باز آيند. 14- پس خداى را با خلوص اعتقاد بخوانيد، هر چند انكار ورزان ناخشنود باشند. 15- درجات [بندگان شايسته] «9» را رفعت مىبخشد و صاحب عرش [تدبير] است به هر يك از بندگانش كه بخواهد، به فرمان خويش وحى «10» مىفرستد تا [مردم را] نسبت به روز لقا [ى پروردگارشان] «11» هشدار دهد، 16- روزى كه مردم [با همه آثار وجودىشان] از پرده برون مىافتند «12»، هيچ سرّى از آنان بر خدا پوشيده نمىماند آن روز حاكميت [مطلق و بلا معارض] خاص كيست؟ خاص خداى يگانه قهار. __________________________________________________ 1- بنا به قاعده تغليب، به ذكر كلمه پدران اكتفاء شده است، مثل كلمه والدين در آيه 14 لقمان (31). [.....] 2- اين وعده را در آيات 22 و 23 رعد (13) ملاحظه فرماييد. 3- علت خشم كافران بر خود اينست كه متوجه مىشوند خودشان مسبب همه مصايب خود هستند براى درك بهتر مفهوم اين آيه، به آيه 22 ابراهيم (14) وَ قالَ الشَّيْطانُ ... فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ توجه و دقت فرماييد. 4- يك بار مرده جهل، موضوع آيه 122 انعام (6) و يك بار مرگ در پايان زندگى دنيا. 5- يك بار با خروج از گور و يك بار با آگاهى در قيامت، موضوع آيات 38 مريم (19) و 47 و 48 زمر (39) و 22 ق (50). 6- نه، با آيه 11 ملك (67) مقايسه فرماييد. 7- پارهاى از اين نشانههاى مورد بحث را در آيات 164 بقره (2)، 190 آل عمران (3) و 3 و 4 جاثيه (45) ملاحظه فرماييد. 8- براى توجيه افزوده، به بخش ميانى آيه 5 جاثيه (45) توجه فرماييد. 9- براى توجيه ترجمه و افزوده، به نيمه دوم آيه 11 مجادله (58) توجه فرماييد. 10- شيخ المفسرين طبرسى در مجمع گفته است: روح در اينجا به معنى وحى است براى تأييد اين نظر به آيه 2 نحل (16) توجه فرماييد. 11- براى توجيه افزوده، به آيه 8 روم (30) بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ و 29 هود (11) إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ و 6 انشقاق (84) توجه فرماييد. 12- به آيه 9 طارق (86) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 469 17- آن روز هر كس در برابر دستاوردش جزا مىبيند ظلمى در ميان نيست كه خدا سريع الحساب است. 18- به آنها در مورد روز قريب [الوقوع رستاخيز] «1» هشدار بده، آن گاه كه [از شدت وحشت] جانها به گلوگاه مىرسد، در حالى كه سرشار از اندوه شدهاند [در آن روز] ستمگران نه دوستى مهربان دارند و نه شفيعى كه گفتارش پذيرفته شود. 19- [خدا] حركات شرر بار چشمها و آنچه در سينهها نهان داشتهاند، مىداند «2». 20- خدا بحق حكم صادر مىكند «3» و معبودانى كه [اينان آنها را] به جاى خدا [صاحب اختيار خود] مىخوانند «4»، هيچ گونه حكم [بر حق] ى ندارند خداست كه شنوا و بيناست. 21- مگر جهانگردى نكردهاند تا ببينند سرانجام پيشينيانشان كه نيرو و آثار بيشترى در زمين «5» داشتند، چگونه بود؟ خدا آنها را به [كيفر] گناهانشان گرفت و در برابر او هيچ نگهدارى نداشتند. 22- اين [كيفر] بدان سبب بود كه پيامبرانشان نشانههاى روشن بر آنها عرضه مىكردند، ولى آنها انكار ورزيدند و خدا به عقوبتشان گرفت كه او توانمندى است سخت كيفر. 23- موسى را با معجزات «6» خود و دليلى روشن فرستاديم، 24- به سوى فرعون و هامان و قارون، ولى آنها گفتند: جادوگرى است دروغ پرداز. 25- چون دين حق را از جانب ما بر آنها عرضه داشت، [فرعون و گروهش] گفتند: پسران آنان را كه به موسى ايمان آوردهاند، بكشيد و زنانشان را [براى خدمت] زنده نگاهداريد و [لى] نيرنگ انكار ورزان محكوم به تباهى است. __________________________________________________ 1- به آيه 6 و 7 معارج (70) توجه فرماييد. 2- مفهوم نيمه دوم آيه به بيان ديگر در آيات 10 رعد (13)، 7 طه (20)، 16 ق (50) و 13 ملك (67) آمده است. 3- به آيه 23 اسراء (17) وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ توجه فرماييد. [.....] 4- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد. 5- به آيات 128 و 129 شعراء (26) توجه فرماييد. 6- به آيات 107 و 108 اعراف (7) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 470 26- فرعون گفت: بگذاريد موسى را به قتل برسانم و [چون كسى را ندارد] بايد پروردگارش را به يارى خواند مىترسم دين شما را دگرگون سازد يا در اين سرزمين تباهى به بار آرد «1». 27- موسى گفت: از [شر] هر متكبرى كه به روز حساب باور ندارد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مىبرم. 28- مرد با ايمانى از كسان فرعون كه ايمان خويش را نهان مىداشت «2»، گفت: چرا مردى را به جرم اين گفتار كه پروردگار من خداست، مىكشيد، در صورتى كه نشانههاى روشن از جانب پروردگارتان بر شما عرضه كرده است؟! گيرم دروغ گفته باشد، بار دروغش بر عهده خود اوست و [لى] اگر راست گفته باشد، [حد اقل] برخى از عذابهايى كه وعده مىدهد، به شما خواهد رسيد زيرا خدا اسرافكاران دروغ پرداز را هدايت نخواهد كرد. 29- اى قوم من، امروز فرمانروايى در اختيار شماست، در حالى كه در اين سرزمين سلطه داريد، ولى اگر سختگيرى خدا دامنگيرتان شود، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟ فرعون گفت: براى شما هيچ راهى جز آنچه به نظرم رسيده، ارائه نمىنمايم و شما را جز به راه كمال هدايت نمىكنم. 30- آن مرد با ايمان گفت: اى قوم من، من بر شما از روزگارى مشابه گروهها [ى ديگر] مىترسم، 31- همچون عادت [تكذيب و مجازات آن، در مورد] قوم نوح و عاد «3» و ثمود «4» و كسانى كه از پى آنها بودند در حالى كه خدا ستمى براى بندگانش نمىخواهد. 32- اى قوم من، بر شما از روز فرياد خوانى [هاى بىنتيجه] «5» مىترسم، 33- روزى كه همه [از ترس] به عقب باز مىگرديد، در حالى كه در برابر خدا محافظى نداريد و هر كه را خدا گمراه كند «6»، هيچ راهنمايى نخواهد داشت. __________________________________________________ 1- پاسخ و صلاحديد درباريانش را در آيات 36 و 37 شعراء (26) ملاحظه فرماييد. 2- به آيه 20 قصص (28) توجه فرماييد. 3- به زيرنويس آيه 50 هود (11) مراجعه فرماييد. 4- به زيرنويس آيه 141 شعراء (26) مراجعه فرماييد. 5- به آيه 50 اعراف (7) توجه فرماييد. 6- به آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 471 34- قبل از اين هم يوسف نشانههاى روشن بر شما عرضه كرد و پيوسته از آنچه آورده بود در شك بوديد تا زمانى كه يوسف از دنيا رفت، گفتيد: خدا پس از او هرگز پيامبرى بر نخواهد انگيخت خدا اسرافكاران بدگمان را اين گونه گمراه مىكند. 35- كسانى كه در مورد آيات خدا بىآنكه دليلى در اختيارشان باشد به مجادله بر مىخيزند، [رفتارشان] نزد خدا و مؤمنين، سخت ناپسند است خدا بر دل هر متكبر خودكامه اين گونه مهر [غفلت] مىنهد «1». 36- فرعون به [وزيرش] هامان گفت: براى من بنايى بلند بساز، بسا كه به امور [عالم بالا] دست يابم، 37- امور آسمانها، تا به معبود موسى پى ببرم، با آنكه او را دروغ پرداز مىپندارم رفتار زشت فرعون در نظرش اين گونه آراسته شد «2» و از راه [درست] بازداشته شد و نيرنگ فرعون به تباهى انجاميد. 38- مردى كه ايمان آورده بود «3» گفت: اى قوم من، از من پيروى كنيد تا به راه كمال هدايتتان كنم. 39- اى قوم من، اين زندگى دنيا برخوردارى [زودگذر] است و آخرت قرارگاه پاينده است «4». 40- هر كه بدى كند، به تناسب آن كيفر داده مىشود، و آنان كه به شايستگى عمل كنند، [اعم] از مرد و زن، و مؤمن [هم] باشند، به بهشت در مىآيند و از روزى بىدريغ برخوردار خواهند شد «5». __________________________________________________ 1- علت آن را در آيات 10 بقره (2)، 125 توبه (9)، نيمه دوم آيه 5 صف (61) و 3 منافقون (63) جستجو فرماييد. 2- در رابطه با آيه اخير به آيه 25 فصلت (41) و نيز به آيات 103- 105 كهف (18) توجه فرماييد. 3- به آيه 28 همين سوره (غافر) توجه فرماييد. 4- به آيات 7 روم (30)، 24 فجر (89) و 1 و 2 تكاثر (102) توجه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 97 نحل (16) آمده است. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 472 41- اى قوم من، چه شده كه من شما را به راه نجات دعوت مىكنم، و [لى] شما مرا به آتش فرا مىخوانيد؟ 42- مرا دعوت مىكنيد تا خدا را انكار كنم و چيزى را [در قدرت] با خدا شريك تلقى كنم كه اطلاعى از آن ندارم «1» در حالى كه من شما را به سوى [خداى] فرادست و آمرزگار فرا مىخوانم. 43- ناگزير آنچه مرا به آن دعوت مىكنيد، در دنيا و آخرت [توان اجابت] دعايى ندارد «2» و بازگشت ما به پيشگاه خداست، و اسرافكاران دوزخىاند. 44- بزودى گفتار مرا [با احساس پشيمانى] به ياد خواهيد آورد و من كار خود را به خدا واگذار مىكنم زيرا نسبت به [حال] بندگان بيناست. 45- خدا او را از آسيب دسيسه آنان محفوظ داشت و عذاب سخت دامنگير فرعونيان شد «3». 46- و روزى كه رستاخيز برپا شود، [فرمان مىرسد كه:] فرعونيان را در سختترين عذاب وارد كنيد همان آتش، كه بامداد و شبانگاه بر آن عرضه مىشوند «4». 47- آن دم كه در آتش دوزخ محاجه مىكنند، ضعيفان [دنباله رو] به سرورى خواهان گويند: ما پيرو شما بوديم، آيا ممكن است بخشى از عذاب آتش را از ما باز داريد؟ 48- سرورى خواهان پاسخ مىدهند: همه ما در آتش خواهيم بود، خدا ميان بندگانش داورى كرده است «5». 49- كسانى كه در آتشند، به نگهبانان دوزخ مىگويند: از پروردگارتان بخواهيد كه يك روز از عذاب را به ما تخفيف دهد «6». __________________________________________________ 1- به آيه 48 نساء (4) توجه فرماييد. 2- براى توجيه افزوده، به آيات 62 نمل (27) و 14 فاطر (35) توجه فرماييد. 3- به آيه 123 انعام (6) توجه فرماييد. 4- از مقايسه اين آيه با آيات 20 و 34 احقاف (46) و 45 شورى (42) بروشنى معلوم مىشود آتشى كه صبح و شام [همواره] بر آن عرضه مىشوند، همان آتش جهنم در قيامت است و جملات اين آيه مثل بسيارى از آيات ديگر [مثلًا آيات 31 زخرف (43)، 23 روم (30)، 81 هود (11) و 6 كهف (18)] پس و پيش شده است. ضمناً مراد از بامداد و شامگاه، مثل چند مورد ديگر در قرآن، «همواره» است و اللَّه اعلم. 5- مجادله اهل آتش كه در دو آيه اخير آمده، به بيان ديگر در آيات 166 و 167 بقره (2)، 38 و 39 اعراف (7)، 21 و 22 ابراهيم (14) و 31- 33 سبأ (34) آمده است. 6- درخواستشان پذيرفتنى نيست به آيه 36 فاطر (35) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 473 50- آنها پاسخ مىدهند: مگر پيامبران شما نشانههاى روشن بر شما عرضه نكردند «1»؟! مىگويند: چرا و مأموران مىگويند: پس [بىنتيجه] دعا كنيد كه دعاى انكار ورزان «2» جز در تباهى نيست. 51- ما پيامبران خود و اهل ايمان را در زندگى دنيا و روزى كه گواهان [به شهادت] برخيزند «3»، يارى مىكنيم «4». 52- روزى كه عذرخواهى ستمگران سودى به حالشان نخواهد داشت آنها مورد نفرين [خدا و مردم] هستند و دشوارى آخرت را [در انتظار] دارند. 53- به موسى [مقام] هدايت بخشيديم و كتاب [ش] را به دودمان يعقوب ميراث داديم، 54- كه هدايت و تذكر است براى خردمندان. 55- پس شكيبا باش كه وعده «5» خدا راست است و براى گناهت آمرزش بخواه و شبانگاه و بامداد پروردگارت را با ستايش تقديس كن. 56- كسانى كه در مورد آيات خدا، بىآنكه دليلى در اختيارشان باشد، به مجادله بر مىخيزند، انگيزهاى جز خود بزرگ بينى ندارند كه هرگز بدان نخواهند رسيد پس [از شر آنها] به خدا پناه بر، كه اوست شنوا و بينا. 57- آفرينش آسمانها و زمين عظيمتر از آفرينش انسانهاست، ولى بيشتر مردم نمىدانند «6». 58- هرگز نابينا و بينا برابر نيستند و مؤمنان نيكوكار با بدكاران يكسان نخواهند بود [ولى] اندكى پند مىپذيرند. __________________________________________________ 1- به آيه 15 اسراء (17) وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا توجه فرماييد. 2- در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «دعاء» به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) مراجعه فرماييد اين كلمه 14 بار در قرآن تكرار شده است، يك بار به صورت دعؤا (در همين آيه) و بقيه موارد به صورت رايج ثبت شده است. 3- منظور قيامت است آيه 18 هود (11) كه اشاره به گفتار گواهان دارد، مؤيد آنست. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 171 و 172 صافات (37) آمده است. 5- به آيه 51 همين سوره (غافر) توجه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان مشروحتر در آيات 27- 32 نازعات (79) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 474 59- رستاخيز بدون هيچ ترديد آمدنى است «1»، ولى بيشتر مردم باور نمىدارند. 60- پروردگارتان گفته است: مرا [با اخلاص] بخوانيد تا اجابتتان كنم «2»، كسانى كه از بندگى من گردنكشى مىكنند، با خاكسارى وارد دوزخ خواهند شد. 61- خداست كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن آرامش يابيد و روز را روشنى بخش [قرار داد تا به تلاش پردازيد] «3» براستى خدا نسبت به مردم بخشايش دارد، ولى بيشتر مردم سپاسگزار نيستند. 62- اين است خدا، پروردگار شما كه آفريننده هر موجودى است و معبودى جز او نيست پس چگونه از [راه بندگى او] بازگردانده مىشويد؟ 63- كسانى كه آيات خدا را دانسته انكار مىكردند نيز همين گونه [از حق] بازگردانده مىشوند. 64- خداست كه زمين را قرارگاه و آسمان را سرپناه شما مقرر داشت و شما را صورتگرى كرد و نيكو صورتگرى كرد و از نعمتهاى پاكيزه به شما روزى داد اين است خدا، پروردگار شما، منشأ بركات است خداى پروردگار جهانيان. 65- زنده [و پاينده] است و معبودى جز او نيست، پس او را با خلوص اعتقاد بخوانيد ستايش خاص خداست، پروردگار جهانيان. 66- بگو: من از بندگى افرادى كه شما به جاى خدا [به نيايش] مىخوانيد، نهى شدهام «4»، چون نشانههاى روشن از جانب پروردگارم به من رسيده است و فرمان يافتهام كه [تنها] در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم «5». __________________________________________________ 1- توضيح بيشتر را در آيه 15 طه (20) ملاحظه فرماييد. 2- مفهوم اين بخش از آيه به بيان كاملتر در آيه 186 بقره (2) آمده است. [.....] 3- براى توجيه افزوده، به آيات 12 اسراء (17) و 73 قصص (28) توجه فرماييد. 4- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد. 5- و حتى اولين نفر باشم، به آيه 12 زمر (39) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 475 67- اوست كه شما را از خاك، و [طى مراحل مختلف] از نطفه و جنين ابتدايى «1» آفريد آن گاه شما را [به صورت] كودكى [به دنيا] مىآورد، آن گاه [امكان مىدهد] تا به حد رشد برسيد و سالخورده شويد بعضى از شما دچار مرگ [زودرس] خواهند شد و [به گروهى ديگر از شما امكان داد] تا به اجل مقرر برسيد بسا كه درك كنيد. 68- اوست كه حيات مىبخشد و حيات را باز مىستاند، و چون امرى را مقرر دارد، فقط به آن مىگويد: باش، و مىشود. 69- آيا توجه نكردهاى به كسانى كه در مورد آيات خدا به مجادله بر مىخيزند چگونه از راه [بندگى او] گردانده مىشوند؟ 70- همانها كه كتاب [آسمانى] و پيام پيامبران ما را دروغ شمردند، و بزودى [نتيجه آن را] خواهند دانست، 71- آن گاه كه غل و زنجير بر گردنشان قرار گرفته و كشيده شوند، 72- [ابتدا] در آب داغ و سپس در آتش دوزخ افروخته مىشوند، 73- آن گاه به آنها گفته شود: آنچه [در قدرت با خدا] شريك تلقى مىكرديد، كجا هستند؟ 74- گويند: از نظر ما ناپديد شدهاند، انگار قبل از اين اصلًا چيزى را [به خدايى] نمىخوانديم خدا اين گونه انكار ورزان را گمراه مىكند. 75- اين [عذاب] از آن جهت است كه بناحق در زمين شادمانى [و سرمستى] «2» مىكرديد و فخر مىفروختيد. 76- [اينك به كيفر رفتارتان] از درهاى دوزخ وارد شويد در حالى كه جاودانه در آن به سر بريد كه جايگاه متكبران بد [جايگاهى] است. 77- پس [اى پيامبر] شكيبا باش كه وعده خدا راست است و اگر برخى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده دادهايم، [در حياتت] به تو بنماييم يا [قبل از آن] تو را [از دنيا] برگيريم، [در هر حال] به پيشگاه ما بازگردانده مىشوند. __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 2 علق (96) مراجعه فرماييد. 2- منظور فرح و شادى مغرورانهاى است كه در برابر به چنگ آوردن مال دنيا يا تجاوز به ديگران به افرادى دست مىدهد و خدا را فراموش مىكنند براى توجيه افزوده و توجيه اين توضيح، به آيات 188 آل عمران (3)، 44 انعام (6)، 10 هود (11) و 76 قصص (28) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 476 78- قبل از تو هم پيامبرانى فرستاديم كه [سرگذشت] برخى از آنان را بر تو حكايت كرديم و برخى ديگر را حكايت نكردهايم «1»، و هيچ پيامبرى قادر نبود معجزهاى عرضه كند، مگر به فرمان خدا و آن گاه كه فرمان خدا [براى پاداش و كيفر] فرا رسد، بحق داورى مىشود و هرزه درايان زيانكار خواهند شد. 79- خداست كه دامها را براى شما آفريد «2» تا از برخى براى سوارى و از برخى براى تغذيه استفاده كنيد، 80- و منافع [ديگرى] از آنها خواهيد داشت تا [بهرهمند شويد] و نيازهاى مورد نظر خود را تأمين كنيد و [نيز در خشكى] بر آنها حمل مىشويد و [در آب] بر كشتى. 81- نشانههاى [الوهيت] ش را به شما مىنماياند، كدام يك از آنها را انكار مىكنيد؟! 82- مگر جهانگردى نكردهاند تا ببينند سرانجام پيشينيانشان كه نفر و نيرو و آثار بيشترى در زمين «3» داشتند، چگونه بود؟ ولى دستاوردشان [به هنگام بلا] سودى به حالشان نداشت «4». 83- هنگامى كه پيامبرانشان نشانههاى روشن بر آنها عرضه كردند، به دانش و كاردانى خود «5» سرمست [و رويگردان] شدند و عذابى كه استهزايش مىكردند، دامنگيرشان شد. 84- همين كه سختگيرى ما را ديدند، گفتند: تنها به خدا ايمان داريم و معبودهايى را كه [در قدرت، با خدا] شريك مىشمرديم، انكار مىكنيم. 85- ولى ايمانشان به هنگام مشاهده سختگيرى ما سودى نداشت [در مورد عدم پذيرش توبه به هنگام عذاب،] خدا [بدرستى] سنت نهاده است كه درباره بندگانش جارى شده و آنجا بود كه ناباوران زيانكار شدند «6». __________________________________________________ 1- پيامبرانى كه داستانشان در قرآن ذكر نشده است، مربوط به اقوامى هستند كه در نيمه اول آيه 9 ابراهيم (14) و آيه 38 فرقان (25) بدون ذكر نام به آنان اشاره شده است. 2- براى روشن شدن معنى و مفهوم «جعل» در اينجا، با آيه 5 نحل (16) مقايسه فرماييد. 3- به آيات 128 و 129 شعراء (26) توجه فرماييد. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 6 انعام (6) و 45 سبأ (34) آمده است. 5- به آيه 7 روم (30) توجه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 18 نساء (4)، 51 و 52 يونس (10) و 3 ص (38) آمده است و مصداق آن را در آيات 90 و 91 يونس (10) ملاحظه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 477 41- سوره فصلت به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «1». 2- نازل شدهاى است از جانب خداى رحمان و رحيم «2». 3- كتابى است كه آياتش به وضوح بيان شده است، به صورت قرآنى به زبان عرب براى اهل دانش، 4- بشارت دهنده و هشدار دهنده، ولى بيشتر مردم روى گرداندند و [حقايق را] نمىشنوند. 5- و گفتند: قلبهاى ما نسبت به موضوع مورد دعوتت در پوشش [و بىتفاوتى] است و در گوشهاى ما سنگينى است و بين ما و تو فاصله است تو به كار خود پرداز، ما هم به كار خود. 6- بگو: من فقط بشرى همچون شما هستم «3» كه به من وحى مىشود: معبود شما معبودى است يگانه، پس با استوارى به او روى آوريد، و از او آمرزش بخواهيد و واى به حال مشركان، 7- آنها كه زكات نمىپردازند و آخرت را انكار مىكنند. 8- [ولى] مؤمنان نيكوكار پاداشى بىپايان دارند. 9- بگو: چرا خدايى را كه زمين را در دو دوران «4» آفريد، انكار مىكنيد و براى او همتايانى قائل مىشويد؟! اين است پروردگار جهانيان. 10- و طى چهار دوران، كوههاى ثابت را روى زمين پديد آورد و [با تأمين جريان آب به وسيله كوهها] در آن بركت نهاد و مواد غذايى آن را به اندازه و يكسان براى درخواست كنندگان تقدير كرد «5». 11- آن گاه به [آفرينش] آسمان پرداخت «6»، در حالى كه [هنوز] به صورت بخارى بود و به آسمان و زمين گفت: خواه و ناخواه [از در تسليم در] آييد گفتند: با ميل [از در تسليم در] آمديم «7». __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف مقطعه اين سوره توجه فرماييد. 2- رحمان و رحيم هر دو از ماده رحمت است و واژه معادلى براى آنها در فارسى نداريم استاد مطهرى در تفسير «آشنايى با قرآن» ضمن تفسير سوره فاتحه گفته است: «رحمان بر وزن فعلان دلالت بر كثرت و وسعت رحمت خدا دارد و رحيم بر وزن فعيل دلالت بر لا ينقطع بودن و جاودانگى آن ...» بنا بر اين براى ترجمه و تبيين اين عبارت مىتوانيم بگوييم: «داراى رحمت وسيع و جاودانه»، به گونهاى كه در آيه 2 سوره فاتحه (1) آوردهايم. 3- براى توضيح بيشتر به آيه 50 انعام (6) توجه فرماييد. [.....] 4- به زيرنويس آيه 54 اعراف (7) توجه فرماييد. 5- توجه داريم كه اگر كوهها وجود نداشت، برقرارى جريان دايمى آب در طبيعت از طريق رودخانهها و چشمههاى بزرگ و كوچك غير ممكن مىشد و نيز مناطق آبرفتى كه مستعد زراعتند، به وجود نمىآمد. 6- به زيرنويس اول آيه 29 بقره (2) توجه فرماييد. 7- كلام طرفين، كلام تكوين است، نه اينكه واقعاً چنين گفته باشند به آيه 40 نحل (16) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 478 12- سپس آن توده بخار را [به صورت] هفت آسمان «1» در دو دوران تقدير كرد و به هر آسمانى برنامهاش را وحى كرد، و آسمان نزديكتر را با چراغها [يى] آراستيم «2» و محفوظ داشتيم اين است تقدير [خداى] فرادست و دانا. 13- اگر روى گرداندند، بگو: شما را به صاعقهاى نظير [آنچه] قوم عاد و ثمود [را از پاى در آورد] هشدار مىدهم. 14- آن گاه كه پيامبران گذشته و پيامبران وقت به سراغشان آمدند [با اين پيام] كه جز خداى را بندگى نكنيد گفتند: اگر پروردگار ما مىخواست [پيامى بفرستد] فرشتگانى نازل مىكرد ما پيامى را كه مأمور [ابلاغ] آن شدهايد، انكار مىكنيم «3». 15- اما قوم عاد بناحق در زمين سرورى خواهى كردند و گفتند: چه كسى نيرومندتر از ماست؟ مگر نمىدانستند خدايى كه آنان را آفريده، نيرومندتر از آنهاست؟ و [لى بىتوجه] آيات ما را دانسته انكار مىكردند. 16- سرانجام تندبادى سرد و سخت در روزهايى شوم «4» بر آنان فرستاديم تا عذاب رسوايى را در زندگى دنيا به آنان بچشانيم ولى عذاب آخرت رسوا كنندهتر است و [از هيچ سو] يارى نمىشوند. 17- و اما قوم ثمود، آنها را نيز هدايت كرديم، ولى كور (دل) ى «5» را بر هدايت ترجيح دادند «6» و به [سزاى] دستاوردشان صاعقه عذاب ذلتبار آنها را فرا گرفت «7»، 18- و كسانى را كه ايمان آورده و پرهيزكارى مىكردند نجات داديم «8». 19- و روزى كه دشمنان خدا را در حال بازداشت به سوى آتش دوزخ احضار كنند «9»، 20- تا چون به دوزخ رسند، گوش و ديدگان و پوست تنشان اعمالشان را گواهى دهند. __________________________________________________ 1- منظور از كثرت آسمانهاست عدد «هفت» در قرآن به عنوان عدد تكثير نيز به كار رفته است به آيه 27 لقمان (31) توجه فرماييد. 2- منظور از «مصابيح» را در آيه 6 صافات (37) و فايده آن را در آيه 97 انعام (6) ملاحظه فرماييد. 3- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 24 مؤمنون (23) و 7 فرقان (25) آمده و پاسخ تصورات جاهلانه آنها در آيات 43 نحل (16) و 8 انبياء (21) آمده است. 4- چگونگى باد و مدت اين ايام را در آيات 41 و 42 ذاريات (51)، 19 و 20 قمر (54) و 7 حاقه (69) ملاحظه فرماييد. 5- از مقايسه اين آيه با آيه 23 توبه (9) معلوم مىشود كه منظور از «عمى» يا «كوردلى» همان انكار است. 6- به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد. 7- بلايى را كه اين صاعقه بر سرشان آورد، در آيات 67 و 68 هود (11)، و 31 قمر (54) ملاحظه فرماييد. 8- به بخش انتهايى آيه 128 اعراف (7) وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ توجه فرماييد. 9- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش آخر آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 479 21- به پوستهايشان گويند: چرا بر ضد ما گواهى داديد؟! پاسخ مىدهند: خدايى كه همه موجودات را گويا كرده، ما را نيز به سخن درآورده است و اوست كه نخستين بار شما را آفريد و به پيشگاه او بازگردانده مىشويد. 22- شما كه گناهانتان را پنهان مىداشتيد، تصور گواهى گوش و چشم و پوست تنتان را نمىكرديد، ولى گمان داشتيد خدا بسيارى اعمالتان را نمىداند «1». 23- اين پندار شما درباره پروردگارتان بود كه موجب هلاكت شما گرديد و زيانكار شديد. 24- اگر شكيبايى و تحمل كنند [يا نكنند] «2»، آتش جايگاه آنهاست و اگر طلب رضايت كنند، پذيرفته نخواهد شد «3». 25- ما همنشينانى بر آنها گماشتيم «4»، و [سرگرميهاى] گذشته و [آرزوهاى] آينده را در نظرشان آراستند و فرمان مجازات «5» در مورد آنان تحقق يافت، در حالى كه در [جرگه] گروههايى از جن و انس كه پيش از ايشان دورانشان سپرى شد، بودند بىگمان آنها زيانكار بودند. 26- انكار ورزان گفتند: به اين قرآن گوش فرا ندهيد و [در اثناى تلاوت آن] جنجال كنيد، بسا كه پيروز شويد. 27- انكار ورزان را عذابى سخت مىچشانيم، و آنها را به مقياس بدترين اعمالشان كيفر مىدهيم «6». 28- اين است سزاى دشمنان خدا، آتش! كه در آن سكونت جاودان دارند به كيفر آنكه آيات ما را دانسته انكار مىكردند. 29- و انكار ورزان [به هنگام عذاب] گويند: پروردگارا، [افرادى] از دو گروه جن و انس را كه عامل گمراهى ما بودند، به ما بنماى كه لگدكوبشان كنيم «7» تا ذليلتر از همه شوند. __________________________________________________ 1- به آيه 14 فجر (89) توجه فرماييد. [.....] 2- براى توجيه افزوده، به آيه 16 طور (52) توجه فرماييد. 3- به آيه 57 روم (30) توجه فرماييد. 4- با آيات 36 و 37 زخرف (43) مقايسه و نتيجه گيرى فرماييد. 5- منظور از كلمه «قول» در اينجا همان مفهوم آيات 18 اعراف (7)، 43 حجر (15) و 84 و 85 ص (38) است و اين معنى از آيات 16 اسراء (17) و 71 زمر (39) بخوبى مشخص است. 6- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 7- به آيات 166 و 167 بقره (2) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 480 30- [اما] كسانى كه گفتند: صاحب اختيار ما خداست آن گاه [از بندگى غير خدا سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پاى فشردند، فرشتگان بر آنها فرود مىآيند، [و مىگويند:] مترسيد و اندوه نداشته باشيد و بشارت باد بر شما بهشت موعودتان «1». 31- ما در زندگى دنيا و آخرت دوستدار شماييم، و در بهشت هر چه دلتان بخواهد و درخواست كنيد، در اختيار شماست. 32- به عنوان پذيرايى از جانب آمرزگارى مهربان. 33- چه كسى خوش گفتارتر از كسى است كه به سوى خدا دعوت كند و به شايستگى عمل نمايد و خود را تسليم [امر خدا] «2» معرفى كند. 34- نيكى و بدى برابر نيست همواره به شيوهاى كه بهتر است، جواب بده كه در آن صورت، كسى كه بين تو و او دشمنى است، همچون دوستى مهربان گردد «3». 35- تنها شكيبايان و آنان كه بهره عظيمى [از ايمان و كمال] دارند، به چنين مقامى مىرسند. 36- و هر گاه از جانب شيطان وسوسهاى تو را فرا گرفت، به خدا پناه بر، كه او شنوا و داناست. 37- از نشانههاى [توان و تدبير] او شب و روز و خورشيد و ماه است در برابر خورشيد و ماه سجده مكنيد، بلكه بر خدايى كه آنها را آفريده است سجده بريد، اگر تنها او را بندگى مىكنيد. 38- اگر [گروههايى از نيايش خدا] تكبر ورزند، مقربان درگاهش شب و روز بدون خستگى او را تقديس مىكنند «4». __________________________________________________ 1- عكس اين حالت را در مورد بزهكاران در آيات 50 انفال (8) و 27 محمد (47) ملاحظه فرماييد. 2- براى توجيه افزوده، به آيه 131 بقره (2) توجه فرماييد. 3- به توضيح آيه 54 قصص (28) هم توجه فرماييد. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 206 اعراف (7) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 481 39- از جمله نشانههاى [قدرت] الهى اين است كه زمين را خشك و فرسوده مىبينى، چون باران را بر آن فرو ريزيم، به جنبش آيد و رشد كند آن خدايى كه زمين را زنده مىكند، مردگان را نيز زنده خواهد كرد كه او بر هر كارى تواناست. 40- كسانى كه در مورد آيات ما كجروى مىكنند، بر ما پوشيده نخواهند بود آيا آن كس كه به آتش [دوزخ] انداخته شود، بهتر است يا كسى كه در روز رستاخيز ايمن [از عذاب] است؟ هر چه مىخواهيد عمل كنيد كه خدا به آنچه مىكنيد بيناست. 41- آنها كه اين قرآن «1» را كه براى [هدايت] شان آمده است، انكار كردهاند، [خود به تباهى افتادند] و اين كتابى است شكست ناپذير، 42- كه باطل در هيچ زمانى بر آن سلطه نيابد «2» نازل شدهاى است از جانب [خداى] فرزانه و شايسته ستايش. 43- جز آنچه به پيامبران پيشين گفته شده است «3»، به تو گفته نمىشود «4» بىگمان پروردگار تو آمرزش و [در عين حال] كيفرى دردناك دارد. 44- اگر قرآن را به زبان غير عرب نازل كرده بوديم، مىگفتند: چرا آياتش به وضوح بيان نشده است؟ آيا [قرآنى] غير عربى و [مخاطب] عربى؟! بگو: اين كتاب براى باور داران، هدايت و شفاست و آنها كه باور ندارند، در گوشهايشان سنگينى است «5» و قرآن بر آنان [موجب] خسران است «6»، [گويى] آنها را از راهى دور صدا مىزنند. 45- به موسى كتاب [تورات] داديم، در [مورد] آن اختلاف [نظر] پديد آمد و اگر فرمانى از پروردگارت [در مورد مهلت و آزمون] از قبل مقرر نشده بود «7»، ميان آنان [بىدرنگ] داورى مىشد آنها در مورد آن [كتاب] در ترديدى آميخته به بدگمانىاند. 46- هر كه به شايستگى عمل كند، به سود خود و هر كه بدى كند، به ضرر خويش كرده است «8» و [اگر سنت آفرينش جز اين بود] ظلمى فاحش [بود كه] دور از شأن پروردگار توست «9». __________________________________________________ 1- منظور از ذكر، قرآن است به آيه 44 نحل (16) توجه فرماييد. 2- به آيه 9 حجر (15) توجه فرماييد. 3- به آيات 30 يس (36)، 52 ذاريات (51)، 9 قمر (54) و 109 اعراف (7) توجه فرماييد. 4- به آيات 6 حجر (15) و 4 ص (38) و 36 صافات (37) توجه فرماييد. [.....] 5- اشاره است به گفتار خودشان كه در آيه 5 همين سوره (فصلت) آمده است. 6- ترجمه تحت اللفظ «عمى» كورى است، ولى مفهوم عبارت را از آيه 82 اسراء (17) مىتوان درك كرد. 7- براى توجيه افزوده در مورد مهلت، به آيات 42 ابراهيم (14) و 45 فاطر (35) و در مورد آزمون به آيه 2 ملك (67) توجه فرماييد، ولى اصل فرمان كه از قبل صادر شده آيه 24 اعراف (7) است. 8- معنى و مفهوم اين عبارت به بيان ديگرى در آيات 111 نساء (4)، 44 روم (30) و 39 نجم (53) آمده است. 9- به زيرنويس آيه 182 آل عمران (3) مراجعه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 482 [ یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۷ ] [ 9:46 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||