منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید


سوره فصلت‏

47- آگاهى از [لحظه وقوع‏] رستاخيز تنها مربوط به خداست «1»، و خروج هر ميوه‏اى از شكوفه‏اش و باردارى و وضع حمل هر ماده‏اى با آگاهى اوست و آن روز كه خدا به مشركان ندا مى‏دهد كه: افرادى كه [در قدرت‏] شريك من تصور مى‏كرديد [و از آنها حساب مى‏برديد]، كجا هستند، گويند: در برابر تو تأكيد مى‏كنيم كه هيچ يك از ما اكنون [به درستى شرك خود] گواه نيست.
48- آنچه در گذشته [تكيه گاه خود] مى‏خواندند، از نظرشان ناپديد شود و در مى‏يابند كه [از آتش قهر خدا] هيچ راه گريزى نخواهند داشت.
49- انسان در تمناى خير، خستگى ناپذير است، و [لى‏] اگر بدى به او برسد، نوميد و دلسرد خواهد شد.
50- و اگر پس از گزندى كه به انسان مى‏رسد، رحمتى از جانب خويش به او برسانيم، مى‏گويد: اين حق من است، و گمان نمى‏كنم قيامت بر پا شود، و اگر [هم باشد و] به سوى پروردگار بازگردانده شوم، نزد او امتياز خواهم داشت «2»، مسلماً انكار ورزان را از عملكردشان آگاه خواهيم ساخت و عذابى سخت به آنان بچشانيم.
51- هر گاه به انسان نعمتى بخشيم، [با سرمستى‏] روى مى‏گرداند و خرامان به راه خود رود و [لى‏] هنگامى كه كمترين سختى به او برسد، دعا و درخواست فراوان دارد «3».
52- بگو: به نظر شما اگر [قرآن‏] از جانب خدا [رسيده‏] باشد و شما انكارش كنيد، چه كسى گمراهتر است از آن كه در ستيزه‏اى بى پايان [در برابر آن‏] قرار گرفته است؟
53- بزودى نشانه‏هاى [توان و تدبير] خود را در آفاق [جهان‏] و در [وجود] خودشان به آنها نشان خواهيم داد «4» تا بر آنها روشن شود كه قرآن حق است آيا كافى نيست كه پروردگار تو بر هر چيز گواه است.
54- آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در ترديدند [و] آگاه باشيد كه خدا بر هر چيزى احاطه دارد.
__________________________________________________
1- به بيان روشنتر در آيه 187 اعراف (7) آمده است.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 36 كهف (18) آمده است.
3- مفهوم آيه به بيان ديگرى در آيات 12 يونس (10) و 67 اسراء (17) آمده است.
4- به بيان ديگر در آيات 20 و 21 ذاريات (51) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 483
42- سوره شورى‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- حا، ميم.
2- عين، سين، قاف «1».
3- خداى فرادست و فرزانه به تو و پيامبران قبل از تو «2» چنين وحى مى‏فرستد.
4- هر چه در آسمانها و زمين است متعلق به خداست و او والا و بزرگ است.
5- نزديك است آسمانها [از گفتار ناهنجار مشركان‏] «3» از فراز خود بشكافد، و [لى‏] فرشتگان، پروردگار خود را با ستايش تقديس مى‏كنند و براى ساكنان زمين [كه توبه كرده‏اند] «4» آمرزش مى‏طلبند آگاه باشيد كه خدا آمرزگار و مهربان است.
6- خدا خود مراقب [رفتار] كسانى است كه غير او را كارساز خود انتخاب كرده‏اند و تو كارگزار آنها نيستى.
7- قرآن را اين گونه به زبان عربى بر تو وحى كرديم تا اهل مكه و ساكنان اطرافش را «5» هشدار دهى و [بخصوص‏] از روز غير قابل ترديد محشر «6» هشدار دهى [آن روز] گروهى بهشتى‏اند و گروهى در آتش سوزان.
8- اگر خدا مى‏خواست، همه مردم را امتى واحد [و موحد] قرار مى‏داد «7»، ولى [پديده اختيار را مقرر داشت و بر اساس آن‏] «8» هر كه را بخواهد، به رحمت خويش درآورد، و شرك ورزان «9» هيچ كارساز و ياورى نخواهند داشت.
9- مگر غير خدا را كارساز خود انتخاب كرده‏اند؟ و حال آنكه كارساز [جهانيان‏] خداست و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند و بر هر كارى تواناست.
10- [بگو:] هر اختلافى بين شماست، داورى‏اش با خداست «10» اين است خداى، پروردگار من، بر او توكل كرده‏ام، و به پيشگاهش باز مى‏آيم.
__________________________________________________
1- سه حرف ع، س و ق، كه آيه 2 اين سوره را تشكيل مى‏دهد، به موجب آمار رشاد خليفه مجموعاً در اين سوره 209 بار تكرار شده كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف بسم اللَّه ...). در مورد دو حرف ح و م، كه آيه اول را تشكيل مى‏دهد، به زيرنويس آيه 1 سوره غافر (40) توجه فرماييد.
2- مشروح اسامى آنان در آيات 163 و 164 نساء (4) آمده است.
3- براى توجيه افزوده، به آيات 90 و 91 مريم (91) توجه فرماييد.
4- براى توجيه افزوده، با آيه 7 غافر (40) مقايسه فرماييد.
5- منظور اين نيست كه قرآن مربوط به آن منطقه است، بلكه در سالهاى اول وحى چنين بوده است به آيات 158 اعراف (7) و 1 فرقان (25) توجه فرماييد. لازم به ذكر است كه حتى قبل از اين دستور، پيامبر اكرم (ص) فقط موظف به انذار خويشان نزديك بوده است به آيه 214 شعراء (26) توجه فرماييد. [.....]
6- براى توجيه ترجمه «يوم الجمع» به آيات 103 هود (11) و 9 تغابن (64) توجه فرماييد.
7- براى روشن‏تر شدن آيه و توجيه افزوده، به آيه 9 نحل (16) توجه فرماييد در مورد توجيه افزوده به آيات 99 يونس (10) و 13 سجده (32) هم توجه فرماييد.
8- براى توجيه افزوده، به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد.
9- براى روشن شدن معنى و مفهوم «ظلم» در اينجا به آيه 13 لقمان (31) إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ توجه فرماييد.
10- به آيه 59 نساء (4) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 484
11- آفريننده آسمانها و زمين است براى شما همسرانى از [جنس‏] خودتان قرار داد و از دامها نيز جفت آفريد نفوس شما را در اين [شرايط] افزايش مى‏دهد هيچ چيز همانند خدا نيست، و هم او شنوا و بيناست.
12- خزاين آسمانها و زمين در اختيار اوست «1» روزى را بر هر كه بخواهد، فراخى بخشد و يا محدود گرداند كه بر هر چيزى داناست.
13- از دين همان را براى شما مقرر كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه به تو وحى كرديم و آنچه به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه نموديم، كه دين را برپا نگاهداريد و در مورد آن فرقه فرقه نشويد «2» مفاد دعوت تو بر مشركان دشوار است «3»، خداست كه هر كه را بخواهد [و شايسته بداند]، به راه خويش بر مى‏گزيند و هر كه را [به پيشگاه او] باز آيد، به سوى خود هدايت خواهد كرد.
14- ولى آنها آگاهانه با انگيزه حسد و سركشى كه بينشان بود، راه تفرقه پيمودند و اگر فرمان «4» پروردگارت [در مورد مهلت و آزمون‏] تا زمانى معين «5» از قبل مقرر نشده بود، ميان آنان [بى‏درنگ‏] داورى مى‏شد و [به دليل انكار و اختلاف ايشان‏] وارثان بعدى كتاب، در مورد آن در ترديدى آميخته به بدگمانى‏اند.
15- براى اين [وحدت‏] آنها را [به آيين واحد الهى‏] دعوت كن، و همان گونه كه فرمان يافته‏اى، استقامت كن «6» و هوسهايشان را پيروى مكن، و بگو: به همه كتابهايى كه خدا نازل كرده است ايمان دارم، و فرمان يافته‏ام كه در برابر شما به عدالت رفتار كنم خدا پروردگار ما و شماست [نتيجه‏] اعمال ما براى ماست و [نتيجه‏] اعمال شما براى شما نزاعى ميان ما و شما نيست خدا همه ما را [به هنگام رستاخيز] جمع خواهد كرد، و سرانجام در پيشگاه اوست.
__________________________________________________
1- به آيه 21 حجر (15) و 7 منافقون (63) توجه فرماييد.
2- به آيه 159 انعام (6) توجه فرماييد.
3- نمود اين دشوارى بر مشركان را در آيات 72 حج (22)، 5 و 26 فصلت (41) و 8 جاثيه (45) ملاحظه فرماييد.
4- منظور از «كلمه» در اين آيه، همان است كه خدا در هنگام هبوط آدم به وى فرمود و در نيمه دوم آيه 36 بقره (2) آمده است.
5- براى توجيه افزوده در مورد مهلت، به آيات 42 ابراهيم (14) و 45 فاطر (35) و در مورد آزمون، به آيه 2 ملك (67) توجه فرماييد.
6- در آيه 112 هود (11) پيروان پيامبر (ص) نيز مشمول اين دستور شده‏اند.
                        ترجمه طاهرى، ص: 485
16- كسانى كه پس از پذيرش عمومى درباره [دين‏] خدا محاجه مى‏كنند، منطقشان نزد پروردگارشان بى‏پايه است و آنها خشم [خدا] و عذابى سخت [در انتظار] دارند.
17- خداست كه كتاب و مقياس عدالت را بحق نازل كرده است «1»، و خبر ندارى، بسا كه رستاخيز نزديك باشد «2».
18- كسانى كه رستاخيز را باور ندارند، [با تمسخر و] به شتاب آن را مى‏خواهند و كسانى كه باور دارند و مى‏دانند كه حق است، از آن هراسانند آگاه باشيد آنها كه در مورد رستاخيز جدل و انكار مى‏كنند، در گمراهى بى‏پايانى قرار دارند.
19- خدا در مورد بندگانش باريك بين است، هر كه را بخواهد، روزى [فراوان‏] مى‏بخشد و او نيرومند و فرادست است.
20- هر كه كشت آخرت را بخواهد، كشته‏اش را بركت مى‏بخشيم «3»، و هر كه كشت دنيا را بخواهد، در اختيارش قرار مى‏دهيم، ولى در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت «4».
21- مگر مشركان معبودانى دارند كه بى‏اذن خدا دينى براى آنها مقرر كرده‏اند، و اگر حكم قطعى [براى مهلت‏] «5» در ميان نبود، ميان آنان [بى‏درنگ‏] داورى مى‏شد و [به هر حال‏] ستمگران عذابى دردناك [در انتظار] دارند.
22- [در آن روز] ستمگران را از دستاوردشان هراسان مى‏بينى و [كيفر آن‏] دامنگير آنهاست ولى مؤمنان نيكوكار در سبزه‏زارهاى باغهاى بهشت مستقرند هر چه بخواهند، نزد پروردگارشان دارند «6» بخشايش بزرگ همين است.
__________________________________________________
1- هدف از آن را در نيمه اول آيه 25 حديد (57) ملاحظه فرماييد.
2- به آيات 6 و 7 معارج (70) توجه فرماييد.
3- به آيات 261 بقره (2) و 160 انعام (6) توجه فرماييد. [.....]
4- به آيه 29 نجم (53) توجه فرماييد.
5- منظور از كلمه فصل همان مهلتى است كه در آيه 14 همين سوره (شورى) آمده است به زيرنويس آن آيه توجه فرماييد.
6- به آيه 35 ق (50) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 486
23- اين همان [فضيلت‏] است كه خدا به بندگان با ايمان و نيكوكارش بشارت مى‏دهد، بگو: از شما پاداشى بر رسالتم نمى‏خواهم، جز [رعايت‏] مودت خويشاوندى «1» و هر كه [در اين رهگذر] اقدام نيكويى بكند، بر پاداشش در آن [مورد] مى‏افزاييم «2» كه خدا آمرزگارى است حقگزار.
24- مگر مى‏گويند [پيامبر] دروغ به خدا نسبت داده است؟ اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر مى‏نهد «3» و [لى‏] خدا باطل را محو مى‏كند و حق را با تمهيدات خويش به كرسى مى‏نشاند كه او به راز دلها داناست.
25- اوست كه بازگشت بندگان، خويش را مى‏پذيرد و از بديها در مى‏گذرد «4» و آنچه مى‏كنيد مى‏داند،
26- و [درخواست‏] مؤمنان نيكوكار را مى‏پذيرد و از بخشايش خود بر آنان مى‏افزايد و انكار ورزان عذابى سخت [در انتظار] دارند.
27- اگر خدا روزى [برخى از] بندگانش را گشايش مى‏داد، در زمين ستم و سركشى مى‏كردند «5»، ولى به اندازه‏اى كه بخواهد، مقرر مى‏دارد «6» كه به [حال‏] بندگانش آگاه و بيناست.
28- اوست كه باران را پس از نوميدى [مردم‏] مى‏فرستد و رحمت خويش را مى‏گسترد و او كارساز و شايسته ستايش است.
29- از نشانه‏هاى [توان و تدبير] او آفرينش آسمانها و زمين و موجودات زنده‏اى است كه در آنها پراكنده است و هر گاه اراده كند، بر جمع آورى آنها نيز تواناست.
30- هر آسيبى كه به شما مى‏رسد، ناشى از دستاورد شماست، در حالى كه از بسيارى [از گناهان‏] گذشت مى‏كند «7».
31- شما در زمين [و آسمان «8» خداى را] به تنگ نمى‏آوريد «9»، و در برابر خدا هيچ كارساز و ياورى نخواهيد داشت.
__________________________________________________
1- به آيات 57 فرقان (25) و 47 سبأ (34) كه توضيح تكميلى داده است توجه فرماييد.
2- در مورد عبارت اخير، به آيات 160 انعام (6) و 38 نور (24) توجه فرماييد.
3- منظور اين است كه اگر به فكر افترا بستن بر خدا بيفتى، خدا بر دلت مهر مى‏زند و باب وحى را به رويت مى‏بندد و اين جمله همان مطلب را خاطر نشان مى‏كند كه آيه 65 زمر (39) در مقام افاده آن است ضمناً مفهوم آيه شريفه به شكل ديگر در آيات 44- 46 حاقه (69) آمده است.
4- مفهوم آيه به بيان ديگر در نيمه اول آيه 8 تحريم (66) آمده است.
5- به آيه 6 و 7 علق (96) توجه فرماييد.
6- به آيه 21 حجر (15) توجه فرماييد.
7- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 53 انفال (8) آمده است.
8- براى توجيه افزوده، به آيه 22 عنكبوت (29) توجه فرماييد.
9- براى توجيه افزوده، به آيه 2 توبه (9) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 487
32- از نشانه‏هاى [قدرت‏] الهى كشتيهاى كوه پيكر جارى در درياهاست.
33- اگر خدا بخواهد، باد را سكون و آرامش مى‏دهد تا [كشتيها] بر پهنه دريا بى‏حركت مانند براستى در اين [امر] براى هر شكيباى سپاسگزار نشانه‏هايى است.
34- يا [اگر بخواهد] به [كيفر] دستاوردشان كشتيها را غرق كند، در حالى كه از بسيارى [از گناهانشان‏] گذشت مى‏كند،
35- [تا موجب عبرت باشد] و كسانى كه در مورد آيات ما به مجادله بر مى‏خيزند، بدانند كه راه گريزى نخواهند داشت.
36- آنچه به شما داده شده است، برخوردارى [گذراى‏] زندگى دنياست و آنچه نزد خداست، براى مؤمنانى كه بر پروردگارشان توكل مى‏كنند، بهتر و پاينده‏تر است،
37- و [نيز براى‏] آنان كه از گناهان بزرگ و بى‏شرميها كناره مى‏گيرند و آن گاه كه به خشم در مى‏آيند، گذشت مى‏كنند،
38- و آنان كه [دعوت‏] پروردگار خويش را پذيرا مى‏شوند و به نماز مى‏ايستند و امورشان در ميانشان به مشورت نهاده مى‏شود و از آنچه روزى‏شان كرده‏ايم، انفاق مى‏كنند،
39- و كسانى كه هر گاه مورد ستم قرار گيرند، به دفاع بر مى‏خيزند «1».
40- جزاى هر بدى مقابله به مثل است و هر كه گذشت كند و به شايستگى رفتار كند، پاداشش با خداست «2»، براستى او ستمگران را دوست ندارد.
41- البته آنان كه پس از ستمى كه ديده‏اند، انتقام گيرند، هيچ راه [ملامت‏] ى بر آنان نيست.
42- راه [ملامت‏] بر ستمگرانى گشوده است كه بناحق در زمين سركشى مى‏كنند آنان عذابى دردناك [در انتظار] دارند.
43- اما هر كه شكيبايى و گذشت كند، نشان قدرت اراده [او] است.
44- هر كه را خدا گمراه كند «3»، بعد از خدا كارسازى نخواهد داشت و ستمگران را مى‏بينى آن گاه كه عذاب را مشاهده كنند، مى‏گويند: آيا راه بازگشتى هست «4»؟
__________________________________________________
1- به آيه 9 حجرات (49) توجه فرماييد.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 126 نحل (16) آمده است. [.....]
3- به آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ توجه فرماييد.
4- به آيه 37 فاطر (35) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 488
45- ستمگران را مشاهده خواهى كرد كه بر آتش عرضه مى‏شوند، در حالى كه از [شدت‏] ذلت فروتن شده‏اند و از گوشه چشم نيم گشاده [به دوزخ‏] مى‏نگرند و [در آن حال‏] مؤمنان مى‏گويند: زيانكاران [واقعى‏] كسانى هستند كه [به طمع دنيا] خود و خانواده‏شان را در رستاخيز به زيان انداختند آگاه باشيد كه ستمگران گرفتار عذابى پاينده خواهند شد.
46- و در برابر خدا كارسازى نخواهند داشت، كه يارى‏شان كند و هر كه را خدا گمراه كند «1»، راهى [براى نجات‏] نخواهد داشت.
47- قبل از آنكه روزى بازگشت ناپذير از جانب خدا فرا رسد، دعوت پروردگار خويش را پذيرا شويد در آن روز نه پناهگاهى خواهيد داشت، نه [ياراى‏] انكار.
48- اگر روى گردانند، [توفيق را از خودشان سلب كرده‏اند] ما تو را نگاهبان آنان نفرستاديم وظيفه‏اى جز ابلاغ ندارى و چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان سرمست مى‏شود و اگر به سزاى رفتار گذشته خود دچار مصيبتى شوند [به جاى بيدارى و توبه‏] انسان ناسپاس مى‏شود.
49- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند به هر كه خواهد، [فرزند] دختر مى‏بخشد و به هر كه خواهد، [فرزند] پسر،
50- يا آن فرزندان را پسر و دختر توأمان مى‏گرداند و هر كه را بخواهد، نازا مى‏گرداند، كه او دانا و تواناست.
51- در خور هيچ بشرى نبود كه خدا با او سخن گويد، مگر به وحى [مستقيم به قلب‏] «2» يا از وراى حجابى «3» يا فرشته‏اى بفرستد «4» كه به فرمان او هر چه بخواهد، وحى كند كه او والا و فرزانه است.
__________________________________________________
1- به زيرنويس اول آيه 44 همين سوره (شورى)، توجه فرماييد.
2- براى مثال در مورد نوح، به آيه 27 مؤمنون (23) و در مورد مادر موسى، به آيه 7 قصص (28) توجه فرماييد.
3- براى مثال در مورد موسى، به آيه 164 نساء (4) توجه فرماييد.
4- براى مثال در مورد پيامبر اسلام، به آيه 97 بقره (2) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 489
52- و بدين گونه قرآن «1» را به فرمان خويش بر تو وحى كرديم [قبل از آن‏] تو آگاهى نداشتى كه كتاب و ايمان چيست «2»، ولى ما آن را نورى ساختيم كه هر يك از بندگان خويش را كه بخواهيم، بدان هدايت كنيم «3»، و مسلماً تو به راهى راست «4» هدايت مى‏كنى،
53- راه خدايى كه هر چه در آسمانها و زمين است، متعلق به اوست آگاه باشيد كه همه امور تنها به سوى خدا باز مى‏گردد.
43- سوره زخرف‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- حا، ميم «5»،
2- و سوگند به كتاب روشنگر،
3- ما آن را قرآنى به زبان عربى [فصيح‏] پديد آورديم، بسا كه درك كنيد.
4- و اين كتاب كه والا و حكمت آموز است، در لوح محفوظ «6» نزد ما ثبت شده است [و دستخوش تغيير نخواهد شد].
5- آيا به صرف اينكه شما گروهى گزافكاريد [و انكار مى‏كنيد]، قرآن را به عنوان اعتراض از شما بازداريم «7»؟
6- چه بسيار پيامبرانى كه در ميان پيشينيان فرستاديم،
7- ولى هيچ پيامبرى بر آنها نمى‏آمد، مگر اينكه به استهزايش مى‏گرفتند.
8- آنها را كه دست گشوده‏تر از انكار ورزان قريش بودند، هلاك كرديم «8» و داستان [عبرت انگيز] پيشينيان گذشت.
9- اگر از آنان بپرسى: آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است؟ قطعاً مى‏گويند: [خداى‏] فرادست دانا،
10- همان [خدايى‏] كه زمين را محل آسايش شما قرار داد و براى شما در آن راههايى پديد آورد تا راه يابيد.
__________________________________________________
1- شيخ المفسرين طبرسى عقيده دارد كه منظور از روح در اينجا قرآن است غالب مفسران اين نظر را تأييد كرده‏اند ضمناً آيه 15 غافر (40) مؤيد اين نظر است.
2- به آيه 49 هود (11) توجه فرماييد.
3- به آيه 16 مائده (5) توجه فرماييد.
4- توضيح بيشتر اين راه را در نيمه دوم آيه 101 آل عمران (3) و آيات 61 يس (36) و 64 زخرف (43) ملاحظه فرماييد.
5- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف مقطعه اين سوره توجه فرماييد.
6- براى توجيه ترجمه «ام الكتاب» به لوح محفوظ، اين آيه را با آيات 21 و 22 بروج (85) مقايسه فرماييد.
7- به آيه 53 زمر (39) توجه فرماييد.
8- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. [.....]
                        ترجمه طاهرى، ص: 490
11- و همان كسى است كه از آسمان باران را به مقدار معينى فرستاد پس [ماييم كه‏] زمين خزان زده و خشك را به وسيله آن حيات بخشيديم شما نيز همين گونه [از گورها] خارج مى‏شويد.
12- خدايى كه همه زوجها را آفريد «1» [اعم از نبات و حيوان و غيره‏] «2»، و براى شما وسيله سوارى از كشتيها و دامها [و غيره‏] «3» پديد آورد.
13- تا بر پشت آنها [براحتى‏] قرار گيرد و آن گاه كه بر آنها قرار گرفتيد، نعمت پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد: تقديس مى‏كنيم خدايى كه اين [وسيله‏] را در خدمت ما گماشت و ما خود توان [ايجاد] آن را نداشتيم،
14- و ما به پيشگاه پروردگارمان باز مى‏گرديم.
15- براى خدا از ميان بندگانش سهمى قرار دادند «4» براستى كه انسان آشكارا ناسپاس است.
16- مگر خدا از ميان آفريدگانش دختران را انتخاب كرد و شما را به [داشتن‏] پسران اختصاص داد «5»؟
17- در حالى كه هر گاه به يكى از آنها خبر دهند «6» آنچه براى خداى رحمان مثل مى‏زند [نصيبش شده‏]، چهره‏اش تيره مى‏گردد، در حالى كه خشم خود را فرو مى‏خورد.
18- آيا آن كس كه با [عشق به‏] زيور پرورش يافته و در صف جدال ظاهر نمى‏گردد [خاص خداست‏]؟
19- فرشتگان را كه بندگان خداى رحمانند، ماده پنداشتند، مگر به هنگام آفرينش آنها حضور داشتند؟! اظهارات آنان ضبط «7» و بازخواست خواهند شد.
20- و گفتند: اگر خداى رحمان مى‏خواست، ما فرشتگان [و بتان‏] را پرستش نمى‏كرديم آنان در مورد اين [امر] بى‏اطلاعند و جز گزافه نمى‏گويند.
21- مگر قبل از قرآن كتابى به آنها داده‏ايم كه بدان استدلال كنند؟!
22- بلكه گفتند: ما تشخيص داديم كه پدرانمان آيينى [مناسب‏] داشتند و ما از پى آنها راه يافته‏ايم.
__________________________________________________
1- به آيه 49 ذاريات (51) توجه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيه 36 يس (36) توجه فرماييد.
3- براى توجيه افزوده، به آيه 8 نحل (16) توجه فرماييد.
4- به آيات 100 انعام (6)، 57 نحل (16) و 40 اسراء (17) توجه فرماييد.
5- به زيرنويس آيه 149 صافات (37) مراجعه فرماييد.
6- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) توجه فرماييد.
7- به آيات 10- 12 انفطار (82) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 491
23- قبل از تو هم هيچ هشدار دهنده‏اى در هيچ شهرى «1» نفرستاديم، مگر آنكه طبقه عياش آن همين گونه گفتند: ما تشخيص داديم كه پدرانمان آيينى [مناسب‏] داشتند و از پى آنها مى‏رويم.
24- [پيامبرشان‏] گفت: اگر آيينى هدايت بخش‏تر از آنچه از پدران خود دريافته‏ايد، بر شما عرضه كنم چطور؟ گفتند: [به هر حال‏] پيامى را كه مأمور [ابلاغ‏] آن شده‏ايد، انكار مى‏كنيم «2».
25- ما هم از آنها انتقام گرفتيم ببين سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بود.
26- [به يا دآر] هنگامى كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: از آنچه شما پرستش مى‏كنيد، بريده‏ام.
27- مگر از كسى كه مرا آفريده است، كه او هدايتم خواهد كرد «3».
28- [خدا هم‏] يكتا پرستى را «4» در نسل او تداوم بخشيد «5»، بسا كه [جهانيان، به سوى خدا] باز گردند.
29- اين كفار مكه و پدرانشان را [در زندگى‏] بر خوردار كردم تا آنكه قرآن و پيامبرى روشنگر به سراغشان آمد.
30- و آن گاه كه قرآن «6» بر آنها عرضه شد، گفتند: اين جادوست و آن را انكار مى‏كنيم.
31- و گفتند: چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از دو شهر [مكه و طائف‏] نازل نشده است «7»؟
32- مگر آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند؟! ماييم كه معيشتشان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‏ايم «8» و آنها را نسبت به هم به درجاتى رفعت بخشيده‏ايم تا از خدمات [متقابل‏] يكديگر استفاده كنند و رحمت پروردگارت از اموالى كه جمع مى‏كنند بهتر است.
33- اگر [نگرانى از آن‏] نبود كه همه مردم يك گروه [دنيا طلب و ناباور] مى‏شدند، سقف خانه‏هاى كسانى را كه خداى رحمان را باور ندارند از نقره قرار مى‏داديم و نيز پله‏هايى را كه بر [طبقات‏] آن بالا روند،
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 58 بقره (2) رجوع فرماييد.
2- مفهوم دو آيه اخير به بيان ديگر در آيات 170 بقره (2) و 104 مائده (5) آمده است.
3- مفهوم دو آيه اخير به بيان ديگر در آيات 75- 78 شعراء (26) آمده است.
4- براى توجيه آنچه به جاى ضمير قرار داده‏ايم، به آيات 26 و 27 همين سوره (زخرف) توجه فرماييد.
5- اجابت دعاى ابراهيم است كه در آيه 35 ابراهيم (14) آمده است.
6- منظور از «حق» در اينجا قرآن است به آيه بعد توجه فرماييد.
7- پاسخ اين ادعا را در آيه 124 انعام (6) ملاحظه فرماييد. [.....]
8- نيمه اول آيه 26 رعد (13) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 492
34- و نيز درهاى منازلشان و تختهايى را كه بر آن تكيه مى‏زنند [مزين به سيم و زر مى‏كرديم‏]،
35- و هر گونه زيور [كه تصور كنيد] و [لى‏] همه اينها بر خوردارى [گذارى‏] زندگى دنياست و آخرت نزد پروردگار تو خاص پرهيزكاران است.
36- هر كه از ياد خداى رحمان دل بگرداند، شيطانى بر او مى‏گماريم تا همنشينش باشد «1» [و زندگى‏اش را دشوار كند] «2».
37- شياطين اين گروه را از راه [خدا] باز مى‏دارند، و [لى‏] آنها پندارشان اين است كه راه يافته‏اند «3».
38- [سرگرم دنيا هستند] تا آن گاه كه [در قيامت‏] نزد ما آيند، [به شيطان همنشينشان‏] گويند: كاش ميان من و تو فاصله‏اى به دورى شرق و غرب «4» بود، كه بد همنشينى [بودى‏].
39- و اينك [پشيمانى‏] سودتان ندهد، زيرا ستم كرده‏ايد و همه در عذاب شريكيد.
40- مگر تو مى‏توانى [پيام خود را] به گوش ناشنوايان برسانى يا نابينايان و گمراهان آشكار را هدايت كنى.
41- اگر هم تو را [از دنيا] ببريم، [در هر حال‏] از آنها انتقام خواهيم كشيد «5»
42- يا عذابى را كه به آنها وعده داده‏ايم، [در دوران حياتت‏] به تو مى‏نماييم، كه ما بر آنها اقتدار داريم.
43- پس بر آنچه بر تو وحى مى‏شود چنگ بزن، كه بر راهى راست قرار دارى.
44- قرآن براى تو و قومت تذكارى است و [در مورد نحوه برخورد با آن‏] باز خواست خواهيد شد.
45- از [پيروان راستين‏] «6» پيامبرانى كه قبل از تو فرستاديم، بپرس: آيا جز خداى رحمان معبودى قابل پرستش قرار داده‏ايم؟
46- موسى را با معجزات خويش به سوى فرعون و سران [قوم‏] ش فرستاديم كه گفت: من پيامبر پروردگار جهانيانم.
47- و چون آيات ما را بر آنها عرضه كرد، بدانها خنديدند.
__________________________________________________
1- به آيات 202 اعراف (7) و 83 مريم (19) توجه فرماييد.
2- براى توجه افزوده، به آيه 124 طه (20) توجه فرماييد.
3- به آيات 103 و 104 كهف (18) توجه فرماييد.
4- منظور از «مشرقين»، مشرق و مغرب است، مثل والدين در آيه 215 بقره (2).
5- به آيه 46 يونس (10) توجه فرماييد.
6- در آيات 113 و 114 آل عمران (3) به آنها اشاره شده است به آيه 94 يونس (10) نيز توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 493
48- و هيچ معجزه‏اى به آنها ارائه نداديم «1»، مگر اينكه يكى از ديگرى بزرگتر بود و [چون همه را تكذيب كردند] به عذاب گرفتارشان كرديم «2»، بسا كه [از لجاج‏] باز گردند.
49- [وقتى عذاب را مشاهده كردند] گفتند: اى جادوگر، از خداى خود بنا به عهدى كه با تو دارد بخواه [تا عذاب را از ما دفع كند] «3»، كه ما [ديگر] راه يافته‏ايم.
50- و چون عذاب را از آنها برداشتيم، پيمان شكستند.
51- فرعون در ميان قوم خود ندا سر داد و گفت: اى قوم من، آيا فرمانروايى مصر در اختيار من نيست و اين نهرها از دامنه [قصر] من جريان ندارد؟ مگر نمى‏بينيد؟
52- [نه،] بلكه من شايسته‏ترم نسبت به اين مرد كه بى‏مقدار است و بيان روشنى [هم‏] ندارد.
53- چرا [به علامت سرورى، همچون من‏] دستواره‏هاى زرين [از آسمان‏] بر او افكنده نشده است؟ يا چرا فرشتگان همراهش نيامده‏اند [كه مؤيد ادعايش باشند]؟
54- و [با تبليغات باطل خويش‏] قومش را به سبكسرى كشاند و مطيع او شدند زيرا گروهى منحرف بودند.
55- و چون موجب خشم ما شدند، از آنان انتقام گرفتيم و همگى را غرق كرديم،
56- و آنان را سابقه و مثالى براى آيندگان قرار داديم.
57- و چون داستان [تولد] فرزند مريم [بدون واسطه پدر] مطرح شد، بناگاه قوم [مشرك‏] تو [با تعبير ناهنجار خود] هياهو و خنده راه انداختند
58- و گفتند: معبودان ما بهترند يا او؟! اين سخن را تنها براى جدال با تو عنوان كردند آنان بواقع گروهى خصومتگرند.
59- عيسى فقط بنده‏اى است كه بر او نعمت «4» ارزانى داشتيم، و او را شاخصى برجسته براى دودمان يعقوب قرار داديم.
60- اگر مى‏خواستيم، [شما را نابود و] به جاى شما فرشتگانى پديد مى‏آورديم كه جانشين [شما] شوند.
__________________________________________________
1- به آيه 101 اسراء (17) و زيرنويس آن توجه فرماييد.
2- نوع اين عذاب را در آيات 130 و 133 اعراف (7) ملاحظه فرماييد.
3- براى توجيه افزوده‏ها، با آيه 134 اعراف (7) مقايسه فرماييد.
4- چگونگى اين نعمت را در آيه 110 مائده (5) ملاحظه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 494
61- [تولد] عيسى [و معجزه حيات بخشيدنش‏] نشانه‏اى است براى [يقين به‏] رستاخيز، پس در مورد رستاخيز هرگز شك مكنيد و پيرو من باشيد، كه راه راست همين است.
62- مباد شيطان شما را [از راه خدا] باز دارد، كه او دشمن آشكار شماست.
63- و چون عيسى نشانه‏هاى روشن بر آنها عرضه كرد، گفت: براى شما حكمت و برهان آورده‏ام تا برخى از موارد اختلافتان را روشن كنم پس، از خدا پروا كنيد و مطيع من باشيد.
64- خدا صاحب اختيار من و شماست، پس [تنها] او را بندگى كنيد راه راست همين است.
65- اما گروه‏ها [يى از پيروان او] بين خود اختلاف ورزيدند واى بر ستمگران از عذاب روزى دردناك.
66- آيا جز اين انتظار مى‏برند كه رستاخيز در حال غفلتشان ناگهان بر آنان فرا رسد «1»؟
67- دوستان [دنيايى‏] در آن روز دشمن يكديگرند «2»، بجز پرهيزكاران.
68- اى بندگان [پرهيزكار] من، امروز ترس و اندوهى نخواهيد داشت «3»
69- همان بندگانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم [امر ما] «4» بودند
70- شما و همسرانتان به بهشت در آييد، در حالى كه شما را شادمان كنند «5».
71- سينى‏ها و جامهاى زرين بر آنها مى‏گردانند و هر چه دلها بخواهد و ديده‏ها لذت برد، در آنجا هست و شما [با چنين نعمتهايى‏] در بهشت جاودانه‏ايد.
72- اين بهشتى است كه در برابر رفتارتان به شما داده‏اند.
73- در آنجا ميوه‏هاى فراوان در اختيار داريد كه از آنها مى‏خوريد.
__________________________________________________
1- به آيه 49 يس (36) توجه فرماييد.
2- به آيات 28 فرقان (25)، 67 و 68 احزاب (33) توجه فرماييد.
3- به آيات 82 و 127 انعام (6) و 27 و 28 فجر (89) توجه فرماييد. [.....]
4- براى توجيه افزوده، با بخش پايانى آيه 71 انعام (6) مقايسه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 56 يس (36) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 495
74- ولى بزهكاران در عذاب دوزخ جاودانه‏اند
75- [در حالى كه عذاب‏] از آنان كاسته نخواهد شد و در نااميدى فرو رفته‏اند
76- ما هيچ ستمى به آنها نكرديم، آنها خودشان [در حق خويش‏] ستمگر بودند.
77- فرياد بر آرند: اى مالك «1»، [بخواه كه‏] پروردگارت كار ما را يكسره كند «2» گويد: نه، شما [در همين وضع‏] ماندگار هستيد.
78- حق را بر شما عرضه كرديم ولى بيشتر شما از آن ناخشنود هستيد
79- آنها عزم [توطئه عليه تو را] جزم كردند ما هم [طرح خنثى سازى آن را] استحكام بخشيديم «3».
80- مگر مى‏پندارند كه ما سخنان سرى و نجوايشان را نمى‏شنويم؟ آرى، فرشتگان ما در كنارشان [همه چيز را] ثبت مى‏كنند «4».
81- بگو: اگر خداى رحمان فرزندى داشت، من نخستين پرستنده [او] بودم.
82- [خدايى كه‏] صاحب اختيار آسمانها و زمين و عرش است، از توصيف [جاهلانه‏] آنان منزه است.
83- بگذار بيهوده بگويند و به بازى مشغول باشند تا با روز موعودشان «5» مواجه شوند «6».
84- اوست كه در آسمان [ها] و زمين معبود است و او فرزانه و داناست.
85- منشأ بركات است خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و ما بين آنها خاص اوست و آگاهى از [لحظه بر پايى‏] رستاخيز تنها در اختيار اوست، و به پيشگاه او بازگردانده مى‏شويد.
86- كسانى را كه به جاى خدا [به نيايش‏] مى‏خوانند، قادر به هيچ شفاعت و دستگيرى [از آنها] نيستند، و ليكن افرادى كه آگاهانه بحق گواهى مى‏دهند [مستقيما مورد حمايت خدا خواهند بود] «7».
87- اگر از آنان بپرسى كه چه كسى آنها را آفريده است، قطعا مى‏گويند: خدا پس چگونه [از راه بندگى او] باز گردانده مى‏شوند؟!
88- و گفتار پيامبر [اين است كه:] پروردگارا، اينان گروهى هستند كه ايمان نمى‏آورند.
89- پس، از آنها در گذر و بگو: سلام [بر شما] «8»، بزودى [نتيجه لجاج را] خواهند دانست.
__________________________________________________
1- نام رئيس فرشتگان نگهبان دوزخ است.
2- توجيه افزوده اين است كه چون اهل دوزخ به موجب آيه 15 مطففين (83) محجوب از خدا هستند، در خواستشان را از طريق مالك دوزخ مطرح مى‏كنند.
3- به آيه 42 طور (52) توجه فرماييد.
4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 21 يونس (10)، 13 و 14 اسراء (17)، 49 كهف (18)، 29 جاثيه (45) و 18 ق (50) و 10- 12 انفطار (82) آمده است.
5- به آيه 66 همين سوره (زخرف) توجه فرماييد.
6- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) توجه فرماييد ضمنا تهديدى كه در اين آيه به كار رفته، در آيات 3 حجر (15)، 54 مؤمنون (23) و 17 طارق (86) نيز آمده است.
7- براى درك بهتر معنى و مفهوم اين آيه و تبيين آن، به آيات 41 و 42 دخان (44) توجه فرماييد استثناء در هر دو مورد منقطع است.
8- به آيه 63 فرقان (25) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 496
44- سوره دخان‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- حا، ميم «1»
2- سوگند به اين كتاب روشنگر،
3- كه آن را در شبى مبارك «2» نازل كرديم [زيرا] كه ما هشدار دهنده بوده‏ايم.
4- در آن [شب‏] هر امر مهمى فيصله مى‏يابد
5- [قرآن را] با وحى‏اى از جانب خويش [فرستاديم‏] بى گمان ما فرستنده [آن‏] بوده‏ايم‏
6- به عنوان رحمتى از پروردگار تو كه او شنوا و داناست.
7- [همان‏] صاحب اختيار آسمانها و زمين و ما بين آنها، اگر به يقين در يابيد.
8- هيچ معبودى جز او نيست، حيات مى‏بخشد و مرگ مى‏دهد پروردگار شما و نياكان شماست.
9- ولى آنها به حال ترديد سرگرم بازى‏اند.
10- در انتظار روزى باش كه آسمان [به علامت آغاز عذاب‏] دودى آشكار پديد آورد،
11- كه مردم را فرا مى‏گيرد اين عذابى است دردناك.
12- [مى‏گويند:] پروردگارا، عذاب را از ما بردار كه ايمان آورده‏ايم.
13- چگونه براى آنان [جاى پذيرش‏] پند باشد؟ در حالى كه پيامبر روشنگر به سراغشان آمده بود،
14- ولى از او روى بر تافتند و گفتند: تعليم يافته‏اى است ديوانه «3».
15- [تا] زمانى اندك عذاب را [براى آزمايش‏] بر مى‏داريم، و [لى‏] شما [به انكار خويش‏] باز مى‏گرديد.
16- روزى [را انتظار بريد] كه سخت‏تر دست مى‏گشاييم «4»، كه ما دادستانيم.
17- قبل از آنها نيز قوم فرعون را آزموديم و پيامبرى بزرگوار به سراغشان آمد،
18- [و گفت: كار دودمان يعقوب، اين‏] «5» بندگان خدا را به من بسپاريد، كه من براى شما پيامبرى امين هستم،
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف مقطعه «حا، ميم» توجه فرماييد.
2- منظور شب قدر در ماه مبارك رمضان است به آيات 185 بقره (2) و 1 قدر (97) توجه فرماييد.
3- گفتارشان با توضيح بيشتر در آيات 103 نحل (16) و 4 و 5 فرقان (25) آمده است.
4- ابتدا به آيه 24 غاشيه (88) و بعد به آيه 17 غافر (40) توجه فرماييد. [.....]
5- براى توجيه افزوده، با آيه 17 شعراء (26) مقايسه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 497
19- و در برابر خدا سركشى مكنيد، كه براى شما دليلى روشن آورده‏ام،
20- و از اينكه سنگسارم كنيد، «1» به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى‏برم «2».
21- اگر باورم نداريد، از من كناره بگيريد.
22- آن گاه پروردگار خويش را ندا داد كه: اينان گروهى بزهكارند.
23- [به او وحى كرديم كه:] بندگان مرا شبانه راهى كن، زيرا شما مورد تعقيب قرار خواهيد گرفت.
24- و دريا را آرام پشت سر بگذار كه آنها سپاهى هستند كه غرق خواهند شد «3».
25- چه باغها و چشمه سارها كه رها كردند [و رفتند]،
26- و كشتزارها و اقامتگاههاى اشرافى،
27- و تنعمى «4» كه در آن شادمان بودند،
28- [سرنوشتشان‏] اين گونه [بود]، و [تمامى‏] آن [نعمت‏] ها را به گروهى ديگر وا گذاشتيم «5».
29- [نابودى آنان هيچ اثرى در عالم نداشت و] قطره اشكى آسمان و زمين بر [نابودى‏] آنها نريخت و مهلتى هم نيافتند.
30- و دودمان يعقوب را از عذاب ذلت بار «6» نجات داديم،
31- از [شر] فرعون، كه برترى خواهى از [زمره‏] گزافكاران بود.
32- و دودمان يعقوب را [به موهبت توحيد] آگاهانه بر مردم زمانه برترى داديم.
33- و نشانه‏هايى [از قدرت خويش‏] در اختيارشان گذاشتيم كه آزمايشى روشن در آن بود.
34- اين [منكر] ان مى‏گويند:
35- جز مرگ نخستين ما، هيچ [خبرى‏] نيست «7» و برانگيخته نخواهيم شد
36- و اگر راست مى‏گوييد، پدران ما را باز آريد.
37- آيا آنها مهمترند، يا قوم [نيرومند] «تبع» «8» و پيشينيان آنها كه چون بزهكار بودند، هلاكشان كرديم.
38- آسمانها و زمين و ما بين آنها را به بازيچه نيافريده‏ايم.
39- آنها را آن گونه كه بايد، آفريديم، ولى بيشترشان نمى‏دانند.
__________________________________________________
1- بيان ابتدا به ساكن موسى در مورد «رجم» از آنجا سر چشمه گرفته است كه قبل از موسى بسيارى از رسولان را اقوام پيشين تهديد به «رجم» مى‏كردند به آيات 91 هود (11) در مورد شعيب و 46 مريم (19) در مورد ابراهيم و 116 شعراء (26) در مورد نوح توجه فرماييد.
2- اشاره به تأمينى است كه خدا به او داده بود به آيات 45 و 46 طه (20) توجه فرماييد.
3- آنچه در اين دو آيه به عنوان اختصار حذف شده، در آيه 77 طه (20) در عباراتى كوتاه بيان شده است.
4- كلمه «نعمت» حدود 50 بار در قرآن تكرار شده است دو بار آن به فتح نون است كه يك مورد آن در همين آيه (27 دخان) آمده و مورد ديگر در آيه 11 مزمل (73)، بقيه آنها به كسر نون است. «نعمت» به فتح نون به معنى «تنعم» است و اين دو كلمه نبايد با هم اشتباه شوند.
5- اين گروه در آيه 59 شعراء (26) معرفى شده است.
6- چگونگى اين عذاب و نجات را در آيات 49 و 50 بقره (2) ملاحظه فرماييد.
7- منظورشان به طور روشن‏تر در آيه 29 انعام (6) بيان شده است.
8- «تبع» لقب عده‏اى از پادشاهان يمن در قرن 4 و 5 ميلادى است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 498
40- تحقيقا روز داورى وعده‏گاه همه آنهاست «1»،
41- روزى كه هيچ دوستى براى دوست خود سودمند نمى‏باشد و [از هيچ سو] مورد يارى قرار نگيرند «2»،
42- مگر كسى كه خدا [بر او] رحم كند كه او فرا دست و مهربان است.
43- مسلما درخت زقوم،
44- غذاى گناهكار [ان‏] است‏
45- همچون فلز گداخته در شكمها مى‏جوشد،
46- به سان جوشش آب داغ.
47- [خطاب مى‏رسد:] آن [ستمگر] را بگيريد و به ميان دوزخ در افكنيد.
48- آن گاه از عذاب آب داغ بر سرش فرو ريزيد.
49- بچش، كه تو همان فرا دست و بزرگوار هستى «3»!
50- اين همان [سرنوشتى‏] است كه در مورد آن ترديد داشتيد.
51- پرهيزكاران در جايگاهى امن و امان به سر مى‏برند،
52- در باغهايى از بهشت و [كنار] چشمه سارها
53- جامه‏هايى از ديباى ظريف و ستبر مى‏پوشند، در حالى كه روياروى يكديگر [به صحبت‏] نشسته‏اند
54- چنين است [وضع آنها] و با سپيدرويان غزال چشم تزويجشان كرده‏ايم.
55- در آنجا هر ميوه‏اى كه بخواهند، بى دغدغه در اختيارشان است.
56- طعم مرگ را در آنجا نخواهند چشيد، جز همان مرگ نخستين و [خدا] از عذاب دوزخ بركنارشان داشته است.
57- به عنوان بخشايشى از جانب پروردگار تو و اين است همان كاميابى بزرگ.
58- قرآن را بر زبان تو روان كرديم، بسا كه پند پذيرند.
59- پس، منتظر باش كه آنها هم در انتظار [نتيجه اعمالشان‏] هستند.
__________________________________________________
1- به آيات 14 و 15 مرسلات (77) توجه فرماييد.
2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 19 انفطار (82) آمده است.
3- به آيه 50 فصلت (41) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 499
45- سوره جاثيه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- حا، ميم «1».
2- نزول اين كتاب از جانب خداى فرادست و فرزانه است.
3- براستى كه در آسمانها و زمين نشانه‏هايى [از قدرت الهى‏] براى باور داران [پديدار] است،
4- و [نيز] در آفرينش خودتان و موجودات زنده‏اى كه [در زمين‏] پراكنده مى‏سازد، براى اهل يقين نشانه‏هايى [از توان و تدبير خدا هويدا] است.
5- و در گردش پياپى شب و روز «2» و رزقى كه خدا [به صورت باران‏] از آسمان مى‏فرستد و زمين را پس از خزان و خشكى‏اش، بدان حيات مى‏بخشد، و [نيز] در گردش بادها نشانه‏هايى است [از توان و تدبير او] براى عاقلان.
6- اين آيات خداست كه بحق بر تو مى‏خوانيم بعد از [سخن‏] خدا و آيات [حكيمانه‏] اش، كدام سخن را باور مى‏كنند؟
7- واى بر هر دروغ پرداز گناهكار،
8- كه آيات خدا را كه بر او خوانده مى‏شود، مى‏شنود، ولى متكبرانه بر مخالفت اصرار دارد، گويى آنها را نشنيده است «3»، پس او را عذابى دردناك خبر بده «4».
9- و چون بر گوشه‏اى از آيات ما واقف شود، آن را به استهزاء مى‏گيرد آنها عذابى ذلت بار (در انتظار) دارند «5».
10- فرا رويشان «6» دوزخ است و دستاوردشان و كارسازهايى كه به جاى خدا انتخاب كرده‏اند، هيچ اثرى براى آنها نخواهند داشت و عذابى بزرگ [در انتظار] دارند.
11- اين [قرآن موجب‏] هدايت است و كسانى كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، عذابى دردناك [ناشى‏] از اضطراب خواهند داشت «7».
12- خداست كه درياها را در خدمت شما گماشت تا كشتيها به فرمانش در آن روان شوند و از بخشايش او [روزى‏] بجوييد، بسا كه سپاس داريد.
13- آنچه در آسمانها و زمين است از [رحمت‏] خويش در خدمت شما گماشت كه در اين [امر] براى انديشمندان نشانه‏هايى است.
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف «حا، ميم» توجه فرماييد.
2- از نظر تشخيص معنى و مفهوم كلمه «اختلاف» در اينجا، با آيه 62 فرقان (25) مقايسه فرماييد. [.....]
3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 72 حج (22) و 16 محمد (47) آمده است.
4- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) مراجعه فرماييد.
5- به آيات 106 كهف (18) و 34 و 35 همين سوره (جاثيه) توجه فرماييد.
6- به زيرنويس آيه 16 ابراهيم (14) توجه فرماييد.
7- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 500
14- به مؤمنان بگو: از كسانى كه از روزهاى [انعام و انتقام‏] خدا اميد [و بيمى‏] ندارند، در گذرند تا [خدا به موقع خود، هر] گروهى را در برابر دستاوردشان سزا دهد «1».
15- هر كه به شايستگى عمل كند، به سود خود و هر كه بدى كند، به ضرر خويش كرده است «2»، آن گاه [براى محاسبه و جزا] به پيشگاه پروردگارتان بازگردانده مى‏شويد.
16- به [افرادى از] دودمان يعقوب كتاب و فرزانگى و پيامبرى عطا كرديم و نعمتهاى پاكيزه را روزيشان نموديم و آنان را [به موهبت توحيد] بر مردم زمانه برترى بخشيديم،
17- و در امر [دين‏]، آيات روشنى در اختيارشان قرار داديم ولى آنها آگاهانه با انگيزه حسد و سركشى كه بينشان بود، اختلاف ورزيدند البته پروردگارت روز رستاخيز در موارد اختلافشان داورى خواهد كرد.
18- آن گاه تو را بر طريقى [روشن و كامل‏] از امر [دين‏] قرار داديم پيرو همان راه باش و هوسهاى نادانان را پيروى مكن.
19- آنها در برابر خدا هيچ اثرى براى تو ندارند، ستمگران كارساز يكديگرند، و خدا كارساز پرهيزكاران است.
20- اين [قرآن موجبات‏] بصيرت است براى مردم و هدايت و رحمتى است براى اهل يقين.
21- مگر كسانى كه مرتكب اعمال ناشايسته شدند، پنداشته‏اند كه همطراز مؤمنان نيكوكار قرارشان مى‏دهيم، بگونه‏اى كه زندگى و مرگشان يكسان باشد؟ [براستى‏] داورى بدى مى‏كنند «3».
22- خدا آسمانها و زمين را به حق [و با هدف‏] آفريد تا [همه آزمايش شوند] و جزاى دستاوردهاى هر كس داده شود بى‏آنكه مورد ظلم قرار گيرند.
__________________________________________________
1- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) و 42 معارج (70) توجه فرماييد.
2- معنى و مفهوم اين عبارت به بيان ديگرى در نيمه اول آيه 7 اسراء (17) و آيه 44 روم (30) آمده است.
3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 28 ص (38) و 35 قلم (68) آمده است ضمناً تفاوت زندگى آنان را در آيه 124 طه (20) و تفاوت مرگشان را در آيه 27 محمد (47) از يك طرف و آيات 32 نحل (16)، 103 انبياء (21) و 30 فصلت (41) از طرف ديگر ملاحظه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 501
23- آيا توجه كرده‏اى به آن كس كه هواى نفسش را معبود خود گرفته [و تسليم آن شده‏] است «1»؟ خدا هم او را با وجود آگاهى‏اش گمراه كرد و بر گوش و دلش مهر [غفلت‏] نهاد و بر ديده‏اش پرده‏اى كشيد «2» بعد از خدا چه كسى هدايتش خواهد كرد؟ آيا پند نمى‏پذيريد؟
24- [انكارورزان‏] گفتند: جز زندگى دنياى ما [خبرى‏] نيست، زندگى مى‏كنيم و مى‏ميريم و اين گردش روزگار است كه ما را به كام مرگ مى‏برد «3» آنان در مورد اين [امر] بى‏اطلاعند و فقط پيرو گمانند.
25- و چون آيات روشنگر ما [در مورد رستاخيز] بر آنها خوانده شود، دليل [انكار] شان جز اين نيست كه مى‏گويند: اگر راست مى‏گوييد، پدران ما را باز آيد.
26- بگو: خداست كه شما را حيات مى‏بخشد و مرگ مى‏دهد، آن گاه شما را در روز ترديد ناپذير رستاخيز جمع مى‏كند، ولى بيشتر مردم [اين حقيقت را] نمى‏دانند.
27- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص خداست و روزى كه رستاخيز بر پا شود، هرزه درايان زيانكار خواهند بود.
28- در آن روز هر گروهى را [از وحشت حساب و جزا، ذليل و] به زانو درآمده مى‏بينى هر گروهى را براى [گرفتن‏] پرونده اعمالشان «4» فرا خوانند در آن روز شما در برابر آنچه كرده‏ايد، جزا مى‏بينيد.
29- اين پرونده ماست كه بحق بر شما گواهى مى‏دهد ما عملكرد شما را [دقيقاً] ثبت مى‏كرديم «5».
30- مؤمنان نيكوكار را پروردگارشان مشمول رحمت خويش قرار خواهد داد اين است همان كاميابى آشكار.
31- ولى [به‏] انكار ورزان [خطاب شود:] مگر نه اين بود كه در برابر آيات من كه بر شما عرضه مى‏شد، گردنكشى مى‏كرديد و گروهى بزهكار بوديد؟
32- و هنگامى كه گفته مى‏شد: وعده خدا راست است و رستاخيز ترديد پذير نيست، مى‏گفتيد: نمى‏دانيم رستاخيز چيست، تنها تصورى [در اين باره‏] داريم، و [لى‏] به يقين نرسيده‏ايم.
__________________________________________________
1- در اين رابطه به آيه 51 نحل (16) توجه فرماييد.
2- به نيمه دوم آيه 5 صف (61) توجه فرماييد.
3- بيان ديگرشان در همين زمينه در آيه 35 مؤمنون (23) و 78 يس (36) آمده است.
4- به آيه 12 يس (36) توجه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 13 و 14 اسراء (17) و 80 زخرف (43) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 502
33- رفتار زشتشان بر آنها آشكار مى‏شود «1» و عذابى كه استهزايش مى‏كردند، دامنگيرشان مى‏گردد.
34- [به آنها] خطاب مى‏شود: امروز شما را از ياد مى‏بريم، همان گونه كه ديدار اين روزتان را به فراموشى سپرديد «2» و جايگاهتان آتش است و ياورى نخواهيد داشت.
35- اين [گرفتارى‏] از آن جهت است كه آيات خدا را به استهزاء گرفتيد و زندگى دنيا فريبتان داد امروز [انكار ورزان‏] از آتش بيرون آورده نخواهند شد و جلب رضايت [الهى‏] از آنان خواسته نمى‏شود.
36- پس ستايش خاص خداست، صاحب اختيار آسمانها و زمين و تمامى جهانيان.
37- و بزرگى در آسمانها و زمين خاص اوست و او فرادست و فرزانه است.

[ یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۷ ] [ 9:44 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب