|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
سوره فصلت 47- آگاهى از [لحظه وقوع] رستاخيز تنها مربوط به خداست «1»، و خروج هر ميوهاى از شكوفهاش و باردارى و وضع حمل هر مادهاى با آگاهى اوست و آن روز كه خدا به مشركان ندا مىدهد كه: افرادى كه [در قدرت] شريك من تصور مىكرديد [و از آنها حساب مىبرديد]، كجا هستند، گويند: در برابر تو تأكيد مىكنيم كه هيچ يك از ما اكنون [به درستى شرك خود] گواه نيست. 48- آنچه در گذشته [تكيه گاه خود] مىخواندند، از نظرشان ناپديد شود و در مىيابند كه [از آتش قهر خدا] هيچ راه گريزى نخواهند داشت. 49- انسان در تمناى خير، خستگى ناپذير است، و [لى] اگر بدى به او برسد، نوميد و دلسرد خواهد شد. 50- و اگر پس از گزندى كه به انسان مىرسد، رحمتى از جانب خويش به او برسانيم، مىگويد: اين حق من است، و گمان نمىكنم قيامت بر پا شود، و اگر [هم باشد و] به سوى پروردگار بازگردانده شوم، نزد او امتياز خواهم داشت «2»، مسلماً انكار ورزان را از عملكردشان آگاه خواهيم ساخت و عذابى سخت به آنان بچشانيم. 51- هر گاه به انسان نعمتى بخشيم، [با سرمستى] روى مىگرداند و خرامان به راه خود رود و [لى] هنگامى كه كمترين سختى به او برسد، دعا و درخواست فراوان دارد «3». 52- بگو: به نظر شما اگر [قرآن] از جانب خدا [رسيده] باشد و شما انكارش كنيد، چه كسى گمراهتر است از آن كه در ستيزهاى بى پايان [در برابر آن] قرار گرفته است؟ 53- بزودى نشانههاى [توان و تدبير] خود را در آفاق [جهان] و در [وجود] خودشان به آنها نشان خواهيم داد «4» تا بر آنها روشن شود كه قرآن حق است آيا كافى نيست كه پروردگار تو بر هر چيز گواه است. 54- آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در ترديدند [و] آگاه باشيد كه خدا بر هر چيزى احاطه دارد. __________________________________________________ 1- به بيان روشنتر در آيه 187 اعراف (7) آمده است. 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 36 كهف (18) آمده است. 3- مفهوم آيه به بيان ديگرى در آيات 12 يونس (10) و 67 اسراء (17) آمده است. 4- به بيان ديگر در آيات 20 و 21 ذاريات (51) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 483 42- سوره شورى به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم. 2- عين، سين، قاف «1». 3- خداى فرادست و فرزانه به تو و پيامبران قبل از تو «2» چنين وحى مىفرستد. 4- هر چه در آسمانها و زمين است متعلق به خداست و او والا و بزرگ است. 5- نزديك است آسمانها [از گفتار ناهنجار مشركان] «3» از فراز خود بشكافد، و [لى] فرشتگان، پروردگار خود را با ستايش تقديس مىكنند و براى ساكنان زمين [كه توبه كردهاند] «4» آمرزش مىطلبند آگاه باشيد كه خدا آمرزگار و مهربان است. 6- خدا خود مراقب [رفتار] كسانى است كه غير او را كارساز خود انتخاب كردهاند و تو كارگزار آنها نيستى. 7- قرآن را اين گونه به زبان عربى بر تو وحى كرديم تا اهل مكه و ساكنان اطرافش را «5» هشدار دهى و [بخصوص] از روز غير قابل ترديد محشر «6» هشدار دهى [آن روز] گروهى بهشتىاند و گروهى در آتش سوزان. 8- اگر خدا مىخواست، همه مردم را امتى واحد [و موحد] قرار مىداد «7»، ولى [پديده اختيار را مقرر داشت و بر اساس آن] «8» هر كه را بخواهد، به رحمت خويش درآورد، و شرك ورزان «9» هيچ كارساز و ياورى نخواهند داشت. 9- مگر غير خدا را كارساز خود انتخاب كردهاند؟ و حال آنكه كارساز [جهانيان] خداست و اوست كه مردگان را زنده مىكند و بر هر كارى تواناست. 10- [بگو:] هر اختلافى بين شماست، داورىاش با خداست «10» اين است خداى، پروردگار من، بر او توكل كردهام، و به پيشگاهش باز مىآيم. __________________________________________________ 1- سه حرف ع، س و ق، كه آيه 2 اين سوره را تشكيل مىدهد، به موجب آمار رشاد خليفه مجموعاً در اين سوره 209 بار تكرار شده كه مضربى است از عدد 19 (تعداد حروف بسم اللَّه ...). در مورد دو حرف ح و م، كه آيه اول را تشكيل مىدهد، به زيرنويس آيه 1 سوره غافر (40) توجه فرماييد. 2- مشروح اسامى آنان در آيات 163 و 164 نساء (4) آمده است. 3- براى توجيه افزوده، به آيات 90 و 91 مريم (91) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، با آيه 7 غافر (40) مقايسه فرماييد. 5- منظور اين نيست كه قرآن مربوط به آن منطقه است، بلكه در سالهاى اول وحى چنين بوده است به آيات 158 اعراف (7) و 1 فرقان (25) توجه فرماييد. لازم به ذكر است كه حتى قبل از اين دستور، پيامبر اكرم (ص) فقط موظف به انذار خويشان نزديك بوده است به آيه 214 شعراء (26) توجه فرماييد. [.....] 6- براى توجيه ترجمه «يوم الجمع» به آيات 103 هود (11) و 9 تغابن (64) توجه فرماييد. 7- براى روشنتر شدن آيه و توجيه افزوده، به آيه 9 نحل (16) توجه فرماييد در مورد توجيه افزوده به آيات 99 يونس (10) و 13 سجده (32) هم توجه فرماييد. 8- براى توجيه افزوده، به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد. 9- براى روشن شدن معنى و مفهوم «ظلم» در اينجا به آيه 13 لقمان (31) إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ توجه فرماييد. 10- به آيه 59 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 484 11- آفريننده آسمانها و زمين است براى شما همسرانى از [جنس] خودتان قرار داد و از دامها نيز جفت آفريد نفوس شما را در اين [شرايط] افزايش مىدهد هيچ چيز همانند خدا نيست، و هم او شنوا و بيناست. 12- خزاين آسمانها و زمين در اختيار اوست «1» روزى را بر هر كه بخواهد، فراخى بخشد و يا محدود گرداند كه بر هر چيزى داناست. 13- از دين همان را براى شما مقرر كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه به تو وحى كرديم و آنچه به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه نموديم، كه دين را برپا نگاهداريد و در مورد آن فرقه فرقه نشويد «2» مفاد دعوت تو بر مشركان دشوار است «3»، خداست كه هر كه را بخواهد [و شايسته بداند]، به راه خويش بر مىگزيند و هر كه را [به پيشگاه او] باز آيد، به سوى خود هدايت خواهد كرد. 14- ولى آنها آگاهانه با انگيزه حسد و سركشى كه بينشان بود، راه تفرقه پيمودند و اگر فرمان «4» پروردگارت [در مورد مهلت و آزمون] تا زمانى معين «5» از قبل مقرر نشده بود، ميان آنان [بىدرنگ] داورى مىشد و [به دليل انكار و اختلاف ايشان] وارثان بعدى كتاب، در مورد آن در ترديدى آميخته به بدگمانىاند. 15- براى اين [وحدت] آنها را [به آيين واحد الهى] دعوت كن، و همان گونه كه فرمان يافتهاى، استقامت كن «6» و هوسهايشان را پيروى مكن، و بگو: به همه كتابهايى كه خدا نازل كرده است ايمان دارم، و فرمان يافتهام كه در برابر شما به عدالت رفتار كنم خدا پروردگار ما و شماست [نتيجه] اعمال ما براى ماست و [نتيجه] اعمال شما براى شما نزاعى ميان ما و شما نيست خدا همه ما را [به هنگام رستاخيز] جمع خواهد كرد، و سرانجام در پيشگاه اوست. __________________________________________________ 1- به آيه 21 حجر (15) و 7 منافقون (63) توجه فرماييد. 2- به آيه 159 انعام (6) توجه فرماييد. 3- نمود اين دشوارى بر مشركان را در آيات 72 حج (22)، 5 و 26 فصلت (41) و 8 جاثيه (45) ملاحظه فرماييد. 4- منظور از «كلمه» در اين آيه، همان است كه خدا در هنگام هبوط آدم به وى فرمود و در نيمه دوم آيه 36 بقره (2) آمده است. 5- براى توجيه افزوده در مورد مهلت، به آيات 42 ابراهيم (14) و 45 فاطر (35) و در مورد آزمون، به آيه 2 ملك (67) توجه فرماييد. 6- در آيه 112 هود (11) پيروان پيامبر (ص) نيز مشمول اين دستور شدهاند. ترجمه طاهرى، ص: 485 16- كسانى كه پس از پذيرش عمومى درباره [دين] خدا محاجه مىكنند، منطقشان نزد پروردگارشان بىپايه است و آنها خشم [خدا] و عذابى سخت [در انتظار] دارند. 17- خداست كه كتاب و مقياس عدالت را بحق نازل كرده است «1»، و خبر ندارى، بسا كه رستاخيز نزديك باشد «2». 18- كسانى كه رستاخيز را باور ندارند، [با تمسخر و] به شتاب آن را مىخواهند و كسانى كه باور دارند و مىدانند كه حق است، از آن هراسانند آگاه باشيد آنها كه در مورد رستاخيز جدل و انكار مىكنند، در گمراهى بىپايانى قرار دارند. 19- خدا در مورد بندگانش باريك بين است، هر كه را بخواهد، روزى [فراوان] مىبخشد و او نيرومند و فرادست است. 20- هر كه كشت آخرت را بخواهد، كشتهاش را بركت مىبخشيم «3»، و هر كه كشت دنيا را بخواهد، در اختيارش قرار مىدهيم، ولى در آخرت بهرهاى نخواهد داشت «4». 21- مگر مشركان معبودانى دارند كه بىاذن خدا دينى براى آنها مقرر كردهاند، و اگر حكم قطعى [براى مهلت] «5» در ميان نبود، ميان آنان [بىدرنگ] داورى مىشد و [به هر حال] ستمگران عذابى دردناك [در انتظار] دارند. 22- [در آن روز] ستمگران را از دستاوردشان هراسان مىبينى و [كيفر آن] دامنگير آنهاست ولى مؤمنان نيكوكار در سبزهزارهاى باغهاى بهشت مستقرند هر چه بخواهند، نزد پروردگارشان دارند «6» بخشايش بزرگ همين است. __________________________________________________ 1- هدف از آن را در نيمه اول آيه 25 حديد (57) ملاحظه فرماييد. 2- به آيات 6 و 7 معارج (70) توجه فرماييد. 3- به آيات 261 بقره (2) و 160 انعام (6) توجه فرماييد. [.....] 4- به آيه 29 نجم (53) توجه فرماييد. 5- منظور از كلمه فصل همان مهلتى است كه در آيه 14 همين سوره (شورى) آمده است به زيرنويس آن آيه توجه فرماييد. 6- به آيه 35 ق (50) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 486 23- اين همان [فضيلت] است كه خدا به بندگان با ايمان و نيكوكارش بشارت مىدهد، بگو: از شما پاداشى بر رسالتم نمىخواهم، جز [رعايت] مودت خويشاوندى «1» و هر كه [در اين رهگذر] اقدام نيكويى بكند، بر پاداشش در آن [مورد] مىافزاييم «2» كه خدا آمرزگارى است حقگزار. 24- مگر مىگويند [پيامبر] دروغ به خدا نسبت داده است؟ اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر مىنهد «3» و [لى] خدا باطل را محو مىكند و حق را با تمهيدات خويش به كرسى مىنشاند كه او به راز دلها داناست. 25- اوست كه بازگشت بندگان، خويش را مىپذيرد و از بديها در مىگذرد «4» و آنچه مىكنيد مىداند، 26- و [درخواست] مؤمنان نيكوكار را مىپذيرد و از بخشايش خود بر آنان مىافزايد و انكار ورزان عذابى سخت [در انتظار] دارند. 27- اگر خدا روزى [برخى از] بندگانش را گشايش مىداد، در زمين ستم و سركشى مىكردند «5»، ولى به اندازهاى كه بخواهد، مقرر مىدارد «6» كه به [حال] بندگانش آگاه و بيناست. 28- اوست كه باران را پس از نوميدى [مردم] مىفرستد و رحمت خويش را مىگسترد و او كارساز و شايسته ستايش است. 29- از نشانههاى [توان و تدبير] او آفرينش آسمانها و زمين و موجودات زندهاى است كه در آنها پراكنده است و هر گاه اراده كند، بر جمع آورى آنها نيز تواناست. 30- هر آسيبى كه به شما مىرسد، ناشى از دستاورد شماست، در حالى كه از بسيارى [از گناهان] گذشت مىكند «7». 31- شما در زمين [و آسمان «8» خداى را] به تنگ نمىآوريد «9»، و در برابر خدا هيچ كارساز و ياورى نخواهيد داشت. __________________________________________________ 1- به آيات 57 فرقان (25) و 47 سبأ (34) كه توضيح تكميلى داده است توجه فرماييد. 2- در مورد عبارت اخير، به آيات 160 انعام (6) و 38 نور (24) توجه فرماييد. 3- منظور اين است كه اگر به فكر افترا بستن بر خدا بيفتى، خدا بر دلت مهر مىزند و باب وحى را به رويت مىبندد و اين جمله همان مطلب را خاطر نشان مىكند كه آيه 65 زمر (39) در مقام افاده آن است ضمناً مفهوم آيه شريفه به شكل ديگر در آيات 44- 46 حاقه (69) آمده است. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در نيمه اول آيه 8 تحريم (66) آمده است. 5- به آيه 6 و 7 علق (96) توجه فرماييد. 6- به آيه 21 حجر (15) توجه فرماييد. 7- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 53 انفال (8) آمده است. 8- براى توجيه افزوده، به آيه 22 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 9- براى توجيه افزوده، به آيه 2 توبه (9) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 487 32- از نشانههاى [قدرت] الهى كشتيهاى كوه پيكر جارى در درياهاست. 33- اگر خدا بخواهد، باد را سكون و آرامش مىدهد تا [كشتيها] بر پهنه دريا بىحركت مانند براستى در اين [امر] براى هر شكيباى سپاسگزار نشانههايى است. 34- يا [اگر بخواهد] به [كيفر] دستاوردشان كشتيها را غرق كند، در حالى كه از بسيارى [از گناهانشان] گذشت مىكند، 35- [تا موجب عبرت باشد] و كسانى كه در مورد آيات ما به مجادله بر مىخيزند، بدانند كه راه گريزى نخواهند داشت. 36- آنچه به شما داده شده است، برخوردارى [گذراى] زندگى دنياست و آنچه نزد خداست، براى مؤمنانى كه بر پروردگارشان توكل مىكنند، بهتر و پايندهتر است، 37- و [نيز براى] آنان كه از گناهان بزرگ و بىشرميها كناره مىگيرند و آن گاه كه به خشم در مىآيند، گذشت مىكنند، 38- و آنان كه [دعوت] پروردگار خويش را پذيرا مىشوند و به نماز مىايستند و امورشان در ميانشان به مشورت نهاده مىشود و از آنچه روزىشان كردهايم، انفاق مىكنند، 39- و كسانى كه هر گاه مورد ستم قرار گيرند، به دفاع بر مىخيزند «1». 40- جزاى هر بدى مقابله به مثل است و هر كه گذشت كند و به شايستگى رفتار كند، پاداشش با خداست «2»، براستى او ستمگران را دوست ندارد. 41- البته آنان كه پس از ستمى كه ديدهاند، انتقام گيرند، هيچ راه [ملامت] ى بر آنان نيست. 42- راه [ملامت] بر ستمگرانى گشوده است كه بناحق در زمين سركشى مىكنند آنان عذابى دردناك [در انتظار] دارند. 43- اما هر كه شكيبايى و گذشت كند، نشان قدرت اراده [او] است. 44- هر كه را خدا گمراه كند «3»، بعد از خدا كارسازى نخواهد داشت و ستمگران را مىبينى آن گاه كه عذاب را مشاهده كنند، مىگويند: آيا راه بازگشتى هست «4»؟ __________________________________________________ 1- به آيه 9 حجرات (49) توجه فرماييد. 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 126 نحل (16) آمده است. [.....] 3- به آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ توجه فرماييد. 4- به آيه 37 فاطر (35) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 488 45- ستمگران را مشاهده خواهى كرد كه بر آتش عرضه مىشوند، در حالى كه از [شدت] ذلت فروتن شدهاند و از گوشه چشم نيم گشاده [به دوزخ] مىنگرند و [در آن حال] مؤمنان مىگويند: زيانكاران [واقعى] كسانى هستند كه [به طمع دنيا] خود و خانوادهشان را در رستاخيز به زيان انداختند آگاه باشيد كه ستمگران گرفتار عذابى پاينده خواهند شد. 46- و در برابر خدا كارسازى نخواهند داشت، كه يارىشان كند و هر كه را خدا گمراه كند «1»، راهى [براى نجات] نخواهد داشت. 47- قبل از آنكه روزى بازگشت ناپذير از جانب خدا فرا رسد، دعوت پروردگار خويش را پذيرا شويد در آن روز نه پناهگاهى خواهيد داشت، نه [ياراى] انكار. 48- اگر روى گردانند، [توفيق را از خودشان سلب كردهاند] ما تو را نگاهبان آنان نفرستاديم وظيفهاى جز ابلاغ ندارى و چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان سرمست مىشود و اگر به سزاى رفتار گذشته خود دچار مصيبتى شوند [به جاى بيدارى و توبه] انسان ناسپاس مىشود. 49- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص خداست هر چه بخواهد، مىآفريند به هر كه خواهد، [فرزند] دختر مىبخشد و به هر كه خواهد، [فرزند] پسر، 50- يا آن فرزندان را پسر و دختر توأمان مىگرداند و هر كه را بخواهد، نازا مىگرداند، كه او دانا و تواناست. 51- در خور هيچ بشرى نبود كه خدا با او سخن گويد، مگر به وحى [مستقيم به قلب] «2» يا از وراى حجابى «3» يا فرشتهاى بفرستد «4» كه به فرمان او هر چه بخواهد، وحى كند كه او والا و فرزانه است. __________________________________________________ 1- به زيرنويس اول آيه 44 همين سوره (شورى)، توجه فرماييد. 2- براى مثال در مورد نوح، به آيه 27 مؤمنون (23) و در مورد مادر موسى، به آيه 7 قصص (28) توجه فرماييد. 3- براى مثال در مورد موسى، به آيه 164 نساء (4) توجه فرماييد. 4- براى مثال در مورد پيامبر اسلام، به آيه 97 بقره (2) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 489 52- و بدين گونه قرآن «1» را به فرمان خويش بر تو وحى كرديم [قبل از آن] تو آگاهى نداشتى كه كتاب و ايمان چيست «2»، ولى ما آن را نورى ساختيم كه هر يك از بندگان خويش را كه بخواهيم، بدان هدايت كنيم «3»، و مسلماً تو به راهى راست «4» هدايت مىكنى، 53- راه خدايى كه هر چه در آسمانها و زمين است، متعلق به اوست آگاه باشيد كه همه امور تنها به سوى خدا باز مىگردد. 43- سوره زخرف به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «5»، 2- و سوگند به كتاب روشنگر، 3- ما آن را قرآنى به زبان عربى [فصيح] پديد آورديم، بسا كه درك كنيد. 4- و اين كتاب كه والا و حكمت آموز است، در لوح محفوظ «6» نزد ما ثبت شده است [و دستخوش تغيير نخواهد شد]. 5- آيا به صرف اينكه شما گروهى گزافكاريد [و انكار مىكنيد]، قرآن را به عنوان اعتراض از شما بازداريم «7»؟ 6- چه بسيار پيامبرانى كه در ميان پيشينيان فرستاديم، 7- ولى هيچ پيامبرى بر آنها نمىآمد، مگر اينكه به استهزايش مىگرفتند. 8- آنها را كه دست گشودهتر از انكار ورزان قريش بودند، هلاك كرديم «8» و داستان [عبرت انگيز] پيشينيان گذشت. 9- اگر از آنان بپرسى: آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است؟ قطعاً مىگويند: [خداى] فرادست دانا، 10- همان [خدايى] كه زمين را محل آسايش شما قرار داد و براى شما در آن راههايى پديد آورد تا راه يابيد. __________________________________________________ 1- شيخ المفسرين طبرسى عقيده دارد كه منظور از روح در اينجا قرآن است غالب مفسران اين نظر را تأييد كردهاند ضمناً آيه 15 غافر (40) مؤيد اين نظر است. 2- به آيه 49 هود (11) توجه فرماييد. 3- به آيه 16 مائده (5) توجه فرماييد. 4- توضيح بيشتر اين راه را در نيمه دوم آيه 101 آل عمران (3) و آيات 61 يس (36) و 64 زخرف (43) ملاحظه فرماييد. 5- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف مقطعه اين سوره توجه فرماييد. 6- براى توجيه ترجمه «ام الكتاب» به لوح محفوظ، اين آيه را با آيات 21 و 22 بروج (85) مقايسه فرماييد. 7- به آيه 53 زمر (39) توجه فرماييد. 8- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 490 11- و همان كسى است كه از آسمان باران را به مقدار معينى فرستاد پس [ماييم كه] زمين خزان زده و خشك را به وسيله آن حيات بخشيديم شما نيز همين گونه [از گورها] خارج مىشويد. 12- خدايى كه همه زوجها را آفريد «1» [اعم از نبات و حيوان و غيره] «2»، و براى شما وسيله سوارى از كشتيها و دامها [و غيره] «3» پديد آورد. 13- تا بر پشت آنها [براحتى] قرار گيرد و آن گاه كه بر آنها قرار گرفتيد، نعمت پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد: تقديس مىكنيم خدايى كه اين [وسيله] را در خدمت ما گماشت و ما خود توان [ايجاد] آن را نداشتيم، 14- و ما به پيشگاه پروردگارمان باز مىگرديم. 15- براى خدا از ميان بندگانش سهمى قرار دادند «4» براستى كه انسان آشكارا ناسپاس است. 16- مگر خدا از ميان آفريدگانش دختران را انتخاب كرد و شما را به [داشتن] پسران اختصاص داد «5»؟ 17- در حالى كه هر گاه به يكى از آنها خبر دهند «6» آنچه براى خداى رحمان مثل مىزند [نصيبش شده]، چهرهاش تيره مىگردد، در حالى كه خشم خود را فرو مىخورد. 18- آيا آن كس كه با [عشق به] زيور پرورش يافته و در صف جدال ظاهر نمىگردد [خاص خداست]؟ 19- فرشتگان را كه بندگان خداى رحمانند، ماده پنداشتند، مگر به هنگام آفرينش آنها حضور داشتند؟! اظهارات آنان ضبط «7» و بازخواست خواهند شد. 20- و گفتند: اگر خداى رحمان مىخواست، ما فرشتگان [و بتان] را پرستش نمىكرديم آنان در مورد اين [امر] بىاطلاعند و جز گزافه نمىگويند. 21- مگر قبل از قرآن كتابى به آنها دادهايم كه بدان استدلال كنند؟! 22- بلكه گفتند: ما تشخيص داديم كه پدرانمان آيينى [مناسب] داشتند و ما از پى آنها راه يافتهايم. __________________________________________________ 1- به آيه 49 ذاريات (51) توجه فرماييد. 2- براى توجيه افزوده، به آيه 36 يس (36) توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 8 نحل (16) توجه فرماييد. 4- به آيات 100 انعام (6)، 57 نحل (16) و 40 اسراء (17) توجه فرماييد. 5- به زيرنويس آيه 149 صافات (37) مراجعه فرماييد. 6- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) توجه فرماييد. 7- به آيات 10- 12 انفطار (82) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 491 23- قبل از تو هم هيچ هشدار دهندهاى در هيچ شهرى «1» نفرستاديم، مگر آنكه طبقه عياش آن همين گونه گفتند: ما تشخيص داديم كه پدرانمان آيينى [مناسب] داشتند و از پى آنها مىرويم. 24- [پيامبرشان] گفت: اگر آيينى هدايت بخشتر از آنچه از پدران خود دريافتهايد، بر شما عرضه كنم چطور؟ گفتند: [به هر حال] پيامى را كه مأمور [ابلاغ] آن شدهايد، انكار مىكنيم «2». 25- ما هم از آنها انتقام گرفتيم ببين سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بود. 26- [به يا دآر] هنگامى كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: از آنچه شما پرستش مىكنيد، بريدهام. 27- مگر از كسى كه مرا آفريده است، كه او هدايتم خواهد كرد «3». 28- [خدا هم] يكتا پرستى را «4» در نسل او تداوم بخشيد «5»، بسا كه [جهانيان، به سوى خدا] باز گردند. 29- اين كفار مكه و پدرانشان را [در زندگى] بر خوردار كردم تا آنكه قرآن و پيامبرى روشنگر به سراغشان آمد. 30- و آن گاه كه قرآن «6» بر آنها عرضه شد، گفتند: اين جادوست و آن را انكار مىكنيم. 31- و گفتند: چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از دو شهر [مكه و طائف] نازل نشده است «7»؟ 32- مگر آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟! ماييم كه معيشتشان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم «8» و آنها را نسبت به هم به درجاتى رفعت بخشيدهايم تا از خدمات [متقابل] يكديگر استفاده كنند و رحمت پروردگارت از اموالى كه جمع مىكنند بهتر است. 33- اگر [نگرانى از آن] نبود كه همه مردم يك گروه [دنيا طلب و ناباور] مىشدند، سقف خانههاى كسانى را كه خداى رحمان را باور ندارند از نقره قرار مىداديم و نيز پلههايى را كه بر [طبقات] آن بالا روند، __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 58 بقره (2) رجوع فرماييد. 2- مفهوم دو آيه اخير به بيان ديگر در آيات 170 بقره (2) و 104 مائده (5) آمده است. 3- مفهوم دو آيه اخير به بيان ديگر در آيات 75- 78 شعراء (26) آمده است. 4- براى توجيه آنچه به جاى ضمير قرار دادهايم، به آيات 26 و 27 همين سوره (زخرف) توجه فرماييد. 5- اجابت دعاى ابراهيم است كه در آيه 35 ابراهيم (14) آمده است. 6- منظور از «حق» در اينجا قرآن است به آيه بعد توجه فرماييد. 7- پاسخ اين ادعا را در آيه 124 انعام (6) ملاحظه فرماييد. [.....] 8- نيمه اول آيه 26 رعد (13) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 492 34- و نيز درهاى منازلشان و تختهايى را كه بر آن تكيه مىزنند [مزين به سيم و زر مىكرديم]، 35- و هر گونه زيور [كه تصور كنيد] و [لى] همه اينها بر خوردارى [گذارى] زندگى دنياست و آخرت نزد پروردگار تو خاص پرهيزكاران است. 36- هر كه از ياد خداى رحمان دل بگرداند، شيطانى بر او مىگماريم تا همنشينش باشد «1» [و زندگىاش را دشوار كند] «2». 37- شياطين اين گروه را از راه [خدا] باز مىدارند، و [لى] آنها پندارشان اين است كه راه يافتهاند «3». 38- [سرگرم دنيا هستند] تا آن گاه كه [در قيامت] نزد ما آيند، [به شيطان همنشينشان] گويند: كاش ميان من و تو فاصلهاى به دورى شرق و غرب «4» بود، كه بد همنشينى [بودى]. 39- و اينك [پشيمانى] سودتان ندهد، زيرا ستم كردهايد و همه در عذاب شريكيد. 40- مگر تو مىتوانى [پيام خود را] به گوش ناشنوايان برسانى يا نابينايان و گمراهان آشكار را هدايت كنى. 41- اگر هم تو را [از دنيا] ببريم، [در هر حال] از آنها انتقام خواهيم كشيد «5» 42- يا عذابى را كه به آنها وعده دادهايم، [در دوران حياتت] به تو مىنماييم، كه ما بر آنها اقتدار داريم. 43- پس بر آنچه بر تو وحى مىشود چنگ بزن، كه بر راهى راست قرار دارى. 44- قرآن براى تو و قومت تذكارى است و [در مورد نحوه برخورد با آن] باز خواست خواهيد شد. 45- از [پيروان راستين] «6» پيامبرانى كه قبل از تو فرستاديم، بپرس: آيا جز خداى رحمان معبودى قابل پرستش قرار دادهايم؟ 46- موسى را با معجزات خويش به سوى فرعون و سران [قوم] ش فرستاديم كه گفت: من پيامبر پروردگار جهانيانم. 47- و چون آيات ما را بر آنها عرضه كرد، بدانها خنديدند. __________________________________________________ 1- به آيات 202 اعراف (7) و 83 مريم (19) توجه فرماييد. 2- براى توجه افزوده، به آيه 124 طه (20) توجه فرماييد. 3- به آيات 103 و 104 كهف (18) توجه فرماييد. 4- منظور از «مشرقين»، مشرق و مغرب است، مثل والدين در آيه 215 بقره (2). 5- به آيه 46 يونس (10) توجه فرماييد. 6- در آيات 113 و 114 آل عمران (3) به آنها اشاره شده است به آيه 94 يونس (10) نيز توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 493 48- و هيچ معجزهاى به آنها ارائه نداديم «1»، مگر اينكه يكى از ديگرى بزرگتر بود و [چون همه را تكذيب كردند] به عذاب گرفتارشان كرديم «2»، بسا كه [از لجاج] باز گردند. 49- [وقتى عذاب را مشاهده كردند] گفتند: اى جادوگر، از خداى خود بنا به عهدى كه با تو دارد بخواه [تا عذاب را از ما دفع كند] «3»، كه ما [ديگر] راه يافتهايم. 50- و چون عذاب را از آنها برداشتيم، پيمان شكستند. 51- فرعون در ميان قوم خود ندا سر داد و گفت: اى قوم من، آيا فرمانروايى مصر در اختيار من نيست و اين نهرها از دامنه [قصر] من جريان ندارد؟ مگر نمىبينيد؟ 52- [نه،] بلكه من شايستهترم نسبت به اين مرد كه بىمقدار است و بيان روشنى [هم] ندارد. 53- چرا [به علامت سرورى، همچون من] دستوارههاى زرين [از آسمان] بر او افكنده نشده است؟ يا چرا فرشتگان همراهش نيامدهاند [كه مؤيد ادعايش باشند]؟ 54- و [با تبليغات باطل خويش] قومش را به سبكسرى كشاند و مطيع او شدند زيرا گروهى منحرف بودند. 55- و چون موجب خشم ما شدند، از آنان انتقام گرفتيم و همگى را غرق كرديم، 56- و آنان را سابقه و مثالى براى آيندگان قرار داديم. 57- و چون داستان [تولد] فرزند مريم [بدون واسطه پدر] مطرح شد، بناگاه قوم [مشرك] تو [با تعبير ناهنجار خود] هياهو و خنده راه انداختند 58- و گفتند: معبودان ما بهترند يا او؟! اين سخن را تنها براى جدال با تو عنوان كردند آنان بواقع گروهى خصومتگرند. 59- عيسى فقط بندهاى است كه بر او نعمت «4» ارزانى داشتيم، و او را شاخصى برجسته براى دودمان يعقوب قرار داديم. 60- اگر مىخواستيم، [شما را نابود و] به جاى شما فرشتگانى پديد مىآورديم كه جانشين [شما] شوند. __________________________________________________ 1- به آيه 101 اسراء (17) و زيرنويس آن توجه فرماييد. 2- نوع اين عذاب را در آيات 130 و 133 اعراف (7) ملاحظه فرماييد. 3- براى توجيه افزودهها، با آيه 134 اعراف (7) مقايسه فرماييد. 4- چگونگى اين نعمت را در آيه 110 مائده (5) ملاحظه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 494 61- [تولد] عيسى [و معجزه حيات بخشيدنش] نشانهاى است براى [يقين به] رستاخيز، پس در مورد رستاخيز هرگز شك مكنيد و پيرو من باشيد، كه راه راست همين است. 62- مباد شيطان شما را [از راه خدا] باز دارد، كه او دشمن آشكار شماست. 63- و چون عيسى نشانههاى روشن بر آنها عرضه كرد، گفت: براى شما حكمت و برهان آوردهام تا برخى از موارد اختلافتان را روشن كنم پس، از خدا پروا كنيد و مطيع من باشيد. 64- خدا صاحب اختيار من و شماست، پس [تنها] او را بندگى كنيد راه راست همين است. 65- اما گروهها [يى از پيروان او] بين خود اختلاف ورزيدند واى بر ستمگران از عذاب روزى دردناك. 66- آيا جز اين انتظار مىبرند كه رستاخيز در حال غفلتشان ناگهان بر آنان فرا رسد «1»؟ 67- دوستان [دنيايى] در آن روز دشمن يكديگرند «2»، بجز پرهيزكاران. 68- اى بندگان [پرهيزكار] من، امروز ترس و اندوهى نخواهيد داشت «3» 69- همان بندگانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم [امر ما] «4» بودند 70- شما و همسرانتان به بهشت در آييد، در حالى كه شما را شادمان كنند «5». 71- سينىها و جامهاى زرين بر آنها مىگردانند و هر چه دلها بخواهد و ديدهها لذت برد، در آنجا هست و شما [با چنين نعمتهايى] در بهشت جاودانهايد. 72- اين بهشتى است كه در برابر رفتارتان به شما دادهاند. 73- در آنجا ميوههاى فراوان در اختيار داريد كه از آنها مىخوريد. __________________________________________________ 1- به آيه 49 يس (36) توجه فرماييد. 2- به آيات 28 فرقان (25)، 67 و 68 احزاب (33) توجه فرماييد. 3- به آيات 82 و 127 انعام (6) و 27 و 28 فجر (89) توجه فرماييد. [.....] 4- براى توجيه افزوده، با بخش پايانى آيه 71 انعام (6) مقايسه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 56 يس (36) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 495 74- ولى بزهكاران در عذاب دوزخ جاودانهاند 75- [در حالى كه عذاب] از آنان كاسته نخواهد شد و در نااميدى فرو رفتهاند 76- ما هيچ ستمى به آنها نكرديم، آنها خودشان [در حق خويش] ستمگر بودند. 77- فرياد بر آرند: اى مالك «1»، [بخواه كه] پروردگارت كار ما را يكسره كند «2» گويد: نه، شما [در همين وضع] ماندگار هستيد. 78- حق را بر شما عرضه كرديم ولى بيشتر شما از آن ناخشنود هستيد 79- آنها عزم [توطئه عليه تو را] جزم كردند ما هم [طرح خنثى سازى آن را] استحكام بخشيديم «3». 80- مگر مىپندارند كه ما سخنان سرى و نجوايشان را نمىشنويم؟ آرى، فرشتگان ما در كنارشان [همه چيز را] ثبت مىكنند «4». 81- بگو: اگر خداى رحمان فرزندى داشت، من نخستين پرستنده [او] بودم. 82- [خدايى كه] صاحب اختيار آسمانها و زمين و عرش است، از توصيف [جاهلانه] آنان منزه است. 83- بگذار بيهوده بگويند و به بازى مشغول باشند تا با روز موعودشان «5» مواجه شوند «6». 84- اوست كه در آسمان [ها] و زمين معبود است و او فرزانه و داناست. 85- منشأ بركات است خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و ما بين آنها خاص اوست و آگاهى از [لحظه بر پايى] رستاخيز تنها در اختيار اوست، و به پيشگاه او بازگردانده مىشويد. 86- كسانى را كه به جاى خدا [به نيايش] مىخوانند، قادر به هيچ شفاعت و دستگيرى [از آنها] نيستند، و ليكن افرادى كه آگاهانه بحق گواهى مىدهند [مستقيما مورد حمايت خدا خواهند بود] «7». 87- اگر از آنان بپرسى كه چه كسى آنها را آفريده است، قطعا مىگويند: خدا پس چگونه [از راه بندگى او] باز گردانده مىشوند؟! 88- و گفتار پيامبر [اين است كه:] پروردگارا، اينان گروهى هستند كه ايمان نمىآورند. 89- پس، از آنها در گذر و بگو: سلام [بر شما] «8»، بزودى [نتيجه لجاج را] خواهند دانست. __________________________________________________ 1- نام رئيس فرشتگان نگهبان دوزخ است. 2- توجيه افزوده اين است كه چون اهل دوزخ به موجب آيه 15 مطففين (83) محجوب از خدا هستند، در خواستشان را از طريق مالك دوزخ مطرح مىكنند. 3- به آيه 42 طور (52) توجه فرماييد. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 21 يونس (10)، 13 و 14 اسراء (17)، 49 كهف (18)، 29 جاثيه (45) و 18 ق (50) و 10- 12 انفطار (82) آمده است. 5- به آيه 66 همين سوره (زخرف) توجه فرماييد. 6- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) توجه فرماييد ضمنا تهديدى كه در اين آيه به كار رفته، در آيات 3 حجر (15)، 54 مؤمنون (23) و 17 طارق (86) نيز آمده است. 7- براى درك بهتر معنى و مفهوم اين آيه و تبيين آن، به آيات 41 و 42 دخان (44) توجه فرماييد استثناء در هر دو مورد منقطع است. 8- به آيه 63 فرقان (25) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 496 44- سوره دخان به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «1» 2- سوگند به اين كتاب روشنگر، 3- كه آن را در شبى مبارك «2» نازل كرديم [زيرا] كه ما هشدار دهنده بودهايم. 4- در آن [شب] هر امر مهمى فيصله مىيابد 5- [قرآن را] با وحىاى از جانب خويش [فرستاديم] بى گمان ما فرستنده [آن] بودهايم 6- به عنوان رحمتى از پروردگار تو كه او شنوا و داناست. 7- [همان] صاحب اختيار آسمانها و زمين و ما بين آنها، اگر به يقين در يابيد. 8- هيچ معبودى جز او نيست، حيات مىبخشد و مرگ مىدهد پروردگار شما و نياكان شماست. 9- ولى آنها به حال ترديد سرگرم بازىاند. 10- در انتظار روزى باش كه آسمان [به علامت آغاز عذاب] دودى آشكار پديد آورد، 11- كه مردم را فرا مىگيرد اين عذابى است دردناك. 12- [مىگويند:] پروردگارا، عذاب را از ما بردار كه ايمان آوردهايم. 13- چگونه براى آنان [جاى پذيرش] پند باشد؟ در حالى كه پيامبر روشنگر به سراغشان آمده بود، 14- ولى از او روى بر تافتند و گفتند: تعليم يافتهاى است ديوانه «3». 15- [تا] زمانى اندك عذاب را [براى آزمايش] بر مىداريم، و [لى] شما [به انكار خويش] باز مىگرديد. 16- روزى [را انتظار بريد] كه سختتر دست مىگشاييم «4»، كه ما دادستانيم. 17- قبل از آنها نيز قوم فرعون را آزموديم و پيامبرى بزرگوار به سراغشان آمد، 18- [و گفت: كار دودمان يعقوب، اين] «5» بندگان خدا را به من بسپاريد، كه من براى شما پيامبرى امين هستم، __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف مقطعه «حا، ميم» توجه فرماييد. 2- منظور شب قدر در ماه مبارك رمضان است به آيات 185 بقره (2) و 1 قدر (97) توجه فرماييد. 3- گفتارشان با توضيح بيشتر در آيات 103 نحل (16) و 4 و 5 فرقان (25) آمده است. 4- ابتدا به آيه 24 غاشيه (88) و بعد به آيه 17 غافر (40) توجه فرماييد. [.....] 5- براى توجيه افزوده، با آيه 17 شعراء (26) مقايسه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 497 19- و در برابر خدا سركشى مكنيد، كه براى شما دليلى روشن آوردهام، 20- و از اينكه سنگسارم كنيد، «1» به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مىبرم «2». 21- اگر باورم نداريد، از من كناره بگيريد. 22- آن گاه پروردگار خويش را ندا داد كه: اينان گروهى بزهكارند. 23- [به او وحى كرديم كه:] بندگان مرا شبانه راهى كن، زيرا شما مورد تعقيب قرار خواهيد گرفت. 24- و دريا را آرام پشت سر بگذار كه آنها سپاهى هستند كه غرق خواهند شد «3». 25- چه باغها و چشمه سارها كه رها كردند [و رفتند]، 26- و كشتزارها و اقامتگاههاى اشرافى، 27- و تنعمى «4» كه در آن شادمان بودند، 28- [سرنوشتشان] اين گونه [بود]، و [تمامى] آن [نعمت] ها را به گروهى ديگر وا گذاشتيم «5». 29- [نابودى آنان هيچ اثرى در عالم نداشت و] قطره اشكى آسمان و زمين بر [نابودى] آنها نريخت و مهلتى هم نيافتند. 30- و دودمان يعقوب را از عذاب ذلت بار «6» نجات داديم، 31- از [شر] فرعون، كه برترى خواهى از [زمره] گزافكاران بود. 32- و دودمان يعقوب را [به موهبت توحيد] آگاهانه بر مردم زمانه برترى داديم. 33- و نشانههايى [از قدرت خويش] در اختيارشان گذاشتيم كه آزمايشى روشن در آن بود. 34- اين [منكر] ان مىگويند: 35- جز مرگ نخستين ما، هيچ [خبرى] نيست «7» و برانگيخته نخواهيم شد 36- و اگر راست مىگوييد، پدران ما را باز آريد. 37- آيا آنها مهمترند، يا قوم [نيرومند] «تبع» «8» و پيشينيان آنها كه چون بزهكار بودند، هلاكشان كرديم. 38- آسمانها و زمين و ما بين آنها را به بازيچه نيافريدهايم. 39- آنها را آن گونه كه بايد، آفريديم، ولى بيشترشان نمىدانند. __________________________________________________ 1- بيان ابتدا به ساكن موسى در مورد «رجم» از آنجا سر چشمه گرفته است كه قبل از موسى بسيارى از رسولان را اقوام پيشين تهديد به «رجم» مىكردند به آيات 91 هود (11) در مورد شعيب و 46 مريم (19) در مورد ابراهيم و 116 شعراء (26) در مورد نوح توجه فرماييد. 2- اشاره به تأمينى است كه خدا به او داده بود به آيات 45 و 46 طه (20) توجه فرماييد. 3- آنچه در اين دو آيه به عنوان اختصار حذف شده، در آيه 77 طه (20) در عباراتى كوتاه بيان شده است. 4- كلمه «نعمت» حدود 50 بار در قرآن تكرار شده است دو بار آن به فتح نون است كه يك مورد آن در همين آيه (27 دخان) آمده و مورد ديگر در آيه 11 مزمل (73)، بقيه آنها به كسر نون است. «نعمت» به فتح نون به معنى «تنعم» است و اين دو كلمه نبايد با هم اشتباه شوند. 5- اين گروه در آيه 59 شعراء (26) معرفى شده است. 6- چگونگى اين عذاب و نجات را در آيات 49 و 50 بقره (2) ملاحظه فرماييد. 7- منظورشان به طور روشنتر در آيه 29 انعام (6) بيان شده است. 8- «تبع» لقب عدهاى از پادشاهان يمن در قرن 4 و 5 ميلادى است. ترجمه طاهرى، ص: 498 40- تحقيقا روز داورى وعدهگاه همه آنهاست «1»، 41- روزى كه هيچ دوستى براى دوست خود سودمند نمىباشد و [از هيچ سو] مورد يارى قرار نگيرند «2»، 42- مگر كسى كه خدا [بر او] رحم كند كه او فرا دست و مهربان است. 43- مسلما درخت زقوم، 44- غذاى گناهكار [ان] است 45- همچون فلز گداخته در شكمها مىجوشد، 46- به سان جوشش آب داغ. 47- [خطاب مىرسد:] آن [ستمگر] را بگيريد و به ميان دوزخ در افكنيد. 48- آن گاه از عذاب آب داغ بر سرش فرو ريزيد. 49- بچش، كه تو همان فرا دست و بزرگوار هستى «3»! 50- اين همان [سرنوشتى] است كه در مورد آن ترديد داشتيد. 51- پرهيزكاران در جايگاهى امن و امان به سر مىبرند، 52- در باغهايى از بهشت و [كنار] چشمه سارها 53- جامههايى از ديباى ظريف و ستبر مىپوشند، در حالى كه روياروى يكديگر [به صحبت] نشستهاند 54- چنين است [وضع آنها] و با سپيدرويان غزال چشم تزويجشان كردهايم. 55- در آنجا هر ميوهاى كه بخواهند، بى دغدغه در اختيارشان است. 56- طعم مرگ را در آنجا نخواهند چشيد، جز همان مرگ نخستين و [خدا] از عذاب دوزخ بركنارشان داشته است. 57- به عنوان بخشايشى از جانب پروردگار تو و اين است همان كاميابى بزرگ. 58- قرآن را بر زبان تو روان كرديم، بسا كه پند پذيرند. 59- پس، منتظر باش كه آنها هم در انتظار [نتيجه اعمالشان] هستند. __________________________________________________ 1- به آيات 14 و 15 مرسلات (77) توجه فرماييد. 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 19 انفطار (82) آمده است. 3- به آيه 50 فصلت (41) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 499 45- سوره جاثيه به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «1». 2- نزول اين كتاب از جانب خداى فرادست و فرزانه است. 3- براستى كه در آسمانها و زمين نشانههايى [از قدرت الهى] براى باور داران [پديدار] است، 4- و [نيز] در آفرينش خودتان و موجودات زندهاى كه [در زمين] پراكنده مىسازد، براى اهل يقين نشانههايى [از توان و تدبير خدا هويدا] است. 5- و در گردش پياپى شب و روز «2» و رزقى كه خدا [به صورت باران] از آسمان مىفرستد و زمين را پس از خزان و خشكىاش، بدان حيات مىبخشد، و [نيز] در گردش بادها نشانههايى است [از توان و تدبير او] براى عاقلان. 6- اين آيات خداست كه بحق بر تو مىخوانيم بعد از [سخن] خدا و آيات [حكيمانه] اش، كدام سخن را باور مىكنند؟ 7- واى بر هر دروغ پرداز گناهكار، 8- كه آيات خدا را كه بر او خوانده مىشود، مىشنود، ولى متكبرانه بر مخالفت اصرار دارد، گويى آنها را نشنيده است «3»، پس او را عذابى دردناك خبر بده «4». 9- و چون بر گوشهاى از آيات ما واقف شود، آن را به استهزاء مىگيرد آنها عذابى ذلت بار (در انتظار) دارند «5». 10- فرا رويشان «6» دوزخ است و دستاوردشان و كارسازهايى كه به جاى خدا انتخاب كردهاند، هيچ اثرى براى آنها نخواهند داشت و عذابى بزرگ [در انتظار] دارند. 11- اين [قرآن موجب] هدايت است و كسانى كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، عذابى دردناك [ناشى] از اضطراب خواهند داشت «7». 12- خداست كه درياها را در خدمت شما گماشت تا كشتيها به فرمانش در آن روان شوند و از بخشايش او [روزى] بجوييد، بسا كه سپاس داريد. 13- آنچه در آسمانها و زمين است از [رحمت] خويش در خدمت شما گماشت كه در اين [امر] براى انديشمندان نشانههايى است. __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف «حا، ميم» توجه فرماييد. 2- از نظر تشخيص معنى و مفهوم كلمه «اختلاف» در اينجا، با آيه 62 فرقان (25) مقايسه فرماييد. [.....] 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 72 حج (22) و 16 محمد (47) آمده است. 4- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) مراجعه فرماييد. 5- به آيات 106 كهف (18) و 34 و 35 همين سوره (جاثيه) توجه فرماييد. 6- به زيرنويس آيه 16 ابراهيم (14) توجه فرماييد. 7- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 500 14- به مؤمنان بگو: از كسانى كه از روزهاى [انعام و انتقام] خدا اميد [و بيمى] ندارند، در گذرند تا [خدا به موقع خود، هر] گروهى را در برابر دستاوردشان سزا دهد «1». 15- هر كه به شايستگى عمل كند، به سود خود و هر كه بدى كند، به ضرر خويش كرده است «2»، آن گاه [براى محاسبه و جزا] به پيشگاه پروردگارتان بازگردانده مىشويد. 16- به [افرادى از] دودمان يعقوب كتاب و فرزانگى و پيامبرى عطا كرديم و نعمتهاى پاكيزه را روزيشان نموديم و آنان را [به موهبت توحيد] بر مردم زمانه برترى بخشيديم، 17- و در امر [دين]، آيات روشنى در اختيارشان قرار داديم ولى آنها آگاهانه با انگيزه حسد و سركشى كه بينشان بود، اختلاف ورزيدند البته پروردگارت روز رستاخيز در موارد اختلافشان داورى خواهد كرد. 18- آن گاه تو را بر طريقى [روشن و كامل] از امر [دين] قرار داديم پيرو همان راه باش و هوسهاى نادانان را پيروى مكن. 19- آنها در برابر خدا هيچ اثرى براى تو ندارند، ستمگران كارساز يكديگرند، و خدا كارساز پرهيزكاران است. 20- اين [قرآن موجبات] بصيرت است براى مردم و هدايت و رحمتى است براى اهل يقين. 21- مگر كسانى كه مرتكب اعمال ناشايسته شدند، پنداشتهاند كه همطراز مؤمنان نيكوكار قرارشان مىدهيم، بگونهاى كه زندگى و مرگشان يكسان باشد؟ [براستى] داورى بدى مىكنند «3». 22- خدا آسمانها و زمين را به حق [و با هدف] آفريد تا [همه آزمايش شوند] و جزاى دستاوردهاى هر كس داده شود بىآنكه مورد ظلم قرار گيرند. __________________________________________________ 1- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) و 42 معارج (70) توجه فرماييد. 2- معنى و مفهوم اين عبارت به بيان ديگرى در نيمه اول آيه 7 اسراء (17) و آيه 44 روم (30) آمده است. 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 28 ص (38) و 35 قلم (68) آمده است ضمناً تفاوت زندگى آنان را در آيه 124 طه (20) و تفاوت مرگشان را در آيه 27 محمد (47) از يك طرف و آيات 32 نحل (16)، 103 انبياء (21) و 30 فصلت (41) از طرف ديگر ملاحظه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 501 23- آيا توجه كردهاى به آن كس كه هواى نفسش را معبود خود گرفته [و تسليم آن شده] است «1»؟ خدا هم او را با وجود آگاهىاش گمراه كرد و بر گوش و دلش مهر [غفلت] نهاد و بر ديدهاش پردهاى كشيد «2» بعد از خدا چه كسى هدايتش خواهد كرد؟ آيا پند نمىپذيريد؟ 24- [انكارورزان] گفتند: جز زندگى دنياى ما [خبرى] نيست، زندگى مىكنيم و مىميريم و اين گردش روزگار است كه ما را به كام مرگ مىبرد «3» آنان در مورد اين [امر] بىاطلاعند و فقط پيرو گمانند. 25- و چون آيات روشنگر ما [در مورد رستاخيز] بر آنها خوانده شود، دليل [انكار] شان جز اين نيست كه مىگويند: اگر راست مىگوييد، پدران ما را باز آيد. 26- بگو: خداست كه شما را حيات مىبخشد و مرگ مىدهد، آن گاه شما را در روز ترديد ناپذير رستاخيز جمع مىكند، ولى بيشتر مردم [اين حقيقت را] نمىدانند. 27- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص خداست و روزى كه رستاخيز بر پا شود، هرزه درايان زيانكار خواهند بود. 28- در آن روز هر گروهى را [از وحشت حساب و جزا، ذليل و] به زانو درآمده مىبينى هر گروهى را براى [گرفتن] پرونده اعمالشان «4» فرا خوانند در آن روز شما در برابر آنچه كردهايد، جزا مىبينيد. 29- اين پرونده ماست كه بحق بر شما گواهى مىدهد ما عملكرد شما را [دقيقاً] ثبت مىكرديم «5». 30- مؤمنان نيكوكار را پروردگارشان مشمول رحمت خويش قرار خواهد داد اين است همان كاميابى آشكار. 31- ولى [به] انكار ورزان [خطاب شود:] مگر نه اين بود كه در برابر آيات من كه بر شما عرضه مىشد، گردنكشى مىكرديد و گروهى بزهكار بوديد؟ 32- و هنگامى كه گفته مىشد: وعده خدا راست است و رستاخيز ترديد پذير نيست، مىگفتيد: نمىدانيم رستاخيز چيست، تنها تصورى [در اين باره] داريم، و [لى] به يقين نرسيدهايم. __________________________________________________ 1- در اين رابطه به آيه 51 نحل (16) توجه فرماييد. 2- به نيمه دوم آيه 5 صف (61) توجه فرماييد. 3- بيان ديگرشان در همين زمينه در آيه 35 مؤمنون (23) و 78 يس (36) آمده است. 4- به آيه 12 يس (36) توجه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 13 و 14 اسراء (17) و 80 زخرف (43) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 502 33- رفتار زشتشان بر آنها آشكار مىشود «1» و عذابى كه استهزايش مىكردند، دامنگيرشان مىگردد. 34- [به آنها] خطاب مىشود: امروز شما را از ياد مىبريم، همان گونه كه ديدار اين روزتان را به فراموشى سپرديد «2» و جايگاهتان آتش است و ياورى نخواهيد داشت. 35- اين [گرفتارى] از آن جهت است كه آيات خدا را به استهزاء گرفتيد و زندگى دنيا فريبتان داد امروز [انكار ورزان] از آتش بيرون آورده نخواهند شد و جلب رضايت [الهى] از آنان خواسته نمىشود. 36- پس ستايش خاص خداست، صاحب اختيار آسمانها و زمين و تمامى جهانيان. 37- و بزرگى در آسمانها و زمين خاص اوست و او فرادست و فرزانه است. [ یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۷ ] [ 9:44 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||