|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
46- سوره احقاف به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- حا، ميم «3»، 2- نزول اين كتاب از جانب خداى فرادست و فرزانه است. 3- آسمانها و زمين و ما بين آنها را آن گونه كه بايد و براى مدتى معين آفريدهايم «4» [كه پايان آن، رستاخيز است]، و [لى] انكار ورزان از آنچه هشدار داده شدند، رويگردانند. 4- بگو: آيا به آنچه كه به جاى خدا [به نيايش] مىخوانيد توجه كردهايد؟ به من نشان دهيد چه چيز از [اجزاى] زمين را آفريدهاند. مگر در [آفرينش] آسمانها شركتى داشتهاند «5»؟ اگر راست مىگوييد، از كتب آسمانى پيشين، يا آثار علمى [گذشتگان، دليلى] بياوريد. 5- كيست گمراهتر از كسى كه به جاى خدا افرادى را [به نيايش] مىخواند كه تا روز رستاخيز هم پاسخ او را نمىدهند «6» و اساساً از درخواستشان بىخبرند؟ __________________________________________________ 1- به آيه 30 آل عمران (3) توجه فرماييد. [.....] 2- اين تعبير از باب مشاكله است ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 14 سجده (32) آمده است. 3- به زيرنويس آيه 1 غافر (40) در مورد روابط رياضى حروف «حا، ميم» توجه فرماييد. 4- به آيات 48 ابراهيم (14)، 103 انبياء (21)، 1 و 2 تكوير (81)، و 1 و 2 انفطار (82) توجه فرماييد. 5- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 73 حج (22) و 11 لقمان (31) نيز آمده است. 6- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 503 6- و چون [در قيامت] مردم احضار شوند «1»، [معبودها] دشمنشان خواهند بود و عبادتشان را انكار مىكنند «2». 7- و چون آيات روشنگر ما بر آنها خوانده شود، انكار ورزان در مورد سخن حقى كه بر آنها عرضه مىشود، گويند: اين جادويى است آشكار «3»، 8- مگر مىگويند: قرآن را خودش جعل كرده است «4» بگو: اگر آن را جعل كرده باشم، شما [و ديگران] قهر خدا را «5» از من باز نخواهيد داشت او به آنچه [با طعنه، به گفتگو] در آن مىپردازيد، آگاهتر است [و] به عنوان گواه بين من و شما كافى است «6» و اوست آمرزگار و مهربان. 9- بگو: من پديدهاى نوظهور در ميان پيامبران نيستم «7» و نمىدانم سرنوشت من و شما چه خواهد شد «8»، تنها از آنچه به من وحى مىشود پيروى مىكنم و فقط هشدار دهندهاى آشكارم. 10- بگو: به نظر شما اگر [قرآن] از جانب خدا [رسيده] باشد و با آنكه گواهى از دودمان يعقوب «9» مشابهت آن را [با تورات] گواهى داده باشد و ايمان آورد و شما در برابرش انكار و تكبر كنيد [آيا گمراه و ستمگر نيستيد] «10»؟ بىگمان خدا ستمگران را هدايت نخواهد كرد. 11- انكار ورزان در مورد مؤمنين گفتند: اگر [قرآن] شايستگى داشت، آنها [كه مردمى فقير و زبونند] در پذيرش آن بر ما سبقت نمىگرفتند، و چون بدان هدايت نيافتهاند، مىگويند: اين [قرآن] دروغى است ديرينه. 12- قبل از قرآن، كتاب موسى راهنما و رحمت بود و اين [قرآن] كتابى است كه [آن را] تصديق مىكند، به زبان عربى [روشن و تنظيم شده است]، تا ستمگران را هشدار دهد و براى نيكوكاران بشارت باشد. 13- كسانى كه گفتند: صاحب اختيار ما خداست، آن گاه [از بندگى غير خدا سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پاى فشردند، ترس و اندوهى نخواهند داشت «11». 14- آنها به پاداش اعمالشان جاودانه بهشتىاند. __________________________________________________ 1- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش پايانى آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد. 2- به آيات 29 يونس (10)، و 63 قصص (28) توجه فرماييد ضمناً معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيات 81 و 82 مريم (19) آمده است. 3- مفهوم آيه به بيان سادهتر در آيه 2 انبياء (21) آمده است. 4- به آيات 44- 46 حاقه (69) توجه فرماييد. 5- به آيات 44- 47 حاقه (69) توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 24 شورى (42) آمده است. 6- اشاره به متن آيه 166 نساء (4) است. 7- به آيه 56 نجم (53) توجه فرماييد. 8- به آيات 188 اعراف (7) و 50 انعام (6) توجه فرماييد. 9- به آيه 43 رعد (13) توجه فرماييد. [.....] 10- جواب شرط حذف شده است اين جواب را كه افزودهايم، از آيه 52 فصلت (41) جستجو فرماييد. 11- اين آيه را با آيه 30 فصلت (41) مقايسه و نتيجهگيرى فرماييد ضمناً به آيات 82 و 127 انعام (6) و 27- 28 فجر (89) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 504 15- به انسان سفارش كرديم كه در مورد پدر و مادرش [به شايستگى] نيكى كند، [بويژه] مادر كه به دشوارى بار حمل او را بر عهده داشت و با دشوارى وضع حمل كرد، و [دوران] باردارى و شيرخوارگىاش [مجموعا حدود] سى ماه است، [و پرورش يافت] تا به حد رشد رسيد و در چهل سالگى «1» [كه غرور جوانىاش فروكش كرده است] مىگويد: پروردگارا، به من توفيق ده تا نعمتت را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتهاى، سپاس دارم و به عمل شايستهاى كه از آن خشنود گردى، دست زنم و براى من در ميان فرزندانم شايستگى پديد آر، به درگاه تو بازگشتهام و تسليم [فرمان تو] هستم. 16- آنها كسانىاند كه نيكوترين عملشان را مىپذيريم «2» و از بديهاشان «3» مى گذريم، بنا به وعده حقى كه به آنها نويد داده مىشد، در ميان بهشتيان [جاى دارند.] 17- و آن كس كه به پدر و مادرش گفت: رنجيدهام از شما، چگونه به من وعده مىدهيد كه [از گور] بيرون آورده خواهيم شد، در حالى كه قبل از من نسلهاى فراوانى رفتند [و بازنگشتند]، و پدر و مادر [ش] به خدا استغاثه مىكنند [و به او گويند:] واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا راست است، پاسخ مىدهد: اين [وعدهها] چيزى جز افسانههاى كهن نيست. 18- آنها كسانى اند كه فرمان مجازات «4» در مورد آنان تحقق يافت، در حالى كه در [جرگه] گروههايى از جن و انس كه پيش از ايشان دورانشان سپرى شد، بودند، بى گمان آنها زيانكار بودند. 19- هر گروه درجاتى متناسب با اعمالشان دارند، تا [حقى تضييع نگردد] و خدا اعمالشان را به تمامى سزا دهد، بى آنكه مورد ظلم قرار گيرند. 20- روزى كه انكارورزان بر آتش عرضه مىشوند، [به آنها خطاب مىشود:] نعمتهاى پاكيزه خود را [كه بايد امروز هم از آن لذت ببريد] در زندگى دنيايىتان از بين برديد و [فقط همان جا] از آنها بهرهمند شديد، پس، امروز به خاطر سرورى خواهى ناحق در زمين و انحرافى كه داشتيد، به عذابى ذلت بار كيفر داده مىشويد. __________________________________________________ 1- منظور سنين تكامل عقل است، نه دقيقا چهل سالگى. 2- براى روشنتر شدن، به آيه 7 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 3- منظور گناهان صغيره است، به آيه 31 نساء (4) توجه فرماييد. 4- براى روشن شدن معنى و مفهوم «قول» در اينجا و توجيه ترجمه آن به فرمان مجازات، به آيات 16 اسراء (17) و 71 زمر (39) توجه فرماييد. اين فرمان مجازات در آيات 18 اعراف (7)، 43 حجر 150) و 85 ص (38) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 505 21- [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را به ياد آر، آن گاه كه در سرزمين «احقاف» «1» قومش را هشدار مىداد- در حالى كه هشدار دهندگان [ديگرى نيز] در گذشتههاى نزديك و دور آمده بودند- كه: تنها خداى را بندگى كنيد كه از عذاب روزى بزرگ بر شما مىترسم. 22- گفتند: آيا آمدهاى كه ما را از [پرستش] معبودان خود بازگردانى؟! اگر راست مى گويى، عذابى كه به ما وعده مىدهى پيش آر «2». 23- گفت: [وقت نزول عذاب را] فقط خدا مىداند و من پيامى را كه مأمور [ابلاغ] آن شدهام، به شما مىرسانم، ولى شما را گروهى جاهل مىبينم. 24- و چون آن [عذاب] را به صورت ابرى كه در جهت درهها «3» [ى حاصلخيز] شان پيش مىآمد، مشاهده كردند، [با سرور] گفتند: اين ابرى است كه [رحمت] بر ما مىبارد [هود گفت: نه،] بلكه همان [عذابى] است كه براى رسيدنش شتاب داشتيد، تندبادى است حاوى عذابى دردناك «4». 25- هر چيزى را به فرمان پروردگارش در هم مىكوبد، آن گاه چنان [هلاك] شدند كه جز خانهها [ى ويران] شان آثارى به چشم نمىخورد بزهكاران را اين گونه كيفر مىدهيم. 26- امكاناتى به قوم [منقرض شده] عاد داده بوديم «5» كه به شما [مكيان] ندادهايم و با آنكه به آنها هم چشم و گوش و دل داده بوديم، اما گوش و چشم و قلبهايشان سودى به حالشان نداشت زيرا آيات خدا را دانسته انكار مىكردند و عذابى كه استهزايش مىكردند، دامنگيرشان شد «6». 27- [بسيارى از مردم] شهرهاى «7» پيرامون شما [مكيان] را هلاك كرديم «8» و آيات خود را به شكلهاى مختلف بيان كرديم، بسا كه [از گمراهى] بازگردند. 28- پس چرا كسانى كه به جاى خدا، براى تقرب [به خدا، آنان را] معبود خود گرفتند، [به هنگام بلا] ياريشان نكردند؟ بلكه از نظرشان ناپديد شدند و [سرانجام] دروغ و بافتههايشان همين بود. __________________________________________________ 1- بدرستى روشن نيست كه احقاف كدام سرزمين بوده و گفتار مفسران در اين مورد مختلف است. 2- اقوام ديگر نيز مشابه همين درخواست را از پيامبرشان داشتند اين درخواستها در مورد قوم صالح در آيه 77 اعراف (7) و در مورد قوم نوح در آيه 32 هود (11) و در مورد قوم شعيب در آيه 187 شعراء (26) و در مورد قوم لوط در آيه 29 عنكبوت (29) و در مورد مشركين قريش در آيات 32 انفال (8) و 16 ص (38) آمده است. 3- منظور سرزمين است در آيات 37 ابراهيم (14) و 18 نمل (27) به همين معنى بكار رفته است. 4- توضيح بيشتر و روشنتر را در آيات 16 فصلت (41) و 6- 8 حاقه (69) ملاحظه فرماييد. 5- امكانات و توانايىهاى آنان را در آيات 6- 8 فجر (89) ملاحظه فرماييد. 6- به آيه 9 روم (30) توجه فرماييد. 7- به زيرنويس آيه 58 بقره (2) توجه فرماييد. 8- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 506 29- [به ياد آر] آن گاه كه تنى چند از جنيان را متوجه تو كرديم كه قرآن را مىشنيدند چون نزد رسول حضور يافتند، [با يكديگر] گفتند: سكوت! و چون [تلاوت قرآن] به پايان رسيد، در حالى كه هشدار مىدادند، نزد قوم خود بازگشتند. 30- گفتند: اى قوم ما، ما [آيات] كتابى هماهنگ با كتب پيشين را شنيديم كه پس از موسى نازل شده است كه به [سوى] حق و راه راست هدايت مىكند «1». 31- اى قوم ما، شما هم اين دعوت كننده به سوى خدا «2» را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا [خدا] برخى از «3» گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد. 32- و هر كه دعوت كننده به سوى خدا را اجابت نكند، در زمين [خداى را] به تنگ نمىآورد «4» و در برابر خدا كارسازى نخواهد داشت آنان در گمراهى آشكارند. 33- آيا توجه نكردهاند كه خدايى كه آسمانها و زمين را آفريد و در آفرينش آنها فرو مانده نشد، قادر است كه مردگان را هم زنده كند؟! آرى، او بر هر كارى تواناست «5». 34- روزى كه انكار ورزان بر آتش عرضه مىشوند، [به آنها گفته مىشود:] آيا اين آتش حق [شما] نيست؟ گويند: چرا، سوگند به پروردگارمان [آن گاه خدا] گويد: پس به سزاى انكارتان عذاب را بچشيد. 35- پس تو هم همچون پيامبرانى كه ثابت قدم بودند، پايدار باش «6» و در مورد [درخواست عذاب] آنها شتاب مكن «7» روزى كه عذاب موعودشان را [در جهان بازپسين] ببينند، گويى فقط پاسى از روز را [در خاك] به سر بردهاند «8»، [اين] ابلاغى [عمومى] است آيا جز منحرفان هلاك مىشوند؟! __________________________________________________ 1- اين داستان با تفصيل بيشتر در سوره جن (72) آمده است. 2- منظور از «داعى اللَّه» رسول خدا (ص) است به نيمه اول آيه 108 يوسف (12) توجه فرماييد. 3- منظور گناهان قبل از ايمان است به آيه 38 انفال (8) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به آيه 2 توبه (9) توجه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 81 يس (36) آمده است. 6- به آيه 48 قلم (68) توجه فرماييد. اين پيامبران صاحب اراده و پايدارى، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد (ص) بودند كه در آيه 7 احزاب (33) به آنان اشاره شده است ولى مفسران در مورد اسامى پيامبران اولو العزم آراء مختلفى دارند و بين 4- 18 نفر را نام بردهاند. 7- ابتدا به آيات 11 مزمل (73) و 17 طارق (86) توجه فرماييد و بعد به آيات 24 لقمان (31) و 196 و 197 آل عمران (3). 8- با آيات 55 و 56 روم (30) مقايسه فرماييد ضمناً به زيرنويس آيه 55 روم نيز توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 507 47- سوره محمد به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- [خدا] تلاش انكار ورزان را كه [مردم را] از راه خدا باز مىدارند، تباه كرد «1». 2- و آنان كه مؤمن و نيكوكار بودند و به آيات حقى كه از جانب پروردگارشان بر محمد نازل شده است، باور آوردند، بديهايشان را زدود «2» و امورشان را سامان بخشيد «3». 3- زيرا انكار ورزان پيرو باطل شدند و مؤمنان، پيرو [آيات] حق پروردگارشان خدا براى مردم اين گونه وضعشان را بيان مىكند. 4- [در ميدان جنگ] چون با انكار ورزان [ى كه عليه شما دست به جنايت و فتنه زدهاند] روبرو شديد، آنها را گردن بزنيد تا آنكه بر آنها چيره شويد، آن گاه اسيران را به بند كشيد سپس [يك جانبه و] با احسان يا در برابر غرامت آزادشان كنيد، تا سنگينى جنگ فروكش كند اين [فرمان خدا] است و اگر خدا مىخواست، خودش از آنها انتقام مىگرفت، ولى مىخواهد شما را در برابر يكديگر آزمايش كند «4» و آنان كه در راه خدا كشته شدند، [خدا] نتيجه تلاششان را تباه نمىكند. 5- خدا [به راه راست] هدايتشان خواهد كرد و امورشان را سامان مىبخشد 6- و به بهشتى كه به آنها معرفى كرده است، واردشان خواهد كرد. 7- اى مؤمنان، اگر [آيين و بندگان] خداى را يارى كنيد، خدا هم شما را يارى خواهد كرد و گامهاى شما را استوار مىدارد. 8- نگونسارى باد بر انكار ورزان، و [خدا] تلاششان را بر باد داد. 9- زيرا آنچه را خدا نازل كرده خوش نداشتند «5»، پس [خدا هم] تلاششان را بر باد داد. 10- مگر جهانگردى نكردهاند تا ببينند سرانجام پيشينيانشان چگونه بود؟! خدا آنان را در هم كوفت و اين انكار ورزان هم نظير همين سرنوشت را دارند. 11- زيرا خدا كارساز مؤمنان است، و [لى] انكار ورزان كارسازى ندارند. __________________________________________________ 1- به آيه 23 فرقان (25) توجه فرماييد. 2- منظور گناهان صغيره است به آيه 31 نساء (4) توجه فرماييد. 3- إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ (49 هود). 4- به آيه 142 آل عمران (3) توجه فرماييد. 5- به آيه 45 زمر (39) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 508 12- خدا مؤمنان نيكوكار را به باغهايى از بهشت درآورد كه نهرها در دامن آن جارى است و انكار ورزان [تنها در دنيا] متمتع مىشوند و همچون دامها مىخورند، و [لى] آتش جايگاه آنهاست. 13- چه بسيار شهرها «1» كه [مردمش] نيرومندتر از [مردم] شهر تو- كه اخراجت كردند- بودند، هلاكشان كرديم «2» و [در برابر ما] ياورى نداشتند. 14- آيا كسى كه بر شيوه روشنى از جانب پروردگار خويش است، همچون كسانى است كه زشتى رفتار آنان در نظرشان آراسته شده است «3» و هوسهاى خويش را پيروى مىكنند؟ 15- وصف بهشتى كه به پرهيزكاران وعده داده شده، [اين است كه] در آن نهرهايى از آب زلال جريان دارد، و نهرهايى از شير كه طعمش دگرگون نشده، و نهرهايى از مى كه مايه لذت نوشندگان است «4»، و نهرهايى از عسل ناب، و آنجا همه [نوع] ميوهها در دسترسشان است و [نيز] آمرزش پروردگارشان آيا [بهشتيان] چون ساكنان جاودانه دوزخند كه آب داغى نوشانيده مىشوند كه امعاى آنها را متلاشى كند؟! 16- پارهاى از آنها «5» به [گفتار] تو گوش فرا مىدهند و چون از حضورت خارج مىشوند، به اهل دانش [با تمسخر] مىگويند: [فهميديد] همين حالا چه مىگفت؟ خدا بر دلهاشان مهر [غفلت] نهاده است «6» و هوسهاى خويش را پيروى كردهاند «7». 17- و خدا بر هدايت رهيافتگان مىافزايد «8» و پرهيزكاريشان [را قوت] مىبخشد. 18- آيا جز اين انتظار مىبرند كه رستاخيز ناگهان بر آنان فرا رسد؟ در حالى كه نشانههاى آن آشكار شده است «9»، آن گاه كه رستاخيز فرا رسد، پند گرفتنشان چه فايده خواهد داشت «10»؟ 19- آگاه باش كه معبودى جز خدا نيست، براى گناه خويش و براى [گناه] مردان و زنان با ايمان آمرزش بخواه كه خدا رفت و آمد و جايگاه شما را مىداند. __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 58 بقره (2) رجوع فرماييد. [.....] 2- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 3- به آيه 25 فصلت (41) و نيز به آيات 103- 105 كهف (18) توجه فرماييد. 4- ويژگىهاى آن را در آيه 47 صافات (37) و 19 واقعه (56) ملاحظه فرماييد. 5- منظور دورويان و بيماردلانى هستند كه در آيه 20 همين سوره (محمد) به آنها اشاره شده است. 6- علت آن را در آيات 10 بقره (2)، 125 توبه (9)، نيمه دوم 5 صف (61) و 3 منافقون (63) جستجو فرماييد. 7- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 72 حج (22) و 8 جاثيه (45) آمده است. 8- مصداق آن را در آيه 13 كهف (18) ملاحظه فرماييد و عكس اين جريان را در مورد بيماردلان در آيه 125 توبه (9) ملاحظه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 69 عنكبوت (29) آمده است. 9- به آيات 6 و 7 معارج (70) توجه فرماييد. 10- و ناگزير مفاد آيه 24 فجر (89) را تكرار خواهند كرد. ترجمه طاهرى، ص: 509 20- [برخى از] ايمان آوردگان مىگويند: چرا سورهاى [در مورد اجازه جنگ] نازل نمىشود؟ اما هنگامى كه آياتى صريح در مورد جنگ نازل مىگردد، [دو رويان و] بيماردلان را مىبينى كه همچون كسى كه از [سختى] مرگ دستخوش بيهوشى شده باشد، به تو مىنگرند [مرگ] بر آنها شايستهتر است. 21- اطاعت و گفتار شايسته [شأن آنهاست] و چون امر كار زار جدى شود، اگر [تعهد خود با] خدا را تصديق كنند «1»، به نفع آنهاست. 22- آيا از شما توقع مىرفت كه اگر [از فرمان خدا براى مشاركت در دفاع] روى برتابيد در زمين تبهكارى كنيد و از خويشاوندانتان [كه در جهاد شركت داشتند] ببريد؟ 23- همينها هستند كه خدا نفرينشان كرده و [گوش دلشان را] كر و چشمهاى [دل] شان را كور ساخته است. 24- چرا در قرآن تدبر نمىكنند مگر بر دلها [ى آنان] قفلها [ى غفلت] شان افتاده است «2»؟ 25- كسانى كه پس از روشن شدن راه هدايت براى آنها به پشت سر خويش بازگشتند، شيطان [اين كار را] در نظرشان آراست و آنان را گرفتار آرزوها [ى خام] كرد. 26- زيرا به كسانى كه آنچه را خدا نازل كرده خوش نداشتند «3» گفتند: در پارهاى از امور از شما اطاعت مىكنيم «4» و خدا اسرارشان را مىداند. 27- آن گاه كه فرشتگان جانشان را مىگيرند، در حالى كه بر چهرهها و پشتهاشان مى زنند «5»، [حال آن دورويان] چگونه است؟ 28- زيرا پيرو راهى شدند كه خداى را به خشم مىآورد و خشنودى او را نمىخواستند و [خدا هم] تلاششان را بر باد داد «6». 29- مگر بيماردلان پنداشتهاند كه خدا هرگز كينههاشان را آشكار نخواهد ساخت. __________________________________________________ 1- به بخش ابتدايى آيه قبل توجه فرماييد. 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 82 نساء (4) آمده است. 3- منظور يهوديان بنى نضير و بنى قريظه است. 4- به آيه 11 حشر (59) توجه فرماييد. 5- حال افرادى كه به هنگام مرگ نقطه مقابل آنها هستند، در آيات 32 نحل (16)، 103 انبياء (21) و 30 فصلت (41) آمده است. [.....] 6- به آيه 23 فرقان (25) و نيز به مثالهايى در اين زمينه در آيات 18 ابراهيم (14) و 39 نور (24) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 510 30- اگر مىخواستيم، آنها را به تو مىنموديم كه [باطن] آنها را از سيمايشان بازشناسى و مسلماً از شيوه سخنشان بخوبى آنها را خواهى شناخت و خدا اعمالتان را مىداند. 31- به طور قطع شما را آزمايش مىكنيم تا مجاهدان و پايداران شما را مشخص كنيم، و رفتارتان را ارزيابى نماييم «1». 32- آنها كه با وجود روشن شدن راه هدايت براى آنها، انكار ورزيدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند «2» و به مخالفت با پيامبر برخاستند، هرگز زيانى به خدا نخواهند رساند، و [خدا] تلاششان را بر باد خواهد داد. 33- اى مؤمنان، از خدا و پيامبر اطاعت كنيد و اعمال خويش را تباه مكنيد «3». 34- كسانى كه انكار ورزيدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند و به حال انكار درگذشتند، هرگز مورد بخشايش خدا قرار نخواهند گرفت «4». 35- پس ضعف نشان ندهيد و [از ترس جنگ، دشمنان را] به مصالحه مخوانيد «5»، در حالى كه شما برتريد و خدا با شماست و از [پاداش] اعمالتان نخواهند كاست «6». 36- زندگى دنيا بازيچه و سرگرمى است و اگر با ايمان و پرهيزكار باشيد، [خدا] پاداش شما را عطا مىكند «7» و اموال شما را [بابت مزد هدايت] نخواهد خواست «8». 37- اگر اموال شما را بخواهد و اصرار نمايد، [بعضى از شما] بخل مىورزيد و [اين بخل] كينههاى شما را آشكار مىسازد. 38- هان! شما كسانى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مىشويد، ولى پارهاى از شما بخل مىورزند و هر كه بخل ورزد، بر ضد خويش بخل ورزيده است و خدا بىنياز است و اين شما هستيد كه نيازمنديد و اگر روى برتابيد، گروهى ديگر را جايگزين شما خواهد كرد كه همچون شما [دستخوش بخل] نباشند. __________________________________________________ 1- معنى و مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 214 بقره (2)، 142 آل عمران (3)، 16 توبه (9) و 2 عنكبوت (29) آمده است. 2- مصداقهاى «صد عن سبيل اللَّه» را در آيات 168 آل عمران (3)، 18 احزاب (33) و نيمه دوم آيه 81 توبه (9) ملاحظه فرماييد. 3- به بخش ابتدايى آيه 264 بقره (2) توجه فرماييد البته اين مورد يكى از مصاديق آيه است. 4- توضيح بيشتر در مورد اين گروه را در آيات 161 بقره (2)، 91 آل عمران (3) ملاحظه فرماييد. 5- مغايرتى با آيه 61 انفال (8) ندارد آنجا پيشنهاد صلح از جانب دشمنان است و اينجا پيشنهاد صلح از جانب مسلمانان و اصل كلى اين است كه طرفى كه پيشنهاد صلح مىدهد، در حقيقت از مواضع خود عقب نشسته است. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 139 آل عمران (3) آمده است. 7- نحوه پرداخت اين پاداش به مؤمنان پرهيزكار را در آيه 28 حديد (57) ملاحظه فرماييد. 8- براى توجيه افزوده، به آيات 47 سبا (34) و 40 طور (52) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 511 48- سوره فتح به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- پيروزى آشكارى را [در سفر حديبيه] براى تو مقدر كرديم «1»، 2- تا گناه گذشته دور و نزديك تو را ببخشد «2» و نعمت خويش را بر تو به كمال رساند و [هم چنان] به راهى راست هدايتت كند. 3- و خدا تو را به صورتى پيروزمندانه [در فتح مكه] يارى كند. 4- اوست كه آرامش را بر دلهاى مؤمنان القا كرد تا ايمانى بر ايمان خويش بيفزايند و سپاهيان «3» آسمانها و زمين در اختيار خداست و خدا دانا و فرزانه است، 5- [آرامش و ايمان را القا كرد] تا مردان و زنان با ايمان را جاودانه در باغهايى از بهشت وارد كند كه نهرها در دامن آن جارى است و بديهايشان را بزدايد «4»، كه اين در نظر خدا كاميابى بزرگى است، 6- و دورويان و شرك ورزان را اعم از زن و مرد كه بر خدا بدگمانند «5»، مجازات كند حوادث ناگوار بر آنها باد خدا بر آنها خشم و نفرين كرده و دوزخ را- كه بد سرانجامى است- براى آنها آماده كرده است. 7- سپاهيان آسمانها و زمين در اختيار خداست و خدا فرادست و فرزانه است. 8- تو را نمونه و بشارت دهنده و هشدار دهنده فرستاديم. 9- تا شما به خدا و پيامبرش ايمان آوريد و دين خدا را يارى كنيد و بزرگش داريد و بامداد و شبانگاه [همواره] او را تقديس كنيد. __________________________________________________ 1- با توجه به شرايط زمان، هم سفر حديبيه در بادى نظر اقدامى خطرناك بود و هم صلح حديبيه پيروزى درخشانى محسوب مىشد كه توضيح آن از حوصله اين پانويس خارج است به تفسير الميزان ذيل اين آيه مراجعه فرماييد ضمناً ذكر فعل به صورت ماضى به دليل حتمى الوقوع بودن آن است. 2- احتمالًا به خاطر اقدام متهورانه پيامبر (ص) در مورد اين سفر پربار و خطرناك ضمناً علامه طباطبايى توجيه جالب ديگرى در مورد اين آمرزش گناه دارد. 3- به عنوان مثال، سپاهيانى كه در آيه 40 توبه (9) و 125 آل عمران (3) مطرح شدهاند ولى درك چگونگى اين سپاه از عهده بشر خارج است به بخش پايانى آيه 31 مدثر (74) توجه فرماييد. 4- منظور گناهان صغيره است به آيه 31 نساء (4) توجه فرماييد. 5- به آيه 12 همين سوره (فتح) توجه فرماييد. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 512 10- آنها كه با تو بيعت مىكنند «1»، در حقيقت با خدا بيعت مىكنند «2»، دست خدا بر فراز دستهاى آنهاست هر كه پيمان شكنى كند، به زيان خويش پيمان شكسته است و هر كه به مفاد پيمان خويش با خدا وفا كند، پاداشى بزرگ به او خواهد داد. 11- باديه نشينانى «3» كه [از شركت در سفر حديبيه] تن زدند، [براى توجيه عذر خود] خواهند گفت: [محافظت] اموال و خانوادهمان ما را گرفتار كرد، براى ما آمرزش بخواه چيزى كه در دلهاشان نيست و بر زبان مىآورند بگو: هر گاه خدا براى شما ضرر يا نفعى اراده كند، كيست كه در قبال [خواست] خدا در مورد شما مؤثر باشد؟ آرى، خدا از آنچه مىكنيد آگاه است. 12- [عذرتان مبنايى نداشت] بلكه گمان شما اين بود كه پيامبر و مؤمنان [همراهش، از اين سفر خطرناك] هرگز نزد خانواده خويش باز نخواهند گشت و اين [انديشه] در دلهاى شما آراسته شد «4» و گمان بد برديد و گروهى ورشكسته شديد. 13- هر كه خدا و پيامبرش را باور ندارد، [بداند كه] براى انكار ورزان آتشى سوزان آماده كردهايم. 14- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص خداست هر كه را بخواهد [و شايسته بداند] مى بخشد و هر كه را بخواهد [و سزاوار ببيند] مجازات خواهد كرد و خدا آمرزگارى است مهربان. 15- هنگامى كه عازم [خيبر و] گرفتن غنايم مىشويد، تن زدگان [از سفر حديبيه] خواهند گفت: اجازه دهيد ما هم شما را پيروى كنيم «5» مىخواهند كلام خدا را «6» تغيير دهند بگو: شما هرگز از ما پيروى نخواهيد كرد [زيرا از جنگ وحشت داريد]، خدا [در مورد شما] قبلًا چنين خبر داده است «7»، آن گاه خواهند گفت: بلكه شما نسبت به ما حسد مىورزيد [نه،] بلكه آنها جز اندكى در نمىيافتند «8». __________________________________________________ 1- اشاره به بيعت رضوان است كه در آيه 18 همين سوره (فتح) مشروحتر آمده است. 2- به آيه 80 نساء (4) توجه فرماييد. 3- به زيرنويس آيه 90 توبه (9) مراجعه فرماييد. 4- به آيه 25 فصلت (41) توجه فرماييد. 5- به آيه 42 توبه (9) توجه فرماييد. 6- به آيه 20 محمد (47) توجه فرماييد. 7- پيشين. 8- به آيه 7 روم (30) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 513 16- به باديه نشينانى كه از [شركت در] جنگ تن زدند، بگو: [اگر واقعاً قصد همكارى داريد] بزودى به مقابله گروهى جنگاور فرا خوانده خواهيد شد تا بجنگيد، مگر اينكه تسليم شوند اگر اطاعت كنيد، خدا پاداش نيكويى به شما خواهد داد و اگر همچون گذشته روى برتابيد، شما را به عذابى دردناك مجازات خواهد كرد. 17- بر نابينا و لنگ و بيمار گناهى نيست [كه در سفر جنگى مشاركت نكنند] و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت نمايد، او را در باغهايى از بهشت درآورد كه نهرها در دامن آن جارى است و هر كه روى برتابد، به عذابى دردناك مجازاتش خواهد كرد. 18- خدا از مؤمنانى كه در كنار آن تك درخت [در حديبيه] با تو بيعت كردند، خشنود شد و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت، لذا آرامش بر آنان القا كرد و به پيروزى زودرس [خيبر] پاداش خواهد داد، 19- و غنايم فراوانى كه به دست مىآورند، و خدا فرادست و فرزانه است. 20- خدا به شما وعده غنايم فراوانى داد كه به آنها دست مىيابيد و اين [يك مورد] را زودتر [از بقيه] مقدورتان ساخت و دست [تجاوز] دشمن را [در حديبيه] از شما بازداشت، تا [صلح نامه امضا شود] و براى مؤمنان نشانهاى [از لطف خدا] باشد و به راهى راست هدايتتان كند، 21- و [غنايم] ديگرى [در انتظار شماست] كه هنوز بر آنها دست نيافتهايد و خدا بر آنها احاطه دارد كه خدا بر هر كارى تواناست. 22- اگر انكار ورزان به جنگ شما آيند، [از توكل و صلابت شما] به عقب باز مىگردند، پس از آن نيز هيچ كارساز و ياورى نخواهند يافت. 23- [در مورد پيروزى نهايى انبياء] خدا [بدرستى] سنت نهاده است كه از قبل درباره بندگانش جارى شده «1»، و سنت خداى را هرگز دگرگون نخواهى يافت. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، به آيه 21 مجادله (58) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 514 24- اوست كه پس از پيروز ساختن شما در سرزمين مكه «1»، دست [تجاوز و خونريزى] آنان را از شما و دست شما را از آنان بازداشت و خدا به آنچه مىكنيد بيناست. 25- آنها كسانى بودند كه انكار ورزيدند و شما را از [ورود به] مسجد الحرام بازداشتند و نيز قربانى [هاى شما را] از رسيدن به محلش [در منى] جلوگيرى كردند، و اگر مردان و زنان با ايمانى [در بين مردم مكه] نبودند كه [در صورت بروز جنگ، امكان داشت] نشناخته سركوبشان كنيد، و از بابت آنان ناآگاهانه مشكلى به شما برسد، [خدا دست طرفين را از درگيرى باز نمىداشت ولى خدا چرخه حوادث را چنين گرداند] تا [از ميان مكيان كه پس از صلح ايمان آوردهاند] هر كه را بخواهد، مشمول رحمت خويش قرار دهد، و اگر گروهها از هم مجزا بودند، انكار ورزان را به عذابى دردناك مجازات مىكرديم. 26- آن گاه كه انكار ورزان [مكه در حديبيه] دستخوش تعصب، [آن هم] تعصب جاهليت شده بودند [و بر حذف كلمه بسم اللَّه از عهد نامه صلح اصرار داشتند]، خدا آرامش [خاطرى از جانب] خويش بر پيامبرش و بر مؤمنين القاء كرد و آنها را به اصل تقوا- كه به آن سزاوارتر و اهل آن بودند- پايبند ساخت «2» و خدا به هر چيزى داناست. 27- خدا خواب پيامبرش را به تحقق رساند، كه به خواست خدا ايمن و بدون ترس [از دشمن] به مسجد الحرام وارد خواهيد شد، در حالى كه سرهاى خود را تراشيده و موهاى خود را كوتاه كردهايد [خدا] چيزهايى را مىدانست كه شما نمىدانستيد و علاوه بر فتح مكه، پيروزى نزديك [خيبر] را [براى شما] تقدير كرد. 28- اوست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند و خدا به عنوان گواه كافى است. __________________________________________________ 1- منظور حديبيه است آيات 10 و 18 همين سوره (فتح) نيز در رابطه با داستان حديبيه است. 2- به آيه 22 مجادله (58) أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 515 29- محمد پيامبر خدا و همراهانش در برابر كفار، سرسخت و با يكديگر مهربانند همواره آنها را در حالت فروتنى و خضوع مشاهده مىكنى، در حالى كه بخشايش و خشنودى خدا را مىخواهند نشان [شايستگى] آنها در چهرههاشان از اثر فروتنى پيداست اين توصيف آنهاست در تورات و توصيف آنها در انجيل مانند كشتى است كه جوانهاش را [به فراوانى] برآورد و آن را نيرو داده تا ستبر گردد و بر ساقههاى خود استوار بايستد، به گونهاى كه موجب شگفتى كشاورزان گردد، تا [خدا] از [رشد سريع] آنان، انكارورزان را به خشم آورد خدا به مؤمنان نيكوكار آنها وعده آمرزش و پاداشى بزرگ داده است. 49- سوره حجرات به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- اى مؤمنان، [در هيچ مورد] از [آنچه] خدا و پيامبرش [مقرر داشتهاند] فراتر نرويد و از خدا پروا كنيد، كه خدا شنوايى داناست. 2- اى مؤمنان، صداى خود را بلندتر از صداى پيامبر برنياوريد و با او به صوت بلند سخن مگوييد، آن گونه كه با يكديگر صحبت مىكنيد «1»، مبادا كه نتيجه تلاش شما ندانسته بر باد رود. 3- آنها كه نزد پيامبر خدا آواى خويش را فرو مىدارند، خدا دلهاشان را از نظر تقوا در آزمون نهاده است آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهند داشت. 4- [ولى] آنها كه از وراى اطاقها تو را صدا مىزنند، بيشترشان درك نمىكنند. __________________________________________________ 1- منظور آيه اين نيست كه در برابر غير پيامبر، صداى بلند ايرادى ندارد به آيات 148 نساء (4) و 19 لقمان (31) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 516 5- و اگر صبر كنند تا خود براى ملاقاتشان خارج شوى، براى آنها بهتر است و خدا آمرزگارى است مهربان. 6- اى مؤمنان، اگر شخص منحرفى خبرى براى شما آورد، تحقيق كنيد تا مبادا ندانسته به گروهى [بيگناه] آسيب رسانيد و از كرده خود پشيمان شويد «1». 7- بدانيد كه پيامبر خدا ميان شماست اگر در بسيارى از امور از شما اطاعت كند، به رنج مىافتيد، ولى خدا ايمان را محبوب شما گردانيد و آن را در قلوب شما آراست و انكار و انحراف و نافرمانى را در نظرتان ناخوشايند گردانيد، آنها [كه آراسته به اين اوصافند] راه كمال يافتهاند، 8- [اين عنايات] به عنوان بخشايش و نعمتى از جانب خدا [مقرر شده است]، و خدا دانايى است فرزانه. 9- اگر دو گروه از مؤمنان با هم درگير شدند، ميانشان آشتى برقرار كنيد و اگر يك گروه بر ديگرى تجاوز كرد، با گروه متجاوز بجنگيد تا به فرمان خدا بازآيد و اگر بازگشت، بينشان صلحى عادلانه برقرار كنيد و به عدالت رفتار كنيد، كه خدا عادلان را دوست دارد. 10- البته مؤمنان برادر [يكديگر] ند ميان دو برادر خويش آشتى برقرار كنيد و از خدا پروا كنيد، بسا كه مورد رحمت قرار گيريد. 11- اى مؤمنان، هرگز نبايد گروهى گروه ديگر را مورد تمسخر قرار دهد، چه بسا نسبت به آنان برترى داشته باشند، و نه هم زنانى زنان ديگر را [تمسخر نمايند] چه بسا بر آنان برترى داشته باشند و از يكديگر عيب جويى نكنيد «2» و به القاب [زشت] يكديگر را خطاب مكنيد بد [رسمى] است ياد كردن [مردم] به انحراف، پس از [آنكه] ايمان [آوردهاند] «3»، و آنان كه توبه نكنند، ستمگرند. __________________________________________________ 1- به آيه 28 نجم (53) توجه فرماييد. 2- به آيه 1 همزه (104) توجه فرماييد. [.....] 3- علامه طباطبايى در تفسير الميزان ذيل اين آيه گفته است: «منظور اين است كه پس از ايمان آوردن افراد، انگشت روى خلافهاى قبل از ايمانشان نگذاريد و به آن صفت كه كنار گذاشتهاند، خطابشان نكنيد». ترجمه طاهرى، ص: 517 12- اى مؤمنان، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، كه برخى از گمانها گناه است «1» و درباره يكديگر تجسس و غيبت مكنيد آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ [حتماً] آن را خوش نداريد [غيبت نيز به همين زشتى است]، از خدا پروا كنيد، كه خدا بازپذير و مهربان است. 13- اى مردم، ما شما را از [آميزش] مرد و زنى آفريديم و به تيرهها و قبيلهها تقسيم كرديم تا يكديگر را بازشناسيد بزرگوارترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست، و خدا [به حال شما] دانا و آگاه است. 14- [پارهاى از] باديه نشينان «2» مىگويند: ايمان آورديم، بگو: ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم و هنوز ايمان در قلبهاى شما، نفوذ نكرده است «3» اگر از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد، از [پاداش] اعمال شما هيچ نخواهد كاست، كه خدا آمرزگارى است مهربان. 15- منحصراً مؤمنان [واقعى] كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند و ترديد نكردند و با اموال و جانهاى خويش در راه خدا به جهاد برخاستند آنها راستگو هستند. 16- بگو: آيا مىخواهيد خدا را از دين خويش آگاه كنيد؟ در حالى كه خدا هر چه در آسمانها و زمين است مىداند، و خدا به هر چيزى داناست «4». 17- بر تو منت مىنهند كه اسلام آوردهاند بگو: منت اسلام خويش بر من منهيد بلكه اگر [در ابراز ايمان] صداقت داريد، خدا بر شما منت مىنهد كه شما را به سوى ايمان هدايت نمود. 18- خدا اسرار آسمانها و زمين را مىداند و به آنچه مىكنيد بيناست. __________________________________________________ 1- به آيه 12 نور (24) توجه فرماييد. 2- به زيرنويس آيه 90 توبه (9) مراجعه فرماييد. 3- منظور همه صحرانشينها نيستند براى توجيه افزوده، در آغاز آيه، به آيه 99 توبه (9) توجه فرماييد. 4- به نيمه دوم آيه 32 نجم (53) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 518 50- سوره ق به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- قاف «1»، سوگند به قرآن ارجمند [كه رستاخيز آمدنى است] 2- ولى انكار ورزان از اينكه هشدار دهندهاى از ميان خودشان به سراغشان آمده است، ابراز شگفتى كردند و گفتند: داستان عجيبى است «2». 3- چگونه هنگامى كه مرديم و خاك شديم [باز برانگيخته خواهيم شد] «3»؟! اين بازگشتى است بعيد «4»! 4- ذراتى كه زمين از بدن آنها مىكاهد [همه را] مىدانيم و كتابى نگاهبان در اختيار داريم «5». 5- وقتى كه [قرآن، كلام] حق «6» بر آنها رسيد، تكذيبش كردند و در وضع سردرگمى هستند. 6- مگر آسمان را بر فرازشان نمىنگرند كه چگونه آن را افراشتيم و [به زيور ستارگان] آراستيم و عارى از [هر گونه] نقص و خلل است؟ 7- و زمين را گسترديم و كوههاى ثابت در آن پى افكنديم و از هر گونه گياه بهجت انگيز در آن رويانديم «7»، 8- براى بصيرت و تذكار هر بنده بازآينده [به پيشگاه خدا]. 9- از آسمان بارانى پر بركت فرستاديم و بدان باغها [ى ميوه] و [مزارع] حبوبات درو كردنى رويانديم، 10- و درختان سركشيده خرما با خوشههاى بر هم نشسته، 11- براى روزى بندگان به وسيله آن [باران] سرزمينهاى خزان زده و خشك را حيات بخشيديم رستاخيز هم به همين كيفيت است. 12- قبل از آنان هم قوم نوح و اهالى «رس» «8» و قوم ثمود [پيامبرانشان را] دروغ پرداز شمردند، 13- و نيز عاد و فرعون و هموطنان لوط «9». 14- و اهالى «ايكه» «10» و قوم «تبع» «11» همه، پيامبران را دروغ پرداز شمردند و اعلام خطر من [در مورد آنان] تحقق يافت «12». 15- مگر در آفرينش نخستين فرو مانديم؟ با اين حال در آفرينش جديد ترديد دارند «13». __________________________________________________ 1- به موجب آمارى كه دكتر رشاد خليفه تنظيم كرده است، تعداد تكرار حرف «ق» در اين سوره 57 مضربى است از عدد 19 تعداد همين حرف در سوره شورى نيز كه با حروف مقطعه شامل حرف «ق» آغاز شده، دقيقاً به همين تعداد است. 2- به آيات 10 ابراهيم (14)، 33 مؤمنون (23) و 7 فرقان (25) توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 82 مؤمنون (23) توجه فرماييد. 4- بيان ديگرشان در اين زمينه در آيات 78 يس (36) و 10- 12 نازعات (79) آمده است. 5- به آيه 12 يس (36) توجه فرماييد. 6- منظور از «حق» در اينجا قرآن است به آيه 108 يونس (10) توجه فرماييد. 7- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 30- 33 نازعات (79) آمده است. 8- به زيرنويس آيه 38 فرقان (25) توجه فرماييد. 9- رشاد خليفه، دانشمند مصرى، در ضمايم ترجمه انگليسى قرآن خود توضيح داده است: از مردمى كه لوط را انكار كردند، در همه قرآن 13 مرتبه ياد شده و همه جا به عنوان «قوم لوط» ذكر شده، بجز يك استثنا و آن در همين مورد است كه به عنوان «اخوان لوط» به آن اشاره شده است و اگر در اينجا هم كلمه «قوم» به كار برده مىشد، تعداد تكرار حرف «ق» در اين سوره تغيير مىكرد و نظم رياضى قرآن در اين مورد بر هم مىخورد. درستى و دقت مطلق انشاى رياضى قرآن به گونهايست كه تغيير تنها يك حرف آن، سيستم را بكلى از بين مىبرد. [.....] 10- به زيرنويس آيه 78 حجر (15) توجه فرماييد. 11- به زيرنويس آيه 37 دخان (44) رجوع فرماييد. 12- به آيه 36 نحل (16) توجه فرماييد. 13- مفهوم آيه به بيان ديگر در نيمه اول آيه 27 روم (30) و آيه 79 يس (36) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 519 16- ما انسان را آفريديم و از وسوسههاى ضميرش آگاهيم، و از شاهرگ [ش] به او نزديكتريم «1»، 17- چون دو مأمور گزارشگر [ما] كه در راست و چپ [ش، هشيار] نشستهاند [رفتارش را] ضبط مىكنند «2». 18- هيچ سخنى بر زبان نمىآورد، مگر اينكه در كنارش مراقبى آماده است «3». 19- بيهوشى مرگ حقيقت را [پيش چشمان او] مىآورد، اين همان چيزى است كه از آن مى گريختى. 20- و در صدا دهنده بزرگ دميده مىشود اين است [رستاخيز،] روز [تحقق] «4» اعلام خطر. 21- هر كس در حالى مىآيد كه گواه و مأمور جلبى «5» به همراه دارد. 22- از اين [امر] در غفلت بودى و ما پرده را از مقابل [ديدها] ت برداشتيم، اكنون ديدهات تيز بين شده است «6». 23- [فرشته] همنشين وى مىگويد: اين [نامه اعمال او] است كه نزد من آماده است «7». 24- [به آن دو فرشته خطاب مىرسد:] هر ناسپاس حق ستيز را در دوزخ افكنيد، 25- [هر] مانع خير و متجاوز و بدگمان را، 26- كه در كنار خدا معبود ديگرى قرار مىداد «8»، او را در عذابى سخت بيفكنيد. 27- [شيطان] همنشينش مىگويد: پروردگارا، من او را به طغيان نكشيدم، ولى او خود در ضلالتى بىپايان بود «9». 28- [خدا] مىگويد: در حضور من مخاصمه مكنيد كه پيش از اين به شما اعلام خطر كرده بودم «10». 29- فرمان مجازات «11» نزد من تغيير پذير نيست و [اگر قبلًا ابلاغ نشده بود، عذاب امروز] ظلمى فاحش «12» [بود كه] دور از [شأن] من است. 30- [به ياد آر] روزى كه به دوزخ مىگوييم: آيا مملو [از ستمگران] شدهاى؟ مىگويد: آيا بيش از اين هم هست؟ 31- و [آن روز] بهشت در دسترس پرهيزكاران قرار داده مىشود، نه [در فاصلهاى] دور. 32- اين همان پاداشى است كه به شما وعده داده مىشد كه خاص هر بازگشت كننده [به درگاه خدا] و عهد نگهدار است، 33- همان كس كه در نهان از خداى رحمان بترسد، و قلبى باز آينده [به پيشگاه خدا] عرضه كند، 34- با سلامت به بهشت درآييد، اين است روز جاودانگى. 35- در آنجا هر چه بخواهند، دارند، و بيشتر از آن هم در اختيار ماست. __________________________________________________ 1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 10 رعد (13)، 7 طه (20)، 19 غافر (40) و 13 ملك (67) آمده است. 2- به آيات 10- 12 انفطار (82) توجه فرماييد. 3- به آيه 80 زخرف (43) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به بخش آخر آيه 14 همين سوره (ق) توجه فرماييد. 5- به آيه 30 قيامت (75) توجه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 38 مريم (19) و 66 نمل (27) آمده است. 7- به آيه 18 همين سوره (ق) توجه فرماييد. 8- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 22 اسراء (17) آمده است. 9- به آيات 36 زخرف (43) و 22 ابراهيم (14) كه از دو جهت جداگانه اين آيه را تبيين مىكنند، توجه فرماييد. 10- به آيه 63 اسراء (17) توجه فرماييد. [.....] 11- براى توجيه ترجمه «قول» به فرمان مجازات، با آيات 16 اسراء (17)، 13 سجده (32) و 71 زمر (39) مقايسه فرماييد اين فرمان مجازات در آيات 18 اعراف (7)، 43 حجر (15) و 85 ص (38) آمده است. 12- خوانندگان عزيز توجه دارند كه «ظلام» صيغه مبالغه است و اين كلمه ارتباط دقيق با مفاد آيه قبل و بخش ابتدايى همين آيه دارد. ترجمه طاهرى، ص: 520 36- چه بسيار مردم روزگاران را قبل از آنان هلاك كرديم كه دست گشودهتر از اينان بودند «1» و به هر ديارى راه جستند، آيا [به هنگام بلا] راه گريزى وجود داشت؟ 37- بىگمان در اين [امر] براى هر صاحبدل يا آن كس كه گوش بسپارد و گواه [حقانيت وحى] باشد، تذكرى است «2» 38- ما آسمانها و زمين و ما بين آنها را طى شش دوران «3» آفريديم و [هرگز] رنج و خستگى به ما نرسيد. 39- در برابر گفتار [ناهنجار] شان صبور باش و قبل از برآمدن آفتاب و قبل از فرو شدن [ش] «4» پروردگارت را با ستايش تقديس كن «5»، 49- سوره حجرات به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- اى مؤمنان، [در هيچ مورد] از [آنچه] خدا و پيامبرش [مقرر داشتهاند] فراتر نرويد و از خدا پروا كنيد، كه خدا شنوايى داناست. 2- اى مؤمنان، صداى خود را بلندتر از صداى پيامبر برنياوريد و با او به صوت بلند سخن مگوييد، آن گونه كه با يكديگر صحبت مىكنيد «1»، مبادا كه نتيجه تلاش شما ندانسته بر باد رود. 3- آنها كه نزد پيامبر خدا آواى خويش را فرو مىدارند، خدا دلهاشان را از نظر تقوا در آزمون نهاده است آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهند داشت. 4- [ولى] آنها كه از وراى اطاقها تو را صدا مىزنند، بيشترشان درك نمىكنند. __________________________________________________ 1- منظور آيه اين نيست كه در برابر غير پيامبر، صداى بلند ايرادى ندارد به آيات 148 نساء (4) و 19 لقمان (31) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 516 5- و اگر صبر كنند تا خود براى ملاقاتشان خارج شوى، براى آنها بهتر است و خدا آمرزگارى است مهربان. 6- اى مؤمنان، اگر شخص منحرفى خبرى براى شما آورد، تحقيق كنيد تا مبادا ندانسته به گروهى [بيگناه] آسيب رسانيد و از كرده خود پشيمان شويد «1». 7- بدانيد كه پيامبر خدا ميان شماست اگر در بسيارى از امور از شما اطاعت كند، به رنج مىافتيد، ولى خدا ايمان را محبوب شما گردانيد و آن را در قلوب شما آراست و انكار و انحراف و نافرمانى را در نظرتان ناخوشايند گردانيد، آنها [كه آراسته به اين اوصافند] راه كمال يافتهاند، 8- [اين عنايات] به عنوان بخشايش و نعمتى از جانب خدا [مقرر شده است]، و خدا دانايى است فرزانه. 9- اگر دو گروه از مؤمنان با هم درگير شدند، ميانشان آشتى برقرار كنيد و اگر يك گروه بر ديگرى تجاوز كرد، با گروه متجاوز بجنگيد تا به فرمان خدا بازآيد و اگر بازگشت، بينشان صلحى عادلانه برقرار كنيد و به عدالت رفتار كنيد، كه خدا عادلان را دوست دارد. 10- البته مؤمنان برادر [يكديگر] ند ميان دو برادر خويش آشتى برقرار كنيد و از خدا پروا كنيد، بسا كه مورد رحمت قرار گيريد. 11- اى مؤمنان، هرگز نبايد گروهى گروه ديگر را مورد تمسخر قرار دهد، چه بسا نسبت به آنان برترى داشته باشند، و نه هم زنانى زنان ديگر را [تمسخر نمايند] چه بسا بر آنان برترى داشته باشند و از يكديگر عيب جويى نكنيد «2» و به القاب [زشت] يكديگر را خطاب مكنيد بد [رسمى] است ياد كردن [مردم] به انحراف، پس از [آنكه] ايمان [آوردهاند] «3»، و آنان كه توبه نكنند، ستمگرند. __________________________________________________ 1- به آيه 28 نجم (53) توجه فرماييد. 2- به آيه 1 همزه (104) توجه فرماييد. [.....] 3- علامه طباطبايى در تفسير الميزان ذيل اين آيه گفته است: «منظور اين است كه پس از ايمان آوردن افراد، انگشت روى خلافهاى قبل از ايمانشان نگذاريد و به آن صفت كه كنار گذاشتهاند، خطابشان نكنيد». ترجمه طاهرى، ص: 517 12- اى مؤمنان، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، كه برخى از گمانها گناه است «1» و درباره يكديگر تجسس و غيبت مكنيد آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ [حتماً] آن را خوش نداريد [غيبت نيز به همين زشتى است]، از خدا پروا كنيد، كه خدا بازپذير و مهربان است. 13- اى مردم، ما شما را از [آميزش] مرد و زنى آفريديم و به تيرهها و قبيلهها تقسيم كرديم تا يكديگر را بازشناسيد بزرگوارترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست، و خدا [به حال شما] دانا و آگاه است. 14- [پارهاى از] باديه نشينان «2» مىگويند: ايمان آورديم، بگو: ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم و هنوز ايمان در قلبهاى شما، نفوذ نكرده است «3» اگر از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد، از [پاداش] اعمال شما هيچ نخواهد كاست، كه خدا آمرزگارى است مهربان. 15- منحصراً مؤمنان [واقعى] كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند و ترديد نكردند و با اموال و جانهاى خويش در راه خدا به جهاد برخاستند آنها راستگو هستند. 16- بگو: آيا مىخواهيد خدا را از دين خويش آگاه كنيد؟ در حالى كه خدا هر چه در آسمانها و زمين است مىداند، و خدا به هر چيزى داناست «4». 17- بر تو منت مىنهند كه اسلام آوردهاند بگو: منت اسلام خويش بر من منهيد بلكه اگر [در ابراز ايمان] صداقت داريد، خدا بر شما منت مىنهد كه شما را به سوى ايمان هدايت نمود. 18- خدا اسرار آسمانها و زمين را مىداند و به آنچه مىكنيد بيناست. __________________________________________________ 1- به آيه 12 نور (24) توجه فرماييد. 2- به زيرنويس آيه 90 توبه (9) مراجعه فرماييد. 3- منظور همه صحرانشينها نيستند براى توجيه افزوده، در آغاز آيه، به آيه 99 توبه (9) توجه فرماييد. 4- به نيمه دوم آيه 32 نجم (53) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 518 50- سوره ق به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- قاف «1»، سوگند به قرآن ارجمند [كه رستاخيز آمدنى است] 2- ولى انكار ورزان از اينكه هشدار دهندهاى از ميان خودشان به سراغشان آمده است، ابراز شگفتى كردند و گفتند: داستان عجيبى است «2». 3- چگونه هنگامى كه مرديم و خاك شديم [باز برانگيخته خواهيم شد] «3»؟! اين بازگشتى است بعيد «4»! 4- ذراتى كه زمين از بدن آنها مىكاهد [همه را] مىدانيم و كتابى نگاهبان در اختيار داريم «5». 5- وقتى كه [قرآن، كلام] حق «6» بر آنها رسيد، تكذيبش كردند و در وضع سردرگمى هستند. 6- مگر آسمان را بر فرازشان نمىنگرند كه چگونه آن را افراشتيم و [به زيور ستارگان] آراستيم و عارى از [هر گونه] نقص و خلل است؟ 7- و زمين را گسترديم و كوههاى ثابت در آن پى افكنديم و از هر گونه گياه بهجت انگيز در آن رويانديم «7»، 8- براى بصيرت و تذكار هر بنده بازآينده [به پيشگاه خدا]. 9- از آسمان بارانى پر بركت فرستاديم و بدان باغها [ى ميوه] و [مزارع] حبوبات درو كردنى رويانديم، 10- و درختان سركشيده خرما با خوشههاى بر هم نشسته، 11- براى روزى بندگان به وسيله آن [باران] سرزمينهاى خزان زده و خشك را حيات بخشيديم رستاخيز هم به همين كيفيت است. 12- قبل از آنان هم قوم نوح و اهالى «رس» «8» و قوم ثمود [پيامبرانشان را] دروغ پرداز شمردند، 13- و نيز عاد و فرعون و هموطنان لوط «9». 14- و اهالى «ايكه» «10» و قوم «تبع» «11» همه، پيامبران را دروغ پرداز شمردند و اعلام خطر من [در مورد آنان] تحقق يافت «12». 15- مگر در آفرينش نخستين فرو مانديم؟ با اين حال در آفرينش جديد ترديد دارند «13». __________________________________________________ 1- به موجب آمارى كه دكتر رشاد خليفه تنظيم كرده است، تعداد تكرار حرف «ق» در اين سوره 57 مضربى است از عدد 19 تعداد همين حرف در سوره شورى نيز كه با حروف مقطعه شامل حرف «ق» آغاز شده، دقيقاً به همين تعداد است. 2- به آيات 10 ابراهيم (14)، 33 مؤمنون (23) و 7 فرقان (25) توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 82 مؤمنون (23) توجه فرماييد. 4- بيان ديگرشان در اين زمينه در آيات 78 يس (36) و 10- 12 نازعات (79) آمده است. 5- به آيه 12 يس (36) توجه فرماييد. 6- منظور از «حق» در اينجا قرآن است به آيه 108 يونس (10) توجه فرماييد. 7- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 30- 33 نازعات (79) آمده است. 8- به زيرنويس آيه 38 فرقان (25) توجه فرماييد. 9- رشاد خليفه، دانشمند مصرى، در ضمايم ترجمه انگليسى قرآن خود توضيح داده است: از مردمى كه لوط را انكار كردند، در همه قرآن 13 مرتبه ياد شده و همه جا به عنوان «قوم لوط» ذكر شده، بجز يك استثنا و آن در همين مورد است كه به عنوان «اخوان لوط» به آن اشاره شده است و اگر در اينجا هم كلمه «قوم» به كار برده مىشد، تعداد تكرار حرف «ق» در اين سوره تغيير مىكرد و نظم رياضى قرآن در اين مورد بر هم مىخورد. درستى و دقت مطلق انشاى رياضى قرآن به گونهايست كه تغيير تنها يك حرف آن، سيستم را بكلى از بين مىبرد. [.....] 10- به زيرنويس آيه 78 حجر (15) توجه فرماييد. 11- به زيرنويس آيه 37 دخان (44) رجوع فرماييد. 12- به آيه 36 نحل (16) توجه فرماييد. 13- مفهوم آيه به بيان ديگر در نيمه اول آيه 27 روم (30) و آيه 79 يس (36) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 519 16- ما انسان را آفريديم و از وسوسههاى ضميرش آگاهيم، و از شاهرگ [ش] به او نزديكتريم «1»، 17- چون دو مأمور گزارشگر [ما] كه در راست و چپ [ش، هشيار] نشستهاند [رفتارش را] ضبط مىكنند «2». 18- هيچ سخنى بر زبان نمىآورد، مگر اينكه در كنارش مراقبى آماده است «3». 19- بيهوشى مرگ حقيقت را [پيش چشمان او] مىآورد، اين همان چيزى است كه از آن مى گريختى. 20- و در صدا دهنده بزرگ دميده مىشود اين است [رستاخيز،] روز [تحقق] «4» اعلام خطر. 21- هر كس در حالى مىآيد كه گواه و مأمور جلبى «5» به همراه دارد. 22- از اين [امر] در غفلت بودى و ما پرده را از مقابل [ديدها] ت برداشتيم، اكنون ديدهات تيز بين شده است «6». 23- [فرشته] همنشين وى مىگويد: اين [نامه اعمال او] است كه نزد من آماده است «7». 24- [به آن دو فرشته خطاب مىرسد:] هر ناسپاس حق ستيز را در دوزخ افكنيد، 25- [هر] مانع خير و متجاوز و بدگمان را، 26- كه در كنار خدا معبود ديگرى قرار مىداد «8»، او را در عذابى سخت بيفكنيد. 27- [شيطان] همنشينش مىگويد: پروردگارا، من او را به طغيان نكشيدم، ولى او خود در ضلالتى بىپايان بود «9». 28- [خدا] مىگويد: در حضور من مخاصمه مكنيد كه پيش از اين به شما اعلام خطر كرده بودم «10». 29- فرمان مجازات «11» نزد من تغيير پذير نيست و [اگر قبلًا ابلاغ نشده بود، عذاب امروز] ظلمى فاحش «12» [بود كه] دور از [شأن] من است. 30- [به ياد آر] روزى كه به دوزخ مىگوييم: آيا مملو [از ستمگران] شدهاى؟ مىگويد: آيا بيش از اين هم هست؟ 31- و [آن روز] بهشت در دسترس پرهيزكاران قرار داده مىشود، نه [در فاصلهاى] دور. 32- اين همان پاداشى است كه به شما وعده داده مىشد كه خاص هر بازگشت كننده [به درگاه خدا] و عهد نگهدار است، 33- همان كس كه در نهان از خداى رحمان بترسد، و قلبى باز آينده [به پيشگاه خدا] عرضه كند، 34- با سلامت به بهشت درآييد، اين است روز جاودانگى. 35- در آنجا هر چه بخواهند، دارند، و بيشتر از آن هم در اختيار ماست. __________________________________________________ 1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 10 رعد (13)، 7 طه (20)، 19 غافر (40) و 13 ملك (67) آمده است. 2- به آيات 10- 12 انفطار (82) توجه فرماييد. 3- به آيه 80 زخرف (43) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به بخش آخر آيه 14 همين سوره (ق) توجه فرماييد. 5- به آيه 30 قيامت (75) توجه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 38 مريم (19) و 66 نمل (27) آمده است. 7- به آيه 18 همين سوره (ق) توجه فرماييد. 8- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 22 اسراء (17) آمده است. 9- به آيات 36 زخرف (43) و 22 ابراهيم (14) كه از دو جهت جداگانه اين آيه را تبيين مىكنند، توجه فرماييد. 10- به آيه 63 اسراء (17) توجه فرماييد. [.....] 11- براى توجيه ترجمه «قول» به فرمان مجازات، با آيات 16 اسراء (17)، 13 سجده (32) و 71 زمر (39) مقايسه فرماييد اين فرمان مجازات در آيات 18 اعراف (7)، 43 حجر (15) و 85 ص (38) آمده است. 12- خوانندگان عزيز توجه دارند كه «ظلام» صيغه مبالغه است و اين كلمه ارتباط دقيق با مفاد آيه قبل و بخش ابتدايى همين آيه دارد. ترجمه طاهرى، ص: 520 36- چه بسيار مردم روزگاران را قبل از آنان هلاك كرديم كه دست گشودهتر از اينان بودند «1» و به هر ديارى راه جستند، آيا [به هنگام بلا] راه گريزى وجود داشت؟ 37- بىگمان در اين [امر] براى هر صاحبدل يا آن كس كه گوش بسپارد و گواه [حقانيت وحى] باشد، تذكرى است «2» 38- ما آسمانها و زمين و ما بين آنها را طى شش دوران «3» آفريديم و [هرگز] رنج و خستگى به ما نرسيد. 39- در برابر گفتار [ناهنجار] شان صبور باش و قبل از برآمدن آفتاب و قبل از فرو شدن [ش] «4» پروردگارت را با ستايش تقديس كن «5»، 40- و نيز [در پاسى] از شب و در پى هر نماز او را تقديس كن. 41- و [از هم اكنون به صداى] آن روز كه ندا كننده از مكانى نزديك [برپايى قيامت را] ندا مىدهد، گوش فرا دار، 42- روزى كه بانگ سخت [و مرگبار] را بحق مىشنوند اين [همان] روز خروج [از گورها] است «6». 43- ماييم كه حيات مىبخشيم و مرگ مىدهيم و سرانجام در پيشگاه ماست، 44- روزى كه زمين از برابر آنان شكافته مىشود، شتابان [بيرون آيند] «7» اين احضارى است كه «8» براى ما آسان است. 45- ما به گفتارشان داناتريم و تو بر آنها [رسولى] خودكامه نيستى «9» پس هر كه را كه از اعلام خطر من ترس دارد، بدين قرآن اندرز بده. 51- سوره ذاريات به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- سوگند به بادهاى ابر افشان، 2- و ابرهاى گرانبار، 3- و كشتيهاى بسادگى روان، 4- و فرشتگان تقسيم [و تدبير] «10» كننده امور [جهان]، 5- كه آنچه به شما وعده داده مىشود، حقيقت دارد، 6- و [روز] جزا به وقوع مىپيوندد. __________________________________________________ 1- به آيه 44 يونس (10) توجه فرماييد. 2- بر عكس كسانى كه در آيه 10 ملك (67) زبان حالشان آمده است. 3- روز در قرآن به معنى دوران نيز آمده است به آيات 5 سجده (32) و 4 معارج (70) توجه فرماييد. 4- براى توجيه افزوده، به آيه 130 طه (20) مراجعه فرماييد. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 97 و 98 حجر (15) آمده است. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 13 و 14 نازعات (79) آمده است. 7- براى توجيه افزوده، به آيه 43 معارج (70) توجه فرماييد به آيه 7 قمر (54) هم توجه فرماييد. 8- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش آخر آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد. 9- به بيان ديگر در آيه 22 غاشيه (88) آمده، به آيه 99 يونس (10) هم توجه فرماييد. 10- براى توجيه افزوده، به آيه 5 نازعات (79) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 521 7- و سوگند به آسمان داراى حسن و زينت «1» 8- كه شما [در مورد رستاخيز] اختلاف نظر داريد 9- هر كه [تحت تأثير گفتار دروغ پردازان، از راه حق] برگردانده شده باشد، از [باور نسبت به] رستاخيز هم برگردانده خواهد شد. 10- مرگ بر گزافه گويان 11- كه در ورطه جهل، غافلند 12- [و از روى انكار] مىپرسند: روز جزا چه زمانى است؟ 13- همان روزى است كه به آتش مبتلا مىشوند. 14- عذاب خود را بچشيد اين همان آتشى است كه به شتاب مىخواستيد. 15- [ولى] پرهيزكاران در باغهايى از بهشت و [كنار] چشمهسارها [آرام گرفتهاند] 16- و آنچه پروردگارشان به آنها عطا كرده است دريافت مىدارند زيرا در گذشته نيكوكار بودهاند. 17- [آنها] اندكى از شب را مىخفتند 18- و سحرگاهان آمرزش مىخواستند 19- و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معين] بود 20- در زمين و در وجود خودتان براى اهل يقين نشانهها [ى قدرت الهى] پديدار است چرا نمىبينيد؟ 21- در زمين و در وجود خودتان براى اهل يقين نشانهها [ى قدرت الهى] پديدار است چرا نمىبينيد؟ 22- [باران كه عامل] رزق شما [ست] در آسمانها شكل مىگيرد «2» و نيز بهشتى كه به شما وعده دادهاند «3». 23- سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه وعده بهشت همچون سخن گفتنتان قطعى است. 24- آيا داستان ميهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟ 25- آن گاه كه بر او وارد شدند و گفتند: [سلام كرديم] سلامى [گرم] گفت: سلام [بر شما]، [در حالى كه زير لب مىگفت:] گروهى ناشناسند. 26- آن گاه نزد خانواده خود رفت و [ران بريان] گوسالهاى فربه [براى پذيرايى] آورد. 27- نزد آنها گذاشت و [چند لحظه بعد] گفت: چرا نمىخوريد؟! 28- [چون دست به غذا نزدند] از آنها احساس ترس كرد «4» گفتند: مترس [ما فرشتهايم] و او را به [تولد] پسرى دانا «5» بشارت دادند. 29- همسرش با سر و صدا [و شگفتى] پيش آمد و در حالى كه به صورت خود مىزد، گفت: پير زنى نازا [و فرزند] «6»؟! 30- گفتند: پروردگارت كه فرزانه و داناست، چنين گفته است «7». __________________________________________________ 1- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 6 صافات (37) آمده است. 2- منظور از رزق، باران است با آيه 5 جاثيه (45) مقايسه فرماييد. [.....] 3- منظور از «آنچه وعده داده شده» بهشت است از نظر موقعيت بهشت در آسمان، به آيه 15 نجم (53) توجه فرماييد. 4- به زيرنويس آيه 70 هود (11) مراجعه فرماييد. 5- كدام يك از دو فرزند ابراهيم؟ به آيه 71 هود (11) توجه فرماييد. 6- به آيه 72 هود (11) كه روشنتر بيان كرده است، توجه فرماييد. 7- به آيه 73 هود (11) كه روشنتر بيان كرده است، توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 522 [ شنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۶ ] [ 21:9 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||