|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
ترجمه طاهرى، ص: 522 سوره ذاريات 31- [ابراهيم] گفت: اى فرستادگان، برنامه شما چيست؟ 32- گفتند: ما براى [مجازات] قومى بزهكار فرستاده شدهايم «1» 33- تا سنگهايى از گل [سخت شده] بر آنها بباريم 34- [سنگهايى] كه نزد پروردگارت براى گزافكاران مشخص شده است «2». 35- و مؤمنانى را كه در آن [شهر] بودند، بيرون برديم «3»، 36- ولى فقط يك خانواده را «4» ديديم كه [در قبال خدا] تسليم بودند 37- و در آن [شهر] براى مردمى كه از عذاب دردناك [خدا] ترس دارند، نشانهاى روشن به جاى گذاشتيم 38- و [نيز] در [داستان] موسى، زمانى كه او را با دليلى روشن نزد فرعون فرستاديم 39- ولى [فرعون] با تكيه بر قدرتش، [از پذيرش حق] سرباز زد و گفت: [موسى] جادوگر است يا ديوانه. 40- او را كه سزاوار ملامت بود، با سپاهيانش گرفتيم و آنها را به دريا افكنديم. 41- و در داستان قوم عاد نيز [عبرتى است] كه تندبادى مرگبار «5» بر آنان فرستاديم 42- كه بر هر چه وزيد، خاك و خاشاكش كرد. 43- و نيز در [داستان] قوم ثمود، آن گاه كه [توسط پيامبرشان صالح] به آنها گفته شد: چند صباحى «6» برخوردار باشيد. 44- از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و در حالى كه [آشكارا] مىديدند، صاعقه آنان را فرا گرفت. 45- آن گاه نه توان برخاستن [و گريز] داشتند و نه ياراى دفاع. 46- و قبل از آن، قوم نوح را كه گروهى منحرف بودند [هلاك كرديم]. 47- آسمان را به توان [خود] بنا نهاديم و [همواره] آن را گسترش مىدهيم. 48- و زمين را گسترديم و نيكو آماده [زيست] مىكنيم «7». 49- همه چيز را به صورت زوج «8» آفريديم، بسا كه [توجه كنيد و] پند گيريد. 50- پس به سوى خدا بشتابيد، كه من از جانب او براى شما هشدار دهندهاى آشكارم، 51- و در كنار خدا معبود ديگرى را قرار مدهيد، كه من از [جانب] او براى شما هشدار دهندهاى آشكارم. __________________________________________________ 1- كدام قوم؟ به آيه 70 هود (11) توجه فرماييد. 2- معنى تحت اللفظ آن «نشان كرده شده» است. 3- به آيه 57 نمل (27) توجه فرماييد. 4- كدام خانواده و چه افرادى؟ به آيات 59 و 60 حجر (15) توجه فرماييد. 5- به آيه 25 احقاف (46) توجه فرماييد. 6- منظور همان سه روز مهلتى است كه در آيه 65 هود (11) به آن اشاره شده است. 7- به آيه 53 طه (20) توجه فرماييد. 8- به زيرنويس آيه 143 انعام (6) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 523 52- بر پيشينيان آنها هم هيچ پيامبرى مبعوث نشد، مگر اينكه همين گونه گفتند: جادوگر است يا ديوانه. 53- آيا بر اين [لجاج] يكديگر را سفارش كرده بودند؟! نه، بلكه گروهى طغيانگر بودند. 54- پس، از آن مردم [لجوج] روى برتاب كه سزاوار ملامت نخواهى بود. 55- و تذكر بده كه البته تذكر براى مؤمنان سودبخش است. 56- و جن و انس را نيافريدهام، مگر براى اينكه مرا بندگى كنند [و از بندگى غير من سر باز زنند] «1». 57- [هرگز] از آنها روزىاى نمىخواهم و نه اينكه مرا خوراك دهند. 58- زيرا خداست روزى رسان نيرومند و برقرار. 59- ستمگران همچون ياران [گذشته] خويش سهمى از عذاب دارند «2»، پس به شتاب [آن را] از من نخواهند «3». 60- واى بر انكار ورزان از روز موعودشان «4». 52- سوره طور به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- سوگند به كوه طور، 2- و به كتاب نوشته شده [اعمال] «5»، 3- در صفحهاى گشوده، 4- و سوگند به خانه آبادان [كعبه] «6»، 5- و آسمان «7» افراشته، 6- و درياى مملو [از آتش] «8»، 7- كه عذاب پروردگارت واقع شدنى است، 8- و باز دارندهاى ندارد. 9- روزى كه آسمان بسختى در جنبش و اضطراب افتد، 10- و كوهها به حركتى شديد درآيند «9»، 11- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان، 12- هم آنان كه در بيهوده گويى سرگرم بازىاند. 13- روزى كه با خشونت به سوى آتش دوزخ رانده مىشوند «10»، 14- [و به آنان گويند:] اين آتشى است كه آن را دروغ مىشمرديد. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، به آيات 5 فاتحه (1) و 56 عنكبوت (29) توجه فرماييد. [.....] 2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 50 و 51 زمر (39) آمده است. 3- براى توضيح جمله اخير به آيه 6 رعد (13) توجه فرماييد. 4- به آيه 66 زخرف (43) توجه فرماييد. 5- براى توجيه افزوده، آيه بعدى را با آيه 13 اسراء (17) مقايسه فرماييد. 6- به آيه 96 آل عمران (3) توجه فرماييد. 7- منظور از سقف، آسمان است به آيه 32 انبياء (21) توجه فرماييد. 8- منظور آب درياها در آغاز وقوع قيامت است به آيه 6 تكوير (81) توجه فرماييد. 9- به آيات 5 و 6 واقعه (56) و 105 و 106 طه (20) توجه فرماييد. 10- به آيات 47 دخان (44) و 30 و 31 حاقه (69) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 524 15- آيا اين هم جادوست «1» مگر [هنوز هم] نمىبينيد «2»؟ 16- به آتش درآييد كه صبر و بىصبرى شما برايتان يكسان است تنها در برابر آنچه كردهايد، مجازات مىشويد. 17- پرهيزكاران در باغهايى از بهشت و ناز و نعمتند، 18- در حالى كه از عطاياى پروردگارشان و از اينكه آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است، شادمانند. 19- [گفته شود:] در برابر رفتارتان گوارا بخوريد و بياشاميد، 20- در حالى كه بر تختهايى رديف شده تكيه زدهاند، و با سپيد رويان غزال چشم تزويجشان كردهايم. 21- مؤمنانى كه فرزندانشان در ايمان پيرو آنان بودند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق خواهيم كرد «3» و از [پاداش] عملشان ذرهاى نمىكاهيم «4»، كه هر كس در گرو دستاورد خويش است. 22- و هر نوع ميوه و گوشتى كه بخواهند، پى در پى در دسترسشان قرار مىدهيم. 23- در بهشت قدحهاى شرابى رد و بدل مىكنند كه نه موجب بيهوده گويى است و نه گناه «5». 24- نوجوانانى در اختيار دارند، همچون مرواريدى ناسفته كه [براى خدمت] پيرامونشان در رفت و آمدند. 25- گفتگوكنان به يكديگر روى مىآورند. 26- مىگويند: ما قبلًا در ميان خانواده خود نگرانى داشتيم. 27- خدا هم به ما نعمت بزرگى داد و ما را از عذاب آتش نافذ محفوظ داشت. 28- ما قبلًا [در حيات دنيا] تنها او را [به ربوبيت] مىخوانديم «6» كه او نيكوكار و مهربان است. 29- پس خلق را متذكر ساز كه [با آن همه محاسن كه] به لطف پروردگارت [دارى، على رغم گفتار آنان] نه كاهنى «7» و نه مجنون «8». 30- مگر مىگويند: شاعرى است كه ما چشم به راه حوادث ناگوارى برايش هستيم؟ 31- بگو: چشم به راه باشيد، من هم با شما چشم به راه خواهم ماند. __________________________________________________ 1- اشاره به گفتار منكران است كه به انبياء نسبت سحر مىدادند به آيات 76 يونس (10) و 30 زخرف (43) توجه فرماييد. 2- باز هم اشاره به گفتار همان منكران است كه مىگفتند: چشمان ما را به جادو بسته است به آيه 15 حجر (15) توجه فرماييد. 3- اجابت دعاى فرشتگان در مورد بندگان صالح است كه در آيه 8 غافر (40) آمده است. 4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 23 رعد (13) آمده است. 5- ويژگيهاى ديگر آن را در آيات 46 و 47 صافات (37) و 19 واقعه (56) ملاحظه فرماييد. [.....] 6- به آيه 186 بقره (2) توجه فرماييد. 7- به زيرنويس آيه 42 حاقه (69) مراجعه فرماييد. 8- اشاره به گفتار مخالفان است كه در آيه 6 حجر (15)، 36 صافات (37)، 14 دخان (44) و بخش پايانى آيه 51 قلم (68) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 525 32- يا خيالهاى باطلشان به اين [رفتار] حكم مىكند، يا [اساساً] گروهى طغيانگرند؟! 33- مگر مىگويند: قرآن را جعل كرده است [چنين نيست] «1» بلكه [آلوده به ظلمند كه] ايمان نمىآورند. 34- اگر راست مىگويند، سخنى مانند آن بياورند «2». 35- مگر از هيچ آفريده شدهاند، يا خود آفريننده [خويش] اند؟! 36- يا آسمانها و زمين را آفريدهاند؟! [نه،] بلكه به مرحله يقين نرسيدهاند. 37- مگر خزاين [رحمت] «3» پروردگارت در اختيار آنهاست و يا [بر همه چيز] سيطره «4» دارند [كه چنين بىپروا عصيانگرند]؟! 38- مگر نردبانى دارند كه به وسيله آن [گفتار فرشتگان وحى را] مىشنوند؟! پس هر كه شنيده است، دليلى روشن بياورد. 39- مگر خدا فرزندان دختر دارد و شما پسر «5»؟ 40- مگر از آنان پاداش [رسالت] خواستهاى كه زير غرامتى گرانبارند؟! 41- يا از عالم غيب آگاهند و [خبرهاى نهان را] يادداشت مىكنند؟! 42- يا قصد نيرنگى دارند؟ ولى انكار ورزان، خود مقهور نيرنگ [خدا] هستند «6» . 43- يا [تصور مىكنند] معبودى غير خدا دارند «7» ؟ خدا از آنچه [در قدرت و تدبير با او] شريك مىپندارند، منزه است. 44- [اين انكار ورزان] اگر هم پارهاى از آسمان را در حال سقوط ببينند «8» ، [باز هم ايمان نمىآورند و] مىگويند: ابرى است متراكم «9» . 45- پس آنها را [به حال خودشان] رها كن تا با روز [موعود] شان كه [با نفخه اول صور] «10» مدهوش مرگ خواهند شد، مواجه شوند، 46- روزى كه نيرنگشان سودمند نخواهد بود «11» و [از هيچ سو] مورد يارى قرار نگيرند. 47- و ستمگران [در دنيا نيز] در بند عذاب ديگرى گرفتار خواهند شد «12» ، ولى بيشترشان نمىدانند. 48- براى حكم پروردگارت پايدارى كن كه تو در حمايت مايى و چون [براى هر كارى] برخيزى، پروردگارت را با ستايش تقديس كن، 49- و نيز [در پاسى] از شب و به هنگام افول ستارگان [با اداى نماز] او را تقديس كن. __________________________________________________ 1- به آيات 44- 46 حاقه (69) توجه فرماييد. 2- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 23 بقره (2) آمده است به آيه 88 اسراء (17) هم توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 9 ص (38) توجه فرماييد. 4- در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «مصيطرون» به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) توجه فرماييد ريشه اين كلمه سطر است (با سين). 5- به زيرنويس آيه 149 صافات (37) توجه فرماييد. 6- براى توجيه افزوده، به نيمه دوم آيه 30 انفال (8) توجه فرماييد به آيات 43 فاطر (35) و 44 قلم (68) هم در اين رابطه توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 182 اعراف (7) آمده است. 7- به آيه 96 حجر (15) توجه فرماييد. 8- اشاره به درخواست كفار است كه در آيه 92 اسراء (17) آمده است. 9- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 7 انعام (6) و 14 و 15 حجر (15) آمده است. 10- منظور روزى است كه اولين علامت قيامت ظاهر مىشود به آيه 68 زمر (39) توجه فرماييد آيه بعدى نيز مؤيد همين معنى است. 11- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 38 و 39 مرسلات (77) آمده و اين قاعده در دنيا هم صادق است به آيات 42 همين سوره (طور) و 15- 17 طارق (86) توجه فرماييد. [.....] 12- براى توجيه افزوده، به آيه 21 سجده (32) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 526 53- سوره نجم به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- سوگند به ستاره، آن گاه كه افول كند، 2- كه معاشر شما هرگز گمراه نشده و به راه تباهى نيفتاده است، 3- و از سر هوس سخن نمىگويد. 4- قرآن جز وحى [الهى] نيست كه [به او] القا مىشود، 5- [فرشتهاى] پر توان تعليمش داده است «1» . 6- توانمندى كه [در برابرش] ايستاد، 7- و او در موقعيتى برتر بود. 8- آن گاه [به پيامبر] نزديك شد و نزديكتر، 9- در حد فاصله دو كمان يا كمتر، 10- آن گاه خدا [توسط آن فرشته] آنچه مىبايست به بنده [خاص] خود وحى كرد. 11- دل [پيامبر] آنچه ديد، دروغ نشمرد. 12- آيا با او درباره آنچه مىبيند جدال مىكنيد؟ 13- يك بار ديگر هم آن فرشته را [به صورت كامل] مشاهده كرده بود، 14- در كنار [درخت] «سدرة المنتهى» «2» ، 15- كه آرامشگاه بهشت همان جاست. 16- آن گاه كه هالهاى آن درخت را پوشانده بود، 17- چشم [دل پيامبر] «3» منحرف نشد و [از حد] تجاوز نكرد «4» ، 18- تحقيقاً پارهاى از بزرگترين آيات و نشانههاى پروردگارش را [در آنجا] مشاهده كرد «5» . 19- آيا به [بتهاى] «لات» و «عزى» توجه كردهايد [كه چه بىاثرند]؟! 20- و سومىاش «منات»؟! 21- چگونه [ادعا داريد كه] پسر خاص شماست و دختر خاص خدا «6» ؟! 22- در اين صورت تقسيمى نارواست «7» . 23- اين بتها فقط نامهايى [بىمسما] است كه خود و پدرانتان آن را نام [معبودهاى دروغين] نهادهايد، و خدا هيچ اعتبارى به آنها نداده است فقط پيرو گمان و خواسته دلهاى خويش هستند، در حالى كه [موجبات] هدايت از جانب پروردگارشان بر آنان رسيده است. 24- مگر انسان هر چه آرزو كند، ميسر است؟ 25- دنيا و آخرت در اختيار خداست. 26- چه بسيار فرشتگان در آسمانها هستند كه امداد [غيبى] آنان به هيچ وجه سودمند نخواهد بود، مگر پس از آنكه خدا براى هر كه بخواهد و خشنود باشد، اجازه دهد. __________________________________________________ 1- منظور جبرئيل است به آيات 19 و 20 تكوير (81) توجه فرماييد. 2- چگونگى آن بدرستى روشن نيست و در قرآن توضيح بيشترى در اين مورد نيامده است مفسران هم توضيحى روشن و قطعى در مورد آن ندادهاند به احتمال زياد در رابطه با درختى است كه در آيه 35 نور (24) به آن اشاره شده است. علامه طباطبايى پس از توضيح مختصرى در مورد آيات 14- 16 اين سوره مىگويد: بناى خداى تعالى در مورد اين آيات بر مبهم گذاشتن آنهاست به آيه 7 آل عمران (3) و زيرنويس آن توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به ارتباط اين آيه با آيات 11 و 13 همين سوره (نجم) توجه فرماييد. 4- علامه طباطبايى توضيح داده است كه «زيغ بصر» به اين معنى است كه چشم آدمى چيزى را به غير آن صورتى كه هست ببيند، و «طغيان بصر» به اين معنى است كه چيزى را ببيند كه حقيقتى ندارد. 5- به آيه 1 اسراء (17) توجه فرماييد. 6- در دوران جاهليت، عربها فرشتگان را دختران خدا، مىپنداشتند به آيه 27 همين سوره (نجم) توجه فرماييد. 7- به زيرنويس آيه 149 صافات (37) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 527 27- كسانى كه به آخرت باور ندارند، فرشتگان را ماده نامگذارى مىكنند «1» [و آنان را دختران خدا مىدانند] «2» . 28- در مورد اين امر بىاطلاعند، [و] فقط پيرو گمانند، در حالى كه گمان براى [شناخت] حقيقت كافى نيست. 29- پس تو نيز از كسى كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى [مادى] دنيا را نمىخواهد، روى گردان. 30- منتهاى دركشان همين است، محققاً پروردگار تو به حال كسانى كه از راه او منحرف شدهاند آگاهتر است، و نيز به حال راه يافتگان. 31- هر چه در آسمانها و زمين است متعلق به خداست [راه خير و شر را به انسان ارائه كرد] تا بدكاران را در برابر رفتارشان كيفر دهد و نيكوكاران را پاداش نيكو عطا كند «3» ، 32- همان كسانى كه از گناهان بزرگ و بىشرميها كناره مىگيرند، مگر لغزشهاى كم اهميت كه پروردگار تو فراخ آمرزش است «4» ، از همان دم كه شما را از زمين پديد مىآورد و آن گاه كه به صورت جنين در شكم مادرانتان هستيد، به [طبيعت] شما [از ديگران] آگاهتر است پس خودستايى مكنيد، كه او به حال پرهيزكاران داناتر است «5» . 33- آيا متوجه آن كس شدهاى كه [از پذيرش حق] روى برتافت؟ 34- و اندكى انفاق كرد و دست خود را بست. 35- مگر علم غيب دارد و [آينده را] مىبيند؟ 36- يا از مفاد كتاب آسمانى موسى و [تعليمات] ابراهيم كه حق [بندگى ما] را به تمامى ادا كرد «6» ، خبر داده نشده است، 37- يا از مفاد كتاب آسمانى موسى و [تعليمات] ابراهيم كه حق [بندگى ما] را به تمامى ادا كرد، خبر داده نشده است، 38- كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر عهده نخواهد گرفت «7» ، 39- و اينكه انسان جز ثمره تلاش [و نيت] خود را نخواهد داشت «8» ، 40- و اينكه بىگمان تلاش او منظور خواهد شد «9» . 41- آن گاه پاداشش را به تمامى خواهند داد «10» ، 42- و اينكه منتها [ى همه امور] به سوى پروردگار توست «11» ، 43- و اوست كه مىخنداند و مىگرياند، 44- و اوست كه مرگ و حيات مىدهد، __________________________________________________ 1- عبارت اخير به بيان ديگر در آيه 19 زخرف (43) آمده است. 2- به آيه 57 نحل (16) توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيات 8- 10 شمس (91) توجه فرماييد. 4- به آيه 31 نساء (4) توجه فرماييد. 5- به آيه 49 نساء (4) توجه فرماييد. 6- به آيه 124 بقره (2) توجه فرماييد. [.....] 7- پاسخ ادعاى انكار ورزان است كه در آيه 12 عنكبوت (29) آمده است اين آيه با آيات 25 نحل (16) و 13 عنكبوت (29) تناقضى ندارد، چرا؟ 8- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 44 روم (30) و 46 فصلت (41) آمده است. 9- به آيات 30 آل عمران (3) و 7 و 8 زلزال (99) توجه فرماييد. 10- به آيه 47 انبياء (21) توجه فرماييد. 11- به آيه 8 علق (96) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 528 45- و اينكه هم اوست كه زوج نر و ماده [را] از نطفهاى كه [در رحم] ريخته مىشود، آفريد، 46- و اينكه هم اوست كه زوج نر و ماده [را] از نطفهاى كه [در رحم] ريخته مىشود، آفريد، 47- و اينكه ايجاد عالم ديگر نيز بر عهده اوست، 48- و اينكه او بىنياز مىگرداند و سرمايه [زندگى] مىبخشد «1» ، 49- و اينكه هم اوست صاحب اختيار [ستاره] شعرى «2» [و تمامى كهكشانها]، 50- و اينكه او قوم پيشين عاد را هلاك كرد «3» ، 51- و نيز قوم ثمود را، كه [هيچ كس از آنها را] باقى نگذاشت «4» ، 52- و قبل از آن، قوم نوح را كه ستمكارتر و سركشتر بودند [هلاك كرد] «5» ، 53- و شهرهاى زير و رو شده [قوم لوط] را در هم كوبيد «6» ، 54- و باران مرگ بر [ديار] آنان پوشاند «7». 55- حال [اى انسان] در مورد كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد روا مىدارى؟! 56- اين [پيامبر نيز] هشدار دهندهاى است از [گروه] هشدار دهندگان پيشين «8». 57- رستاخيز «9» بسيار نزديك شده است «10»، 58- جز خدا كسى آشكار كننده آن نيست. 59- آيا از اين سخن در شگفتيد؟ 60- و در حال غفلت مىخنديد و [بر حال خود] اشك نمىريزيد؟! 61- و در حال غفلت مىخنديد و [بر حال خود] اشك نمىريزيد؟! 62- بر خداى سجده بريد و [تنها او را] بندگى كنيد. 54- سوره قمر به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- رستاخيز نزديك شده «11» و [ضمن فروپاشى نظام كنونى جهان] «12» ماه شكافته خواهد شد «13». 2- [انكار ورزان] هر گاه نشانهاى [از نشانههاى خدا را] ببينند، باز هم روى مىگردانند و مىگويند: جادويى است سابقهدار «14». 3- [رستاخيز را] دروغ شمردند و هوسهاى خويش را پيروى كردند «15» و هر امرى [از بشارت و انذارهاى قرآن] در موعد خود قرار دارد «16». 4- و مطمئناً اخبار [عبرت انگيز و] بازدارنده از گناه به آنان رسيد، 5- [آيات الهى] حكمتى است رسا، ولى [از بى توجهى مردم] هشدار دهندگان بى بىاثرند، 6- پس، از آنان روى برتاب [و منتظر] روزى [باش] كه دعوت كننده [اى خلق را] به امرى بس دشوار «17» فرا مىخواند __________________________________________________ 1- به آيه 30 اسراء (17) توجه فرماييد. 2- ستاره درخشانى است كه معمولًا در فصل زمستان هنگام سحر ظاهر مىشود، چون در سمت جنوب قرار دارد و يمن نيز در جنوب عربستان است، گاهى به آن شعراى يمانى مىگويند. حرارت سطحى و حجم اين ستاره بيست برابر خورشيد است. مشركان عرب به علت درخشش فوق العادهاش آن را مىپرستيدند (تفسير نمونه، با تلخيص). 3- چگونگى هلاكشان را در آيه 16 فصلت (41) ملاحظه فرماييد. 4- چگونگى هلاكشان را در آيات 67 و 68 هود (11) و 31 قمر (54) ملاحظه فرماييد ضمناً به آيه 44 يونس (10) هم توجه فرماييد. 5- چگونگى هلاكشان را در آيات 37 فرقان (25) و 14 عنكبوت (29) ملاحظه فرماييد. 6- به آيه 74 حجر (15) توجه فرماييد. 7- به آيه 82 هود (11) توجه فرماييد. 8- به نيمه اول آيه 9 احقاف (46) توجه فرماييد. 9- منظور از «آزفه» قيامت است به آيه 18 غافر (40) توجه فرماييد. [.....] 10- در قرآن كراراً تأكيد شده كه فاصله مرگ تا قيامت از نظر خفتگان در گور فقط پاسى از روز است به آيات 55 و 56 روم (30) توجه فرماييد بالضروره معنى و مفهوم آيه اين است كه: ساعاتى بعد از مرگ، رستاخيز در چند قدمى شماست. 11- همان معنى و مفهوم آيه 1 انبياء (21) را دارد به نيمه دوم آيه 17 شورى (42) هم توجه فرماييد همچنين به زيرنويس دوم آيه 57 نجم (53) توجه فرماييد. 12- براى توجيه افزوده، به آيات 1 انشقاق (84) و 1- 3 تكوير (81) و 1 و 2 انفطار (82) توجه فرماييد. 13- شكافتن ماه به دليل حتمى الوقوع بودنش با فعل ماضى ذكر شده است مثل آيه 16 حاقه (69). 14- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 7 انعام (6) آمده است. 15- معنى و مفهوم آيات 1- 3 اين سوره مشابه معنى و مفهوم آيات 1- 3 سوره انبياء (21) است. 16- براى روشن شدن معنى و مفهوم اين آيه به آيات 87 و 88 ص (38) توجه فرماييد آيات بعدى سوره قمر نيز مؤيد اين ارتباط است. 17- منظور داورى و پاداش و كيفر رستاخيز است به آيه 66 زخرف (43) كه همين معنى را به گونه ديگرى بيان كرده است، توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 529 7- با ديدگان فرو افتاده [از وحشت] از گورها خارج شوند «1» گويى ملخهايى پراكندهاند «2»، 8- به سوى منادى [محشر] شتابانند «3»، و انكار ورزان مىگويند: اين، روز دشوارى است. 9- قبل از آنان هم قوم نوح به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغ پرداز شمردند و گفتند ديوانه و جن زده است. 10- آن گاه پروردگارش را ندا داد كه: مغلوب شدهام [از آنان] انتقام بگير. 11- ما نيز درهاى آسمان را براى [ريزش] رگبارى سيل آسا گشوديم. 12- و از زمين هم چشمهها جارى ساختيم و آب [ها] براى طوفانى كه مقدر شده بود، به هم پيوست. 13- و نوح را بر [كشتى] ساخته و پرداخته «4» از تختهها و ميخها سوار كرديم، 14- كه زير نظر ما حركت مىكرد براى پاداش به كسى كه مورد انكار قرار گرفت. 15- و آن [عقوبت و نجات] را «5» نشانهاى [از قدرت خود] بر جاى گذاشتيم آيا پند پذيرى هست؟ 16- [ديديد كه] عذاب و هشدار من چگونه بود؟ 17- قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختيم آيا پند پذيرى هست؟ 18- قوم عاد نيز [پيامبر خود را] دروغ پرداز شمردند، [ديديد كه] عذاب و هشدار من چگونه بود؟ 19- تندبادى سرد و سخت را در روزى «6» شوم و پر دوام بر آنان فرستاديم، 20- كه مردم را از جاى مىكند، گويى تنههاى درختان ريشه كن شده خرما بودند. 21- [ديديد كه] عذاب و هشدار من چگونه بود؟ 22- قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختيم، آيا پند پذيرى هست؟ 23- قوم ثمود «7» نيز هشدار دهندگان را دروغ پرداز شمردند. 24- و گفتند: آيا [سزاوار است] بشرى از ميان خودمان را پيروى كنيم؟ در آن صورت در گمراهى و سردرگمى خواهيم بود «8». 25- چگونه از ميان همه ما، كلام خدا تنها بر او القا شده است «9»؟ نه، بلكه او دروغ پردازى است خود پسند. 26- فردا «10» خواهند دانست كه دروغ پرداز خودپسند كيست؟ 27- براى آزمايش آنها ماده شترى [كه درخواست كردهاند] خواهيم فرستاد «11»، مراقب [رفتار] شان باش و [بر آزارشان] شكيبايى كن. __________________________________________________ 1- مفهوم عبارت به بيان ديگر در آيات 43 و 44 معارج (70) آمده است. 2- به بيان ديگر در آيه 4 قارعه (101) آمده است. 3- وضع و حالشان را در آيه 43 ابراهيم (14) ملاحظه فرماييد. 4- در آيه به «كشتى» تصريح نشده، ولى قراين مؤيد آن است به آيه 15 عنكبوت (29) توجه فرماييد و نيز آيه 11 حاقه (69) را با آيه 32 شورى (42) مقايسه فرماييد. 5- براى توجيه مرجع ضمير، به آيات 37 فرقان (25) و 15 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 6- منظور از «روز» در اينجا بخشى از زمان است. به موجب آيه 7 حاقه (69)، اين طوفان 7 شب و 8 روز تداوم داشته است. [.....] 7- به زيرنويس آيه 141 شعراء (26) مراجعه فرماييد. 8- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيات 94 اسراء (17) و 7 فرقان (25) آمده، و پاسخ تصور جاهلانه آنها در آيات 43 نحل (16) و 8 انبياء (21) آمده است. 9- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 4 ص (38) و 154 شعراء (26) آمده است. 10- منظور قيامت است به آيه 18 حشر (59) توجه فرماييد. 11- علامه طباطبايى به نقل از كافى روايتى از حضرت صادق (ع) آورده است كه: قوم ثمود از صالح (ع) خواستند براى اثبات ادعاى پيامبرىاش، از صخره ناقهاى ترجمه طاهرى، ص: 530 28- و به آنها اعلام كن كه آب [چشمه در روزهاى معين هفته] ميانشان قسمت شده است هر يك در نوبت [خود] حضور يابد «1». 29- ولى آنها [يكى از] معاشر [ان] خود را ندا دادند، او هم دست به كار شد و [شتر را] پى كرد. 30- [ديديد كه] عذاب و هشدار من چگونه بود؟ 31- بر سرشان يك بانگ سخت [و مرگبار] فرستاديم و همگى همچون شاخههاى خشك [مورد استفاده] حصار ساز شدند «2». 32- قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختيم آيا پند پذيرى هست؟ 33- قوم لوط هم هشدار دهندگان را دروغ پرداز شمردند، 34- طوفانى ريگبار بر سرشان فرستاديم [كه همه هلاك شدند]، بجز خانواده لوط كه سحرگاهان نجاتشان داديم «3»، 35- [به خاطر] رحمتى از جانب ما و به هر كه سپاسگزارى كند، اين گونه پاداش مىدهيم. 36- لوط آنها را از دست گشودن ما هشدار داد، ولى در برابر هشدار خيره سرى كردند «4»، 37- و [با سوء نظر] از او درخواست تسليم ميهمانانش را داشتند، ما هم ديدگانشان را محو كرديم [و گفتيم:] عذاب و [نتايج بىتوجهى به] هشدار مرا بچشيد. 38- و صبحگاهان عذابى پايدار آنان را فرا گرفت. 39- اينك عذاب و [نتايج بىتوجهى به] هشدار مرا بچشيد. 40- قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختيم آيا پند پذيرى هست؟ 41- هشدار دهندگان به سراغ فرعونيان [نيز] آمدند، 42- [ولى] آنان تمامى آيات ما را دروغ شمردند ما هم بسان فرادستى مقتدر گريبانشان را گرفتيم «5». 43- آيا انكار ورزان شما بر آنها برترى دارند يا حكم برائتى از كتب پند آموز آسمانى [پيشين] داريد؟ 44- يا نظرشان اين است كه ما گروهى همپشت يكديگر هستيم؟ 45- بزودى جمع [شان] در هم شكسته شده و فرارى خواهند شد. 46- وعدهگاهشان رستاخيز است كه [روزگارى] سختتر و تلختر است. 47- و مسلماً بزهكاران در گمراهى و سر در گمىاند. 48- روزى كه به رو در افتاده در آتش كشيده شوند [به آنها خطاب مىشود:] تماس با آتش را بچشيد. 49- مطمئناً هر چيز را به اندازه آفريدهايم «6». __________________________________________________ شيرده بيرون آورد و به اذن خدا ناقه از دل كوه خارج شد. لازم به ذكر است كه اين درخواست قوم ثمود در قرآن تصريح نشده است. 1- براى توجيه افزوده، به آيه 155 شعراء (26) كه روشنتر بيان كرده است، توجه فرماييد. 2- منظور حصارى است كه براى گوسفندان مىسازند، ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 67 هود (11) آمده است. 3- ترتيب نجاتشان را در آيه 81 هود (11) ملاحظه فرماييد. 4- به نيمه دوم آيه 29 عنكبوت (29) توجه فرماييد. 5- به آيات 50 بقره (2)، 78 طه (20) و 40 ذاريات (51) توجه فرماييد. 6- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 21 حجر (15) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 531 50- [صدور] فرمان ما همچون چشم بر هم زدن، يك [لحظه] بيش نيست «1». 51- همفكران شما را [در گذشته] هلاك كرديم آيا پند پذيرى هست؟ 52- رفتارشان به تمامى در نامههاى اعمال ثبت شده است «2»، 53- و هر كوچك و بزرگى [در آن] به قلم رفته است «3». 54- پرهيزكاران در باغهايى از بهشت و [كنار] نهرها جاى دارند 55- در مجلسى شايسته و در قلمرو و پادشاهى توانا. 55- سوره رحمان به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- خداى رحمان، 2- قرآن را آموزش داد «4». 3- انسان را آفريد، 4- [و] سخن گفتنش آموخت. 5- خورشيد و ماه با حسابى [دقيق] در گردشند «5». 6- از ستاره تا درخت [با تبعيت از قوانين تكوينى جهان] به سجده مشغولند «6». 7- و آسمان را برافراشت و ميزان [عدالت] را مقرر داشت، 8- كه در سنجش تعدى نكنيد، 9- و سنجش [حقوق ديگران] را به عدالت برآورد كنيد و در سنجش مكاهيد. 10- زمين را براى [زندگى] آدميان مقرر داشت، 11- كه در آن [هر گونه] ميوه و درختان خرما [با شكوفههاى] پوششدار است. 12- و [نيز] حبوبات برگدار و گياهان خوشبو، 13- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 14- انسان را از گلى همچون سفال آفريد، 15- و جن را از شعلهاى از آتش، 16- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! __________________________________________________ 1- به آيه 40 نحل (16) توجه فرماييد. 2- به آيه 18 ق (50) توجه فرماييد. [.....] 3- به آيات 30 آل عمران (3) و 49 كهف (18) كه روشنتر بيان كرده است، توجه فرماييد. 4- پاسخ غير مستقيم به ادعاى اهل مكه است در مورد اينكه قرآن را بشرى به او آموخته و در آيه 14 دخان (44) آمده است. 5- به آيه 5 يونس (10) و نيمه اول آيه 189 بقره (2) و 12 اسراء (17) توجه فرماييد. 6- به آيه 49 نحل (16) وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ توجه فرماييد ضمناً معنى تحت اللفظ دو كلمه اول آيه، ستاره و درخت است، ولى منظور همان است كه در متن ترجمه آوردهايم. مفهوم اين آيه به بيان كاملتر در نيمه اول آيه 18 حج (22) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 532 17- [اوست] صاحب اختيار مشرقها و مغربها «1»، 18- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 19- دو دريا را [به هم] آميخت تا مجتمع شوند، 20- [در عين حال] ميانشان حايلى است كه [از آن] تجاوز نكنند [و در هم ادغام نگردند] «2»، 21- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 22- از هر دو مرواريد و مرجان به دست مىآيد، 23- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 24- كشتيهاى كوه پيكر بادبان برافراشته در دريا از [حكمت] اوست، 25- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 26- هر كه [و هر چه] بر [گرده] زمين است، فنا خواهد شد «3»، 27- و [تنها] نمود جليل و كريم پروردگارت همواره باقى است، 28- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 29- هر كه در آسمانها و زمين است، [نيازهاى خود را] از او مىخواهد، [كه] او هر لحظه در [نوعى تجلى بر جهان و تمشيت] كارى است «4»، 30- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 31- اى دو گروه سنگين بار «5»، بزودى به حساب [عملكرد] شما مىپردازيم، 32- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 33. اى گروه جن و انس، اگر مىتوانيد از كرانههاى آسمان و زمين گذر كنيد [تا از مجازات خدا برهيد]، پس گذر كنيد، قادر به گذر [از مجازات] نخواهيد بود، مگر با قدرتى [ناشى از ايمان و عمل صالح]، 34- پس از كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 35- زبانهاى از آتش و دود بر شما باريده مىشود كه [در برابر آن] قادر به دفاع نيستيد، 36- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 37- آن گاه كه آسمان بشكافد و همچون روغن گداخته سرخ فام گردد [رستاخيز آغاز خواهد شد]، 38- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 39- در آن روز انس و جن [كارنامه روشنى دارند و] مورد بازجويى از گناهانشان قرار نمىگيرند «6». 40- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! __________________________________________________ 1- در كلام عرب گاهى جمع را تثنيه مىآورند. دو كلمه مطرح شده در اين آيه، در آيات ديگر قرآن هم به صورت مشارق و مغارب آمده است، مثل آيات 137 اعراف (7)، 5 صافات (37) و 40 معارج (70)، كلمه «مثنى» در آيه 46 سبأ (34) از همين مقوله است. 2- منظور از دو دريا، منابع آبهاى شور و شيرين است، به آيه 53 فرقان (25) و زيرنويس آن توجه فرماييد. 3- به آيه 88 قصص (28) كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ توجه فرماييد. 4- به آيات 15 فاطر (35) و 34 ابراهيم (14) توجه فرماييد. 5 منظور جن و انس است، امام صادق (ع) فرمودهاند كه تسميه آنان به «ثقلان» به اعتبار آن است كه به لحاظ تكليف گرانبارند (به نقل از تبيين اللغات لتبيان الآيات). 6- تناقضى با آيه 24 صافات (37) ندارد، چرا؟ ترجمه طاهرى، ص: 533 41- بزهكاران از سيمايشان شناخته مىشوند «1» و [براى سوق به دوزخ] از موى پيشانى و پاها گرفته مىشوند، 42- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 43- اين دوزخى است كه بزهكاران دروغش مىشمردند، 44- ميان آتش و آب داغ در حركتند «2»، 45- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 46- هر كه از ايستادن «3» در پيشگاه پروردگارش [براى حساب] مىترسد، باغهايى «4» [در بهشت] دارد «5»، 47- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 48- [با درختانى] پر از شاخسار، 49- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 50- در آنها چشمه سارها جارى است «6»، 51- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 52- انواع ميوهها در آنهاست، 53- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 54- بر بالشهايى كه آستر آن از ديباى ستبر است، تكيه زنند، و ميوههاى باغها در دسترس [شان] است، 55- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 56- در آن باغها [دلبرانى] افتاده نگاه هستند كه دست احدى از انس و جن قبلًا به آنها نرسيده است، 57- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 58- گويى كه ياقوت و مرجانند، 59- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 60- آيا پاداش نيكى جز نيكى است؟ 61- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 62- در كنار آنها، باغهاى ديگرى است، 63- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 64- كه [درختانش] در منتهاى سبزى [و خرمى] است، 65- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 66- در آنها چشمههاى جوشان جارى است، 67- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! __________________________________________________ 1- به آيات 40- 42 عبس (80) توجه فرماييد. 2- به آيات 66 و 67 صافات (37) توجه فرماييد. 3- براى توجيه ترجمه مقام، با آيه 6 مطففين (83) مقايسه فرماييد. 4- براى توجيه تبديل تثنيه به جمع، بايد توجه داشت كه در قرآن بكرات «جنات» به مؤمنين وعده داده شده (21 و 72 توبه و 45 حجر و ...) و در آيه 56 همين سوره (رحمان) نيز ضمير جمع «فيهن» در مورد آن به كار رفته است به زيرنويس آيه 17 همين سوره (رحمان) توجه فرماييد. [.....] 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 40 و 41 نازعات (79) آمده است و آنچه را كه علاوه بر باغهاى بهشت دارند در آيه 15 آل عمران (3) ملاحظه فرماييد، و اهميت آن را از آيه 72 توبه (9) استنباط فرماييد. 6- براى روشن شدن منظور از «عينان» به آيات 45 حجر (15) و 41 مرسلات (77) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 534 68- و در آنها [درختان] ميوه و درختان خرما و انار هست، 69- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 70- در آنجا خوبرويان نكو خوى [در مصاحبت آنان] است، 71- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 72- سپيد رويانى كه با امنيت در سراپرده نشستهاند، 73- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 74- دست احدى از انس و جن قبلًا به آنها نرسيده است، 75- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 76- بر بالشهايى سبز و بسترهايى زيبا آرميدهاند، 77- پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! 78- منشأ بركات است صفات پروردگار جليل و كريمت. 56- سوره واقعه به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- آن گاه كه آن واقعه به وقوع پيوندد «1»، 2- [كه] وقوعش جاى كذب ندارد، 3- [گروهى را] خوار مىكند «2» و [گروهى را] رفعت مقام مىبخشد «3»، 4- آن گاه كه زمين بسختى لرزانده شود «4»، 5- و كوهها به تمامى متلاشى شود «5»، 6- و غبارى پراكنده گردد، 7- و شما به سه گروه تقسيم شويد «6»، 8- خجستگان «7» خجستگان چه وضعى دارند؟ 9- و شومى زدگان «8» شومى زدگان چطور؟ 10- و گروه پيشاهنگان كه [در نيكيها] سبقت گرفتند «9» 11- آنان مقربان [درگاه خدا] هستند، 12- در باغهاى پرنعمت بهشت [مستقرند] 13- گروهى از پيشينيان 14- و قليلى از متأخران 15- كه بر تختهاى مرصع روياروى هم تكيه زدهاند. 16- كه بر تختهاى مرصع روياروى هم تكيه زدهاند. __________________________________________________ 1- براى آگاهى از اين واقعه به آيات 13- 16 حاقه (69) توجه فرماييد. 2- براى توجيه افزوده، به آيه 145 نساء (4) توجه فرماييد. 3- براى توجيه افزوده، به آيه 75 طه (20) توجه فرماييد. 4- به آيه 1 حج (22) و 14 مزمل (73) توجه فرماييد. 5- به بيان ديگر در آيه 5 قارعه (101) آمده است. 6- به آيه 32 فاطر (35) توجه فرماييد. 7- همان گروهى هستند كه در آيه 19 حاقه (69) مطرح شدهاند. 8- همان گروهى هستند كه در آيه 25 حاقه (69) مطرح شدهاند. 9- براى روشن شدن معنى و مفهوم آيه، به آيه 61 مؤمنون (23) و موارد خاص آن در آيات 100 توبه (9)، 20- 26 يس (36)، 10 حديد (57) و 14 صف (61) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 535 17- نوجوانانى همواره شاداب گرد آنها [به خدمت] مىگردند، 18- با جامها «1» و تُنگها و قدحهايى از شراب جارى، 19- كه از نوشيدنش سر درد نگيرند و دستخوش مستى نشوند «2»، 20- و از هر ميوه و گوشت پرنده كه بخواهند [در اختيار دارند]، 21- و از هر ميوه و گوشت پرنده كه بخواهند [در اختيار دارند]، 22- و سپيد رويانى غزال چشم، 23- همچون مرواريدى ناسفته، 24- به پاداش اعمالشان. 25- در آنجا [گفتار] ياوه و گنه آلود نخواهند شنيد، 26- سخنى جز سلام و درود نيست «3». 27- و اما خجستگان خجستگان چه وضعى دارند؟ 28- در كنار كُنارهاى بىخار، 29- و درختان موز با خوشههاى بر هم نشسته، 30- با سايهاى گسترده، 31- و آب همواره روان، 32- و ميوههاى فراوان 33- كه نه تمام شود و نه ممنوع گردد، 34- و همسرانى گرانقدر 35- كه با آفرينشى ويژه پديد آورديم، 36- همواره دوشيزه 37- و طنازانى همسالند «4»، 38- براى خجستگان 39- كه گروهى از پيشينيان 40- و گروهى از متأخرانند. 41- و اما شومى زدگان چه وضعى دارند؟ 42- در ميان آتش نافذ و آب داغ. 43- و سايه [ها] يى از دود سياه «5» 44- كه نه سرد است و نه گوارا «6». 45- آنها قبل از اين [در دنيا] سرمست عياشى بودند، 46- و بر گناه بزرگ پاى مىفشردند «7»، 47- و مىگفتند: چگونه هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان شديم، برانگيخته خواهيم شد «8»؟ 48- و حتى نياكان ما؟! 49- بگو: پيشينيان و آيندگان، 50- همه در وعدهگاه روزى معلوم «9» جمع خواهند شد. __________________________________________________ 1- نوع جامها را در آيات 15 و 16 انسان (76) ملاحظه فرماييد. 2- ويژگىهاى ديگر اين شراب را در آيات 46 و 47 صافات (37) و 23 طور (52) ملاحظه فرماييد. 3- به آيات 23 و 24 رعد (13)، 23 ابراهيم (14)، 58 يس (36)، 73 زمر (39) و 34 ق (50) توجه فرماييد ضمناً استثنا در اينجا منقطع است. استثناى منقطع در فارسى و ساير زبانها وجود ندارد، لذا ترجمه با متن انطباق كامل ندارد. [.....] 4- ويژگىهاى ديگرشان را در آيات 52 ص (38) و 33 نبأ (78) ملاحظه فرماييد. 5- به آيه 16 زمر (39) توجه فرماييد. 6- ويژگى ديگرش را در آيه 31 مرسلات (77) ملاحظه فرماييد. 7- منظور شرك است به آيه 48 نساء (4) توجه فرماييد. 8- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 35 مؤمنون (23) آمده است پاسخ اين گفتار جاهلانه را در آيات 27 روم (30) و 79- 81 يس (36) ملاحظه فرماييد. 9- به آيه 95 مريم (19) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 536 51- آن گاه شما، اى گمراهان تكذيب كننده، 52- از درخت زقوم خواهيد خورد، 53- و شكمها را از آن انباشته مىكنيد، 54- آن گاه بر آن از آب داغ مىآشاميد، 55- همچون ستوران عطش زده. 56- اين پذيرايى آنهاست در روز جزا. 57- ماييم كه شما را آفريدهايم، چرا باور نداريد؟ 58- آيا به نطفهاى كه [در رحم] مىريزيد، توجه كردهايد؟ 59- آيا شما آن را [انسانى كامل] مىآفرينيد يا ما آفرينندهايم؟ 60- مرگ را در ميان شما مقرر داشتهايم و از [برنامه] ما گريزى نخواهيد داشت. 61- كه امثال شما را جايگزين [شما] كنيم و شما را به گونهاى كه از آن بىخبريد، [در آفرينشى نو] پديد آوريم. 62- شما كه از آفرينش نخستين بروشنى آگاه شدهايد، پس چرا پند نمىپذيريد «1»؟ 63- آيا به دانههايى كه مىكاريد، توجه كردهايد؟ 64- آيا شما هستيد كه آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم؟ 65- اگر مىخواستيم، خاشاكش مىكرديم، به گونهاى كه شگفت زده شويد، 66- [و گوييد] كه غرامت زدهايم، 67- بلكه همه چيز را از دست دادهايم. 68- آيا به آبى كه مىآشاميد، توجه كردهايد؟ 69- آيا شما آن را از ابر فرو باريديد يا ما فرود آورندهايم؟ 70- اگر مىخواستيم، آن را شور و تلخ مىگردانديم، پس چرا سپاس نمىداريد؟ 71- آيا به آتشى كه مىافروزيد، توجه كردهايد؟ 72- شما درخت آن را پديد آوردهايد يا ما پديد آورندهايم «2»؟ 73- همين درخت را وسيله يادآورى و برخوردارى مسافران صحرا قرار دادهايم، 74- پس، ويژگى [هاى] پروردگار بزرگت را تقديس كن. 75- سوگند به نظام ستارگان «3»، 76- كه اگر بدانيد، سوگند بزرگى است، __________________________________________________ 1- براى درك بهتر مفهوم آيه، به آيات 19 عنكبوت (29) و 79 يس (36) توجه فرماييد. 2- به آيه 80 يس (36) توجه فرماييد. 3- «لا» در اينجا براى تأكيد و زيبايى در كلام آمده است و در ترجمه نمىآيد آيه بعد كه مىفرمايد: «قسم بزرگى است»، بروشنى اين نظر را تأييد مىكند و نيز آيه 1 نجم (53) كه بدون ذكر حرف «لا»، به ستاره سوگند ياد شده است. براى توجيه بيشتر اين نظر، به زيرنويس آيه 1 بلد (90) نيز توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 537 77- كه اين [گفتار]، قرآنى است ارجمند، 78- در لوح محفوظ «1» 79- كه جز پاك سيرتان دركش نكنند. 80- نازل شدهاى است از جانب پروردگار جهانيان. 81- چگونه اين سخن را سبك مىگيريد «2»؟ 82- و تنها نصيب خود را دروغ شمردن [آن] قرار دادهايد؟ 83- پس چرا آن گاه كه [جان نزديكانتان] به گلوگاه مىرسد، 84- و شما در آن هنگام نظاره مىكنيد [عبرت نمىگيريد]؟ 85- و ما از شما به محتضر نزديكتريم، ولى نمىبينيد. 86- اگر راست مىگوييد (و) غير مسئول هستيد [و روز جزايى نيست]، 87- چرا جانش را باز نمىگردانيد «3»؟ 88- پس اگر او در زمره مقربان باشد، 89- در آرامش و گشايش و بهشت پر نعمت است. 90- و اگر در زمره خجستگان باشد، 91- [خطاب مىشود:] سلام همه خجستگان بر تو باد. 92- و اما اگر در زمره تكذيب كنندگان گمراه باشد، 93- پذيرايى با آب داغ 94- و درآمدن به دوزخ [نصيب اوست]. 95- اين [گفتار]، همان حقيقت يقين است «4»، 96- پس ويژگى [هاى] پروردگار بزرگت را تقديس كن. 57- سوره حديد به نام خداى رحمان [و] رحيم 1- هر چه در آسمانها و زمين است، [با تبعيت بىچون و چرا از قوانين تكوين] خداى را تقديس مىكند، و اوست فرادست و فرزانه «5». 2- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست حيات مىبخشد و مرگ مىدهد و او بر هر كارى تواناست. 3- او ازلى و ابدى است و پيدا و ناپيداست و به هر چيزى داناست. __________________________________________________ 1- براى توجيه ترجمه، به آيات 21 و 22 بروج (85) توجه فرماييد. 2- به آيه 6 جاثيه (45) توجه فرماييد. 3- ارتباط دو آيه اخير (86 و 87 واقعه) و استدلالى كه شده، بايد با توجه به آيات 58- 64 همين سوره (واقعه) در نظر گرفت. خلاصه اينست كه قبلًا گفته: شما فقط نطفه را در رحم مىريزيد و دانه را در خاك مىكاريد تحولات شگرف آن براى تبديل نطفه به انسان و تبديل دانه به درخت، كار ماست. ماييم كه حيات و مرگ مىدهيم و به سهولت بر حيات مجدد هم همانگونه قادريم. در اينجا مىگويد: شما آشكارا مىبينيد كه در برابر پديده مرگ، بطور مطلق عاجز و تسليم هستيد و توان عمر جاودانه را نداريد. اگر مىتوانستيد بر پديده مرگ مسلط شويد و عمر جاودانه داشته باشيد، جا داشت كه حيات مجدد را براى جزا انكار كنيد حالا كه حيات و مرگ را در اختيار ما مىبينيد، چگونه مراحل بعدىاش را انكار مىكنيد؟! 4- همان حقيقتى كه در آيات 5- 7 تكاثر (102) به آن اشاره شده است. 5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 44 اسراء (17) آمده است. [.....] ترجمه طاهرى، ص: 538 4- اوست كه آسمانها و زمين را طى شش دوران «1» آفريد آن گاه بر عرش [تدبير] استيلا يافت هر چه در زمين نفوذ كند و يا از آن برآيد، و هر چه از آسمان فرود آيد يا بر آن صعود كند، [همه را] مىداند و هر جا كه باشيد، همراه شماست و خدا به آنچه مىكنيد، بيناست. 5- فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست و همه امور تنها به او بازگردانده مىشود. 6- [با تغيير تدريجى فصول] شب را در روز مىكشاند و روز را در شب و او به راز دلها داناست. 7- به خدا و پيامبرش ايمان آوريد و از اموالى كه شما را در [استفاده از] آن جانشين [ديگران] كرده است، انفاق كنيد زيرا كسانى از شما كه ايمان آرند و انفاق كنند، پاداشى بزرگ دارند. 8- چرا به خدا ايمان نمىآوريد، در حالى كه پيامبر شما را به راه ايمان به پروردگارتان فرا مىخواند؟ و اگر باور داريد، [خدا] از شما [به موجب فطرت] پيمان گرفته است «2». 9- اوست كه آياتى روشنگر بر بنده خويش نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به روشنايى رهسپار گرداند «3»، زيرا خدا نسبت به شما رئوف و مهربان است. 10- چرا در راه خدا انفاق نكنيد، در حالى كه ميراث آسمانها و زمين خاص خداست «4»؟ كسانى كه قبل از پيروزى [مكه] انفاق كردند و جنگيدند، [با ديگران] برابر نيستند درجه آنها والاتر از كسانى است كه پس از آن [پيروزى]، انفاق كردند و جنگيدند «5»، ولى خدا به هر يك [از آنها] پاداشى نيكو وعده داده است «6» و خدا به آنچه مىكنيد، آگاه است. 11- كيست كه [با انفاق خود] به خدا وامى نيكو «7» دهد تا براى او چند برابرش سازد «8» و پاداشى بزرگوارانه داشته باشد، __________________________________________________ 1- به زيرنويس آيه 38 ق (50) توجه فرماييد. 2- منظور همان پيمان فطرى است كه در آيات 60 و 61 يس (36) و نيز آيه 172 اعراف (7) آمده است. 3- به آيه 122 انعام (6) توجه فرماييد. 4- به آيات 26 و 27 رحمن (55) توجه فرماييد. 5- ابتدا به آيات 10- 12 واقعه (56) و بعد به آيات 32 و 33 فاطر (35) توجه فرماييد. 6- به آيه 100 توبه (9) توجه فرماييد. 7- به زيرنويس آيه 12 مائده (5) توجه فرماييد. 8- به آيه 261 بقره (2) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 539 12- آن روز كه مردان و زنان با ايمان را مىبينى كه نورشان در مقابل [راه] شان و [به نشان فرخندگى] از جانب راستشان «1» شتابان است، [و به آنها خطاب مىشود:] امروز بشارت باغهايى از بهشت بر شما باد كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر خواهيد برد اين است همان كاميابى بزرگ. 13- آن روز مردان و زنان دو رو به مؤمنان مىگويند: نظرى به ما بيفكنيد كه از نورتان روشنى گيريم به آنها گفته مىشود: [جاى كسب نور در دنيا بود، اگر مىتوانيد] به عقب بازگرديد و كسب نور كنيد «2» آن گاه ميانشان حصارى حايل گردد كه درى دارد درون آن رحمت است و برونش بلافاصله عذاب. 14- [دورويان] به آنها مىگويند: مگر نه اينكه [در دنيا] همراه شما بوديم؟! پاسخ مى دهند: چرا، ولى شما خود را به فتنه انداختيد و با ترديد چشم به راه مانديد و آرزوها فريبتان داد، تا فرمان [مرگ از جانب] خدا فرا رسيد، در حالى كه شيطان «3» شما را در برابر خدا گستاخ گردانده بود. 15- امروز نه از شما [دورويان] و نه از انكار ورزان غرامت نمىپذيرند «4»، جايگاهتان آتش است كه شايسته شماست و بد سرانجامى است. 16- آيا هنگام آن فرا نرسيده كه دلهاى مؤمنان به ياد خدا و كلام حقى كه نازل شده است، فروتن شود و همچون كسانى نباشند كه از قبل اهل كتاب بودند و چون زمانى طولانى بر آنها گذشت، دلهايشان سخت شد و بسيارى از آنها منحرف شدند؟ 17- آگاه باشيد كه خدا زمين را پس از خزان و خشكىاش بارور مىكند، مسلماً ما نشانهها [ى توان و تدبير خود] را براى شما روشن كردهايم، بسا كه درك كنيد. 18- بىگمان مردان و زنانى كه انفاق مىكنند و [با اين عمل] به خدا وامى نيكو «5» مىدهند، براى آنان چند برابر خواهد شد و پاداشى بزرگوارانه دارند. __________________________________________________ 1- براى توجيه افزوده، به آيه 7 و 8 واقعه (56) توجه فرماييد. 2- به آيات 42 و 43 قلم (68) توجه فرماييد. 3- براى توجيه ترجمه «غرور» به شيطان، به آيه 120 نساء (4) توجه فرماييد. 4- به آيات 48 بقره (2) و 38 مدثر (74) توجه فرماييد. 5- به زيرنويس آيه 12 مائده (5) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 540 19- كسانى كه به ياد خدا و پيامبرانش ايمان [واقعى] آوردند، نزد پروردگارشان مقام صديقين و گواهان را دارند پاداش و نورشان محفوظ است، و كسانى كه انكار ورزيدند و آيات ما را دروغ شمردند، دوزخىاند. 20- آگاه باشيد كه زندگى دنيا بازيچه و سرگرمى و زيور است و فخر فروشى در برابر يكديگر و افزون طلبى در اموال و فرزندان «1»، [زندگى دنيا] در مَثَل همچون بارانى است كه رستنىاش كشاورزان را به شگفت آورد، سپس پژمرده شود، و مى بينى كه زرد شده است آن گاه خاشاك مىگردد، [و بدين قرار همه چيز در دنيا گذراست] و در آخرت [نصيب گروهى] عذاب شديد است و [گروهى ديگر نصيبشان] آمرزش و خشنودى خدا [در هر حال] زندگى دنيا جز برخوردارى فريبا نيست. 21- براى نيل به آمرزش پروردگار خويش و بهشتى سبقت جوييد كه پهنه آن همچون پهنه آسمان و زمين است، و براى مؤمنان به خدا و پيامبرانش آماده شده است «2» اين بخشايش خداست كه به هر كه خواهد [و شايسته بداند]، عطا مىكند و خدا بخشايش عظيم دارد. 22- هيچ آسيبى در زمين و يا در وجود شما روى نخواهد داد، مگر آنكه قبل از ايجادش در دفتر [علم ما] رقم خورده «3»، كه اين بر خدا آسان است. 23- [اين نكته را توجه داديم] تا بر آنچه از دستتان رفته است، افسوس نخوريد و بدانچه به شما داده است، سرمست مشويد، كه خدا هر متكبر فخر فروشى را دوست ندارد، 24- همان كسانى كه بخل مىورزند و مردم را به بخل فرا مىخوانند و هر كه [از انفاق] روى برتابد، [بداند كه] خدا بىنياز و شايسته ستايش است. __________________________________________________ 1- به آيات 7 روم (30) و 24 فجر (89) و 1 و 2 تكاثر (102) توجه فرماييد. [.....] 2- اين آيه با تغييرات جزئى در كلمات در آيه 133 آل عمران (3) تكرار شده است. 3- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 155 بقره (2) و 51 توبه (9) آمده است. ترجمه طاهرى، ص: 541 25- پيامبران خويش را با نشانههاى روشن فرستاديم و همراهشان كتاب و ميزان [تشخيص حق از باطل] نازل كرديم «1» تا مردم به عدالت برخيزند و آهن [و ساير فلزات] را پديد آورديم كه در آن سختى شديد و منافعى براى مردم هست، تا [در كارزار مورد استفاده قرار دهيد] و خدا كسانى را كه او و پيامبرانش را بىتظاهر يارى مىكنند، مشخص گرداند كه خدا نيرومندى است فرادست. 26- نوح و ابراهيم را [به رسالت] فرستاديم و در نژادشان [موهبت] پيامبرى و كتاب را مقرر داشتيم برخى از آنها راه يافتند و بسيارى از آنها منحرف شدند. 27- از پى آنان پيامبران [ديگر] مان و سپس عيسى فرزند مريم را فرستاديم و انجيل را به او عطا نموديم، و در دل پيروانش رأفت و مهربانى نهاديم ولى ترك دنيا را كه بدعت نهادند- و ما بر آنها مقرر نداشته بوديم- [هدفشان] تنها طلب خشنودى خدا بود اما آن گونه كه شايسته آن بود، رعايتش نكردند آن گاه پاداش مؤمنانشان را عطا كرديم، ولى بسيارى از آنها منحرف بودند. 28- اى مؤمنان، از خدا پروا كنيد و به پيامبرش [خالصانه] ايمان آوريد تا خدا رحمت خويش را دو بار «2» بر شما ارزانى دارد و براى شما نورى پديد آورد كه در پرتو آن گام برداريد «3» و شما را ببخشايد كه خدا آمرزگارى است مهربان، 29- [اين توضيح را داديم] تا اهل كتاب نپندارند كه [مؤمنان] به بخشايش خدا دسترسى ندارند «4» و اينكه [آگاه باشند كه] تمامى بخشايش به دست خداست و به هر كه خواهد [و شايسته بداند]، عطا مىكند كه خدا بخشايش عظيم دارد. __________________________________________________ 1- به بيان ديگر در آيه 17 شورى (42) آمده است. 2- به آيه 201 بقره (2) توجه فرماييد. 3- به آيه 122 انعام (6) توجه فرماييد. 4- به آيات 111 و 135 بقره (2) توجه فرماييد. ترجمه طاهرى، ص: 542 [ جمعه ۱۳۸۹/۰۵/۱۵ ] [ 22:55 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||