منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید


                        ترجمه طاهرى، ص: 562
67- سوره ملك‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- منشأ بركات است خدايى كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر كارى تواناست،
2- خدايى كه مرگ و زندگى را مقرر داشت «1» تا شما را بيازمايد كه كدام يك در عمل بهتريد و اوست فرادست و آمرزگار،
3- همان [خدايى‏] كه هفت آسمان «2» را بر فراز يكديگر آفريد در آفرينش خداى رحمان هيچ گونه بى نظمى نمى‏بينى باز هم توجه كن، آيا هيچ نقصى مشاهده مى‏كنى؟
4- آن گاه دوباره [در جستجوى كمترين نقصى‏] ديده بگشاى تا نگاهت خجسته و ناكام به سوى تو باز گردد.
5- آسمان نزديكتر را با چراغها [يى‏] آراستيم «3» و آن را وسيله دفع شياطين قرار داديم «4» و عذاب سوزان براى آنان آماده كرديم.
6- كسانى كه پروردگارشان را انكار مى‏كنند، عذاب دوزخ را در انتظار دارند و بد سرانجامى است.
7- چون در دوزخ افكنده شوند، صداى جانخراشى از آن مى‏شنوند، در حالى كه به جوش و خروش مى‏افتد،
8- نزديك است [دوزخ‏] از شدت خشم پاره پاره شود هر گاه گروهى در آن افكنده مى‏شود، نگهبانان دوزخ «5» از آنها مى‏پرسند: آيا هشدار دهنده‏اى به سراغ شما نيامد «6»؟
9- مى‏گويند: چرا، هشدار دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما [او را] دروغ پرداز شمرديم و گفتيم: خدا چيزى نازل نكرده است شما در گمراهى بزرگى قرار گرفته‏ايد «7».
10- و اضافه مى‏كنند كه: اگر گوش مى‏داديم يا درك مى‏كرديم «8»، [امروز] دوزخى نبوديم.
11- آن گاه به گناه خود اعتراف مى‏كنند بدا به حال دوزخيان.
12- آنان كه از پروردگار خويش در نهان مى‏ترسند، بى‏گمان آمرزش و پاداشى بزرگ در انتظار دارند.
__________________________________________________
1- براى توجيه ترجمه «خلق» در اينجا، به آيه 60 واقعه (56) توجه فرماييد.
2- به زيرنويس آيه 12 طلاق (65) مراجعه فرماييد.
3- منظور از «مصابيح» را در آيه 6 صافات (37) و فايده آن را در آيه 97 انعام (6) ملاحظه فرماييد. [.....]
4- به زيرنويس آيه 10 صافات (37) مراجعه فرماييد.
5- به آيه 6 تحريم (66) توجه فرماييد.
6- به نيمه دوم آيه 37 فاطر (35) توجه فرماييد.
7- به آيات 94 اسراء (17) و 7 فرقان (25) توجه فرماييد.
8- به آيه 37 ق (50) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 563
13- گفتار خويش را نهان كنيد يا آشكار، [به هر حال‏] خدا به راز دلها داناست «1».
14- چگونه خدايى كه [همه را] آفريده است [اسرار دلها را] نمى‏داند، در حالى كه باريك بين و آگاه است.
15- اوست كه زمين را براى شما رام كرد، در پهنه آن سير [و تلاش‏] كنيد و از روزى او بخوريد «2» و [آگاه باشيد كه‏] تجديد حيات [آدميان‏] به پيشگاه اوست.
16- آيا از [مجازات‏] خدايى كه [حاكم‏] بر آسمان [ها] است «3»، ايمن شده‏ايد كه شما را به كام زمين فرو برد، در حالى كه [زمين‏] در جنبش و اضطراب است؟
17- آيا از [مجازات‏] خدايى كه [حاكم‏] بر آسمان [ها] است ايمن شده‏ايد كه بر سر شما طوفانى ريگبار فرستد «4»؟ بزودى خواهيد دانست كه هشدار من چگونه است.
18- پيشينيان آنها نيز [پيامبران را] دروغ پرداز شمردند [ديديد] تعرض من چگونه بود؟
19- مگر پرندگانى را بر فراز خويش نديده‏ايد كه بالها [ى خود را] گسترده و جمع مى‏كنند؟ [هيچ عاملى‏] جز [تدبير] خداى رحمان نگاهشان نمى‏دارد چرا كه او به هر چيزى بيناست «5».
20- كيست آن كه در برابر خداى رحمان سپاه شما باشد و ياريتان دهد؟ انكار ورزان تنها گرفتار فريبند،
21- يا اگر [خداى رحمان‏] روزى خويش را باز دارد چه كسى شما را روزى تواند داد؟ آنها در سركشى و بيزارى [نسبت به حق‏]، لجاج مى‏ورزند.
22- آيا كسى كه فرو افتاده بر چهره خويش مى‏خزد، راه يافته‏تر است يا آن كه راست قامت به راهى راست «6» گام بر مى‏دارد؟
23- بگو: اوست كه شما را پديد آورد و براى شما گوش و چشم و دل قرار داد [اما] كمتر سپاس مى‏داريد «7».
24- بگو: اوست كه شما را در زمين پديد آورد و [سرانجام‏] به پيشگاه او احضار مى‏شويد «8».
25- مى‏گويند: اگر راست مى‏گوييد، اين وعده [ى رستاخيز] چه وقت فرا مى‏رسد؟
26- بگو: دانش [آن‏] تنها در اختيار خداست و من فقط هشدار دهنده آشكارم.
__________________________________________________
1- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 10 رعد (13)، 7 طه (20)، 19 غافر (40) و 16 ق (50) آمده است.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 10- 12 رحمان (55) آمده است.
3- به آيه 84 زخرف (43) توجه فرماييد.
4- مورد نمونه آن را در آيه 34 قمر (54) ملاحظه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 79 نحل (16) آمده است.
6- توضيح بيشتر اين «راه» را در نيمه دوم آيه 101 آل عمران (3) و آيات 61 يس (36) و 64 زخرف (43) ملاحظه فرماييد.
7- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگرى در آيه 78 نحل (16) آمده است.
8- براى توجيه ترجمه «حشر» به بخش آخر آيه 61 قصص (28) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 564
27- هنگامى كه انكار ورزان رستاخيز را نزديك مشاهده كنند، رخسارشان زشت و سياه مى‏گردد و به آنها گفته مى‏شود: اين است آنچه [با تمسخر] خواستارش بوديد «1».
28- بگو: به نظر شما اگر من و همراهانم را خدا هلاك كند يا مورد ترحم قرار دهد، انكار ورزان را چه كسى از عذاب دردناك پناه مى‏دهد «2»؟
29- بگو: اوست خداى رحمان كه به او ايمان آورديم و تنها بر او توكل كرده‏ايم، بزودى خواهيد دانست چه كسى در گمراهى آشكار است.
30- بگو: به نظر شما اگر آب [هاى جارى‏] شما به زمين فرو رود، كيست كه باز براى شما آب جارى پديد آورد؟
68- سوره قلم‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- نون «3»، سوگند به قلم و آنچه مى‏نويسند،
2- [با آن همه محاسن كه‏] به لطف پروردگارت [دارى، على رغم آنچه مى‏گويند] ديوانه نيستى «4»،
3- و [به پاس پايدارى‏ات‏] پاداشى بى‏پايان خواهى داشت‏
4- و به خلق و خوى فوق العاده [نيكويى‏] آراسته شده‏اى.
5- بزودى خواهى ديد و [مخالفانت‏] خواهند ديد
6- كه كدام يك از شما «5» دستخوش جنونيد.
7- محققاً پروردگار تو به حال كسانى كه از راه او منحرف شده‏اند، آگاهتر است و نيز به حال راه يافتگان.
8- پس، از تكذيب كنندگان اطاعت مكن.
9- دوست داشتند تو نرمش نشان دهى و آنها [هم متقابلًا] نرم شوند «6».
10- و از هر سوگند پيشه بى‏مقدار اطاعت مكن.
11- هر غيبت كننده معتاد به سخن چينى،
12- مانع خير و متجاوز و گناهكار،
13- با اين همه، گستاخ و بى‏تبار،
14- به صرف اينكه مال و فرزندانى دارد.
15- چون آيات ما بر او خوانده شود، مى‏گويد: افسانه‏هاى كهن [بيش نيست‏].
__________________________________________________
1- اشاره به گفتار مخالفان است كه در آيه 16 ص (38) آمده است. [.....]
2- پاسخ گفتار دشمنان در مكه است كه در آيه 30 طور (52) آمده است.
3- تعداد تكرار حرف «ن» در اين سوره 133 مرتبه است كه مضرب 19 است. حرف مقطعه اين سوره، بر خلاف حروف مقطعه ساير سوره‏ها، با سه حرف به صورت «نون» ثبت شده بنا بر اين در شمارش، دو «ن» محاسبه مى‏شود و اگر اين حرف مانند ساير حروف مقطعه ثبت مى‏شد، به لحاظ آمارى از نظر كد 19 كسر مى‏آمد!
4- اشاره به گفتار مخالفان است كه در آيات 6 حجر (15)، 36 صافات (37) و 14 دخان (44) و بخصوص در آيه 51 (قلم) آمده است.
5- در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «اييكم» به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) مراجعه فرماييد.
6- به آيه 74 اسراء (17) و آيات 1- 3 كافرون (109) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 565

16- بر بينى‏اش داغ [رسوايى‏] خواهيم نهاد.
17- آنان را آزموديم، همان گونه كه صاحبان باغ را آن گاه كه سوگند خوردند صبحگاهان ميوه‏اش را خواهند چيد،
18- و «ان شاء اللَّه» نگفتند.
19- و در حالى كه خفته بودند، آفتى فراگير از جانب پروردگارت بر آن [باغ‏] زد.
20- و [بستانشان‏] به خاك سياه نشست.
21- صبحگاهان يكديگر را فرا خواندند،
22- كه اگر مصمم به چيدن ميوه‏ها هستيد، بامدادان به كشتزار خود درآييد.
23- به راه افتادند، در حالى كه آهسته مى‏گفتند:
24- امروز نبايد در بوستان، هيچ بينوايى بر شما وارد شود،
25- صبحدم رهسپار شدند، در حالى كه [به تصور خود] بر منع مستمندان توانا بودند.
26- چون بستان را [به آن حال‏] ديدند، گفتند: اشتباه آمده‏ايم،
27- نه، بلكه همه چيز را از دست داده‏ايم «1».
28- عاقل‏ترينشان گفت: مگر به شما نگفتم چرا [خداى را] تقديس نمى‏كنيد؟
29- گفتند: پروردگارمان را تقديس مى‏كنيم ما خود [در حق خويش‏] ستم كرده‏ايم.
30- آن گاه ملامت‏كنان به يكديگر روى آوردند.
31- [و] گفتند: واى بر ما كه طغيانگر بوديم.
32- چه بسا بهتر از آن را به ما باز دهد ما به سوى پروردگارمان روى مى‏بريم.
33- چنين است عذاب [دنيا]، و كاش مى‏دانستند كه عذاب آخرت سخت‏تر است.
34- پرهيزكاران نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت بهشت را دارند.
35- آيا [ممكن است‏] مردمى را كه [در برابر پروردگارشان‏] تسليمند «2»، همچون بزهكاران قرار دهيم «3»؟
36- شما را چه مى‏شود!؟ چگونه داورى مى‏كنيد؟!
37- مگر كتابى [آسمانى‏] داريد و به آن استناد مى‏كنيد؟!
38- و به نفع شما حاوى هر مطلبى است كه بخواهيد؟!
39- يا پيمان مؤكدى تا قيامت با ما داريد كه هر چه قضاوت كنيد، حق شماست؟
40- از آنها بپرس كدامشان بر اين [پيمان‏] ضامنند
41- يا معبودانى دارند كه [در قدرت با خدا] شريكند؟ اگر راست مى‏گويند، آنها را معرفى كنند.
42- روزى كه بحران و دشوارى آشكار شود «4» و شرك ورزان به سجود فرا خوانده شوند ولى قادر [به انجام آن‏] نيستند،
__________________________________________________
1- به آيه 11 حج (22) توجه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيات 131 و بخش انتهايى 133 بقره (2) توجه فرماييد.
3- معنى و مفهوم اين آيه در آيات 18 سجده (32)، 28 ص (38)، 21 جاثيه (45) و 20 حشر (59) آمده است.
4- معنى تحت اللفظ اين عبارت، «دامن از ساق گرفته شود» است، ولى برهنه شدن ساقها اصطلاحى است كنايه از شدت وخامت كار كه در اشعار قديم عرب به كار مى‏رفته است. مجمع البيان ذيل اين آيه دو نمونه از اين اشعار را نقل كرده است آيات 44 نمل (27) و 29 قيامت (75) نيز از همين مقوله است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 566
43- در حالى كه ديدگانشان فرو افتاده، غبار ذلت وجودشان را فرا گرفته است و [پيش از اين هم در دنيا] در حالى كه سلامت بودند، به خضوع [در برابر خدا] دعوت مى‏شدند [مع ذلك ابا مى‏كردند].
44- مرا با تكذيب كننده [گان‏] اين سخن واگذار بتدريج آنان را از جايى كه گمان نمى‏برند، به دام مى‏اندازيم «1»،
45- و مهلتشان مى‏دهم «2»، كه تدبير من محكم [و حساب شده‏] است.
46- مگر از آنان پاداش [رسالت‏] خواسته‏اى كه زير غرامتى گرانبارند؟!
47- يا از عالم غيب آگاهند و [خبرهاى نهان را] يادداشت مى‏كنند؟
48- براى حكم پروردگارت پايدارى كن و همچون «همدم ماهى» «3»، [كم ظرفيت و شتابزده‏] مباش «4»، آن گاه كه اندوه زده [در شكم ماهى‏] ندا در داد «5».
49- اگر رحمتى از جانب پروردگارش شامل حال او نشده بود، نكوهيده به صحراى برهوت مى‏افتاد «6».
50- آن گاه پروردگارش او را برگزيد و در زمره شايستگانش قرار داد «7».
51- وقتى كه انكار ورزان آيات قرآن را شنيدند [از شدت خشم‏] نزديك بود با ديدگان [خيره و شرر بار] شان تو را بزنند «8» و مى‏گويند: مسلماً ديوانه است،
52- در حالى كه قرآن جز يادآورى براى جهانيان نيست.
69- سوره حاقه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- حادثه تحقق يافتنى!
2- آن حادثه تحقق يافتنى كدام است؟!
3- خبر ندارى آن حادثه تحقق يافتنى چگونه است «9».
4- قوم ثمود «10» و عاد «11» آن رويداد كوبنده را دروغ شمردند.
5- اما قوم ثمود به [سبب‏] طغيان «12» به هلاكت كشيده شدند «13»،
6- و اما قوم عاد با تندبادى سرد و سخت هلاك شدند،
7- كه [خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنها گماشت كه در آن [احوال‏] آن قوم را به خاك افتاده مى‏ديدى، گويى تنه‏هاى درختان خرماى پوسيده هستند «14».
8- آيا [اكنون‏] اثرى از آنها مى‏بينى؟
__________________________________________________
1- به آيه 54 آل عمران (3) توجه فرماييد.
2- به آيه 178 آل عمران (3) توجه فرماييد.
3- منظور از «قرين ماهى»، يونس است وجه اين تسميه از آيات 139- 144 صافات (37) روشن مى‏شود.
4- براى توجيه افزوده، به آيه 87 انبياء (21) توجه فرماييد.
5- متن نداى او را در آيات 87 و 88 انبياء (21) ملاحظه فرماييد. [.....]
6- اين توجه پروردگارش را در صحرا، در آيه 146 صافات (37) ملاحظه فرماييد.
7- چگونگى آن را در آيات 147 و 148 صافات (37) ملاحظه فرماييد.
8- براى توجيه افزوده، به آيات 46 اسراء (17)، 72 حج (22) و 45 زمر (39) توجه فرماييد ضمناً شيخ المفسرين طبرسى به نقل از مفسران ديگر گفته است:
 «اينكه مفهوم آيه را به چشم زخم تعبير كرده‏اند، درست نيست». طبرسى در عين حال مى‏گويد: «به عقيده غالب مفسران، مقصود آيه همان چشم زخم است»، و اللَّه اعلم.
9- اين بيان، كنايه از عظمت موضوع مورد بحث است.
10- به زيرنويس آيه 141 شعراء (26) مراجعه فرماييد.
11- به زيرنويس آيه 50 هود (11) مراجعه فرماييد.
12- به بيان ديگر در آيه 11 شمس (91) آمده است.
13- به آيه 44 ذاريات (51) توجه فرماييد.
14- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 19 و 20 قمر (54) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 567
9- فرعون و [اقوام‏] قبل از او و [مردم‏] شهرهاى زير و رو شده «1» مرتكب خطا [و نافرمانى‏] شدند.
10- و پيامبر پروردگارشان را نافرمانى كردند، [خدا هم‏] به كيفرى سخت گرفتارشان كرد.
11- هنگامى كه سيلاب طغيان كرد، [نياكان‏] شما را بر كشتى [نوح‏] سوار كرديم،
12- تا آن را براى شما وسيله تذكرى قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را فرا گيرد «2».
13- آن گاه كه يك دم در صدا دهنده بزرگ دميده شود،
14- و زمين و كوه‏ها [از جاى‏] برداشته شوند و با يك ضربه متلاشى گردند،
15- آن روز، واقعه [ى عظيم رستاخيز] به وقوع مى‏پيوندد،
16- و آسمان بشكافد، [زيرا] كه در آن روز سست و نااستوار مى‏گردد،
17- و فرشتگان بر كرانه‏هاى آسمان [براى انجام مأموريت‏] موضع مى‏گيرند و در آن روز، عرش پروردگارت را هشت [تن از فرشتگان‏] بر فرازشان حمل مى‏كنند.
18- آن روز همه شما [بر دادگاه عدالت‏] عرضه مى‏شويد و هيچ سرى از [اسرار] شما پنهان نخواهد ماند «3».
19- پس هر كه كارنامه‏اش به دست راستش داده شود، [با شادمانى‏] گويد: بياييد كارنامه مرا بخوانيد،
20- يقين داشتم كه حساب [عملكرد] خويش را خواهم ديد،
21- او در بهشت برين كه ميوه‏هايش در دسترس است، زندگى رضايت بخشى خواهد داشت.
22- او در بهشت برين كه ميوه‏هايش در دسترس است، زندگى رضايت بخشى خواهد داشت.
23- او در بهشت برين كه ميوه‏هايش در دسترس است، زندگى رضايت بخشى خواهد داشت.
24- در برابر رفتار گذشته خود، گوارا بخوريد و بياشاميد.
25- اما هر كه كارنامه‏اش به دست چپش داده شود، مى‏گويد: كاش كارنامه‏ام را نداده بودند،
26- و از حسابم خبر نداشتم،
27- اى كاش مرگ پايان كار بود «4»،
28- اموالم سودى به حال من نداشت‏
29- و سلطه‏ام از دست رفت «5»،
30- [آن گاه گويند:] دستگير و در بندش كنيد،
31- و او را به دوزخ در آوريد،
32- و با زنجيرى به طول هفتاد ذرع «6» مقيدش كنيد.
33- زيرا به خداى بزرگ ايمان نداشت،
34- و [مردم را] بر غذا دادن بينوا ترغيب نمى‏كرد.
__________________________________________________
1- منظور قوم لوط است به آيه 82 هود (11) توجه فرماييد.
2- به آيه 15 عنكبوت (29) توجه فرماييد.
3- به آيات 49 كهف (18) و 9 طارق (86) توجه فرماييد.
4- به آيه 40 نبأ (78) هم توجه فرماييد.
5- مصداق آن را در آيات 1 و 2 مسد (111) ملاحظه فرماييد. [.....]
6- عدد هفتاد نيز همچون عدد هفت، عدد تكثير است، مؤيد آن آيه 80 توبه (9) مى‏باشد در مورد عدد هفت نيز مؤيد آن، آيه 27 لقمان (31) است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 568
35- [بنا بر اين‏] امروز در اينجا دوستى مهربان ندارد «1»،
36- و نه غذايى جز غذاى آلوده،
37- كه تنها خطاكاران از آن مى‏خورند «2».
38- سوگند ياد مى‏كنم به آنچه مى‏بينيد «3»
39- و آنچه نمى‏بينيد،
40- كه اين [قرآن‏] گفتار فرستاده‏اى است بزرگوار «4»،
41- نه سروده‏هاى يك شاعر «5» [ولى‏] اندكى [از شما] باور مى‏كنيد،
42- و نه هم گفتار يك كاهن «6»، [هر چند] اندكى پند مى‏پذيريد.
44- اگر [محمد] سخنانى به دروغ بر ما بسته بود «7»،
45- قطعاً او را به چنگ قدرت مى‏گرفتيم،
46- آن گاه شاهرگش را قطع مى‏كرديم.
47- هيچ يك از شما هم قادر به دفاع از او نبود.
48- براستى قرآن مايه تذكر پرهيزكاران است.
49- و مى‏دانيم كه برخى از شما [آن را] تكذيب مى‏كنيد.
50- اين [تكذيب، عاقبت‏] مايه حسرتى براى انكار ورزان است «8».
51- [زيرا] قرآن حقيقت يقين است.
52- پس ويژگى [هاى‏] پروردگار بزرگت را تقديس كن.
70- سوره معارج‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سؤال كننده‏اى عذابى وقوع يافتنى را درخواست كرد»
،
2- [اين عذاب‏] به انكار ورزان اختصاص دارد و هيچ باز دارنده‏اى ندارد،
3- از جانب خداى صاحب امكانات عروج [فرا مى‏رسد].
4- فرشتگان به معيت [فرمانده خود] روح الامين «10»، در روزى «11» كه مدتش [به حساب دنيا] پنجاه هزار سال است، به سوى او عروج مى‏كنند «12».
5- پس صبر كن، صبرى زيبنده.
6- آنها قيامت را بعيد مى‏بينند،
7- و [لى‏] ما آن را نزديك مى‏بينيم.
8- روزى [است‏] كه آسمان چون فلز گداخته گردد،
9- و كوه‏ها همچون پشم رنگارنگ [حلاجى شده، متلاشى‏] گردند «13»،
10- و هيچ كس جوياى حال دوست مهربان [خود] نشود «14»،
__________________________________________________
1- به آيه 67 زخرف (43) توجه فرماييد.
2- به آيه 6 غاشيه (88) توجه فرماييد.
3- به زيرنويسهاى دو آيه 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) مراجعه فرماييد.
4- به آيه 97 بقره (2) توجه فرماييد.
5- اشاره به گفتار مخالفان است كه در آيات 5 انبياء (21)، 36 صافات (37) و 30 طور (52) آمده است.
6- كاهن به كسى گفته مى‏شد كه مدعى بود از اسرار غيب خبر مى‏دهد و با جنيان ارتباط دارد و اخبار غيب را از آنها مى‏گيرد.
7- پاسخ ادعاى كفار است كه در آيه 8 احقاف (46) آمده است.
8- به آيه 27 فرقان (25) توجه فرماييد.
9- به آيات 32 انفال (8)، 16 ص (38) و 48 يونس (10) توجه فرماييد.
10- از القاب جبرئيل است آيه 193 شعراء (26) را با آيات 19- 21 تكوير (81) مقايسه فرماييد.
11- منظور روز قيامت است.
12- به نيمه اول آيه 75 زمر (39) و آيه 38 نبأ (78) توجه فرماييد.
13- براى توجيه افزوده، با آيه 5 قارعه (101) مقايسه فرماييد. [.....]
14- علت آن را در آيه 37 عبس (80) ملاحظه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 569
11- خويشانشان را به آنها مى‏نمايند [ولى كارى از آنها ساخته نيست و هر] گناهكار [ى‏] دوست دارد كه فرزندان و همسر و برادر خود را در برابر رهايى از عذاب آن روز فدا كند،
12- خويشانشان را به آنها مى‏نمايند [ولى كارى از آنها ساخته نيست و هر] گناهكار [ى‏] دوست دارد كه فرزندان و همسر و برادر خود را در برابر رهايى از عذاب آن روز فدا كند،
13- و نيز وابستگانش را كه او را در پناه خود مى‏گرفتند،
14- و هر كه را در زمين است يكسره، [بدين اميد] كه [اين فدا كردن ديگران‏] او را نجات دهد.
15- هرگز! [دوزخ‏] آتشى است زبانه كشيده،
16- [كه‏] پوست از تن مى‏كند،
17- [و] هر كه را كه [به حق‏] پشت كرد و روى برتافت، فرا مى‏خواند،
18- و [نيز هر كه را كه‏] جمع‏آورى كرد و اندوخت.
19- انسان ناشكيبا [و كم ظرفيت‏] آفريده شده است،
20- آن گاه كه كمترين سختى به او رسد، بى‏تاب است،
21- و چون به رفاه رسد، بخل مى‏ورزد،
22- مگر نمازگزارانى‏
23- كه بر نمازشان مداومت مى‏ورزند،
24- و آنها كه در اموالشان حقى معين‏
25- براى سائل و محروم است،
26- و آنان كه روز جزا را باور دارند «1»
27- و از عذاب پروردگارشان هراسانند،
28- [چرا كه در صورت غفلت‏] از عذاب پروردگارشان ايمن نتوانند بود.
29- و آنان كه اندام خود را [از پيروى شهوات‏] حفظ مى‏كنند،
30- مگر در برابر همسرانشان يا زنان اسيرى كه در اختيارشان قرار گرفته است، كه [در اين صورت‏] مورد ملامت نخواهند بود
31- و آنان كه فراتر از اين را بخواهند، تجاوزگرند،
32- و نيز آنان كه امانتها و پيمان خويش را رعايت مى‏كنند «2»،
33- و پاى گواهى‏هاى خود مى‏ايستند «3»،
34- و بر نمازشان مراقبت دارند.
35- آنها در باغهايى از بهشت مورد اكرام هستند.
36- چرا انكار ورزان در گروه‏هاى متفرق از راست و چپ به جانبت شتابانند «4»؟
37- چرا انكار ورزان در گروه‏هاى متفرق از راست و چپ به جانبت شتابانند؟
38- آيا هر يك از آنها طمع دارد كه به بهشت پر نعمت در آورده شود؟
39- هرگز! آنان را از آنچه «5» خود مى‏دانند، خلقشان كرده‏ايم.
__________________________________________________
1- توضيح يوم الدين را در آيات 18 و 19 انفطار (82) ملاحظه فرماييد.
2- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در بخش ابتدايى آيات 58 نساء (4) و 1 مائده (5) و نيز در بخش انتهايى آيات 34 اسراء (17) و 10 فتح (48) آمده است.
3- به آيه 135 نساء (4) توجه فرماييد.
4- به عقيده مجمع البيان و الميزان، منظور دورويان هستند كه در عين بى‏اعتقادى به حضور پيامبر مى‏آمدند.
5- بيان موصول در آيه 20 مرسلات (77) آمده و تعبير از نطفه به «ما» ى موصوله، براى تحقير ماده اوليه تكوين انسان و تقبيح تكبر و فخرفروشى انسانهاست.
                        ترجمه طاهرى، ص: 570
40- به صاحب اختيار مشرقها و مغربها سوگند «1» كه ما قادريم‏
41- بدون هيچ عجزى، جاى آنها را به افراد شايسته‏ترى بدهيم «2».
42- بگذار بيهوده بگويند و به بازى مشغول باشند تا با روز موعودشان «3» مواجه شوند «4»،
43- روزى كه شتابان از گورها خارج مى‏شوند، گويى، به سوى نقطه شاخصى مى‏شتابند «5»،
44- در حالى كه ديدگانشان فرو افتاده و غبار ذلت وجودشان را فرا گرفته است اين همان روزى است كه به آنها وعده مى‏دادند.
71- سوره نوح‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- نوح را به سوى قومش فرستاديم [و گفتيم‏] كه: قومت را قبل از آنكه عذابى دردناك بر آنها فرا رسد، هشدار بده «6».
2- [نوح‏] گفت: اى قوم من، من براى شما هشدار دهنده‏اى آشكارم،
3- كه [تنها] خداى را بندگى كنيد و از او پروا داريد و مطيع من باشيد،
4- تا گناهانتان «7» را بيامرزد و شما را تا زمانى معين مهلت دهد اگر متوجه باشيد، چون اجل مقرر خدا فرا رسد، تأخير پذير نيست.
5- [نوح‏] گفت: پروردگارا، من شب و روز قوم خود را [به پذيرش توحيد] دعوت كردم،
6- ولى دعوت من تنها موجب فرارشان شد «8».
7- هر گاه آنها را براى آمرزش تو فرا خواندم، انگشت در گوشهاى خود فرو بردند و جامه بر سر كشيدند «9» و [بر لجاجت خود] پاى فشردند و سخت تكبر ورزيدند،
8- باز هم با صداى رسا دعوتشان كردم،
9- آن گاه [دعوت خود را] آشكار و در نهان [به گونه‏اى خصوصى‏] بيان داشتم،
10- و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه بسيار آمرزنده است،
__________________________________________________
1- به زيرنويس‏هاى دو آيه 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) توجه فرماييد.
2- به آيه 16 فاطر (35) توجه فرماييد.
3- به آيه 66 زخرف (43) توجه فرماييد.
4- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) توجه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 51 يس (36) و 7 و 8 قمر (54) آمده و منظور از خروجشان، در آيه 6 زلزله (99) آمده است.
6- به آيه 165 نساء (4) توجه فرماييد.
7- منظور گناهان قبل از ايمان است به آيه 38 انفال (8) توجه فرماييد.
8- به آيه 82 اسراء (17) توجه فرماييد. [.....]
9- به همان منظور كه در آيه 26 فصلت (41) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 571
11- تا باران آسمان را پياپى بر شما بفرستد،
12- و شما را با [اعطاى‏] اموال و فرزندان يارى كند و باغها و نهرها براى شما پديد آورد «1».
13- چرا براى خدا بزرگى قائل نمى‏شويد «2»؟
14- در حالى كه شما را طى مراحل مختلف آفريد «3».
15- مگر نمى‏بينيد كه خدا هفت آسمان «4» را چگونه بر فراز يكديگر آفريد «5»؟
16- و ماه را در ميان آنها تابان و خورشيد را چراغى فروزان قرار داد؟
17- خدا شما را [همچون گياه‏] به نحوى خاص از زمين روياند،
18- سپس شما را به زمين باز مى‏گرداند و دگربار به گونه‏اى شگفت‏انگيز، از آن بر مى‏انگيزد «6».
19- خدا زمين را براى شما [جولانگاهى‏] گسترده قرار داد،
20- تا در آن از راههاى پهناور سير كنيد.
21- نوح [پس از تلاش ناكامش‏] گفت: پروردگارا، آنها در برابر من نافرمانى كردند و پيرو كسى شدند كه مال و فرزندش جز بر خسران او نيفزود
22- و دسيسه سختى به كار بردند،
23- و گفتند: معبودان خود را رها مكنيد، بخصوص «ود»، «سواع»، «يغوث»، «يعوق» و «نسر» را
24- و آنها گروه بسيارى را به گمراهى كشاندند [بار خدايا] تنها بر گمراهى شان بيفزاى.
25- [سرانجام‏] به كيفر گناهانشان غرقه شدند و به آتش در انداخته شدند، و در برابر خدا ياورى براى خود نيافتند.
26- نوح گفت: پروردگارا، هيچ يك از انكار ورزان را روى زمين باقى مگذار.
27- اگر آنان را باقى گذارى، بندگان تو را گمراه خواهند كرد و جز نسلى بزهكار و ناسپاس به وجود نمى‏آورند «7».
28- پروردگارا، من و پدر و مادرم را و هر كه با ايمان به خانه من وارد شود و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز، و بر ستمگران جز نابودى ميفزاى.
__________________________________________________
1- به آيه 96 اعراف (7) توجه فرماييد.
2- شيخ المفسرين طبرسى گفته است: «رجاء» در پاره‏اى موارد معنى «خوف» دارد بنا بر اين معنى آيه اينست: «چرا از عظمت خدا نمى‏ترسيد». طبرسى در عين حال در يكى از اقوالى كه نقل كرده به معنى‏اى كه در متن آورده‏ايم اشاره كرده است و اللَّه اعلم.
3- به آيات 5 حج و 12- 14 مؤمنون (23) توجه فرماييد.
4- به زيرنويس آيه 12 طلاق (65) مراجعه فرماييد.
5- به آيات 101 يونس (10) و 105 يوسف (12) توجه فرماييد.
6- همان معنى و مفهوم آيه 25 اعراف (7) را دارد.
7- اين بيان نوح نتيجه اطلاعى است كه با وحى خدا داشت به آيه 36 هود (11) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 572
72- سوره جن‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو: به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان [به آيات قرآن‏] گوش فرا دادند، آن گاه گفتند: ما قرآنى شگفت آور شنيديم‏
2- كه به سوى كمال هدايت مى‏كند، پس بدان ايمان آورديم و هرگز كسى را [در توان و تدبير] با پروردگارمان شريك نمى‏گيريم،
3- و [دريافته‏ايم كه‏] بزرگى و شكوه پروردگارمان والاست، نه همسرى برگزيده و نه فرزندى،
4- ولى [يكى از] نادان [هاى‏] ما در مورد خدا سخنانى دور از حق مى‏گفت،
5- و ما [ساده‏لوحانه‏] گمان مى‏كرديم كه هرگز انس و جن درباره خدا دروغ نخواهند گفت،
6- افرادى «1» از آدميان به بعضى از جنيان پناه مى‏بردند و [جنيان‏] بر ترس و گناه آنها مى‏افزودند،
7- و آدميان هم مثل شما مى‏پنداشتند كه خدا هرگز كسى را [به پيامبرى‏] مبعوث نخواهد كرد،
8- ما به آسمان نزديك شديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و تيرهاى شهاب يافتيم،
9- و ما [پيش از اين‏] در جايگاههايى [از آسمان‏] براى استراق سمع مى‏نشستيم، ولى اكنون هر كه به استماع نشيند، شهابى را در كمين خود مى‏بيند «2»،
10- و ما [هنوز] نمى‏دانيم براى ساكنان زمين [با اين همه بى‏توجهى‏] آيا شرى مقدر شده يا پروردگارشان هدايت و كمال آنان را خواسته است،
11- از ميان ما [نيز] افرادى شايسته‏اند و افرادى ناشايسته، [ما] گروه‏هايى به راههاى گوناگون هستيم،
12- و ما بخوبى آگاهيم كه هرگز خداى را در زمين به تنگ نمى‏آوريم، و در برابر خدا راه گريزى نخواهيم داشت،
13- و همين كه [برنامه‏] هدايت «3» را شنيديم، بدان ايمان آورديم و هر كه به پروردگار خويش ايمان آورد، از كاستى [ها] و ستم ترسى نخواهد داشت،
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 37 نور (24) مراجعه فرماييد.
2- به زيرنويس آيه 10 صافات (37) مراجعه فرماييد.
3- منظور قرآن است به آيه 185 بقره (2) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 573
14- برخى از ما [در برابر خدا] تسليمند «1» و برخى به دور از حق و آنان كه تسليم [حق‏] ند، راه كمال را مى‏جويند،
15- و اما آنها كه از حقيقت دور مانده‏اند، سوخت دوزخ خواهند بود،
16- و [خدا مقرر داشته است كه‏] اگر در راه [كمال‏] استقامت ورزند، [سرزمين‏] آنان را سيراب مى‏كنيم «2»،
17- تا با اين [نعمت‏] در بوته آزمايش قرارشان دهيم و هر كه از ياد پروردگارش رويگرداند»
، به گرداب سخت عذاب سوقش دهد «4».
18- همه مساجد [و عبادات‏] ويژه خداست پس در كنار خدا هيچ كس را [به نيايش‏] مخوانيد،
19- و چون بنده [و پيامبر] خدا به عبادت او برخاست، گروهى [از مشركين،] نزديك بود بر سر او ريزند «5».
20- بگو، من منحصراً پروردگار خويش را [به الوهيت‏] مى‏خوانم و هيچ كس را [در قدرت و تدبير] با او شريك نمى‏دانم «6».
21- بگو: اختيار زيان و رحمتى براى شما ندارم.
22- و [نيز] بگو: هيچ كس مرا در قبال خدا پناه نخواهد داد، و هرگز پناهى جز او نخواهم يافت.
23- [پناهى ندارم‏] جز تبليغى از جانب خدا و [انجام‏] رسالتهاى او و هر كه خدا و پيامبرش را نافرمانى كند، جاودانه آتش دوزخ را خواهد داشت.
24- [هميشه گروه تو را ضعيف مى‏شمرند] تا آن گاه كه عذاب موعود خود را مشاهده كنند، خواهند دانست پشتيبان چه كسى ناتوانتر و سپاهش كوچكتر است.
25- بگو: من نمى‏دانم عذاب موعود شما نزديك است يا پروردگارم زمانى [دورتر] براى آن قرار داده است.
26- [تنها او] بر [اسرار] غيب آگاه است و هيچ كس را از [دانش‏] غيب خود آگاه نخواهد كرد،
27- مگر پيامبرى كه خود بپسندد «7» كه بر [محافظت‏] او فرشتگانى از پيش روى و پشت سرش قرار مى‏دهد،
28- تا مشخص گرداند كه پيامهاى پروردگارشان را رسانده‏اند و [خدا] به هر چه نزد آنهاست، احاطه دارد و هر چيزى را دقيقاً به شمار آورده است.
__________________________________________________
1- براى توجيه افزوده، به بخش پايانى آيه 71 انعام (6) توجه فرماييد.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 96 اعراف (7) و 10- 12 نوح (71) آمده است.
3- چگونگى ياد خدا را در مسائل روزمره، به طور نمونه در مورد سليمان در آيه 40 نمل (27) ملاحظه فرماييد. [.....]
4- نوع اين عذاب در آيه 124 طه (20) آمده است.
5- براى توجيه افزوده‏ها، به آيات 46 اسراء (17)، 72 حج (22) و 45 زمر (39) توجه فرماييد.
6- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد.
7- به آيه 49 آل عمران (3) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 574
73- سوره مزمل‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- اى جامه بر خود پيچيده،
2- شب زنده‏دار باش، بجز اندكى [از شب‏]،
3- نيمى از شب را، يا اندكى هم از آن بكاه،
11- خويشانشان را به آنها مى‏نمايند [ولى كارى از آنها ساخته نيست و هر] گناهكار [ى‏] دوست دارد كه فرزندان و همسر و برادر خود را در برابر رهايى از عذاب آن روز فدا كند،
12- خويشانشان را به آنها مى‏نمايند [ولى كارى از آنها ساخته نيست و هر] گناهكار [ى‏] دوست دارد كه فرزندان و همسر و برادر خود را در برابر رهايى از عذاب آن روز فدا كند،
13- و نيز وابستگانش را كه او را در پناه خود مى‏گرفتند،
14- و هر كه را در زمين است يكسره، [بدين اميد] كه [اين فدا كردن ديگران‏] او را نجات دهد.
15- هرگز! [دوزخ‏] آتشى است زبانه كشيده،
16- [كه‏] پوست از تن مى‏كند،
17- [و] هر كه را كه [به حق‏] پشت كرد و روى برتافت، فرا مى‏خواند،
18- و [نيز هر كه را كه‏] جمع‏آورى كرد و اندوخت.
19- انسان ناشكيبا [و كم ظرفيت‏] آفريده شده است،
20- آن گاه كه كمترين سختى به او رسد، بى‏تاب است،
21- و چون به رفاه رسد، بخل مى‏ورزد،
22- مگر نمازگزارانى‏
23- كه بر نمازشان مداومت مى‏ورزند،
24- و آنها كه در اموالشان حقى معين‏
25- براى سائل و محروم است،
26- و آنان كه روز جزا را باور دارند «1»
27- و از عذاب پروردگارشان هراسانند،
28- [چرا كه در صورت غفلت‏] از عذاب پروردگارشان ايمن نتوانند بود.
29- و آنان كه اندام خود را [از پيروى شهوات‏] حفظ مى‏كنند،
30- مگر در برابر همسرانشان يا زنان اسيرى كه در اختيارشان قرار گرفته است، كه [در اين صورت‏] مورد ملامت نخواهند بود
31- و آنان كه فراتر از اين را بخواهند، تجاوزگرند،
32- و نيز آنان كه امانتها و پيمان خويش را رعايت مى‏كنند «2»،
33- و پاى گواهى‏هاى خود مى‏ايستند «3»،
34- و بر نمازشان مراقبت دارند.
35- آنها در باغهايى از بهشت مورد اكرام هستند.
36- چرا انكار ورزان در گروه‏هاى متفرق از راست و چپ به جانبت شتابانند «4»؟
37- چرا انكار ورزان در گروه‏هاى متفرق از راست و چپ به جانبت شتابانند؟
38- آيا هر يك از آنها طمع دارد كه به بهشت پر نعمت در آورده شود؟
39- هرگز! آنان را از آنچه «5» خود مى‏دانند، خلقشان كرده‏ايم.
__________________________________________________
1- توضيح يوم الدين را در آيات 18 و 19 انفطار (82) ملاحظه فرماييد.
2- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در بخش ابتدايى آيات 58 نساء (4) و 1 مائده (5) و نيز در بخش انتهايى آيات 34 اسراء (17) و 10 فتح (48) آمده است.
3- به آيه 135 نساء (4) توجه فرماييد.
4- به عقيده مجمع البيان و الميزان، منظور دورويان هستند كه در عين بى‏اعتقادى به حضور پيامبر مى‏آمدند.
5- بيان موصول در آيه 20 مرسلات (77) آمده و تعبير از نطفه به «ما» ى موصوله، براى تحقير ماده اوليه تكوين انسان و تقبيح تكبر و فخرفروشى انسانهاست.
                        ترجمه طاهرى، ص: 570
40- به صاحب اختيار مشرقها و مغربها سوگند «1» كه ما قادريم‏
41- بدون هيچ عجزى، جاى آنها را به افراد شايسته‏ترى بدهيم «2».
42- بگذار بيهوده بگويند و به بازى مشغول باشند تا با روز موعودشان «3» مواجه شوند «4»،
43- روزى كه شتابان از گورها خارج مى‏شوند، گويى، به سوى نقطه شاخصى مى‏شتابند «5»،
44- در حالى كه ديدگانشان فرو افتاده و غبار ذلت وجودشان را فرا گرفته است اين همان روزى است كه به آنها وعده مى‏دادند.
71- سوره نوح‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- نوح را به سوى قومش فرستاديم [و گفتيم‏] كه: قومت را قبل از آنكه عذابى دردناك بر آنها فرا رسد، هشدار بده «6».
2- [نوح‏] گفت: اى قوم من، من براى شما هشدار دهنده‏اى آشكارم،
3- كه [تنها] خداى را بندگى كنيد و از او پروا داريد و مطيع من باشيد،
4- تا گناهانتان «7» را بيامرزد و شما را تا زمانى معين مهلت دهد اگر متوجه باشيد، چون اجل مقرر خدا فرا رسد، تأخير پذير نيست.
5- [نوح‏] گفت: پروردگارا، من شب و روز قوم خود را [به پذيرش توحيد] دعوت كردم،
6- ولى دعوت من تنها موجب فرارشان شد «8».
7- هر گاه آنها را براى آمرزش تو فرا خواندم، انگشت در گوشهاى خود فرو بردند و جامه بر سر كشيدند «9» و [بر لجاجت خود] پاى فشردند و سخت تكبر ورزيدند،
8- باز هم با صداى رسا دعوتشان كردم،
9- آن گاه [دعوت خود را] آشكار و در نهان [به گونه‏اى خصوصى‏] بيان داشتم،
10- و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه بسيار آمرزنده است،
__________________________________________________
1- به زيرنويس‏هاى دو آيه 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) توجه فرماييد.
2- به آيه 16 فاطر (35) توجه فرماييد.
3- به آيه 66 زخرف (43) توجه فرماييد.
4- براى روشنتر شدن، به آيات 11 و 12 مزمل (73) توجه فرماييد.
5- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 51 يس (36) و 7 و 8 قمر (54) آمده و منظور از خروجشان، در آيه 6 زلزله (99) آمده است.
6- به آيه 165 نساء (4) توجه فرماييد.
7- منظور گناهان قبل از ايمان است به آيه 38 انفال (8) توجه فرماييد.
8- به آيه 82 اسراء (17) توجه فرماييد. [.....]
9- به همان منظور كه در آيه 26 فصلت (41) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 571
11- تا باران آسمان را پياپى بر شما بفرستد،
12- و شما را با [اعطاى‏] اموال و فرزندان يارى كند و باغها و نهرها براى شما پديد آورد «1».
13- چرا براى خدا بزرگى قائل نمى‏شويد «2»؟
14- در حالى كه شما را طى مراحل مختلف آفريد «3».
15- مگر نمى‏بينيد كه خدا هفت آسمان «4» را چگونه بر فراز يكديگر آفريد «5»؟
16- و ماه را در ميان آنها تابان و خورشيد را چراغى فروزان قرار داد؟
17- خدا شما را [همچون گياه‏] به نحوى خاص از زمين روياند،
18- سپس شما را به زمين باز مى‏گرداند و دگربار به گونه‏اى شگفت‏انگيز، از آن بر مى‏انگيزد «6».
19- خدا زمين را براى شما [جولانگاهى‏] گسترده قرار داد،
20- تا در آن از راههاى پهناور سير كنيد.
21- نوح [پس از تلاش ناكامش‏] گفت: پروردگارا، آنها در برابر من نافرمانى كردند و پيرو كسى شدند كه مال و فرزندش جز بر خسران او نيفزود
22- و دسيسه سختى به كار بردند،
23- و گفتند: معبودان خود را رها مكنيد، بخصوص «ود»، «سواع»، «يغوث»، «يعوق» و «نسر» را
24- و آنها گروه بسيارى را به گمراهى كشاندند [بار خدايا] تنها بر گمراهى شان بيفزاى.
25- [سرانجام‏] به كيفر گناهانشان غرقه شدند و به آتش در انداخته شدند، و در برابر خدا ياورى براى خود نيافتند.
26- نوح گفت: پروردگارا، هيچ يك از انكار ورزان را روى زمين باقى مگذار.
27- اگر آنان را باقى گذارى، بندگان تو را گمراه خواهند كرد و جز نسلى بزهكار و ناسپاس به وجود نمى‏آورند «7».
28- پروردگارا، من و پدر و مادرم را و هر كه با ايمان به خانه من وارد شود و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز، و بر ستمگران جز نابودى ميفزاى.
__________________________________________________
1- به آيه 96 اعراف (7) توجه فرماييد.
2- شيخ المفسرين طبرسى گفته است: «رجاء» در پاره‏اى موارد معنى «خوف» دارد بنا بر اين معنى آيه اينست: «چرا از عظمت خدا نمى‏ترسيد». طبرسى در عين حال در يكى از اقوالى كه نقل كرده به معنى‏اى كه در متن آورده‏ايم اشاره كرده است و اللَّه اعلم.
3- به آيات 5 حج و 12- 14 مؤمنون (23) توجه فرماييد.
4- به زيرنويس آيه 12 طلاق (65) مراجعه فرماييد.
5- به آيات 101 يونس (10) و 105 يوسف (12) توجه فرماييد.
6- همان معنى و مفهوم آيه 25 اعراف (7) را دارد.
7- اين بيان نوح نتيجه اطلاعى است كه با وحى خدا داشت به آيه 36 هود (11) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 572
72- سوره جن‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو: به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان [به آيات قرآن‏] گوش فرا دادند، آن گاه گفتند: ما قرآنى شگفت آور شنيديم‏
2- كه به سوى كمال هدايت مى‏كند، پس بدان ايمان آورديم و هرگز كسى را [در توان و تدبير] با پروردگارمان شريك نمى‏گيريم،
3- و [دريافته‏ايم كه‏] بزرگى و شكوه پروردگارمان والاست، نه همسرى برگزيده و نه فرزندى،
4- ولى [يكى از] نادان [هاى‏] ما در مورد خدا سخنانى دور از حق مى‏گفت،
5- و ما [ساده‏لوحانه‏] گمان مى‏كرديم كه هرگز انس و جن درباره خدا دروغ نخواهند گفت،
6- افرادى «1» از آدميان به بعضى از جنيان پناه مى‏بردند و [جنيان‏] بر ترس و گناه آنها مى‏افزودند،
7- و آدميان هم مثل شما مى‏پنداشتند كه خدا هرگز كسى را [به پيامبرى‏] مبعوث نخواهد كرد،
8- ما به آسمان نزديك شديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و تيرهاى شهاب يافتيم،
9- و ما [پيش از اين‏] در جايگاههايى [از آسمان‏] براى استراق سمع مى‏نشستيم، ولى اكنون هر كه به استماع نشيند، شهابى را در كمين خود مى‏بيند «2»،
10- و ما [هنوز] نمى‏دانيم براى ساكنان زمين [با اين همه بى‏توجهى‏] آيا شرى مقدر شده يا پروردگارشان هدايت و كمال آنان را خواسته است،
11- از ميان ما [نيز] افرادى شايسته‏اند و افرادى ناشايسته، [ما] گروه‏هايى به راههاى گوناگون هستيم،
12- و ما بخوبى آگاهيم كه هرگز خداى را در زمين به تنگ نمى‏آوريم، و در برابر خدا راه گريزى نخواهيم داشت،
13- و همين كه [برنامه‏] هدايت «3» را شنيديم، بدان ايمان آورديم و هر كه به پروردگار خويش ايمان آورد، از كاستى [ها] و ستم ترسى نخواهد داشت،
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 37 نور (24) مراجعه فرماييد.
2- به زيرنويس آيه 10 صافات (37) مراجعه فرماييد.
3- منظور قرآن است به آيه 185 بقره (2) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 573
14- برخى از ما [در برابر خدا] تسليمند «1» و برخى به دور از حق و آنان كه تسليم [حق‏] ند، راه كمال را مى‏جويند،
15- و اما آنها كه از حقيقت دور مانده‏اند، سوخت دوزخ خواهند بود،
16- و [خدا مقرر داشته است كه‏] اگر در راه [كمال‏] استقامت ورزند، [سرزمين‏] آنان را سيراب مى‏كنيم «2»،
17- تا با اين [نعمت‏] در بوته آزمايش قرارشان دهيم و هر كه از ياد پروردگارش رويگرداند»
، به گرداب سخت عذاب سوقش دهد «4».
18- همه مساجد [و عبادات‏] ويژه خداست پس در كنار خدا هيچ كس را [به نيايش‏] مخوانيد،
19- و چون بنده [و پيامبر] خدا به عبادت او برخاست، گروهى [از مشركين،] نزديك بود بر سر او ريزند «5».
20- بگو، من منحصراً پروردگار خويش را [به الوهيت‏] مى‏خوانم و هيچ كس را [در قدرت و تدبير] با او شريك نمى‏دانم «6».
21- بگو: اختيار زيان و رحمتى براى شما ندارم.
22- و [نيز] بگو: هيچ كس مرا در قبال خدا پناه نخواهد داد، و هرگز پناهى جز او نخواهم يافت.
23- [پناهى ندارم‏] جز تبليغى از جانب خدا و [انجام‏] رسالتهاى او و هر كه خدا و پيامبرش را نافرمانى كند، جاودانه آتش دوزخ را خواهد داشت.
24- [هميشه گروه تو را ضعيف مى‏شمرند] تا آن گاه كه عذاب موعود خود را مشاهده كنند، خواهند دانست پشتيبان چه كسى ناتوانتر و سپاهش كوچكتر است.
25- بگو: من نمى‏دانم عذاب موعود شما نزديك است يا پروردگارم زمانى [دورتر] براى آن قرار داده است.
26- [تنها او] بر [اسرار] غيب آگاه است و هيچ كس را از [دانش‏] غيب خود آگاه نخواهد كرد،
27- مگر پيامبرى كه خود بپسندد «7» كه بر [محافظت‏] او فرشتگانى از پيش روى و پشت سرش قرار مى‏دهد،
28- تا مشخص گرداند كه پيامهاى پروردگارشان را رسانده‏اند و [خدا] به هر چه نزد آنهاست، احاطه دارد و هر چيزى را دقيقاً به شمار آورده است.
__________________________________________________
1- براى توجيه افزوده، به بخش پايانى آيه 71 انعام (6) توجه فرماييد.
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 96 اعراف (7) و 10- 12 نوح (71) آمده است.
3- چگونگى ياد خدا را در مسائل روزمره، به طور نمونه در مورد سليمان در آيه 40 نمل (27) ملاحظه فرماييد. [.....]
4- نوع اين عذاب در آيه 124 طه (20) آمده است.
5- براى توجيه افزوده‏ها، به آيات 46 اسراء (17)، 72 حج (22) و 45 زمر (39) توجه فرماييد.
6- به آيه 116 نساء (4) توجه فرماييد.
7- به آيه 49 آل عمران (3) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 574
73- سوره مزمل‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- اى جامه بر خود پيچيده،
2- شب زنده‏دار باش، بجز اندكى [از شب‏]،
3- نيمى از شب را، يا اندكى هم از آن بكاه،
4- يا [كمى‏] بر آن بيفزاى و قرآن را به آرامى تمام بخوان،
5- كه ما [به وحى خود] گفتارى گرانمايه را بر تو القا خواهيم كرد.
6- بى‏گمان شب زنده‏دارى «1»، تلاشى سخت‏تر و گفتارى صائب‏تر [در خداجويى‏] است،
7- كه در [طول‏] روز مشغله فراوان دارى.
8- ويژگى [هاى‏] پروردگارت را ياد كن و خود را به تمامى به او بسپار،
9- همان صاحب اختيار مشرق و مغرب كه معبودى جز او نيست، پس او را كارگزار خويش انتخاب كن.
10- در برابر گفتار [تلخ‏] شان شكيبا باش و به شيوه‏اى زيبنده از آنان كناره بگير،
11- و تكذيب كنندگان صاحب تنعم «2» را به من واگذار و اندك زمانى مهلتشان ده «3»،
12- كه زنجيرها و دوزخ در اختيار ماست.
13- و [نيز] غذايى گلوگير «4» و عذابى دردناك،
14- [در] روزى كه زمين و كوه‏ها سخت به لرزه درآيد و كوه‏ها توده‏اى از شن روان گردد.
15- بر شما پيامبرى فرستاديم كه شاهد [نحوه برخورد] شماست، همان گونه كه بر فرعون پيامبرى فرستاديم،
16- پس فرعون به نافرمانى آن پيامبر برخاست، ما هم او را به مجازاتى سخت گرفتيم.
17- حال اگر انكار ورزيد، چگونه از [عذاب‏] روزى كه كودكان را پير مى‏كند، پرهيز مى‏كنيد؟
18- آسمان از [هيبت‏] آن [روز] شكافته خواهد شد وعده الهى انجام يافتنى است.
19- اين آيات تذكرى است پس هر كه مى‏خواهد، راهى به سوى پروردگار خويش در پيش گيرد «5».
__________________________________________________
1- معنى تحت اللفظ آن «حادثه شب» است، ولى منظور همان است كه در متن آمده است.
2- به زيرنويس آيه 27 دخان (44) مراجعه فرماييد.
3- به آيه 197 آل عمران (3) توجه فرماييد.
4- به آيات 17 ابراهيم (14) و 43- 46 دخان (44) و 6 و 7 غاشيه (88) توجه فرماييد.
5- اين آيه همان معنى و مفهوم آيه 3 انسان (76) را دارد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 575
20- پروردگار تو آگاه است كه تو و گروهى از همراهانت نزديك دو ثلث يا نصف يا [حد اقل‏] ثلث شب را [به عبادت‏] بر مى‏خيزيد خداست كه شب و روز را تقدير مى‏كند [او] آگاه است كه شما قادر نيستيد اين حدود را [براى شب زنده‏دارى‏] بدرستى رعايت كنيد، لذا [به رحمت خود] بر شما بازگشت اينك هر چه ميسر است، [در ساعات شب‏] به تلاوت قرآن بپردازيد خدا مى‏داند كه برخى از شما بيمار خواهند بود، و برخى ديگر در طلب روزى از بخشايش خدا در سفرند، و گروهى ديگر در راه خدا جنگ مى‏كنند، پس در همان حد كه ميسر است آيات قرآن را تلاوت كنيد، و به نماز بايستيد و زكات بپردازيد و [با انفاق خود] به خدا وامى نيكو بدهيد و هر نيكويى كه براى خود پيش مى‏فرستيد، به صورت پاداشى بهتر و بزرگتر، آن را نزد خدا باز مى‏يابيد و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا آمرزگارى است مهربان.
74- سوره مدثر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- اى جامه بر خود پوشيده،
2- برخيز و [مردم را] هشدار بده،
3- و پروردگارت را به بزرگى ياد كن،
4- و جامه‏هاى خويش را پاكيزه دار «1»،
5- و از اضطراب دورى گزين،
6- و نعمتى مده كه زيادتر انتظار داشته باشى،
7- و براى [انجام رسالت‏] پروردگارت شكيبا باش.
8- آن گاه كه در صدا دهنده بزرگ دميده شود،
9- آن روز، روز دشوارى است «2»،
10- كه براى انكار ورزان [روز] آسانى نيست «3».
11- مرا با آن كس كه تنها [يش‏] آفريده‏ام [و عناد دارد]، واگذار،
12- كه مال فراوان عطايش كردم،
13- و فرزندانى حاضر [به خدمت‏]،
14- و [هر گونه نعمتى‏] به وفور برايش آماده كردم،
15- باز هم طمع بسته است كه [بر نعمتهايش‏] بيفزايم.
16- هرگز! [چرا كه‏] در برابر آيات ما حق ستيز است.
17- بزودى او را به ستوه مى‏آورم.
__________________________________________________
1- علامه طباطبايى ذيل اين آيه، در يكى از اقوال خود گفته است: اين عبارت كنايه است از اصلاح عمل در كلام عرب ديده مى‏شود كه از طهارت باطن و صلاح عمل به طهارت جامه، كنايه مى‏آورند. علامه در عين حال معنى ظاهرى كلام را نيز با اعتبار مى‏داند.
2- به آيات 1 و 2 حج (22) توجه فرماييد ولى اين دشوارى براى همه نيست به آيه 89 نمل (27) توجه فرماييد.
3- به آيه 17 مزمل (73) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 576
18- [براى مبارزه با حق‏] انديشه كرد و برنامه ريخت،
19- نابود باد كه چگونه [جسورانه‏] برنامه ريخت،
20- باز هم نابود باد كه چگونه برنامه ريخت،
21- آن گاه نظرى افكند،
22- سپس چهره در هم كشيد و ترش رويى كرد،
23- سپس اعراض و گردنكشى كرد
24- و گفت: اين [قرآن‏] جز جادوى نقل شده از ديگران و كلام بشر نيست.
25- و گفت: اين [قرآن‏] جز جادوى نقل شده از ديگران و كلام بشر نيست.
26- بزودى او را به دوزخ درآورم.
27- خبر ندارى دوزخ چگونه است.
28- [آتشى است كه‏] نه باقى مى‏گذارد، و نه رها مى‏سازد «1»،
29- پوست [ها] را مى‏سوزاند
30- نوزده [آتشبان‏] بر آن گماشته شده است.
31- آن آتشبانان را از فرشتگان قرار داديم و تعدادشان را به منظور آزمايش انكار ورزان معين كرديم تا اهل كتاب [به دليل هماهنگى با كتابشان‏] مطمئن شوند و بر ايمان مؤمنان نيز افزوده شود و اهل كتاب و مؤمنان [در آن‏] ترديد نكنند، و نيز بيماردلان و انكار ورزان [به طعنه‏] اظهار نظر كنند كه: خدا از اين توصيف چه منظورى داشت «2»؟ خدا اين گونه هر كه را بخواهد، گمراه مى‏كند «3» و هر كه را بخواهد، هدايت مى‏كند «4» و از [چگونگى‏] سپاهيان پروردگارت هيچ كس جز خودش آگاه نيست و اين [آيات‏] جز تذكارى براى بشر نيست.
32- هرگز [آيات قرآن جادو و كلام بشر نيست‏] «5»، سوگند به ماه [تابان‏]،
33- و سوگند به شب، چون آهنگ رفتن كند،
34- و سوگند به بامداد، آن گاه كه چهره نمايد،
35- كه [آيات‏] قرآن يكى از پديده‏هاى بزرگ است،
36- هشدار دهنده بشر،
37- براى هر كه از شما كه بخواهد [در راه حق‏] پيشى گيرد، يا باز ايستد.
38- هر كسى در گرو دستاورد خويش است،
39- مگر سعادتمندان،
40- كه در باغهايى از بهشت در مورد بزهكاران به گفتگو مى‏نشينند
41- كه در باغهايى از بهشت در مورد بزهكاران به گفتگو مى‏نشينند كه:
42- چه عاملى شما را به دوزخ كشاند؟
43- پاسخ مى‏دهند: نمازگزار نبوديم،
44- و بينوا را اطعام نمى‏كرديم،
45- و با ياوه گويان هم آواز بوديم،
46- و روز جزا را انكار مى‏كرديم،
47- تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد،
__________________________________________________
1- به آيات 74 طه (20) و 12 و 13 اعلى (87) توجه فرماييد.
2- براى درك بهتر و روشنتر شدن، به آيه 26 بقره (2) توجه فرماييد. [.....]
3- به بخش پايانى آيه 34 غافر (40) و نيمه دوم آيه 5 صف (61) توجه فرماييد.
4- به بخش پايانى آيه 13 شورى (42) توجه فرماييد.
5- اشاره به گفتار وليد است كه در آيه 25 همين سوره (مدثر) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 577
48- پس، شفاعت شفيعان به حالشان سودمند نخواهد بود. «1»
49- چرا از اين تذكر اعراض مى‏كنند؟
50- گويى گورخرانى رميده‏اند
51- كه از [مقابل‏] شير مى‏گريزند.
52- هر يك از آنها انتظار دارد كه نامه‏هايى گشوده [از جانب خدا] دريافت كند «2».
53- هرگز [چنين قرارى نيست‏]! بلكه آنها از آخرت ترس ندارند.
54- هرگز [چنين قرارى نيست‏]! قرآن اندرز و تذكر است،
55- پس هر كه خواهد، از آن پند گيرد،
56- و پند نمى‏گيرند، مگر به موجب [نظمى كه‏] خواست خدا [بر آن مبتنى است‏] «3»، اوست كه سزاوار است در برابرش پروا كنند، و سزاوار آنكه بيامرزد.
75- سوره قيامت‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند ياد مى‏كنم به روز رستاخيز «4»،
2- و سوگند ياد مى‏كنم به ضمير ملامتگر [كه رستاخيز به وقوع مى‏پيوندد]،
3- آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهايش را جمع [و بازسازى‏] نخواهيم كرد «5»؟
4- آرى، [آنها را باز مى‏سازيم‏] در حالى كه قادريم [حتى خطوط] سرانگشتانش را هم سامان دهيم.
5- بلكه انسان علاقه دارد [باقيمانده عمرِ] فرا روى [خويش‏] را نيز به ناشايستگى گذراند،
6- [كه از سر خودخواهى‏] مى‏پرسد: روز رستاخيز چه زمانى فرا مى‏رسد؟
7- [بگو:] آن گاه كه ديده‏ها خيره شود «6»،
8- و ماه تيره گردد،
9- و خورشيد و ماه در هم آميخته شوند،
10- انسان در آن روز مى‏گويد: راه گريز كجاست؟!
11- هرگز! پناهگاهى وجود ندارد.
12- آن روز، قرارگاه [نهايى‏] پيشگاه پروردگار توست «7».
13- در آن روز انسان را به آنچه انجام داده و آنچه [از آثار و سنتهاى نيك و بد] باقى گذاشته است، آگاه خواهند كرد «8»
14- بلكه انسان [خود] نسبت به وضع خويش بصيرت دارد «9»،
15- اگر چه عذرهاى خود را در ميان آرد «10»
16- [به هنگام دريافت وحى‏] زبانت را به [قرائت فورى‏] آن مگشاى تا براى [فراگيرى‏] آن شتاب كنى «11»،
17- كه تنظيم و خواندنش بر عهده ماست،
18- و چون آن را قرائت كرديم، قرائتش را [در ذهن خود با سكوت‏] پى گير،
19- آن گاه شرح و بيان آن هم بر عهده ماست.
__________________________________________________
1- به آيه 18 غافر (40) توجه فرماييد.
2- اشاره است به گفتار مخالفان كه در آيه 93 اسراء (17) و نيمه اول آيه 124 انعام (6) آمده است.
3- به آيات 16 مائده (5) و 80 توبه (9) توجه فرماييد.
4- براى توجيه حذف حرف «لا» در ترجمه، به زيرنويس‏هاى دو آيه 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) توجه فرماييد.
5- اشاره به مفاد آيه 78 يس (36) است.
6- به آيه 97 انبياء (21) و نيمه دوم آيه 37 نور (24) توجه فرماييد.
7- به آيات 6 انشقاق (84)، 8 علق (96) و 42 نجم (53) توجه فرماييد.
8- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 13 اسراء (17) و 5 انفطار (82) آمده است به آيه 12 يس (36) هم توجه فرماييد.
9- به آيات 14 اسراء (17) و 35 نازعات (79) توجه فرماييد.
10- به آيات 57 روم (30) و 52 غافر (40) توجه فرماييد.
11- مفهوم آيه همان مفاد آيه 114 طه (20) است. [.....]
                        ترجمه طاهرى، ص: 578
20- هرگز [عذرهايش پذيرفته نيست‏] «1»، ولى شما دنياى گذرا را دوست داريد «2»،
21- و آخرت را رها مى‏كنيد «3».
22- چهره‏هايى در آن روز شاداب است»
،
23- و به پروردگارش توجه دارد «5»،
24- و چهره‏هايى هم در آن روز گرفته است،
25- و مى‏داند كه مورد عذابى كمر شكن قرار خواهد گرفت.
26- هرگز [حب شما به دنياى زودگذر عاقلانه نيست‏]، آن گاه كه [جانها] به گلوگاه رسد،
27- و [در ميان اطرافيان‏] گفته شود: افسونگر كيست [كه نجاتش دهد]؟
28- و يقين كند كه [هنگام‏] فراق است،
29- آن گاه حالات سخت و بحرانى فرا رسد «6»،
30- آن روز مسير و سرانجام [همه‏] به سوى پروردگار توست.
31- [واى بر آن كه‏] نه تصديق كرد و نه توجه،
32- بلكه دروغ شمرد و روى برتافت «7»،
33- آن گاه خرامان نزد خانواده خويش رفت.
34- [عذاب رستاخيز] براى تو سزاوارتر است و سزاوارتر
35- باز هم سزاوارتر و سزاوارتر.
36- مگر انسان مى‏پندارد كه بيهوده [و بى‏تكليف‏] رها خواهد شد «8»؟
37- مگر [تمامى وجودش‏] تنها يك قطره آب نبود كه [در رحم‏] ريخته شد؟
38- سپس جنينى ابتدايى «9» شد، و آن گاه [او را] آفريد و سامان داد،
39- و از آن [قطره‏]، زوج نر و ماده پديد آورد.
40- آيا چنين [خدايى‏] قادر به زنده كردن مردگان نيست؟
76- سوره انسان (دهر)
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- قطعاً روزگارانى بر انسان گذشته است كه [وجودش‏] چيزى قابل ذكر نبوده است.
2- ما انسان را از نطفه‏اى در هم آميخته آفريديم تا او را بيازماييم از اين روى شنوا و بينايش گردانديم.
3- راه را به او ارائه داديم، خواه سپاسگزار [و پذيراى آن‏] باشد، خواه ناسپاس.
4- براى [كيفر] انكار ورزان، زنجيرها و بندها و آتش سوزان آماده كرده‏ايم.
5- نيكوكاران از قدحى مى‏نوشند كه آميزه آن، [آب‏] چشمه كافور است،
__________________________________________________
1- اشاره به مفاد آيه 15 همين سوره (قيامت) است.
2- به آيه 18 اسراء (17) توجه فرماييد.
3- معنى و مفهوم دو آيه اخير به بيان كاملتر در آيه 24 توبه (9) آمده است.
4- به آيات 22- 24 مطففين (83) توجه فرماييد.
5- وضع افرادى كه نقطه مقابل آنها هستند، از اين جهت در آيه 15 مطففين (83) آمده است.
6- معنى تحت اللفظ آن «ساقهاى پا به هم پيچد» است، ولى ابو الفتوح رازى به نقل از يكى از مفسران گذشته گفته است: اين جمله كنايه از افزوده شدن رنجى بر رنج ديگر است و در تأييد اين نظر دو بيت شعر از ادبيات قديمى عرب را شاهد مثال آورده است، شيخ المفسرين طبرسى و علامه طباطبايى همين معنى را در پايان توضيحات خود آورده‏اند. لازم به ذكر مى‏باشد كه يكى از معانى «ساق» در لغت عرب، سختى و بلاى شديد است، در اين رابطه به آيه 42 قلم (68) توجه فرماييد. بديهى است همان طور كه آيات بعد هم نشان مى‏دهد، اين حالات به هنگام مرگ، خاص گنهكاران است نه همه به آيه 50 انفال (8) از يك جهت و آيه 32 نحل (16) از جهت ديگر توجه فرماييد.
7- به آيه 48 طه (20) توجه فرماييد.
8- مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 115 مؤمنون (23) آمده است.
9- به زيرنويس آيه 2 علق (96) مراجعه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 579
6- چشمه‏اى كه بندگان [خاص‏] خدا از آن مى‏نوشند و [به هر جا كه خواهند] روانش مى‏سازند.
7- آنها به نذر [خود] وفا مى‏كنند و از روزى كه آسيب آن فراگير است، مى‏ترسند،
8- و غذا [ى خود] را با وجود دوست داشتنش به بينوا و يتيم و اسير مى‏دهند «1»،
9- [با اين نيت كه‏] شما را براى خشنودى خدا اطعام مى‏كنيم و از شما پاداش و سپاسى نمى‏خواهيم،
10- ما از پروردگار خود در مورد روزى كه [چهره‏ها] گرفته و دشوار است، مى‏ترسيم.
11- خدا هم آنان را از آسيب آن روز نگاه مى‏دارد و طراوت و سرور به آنان ارزانى مى‏دارد «2»،
12- و در برابر پايدارى كه كردند، بهشت و آزادى به آنان پاداش مى‏دهد «3»،
13- در حالى كه بر تختها تكيه زده‏اند نه حرارت آفتاب را احساس مى‏كنند و نه سرماى سخت را
14- سايه‏هايش در نزديكى آنهاست و ميوه‏هايش بسهولت در دسترس است.
15- و ظرفهاى سيمين و جامهاى بلورين پيرامون آنها گردانده مى‏شود،
16- بلورهاى نقره فام كه آنها را متناسب اندازه كرده‏اند.
17- در آنجا از قدحى نوشانيده مى‏شوند كه آميزه آن زنجبيل است،
18- از چشمه‏اى در بهشت به نام سلسبيل «4».
19- و نوجوانانى همواره شاداب گرد آنها [به خدمت‏] مى‏گردند كه آنها را چون ببينى، مرواريدهايى پراكنده، مى‏پندارى.
20- و چون بدانجا نظر افكنى، نعمتى فراوان و فرمانروايى عظيمى خواهى ديد.
21- بر اندامشان جامه‏هاى سبز رنگ از ديباى ظريف و نيز ديباى ستبر است، و به دستواره‏هاى سيمين آراسته شده‏اند و پروردگارشان آشاميدنى پاك به آنها مى‏نوشاند.
22- اين [نعمات‏] به عنوان پاداش در اختيار شماست و تلاششان مورد نظر [خدا] بوده است.
23- ما قرآن را تدريجاً بر تو نازل كرديم،
24- براى حكم پروردگارت پايدارى كن و از [هيچ‏] گناهكار يا ناسپاسى از ميان آنان اطاعت مكن،
25- و ويژگى [هاى‏] پروردگارت را بامداد و شبانگاه [همواره‏] ياد كن،
__________________________________________________
1- به آيه 92 آل عمران (3) توجه فرماييد.
2- به آيه 24 مطففين (83) توجه فرماييد.
3- درست عكس وضعيتى كه كافران خواهند داشت با آيه 4 همين سوره (انسان) مقايسه فرماييد همين مقايسه مؤيد معنى‏اى است كه براى «حرير» انتخاب كرده‏ايم.
4- به آيه 6 همين سوره (انسان) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 580
26- و پاره‏اى از شب را براى خدا سجده [و نماز] به جاى آر و بخشى بلند از شب را به تقديس او پرداز «1».
27- اين مردم، دنياى زودگذر را دوست مى‏دارند و روز دشوارى را در برابر خود رها [و فراموش‏] كرده‏اند «2».
28- ما آنها را آفريديم و اندامشان را استوار كرديم و هر گاه بخواهيم، به جاى آنان [گروه ديگرى‏] مانند آنها را مى‏آوريم.
29- اين آيات تذكرى است پس هر كه خواهد، راهى به سوى پروردگار خويش در پى گيرد «3».
30- و خواست شما محدود در [قانونمندى و] خواست خداست «4»، كه خدا دانا و فرزانه است.
31- هر كه را بخواهد [و شايسته بداند]، در رحمت خويش در مى‏آورد، و براى ستمگران عذابى دردناك آماده كرده است.
77- سوره مرسلات‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به بادهاى فرستاده شده به وجهى نيكو،
2- و طوفانهاى سخت،
3- و بادهاى منتشر كنندهِ [ابرها]،
4- و جداسازان [حق از باطل‏]،
5- و القا كنندگان وحى،
6- براى اتمام حجت يا هشدار،
7- كه آنچه «5» به شما وعده داده مى‏شود، قطعاً واقع شدنى است.
8- آن گاه كه ستارگان تيره شوند،
9- و آن گاه كه آسمان شكافته شود،
10- و كوه‏ها فرو پاشد «6»،
11- و آن گاه كه پيامبران را به ميقات آورند «7».
12- براى كدام روز تعيين وقت شده است؟
13- براى روز داورى «8»،
14- خبر ندارى روز داورى چگونه است!
15- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان «9».
16- مگر پيشينيان را [به كيفر انكار] هلاك نكرديم؟
17- گروه‏هاى بعدى را هم در پى آنها مى‏فرستيم.
18- با بزهكاران اين گونه رفتار مى‏كنيم.
19- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
__________________________________________________
1- به آيات 2- 4 مزمل (73) توجه فرماييد. [.....]
2- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 7 روم (30) آمده است.
3- اين آيه همان معنى و مفهوم آيه 3 همين سوره (انسان) را دارد.
4- نمونه آن را در آيه 8 قصص (28) ملاحظه فرماييد.
5- منظور رستاخيز است.
6- نحوه آن و توضيح بيشتر را در آيات 105- 107 طه (20) ملاحظه فرماييد.
7- به آيه 69 زمر (39) توجه فرماييد.
8- به آيه 38 همين سوره (مرسلات) توجه فرماييد.
9- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 60 ذاريات (51) آمده است.
                        ترجمه طاهرى، ص: 581
20- مگر شما را از آبى بى‏مقدار نيافريديم؟
21- و آن را تا مدتى معين در قرارگاهى استوار قرار داديم،
22- و آن را تا مدتى معين در قرارگاهى استوار قرار داديم،
23- و سامان [ش‏] داديم و نيكو سامان مى‏دهيم.
24- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
25- آيا زمين را پرنده‏اى تيز پرواز قرار نداديم كه زندگان و مردگان را [بر گرده خود] نگهبان است؟
26- آيا زمين را پرنده‏اى تيز پرواز قرار نداديم كه زندگان و مردگان را [بر گرده خود] نگهبان است؟
27- و در زمين كوه‏هاى ثابت و افراشته پديد آورديم و [از رودها و چشمه‏هاى آن‏] شما را آبى گوارا نوشانديم.
28- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
29- به سوى عذابى كه آن را دروغ مى‏شمرديد، روان شويد «1»،
30- برويد به سوى سايه‏اى سه شاخه [از دود]،
31- كه نه سايه گستر است و نه از شعله آتش باز مى‏دارد.
32- شراره‏هايى بسان قصر مى‏افكند،
33- گويى كه آنها [انبوه‏] اشتران زردفام هستند.
34- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
35- روزى است كه [بزهكاران در دفاع از خود] قادر به بيان نيستند «2»،
36- و رخصت عذرخواهى هم نخواهند داشت «3».
37- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
38- امروز روز داورى است كه شما و پيشينيان را گرد آورده‏ايم «4».
39- اگر نيرنگى [براى فرار از چنگ عدالت‏] داريد، در برابر من به كار گيريد.
40- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
41- پرهيزكاران در سايه‏ها و [كنار] چشمه سارها به سر مى‏برند «5»،
42- و هر ميوه‏اى كه بخواهند [در دسترس دارند].
43- در برابر رفتارتان گوارا بخوريد و بياشاميد.
44- نيكوكاران را اين گونه پاداش مى‏دهيم.
45- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
46- اينك [در دنيا] بخوريد و اندكى برخوردار باشيد كه بزهكاريد «6».
47- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
48- وقتى به ركوع دعوت مى‏شوند، سر باز مى‏زنند.
49- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان.
50- بعد از قرآن «7»، كدام سخن را باور مى‏كنند؟
__________________________________________________
1- نحوه روانه شدنشان را در آيات 13 و 14 طور (52) ملاحظه فرماييد.
2- توضيح بيشتر و توجيه افزوده را در آيه 85 نمل (27) ملاحظه فرماييد.
3- معنى و مفهوم اين آيه به بيان ديگر در آيه 84 نحل (16) آمده است.
4- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 9 آل عمران (3)، 87 نساء (4) و 49 و 50 واقعه (56) آمده است.
5- توضيح آن سايه را در آيه 13 انسان (76) ملاحظه و با سايه مربوط به مجرمين كه در آيات 30 و 31 مرسلات (77) آمده است، مقايسه فرماييد.
6- به نيمه دوم آيات 72 طه (20) و 12 محمد (47) توجه فرماييد. [.....]
7- براى توجيه كلمه‏اى كه به جاى ضمير قرار داده‏ايم، با آيه 6 جاثيه (45) مقايسه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 582
[ دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۱ ] [ 20:25 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب