منتخب تفاسیر
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا   
قالب وبلاگ
لینک دوستان
لینک های مفید


                        ترجمه طاهرى، ص: 582
78- سوره نبأ
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- در مورد چه چيز [با انكار] از يكديگر مى‏پرسند؟
2- از خبر بزرگ [رستاخيز]،
3- كه در آن اختلاف نظر دارند «1».
4- هرگز [تصورشان درست نيست‏]، بزودى آگاه خواهند شد،
5- هرگز! بزودى آگاه خواهند شد.
6- آيا زمين را مهد آرامش [شما] قرار نداديم؟
7- و كوه‏ها را [به صورت‏] ميخهايى «2»؟
8- و شما را نر و ماده آفريديم،
9- و خوابتان را مايه آرامش شما ساختيم.
10- و شب را پوشش و روز را [هنگام تلاش‏] معاش قرار داديم،
11- و شب را پوشش و روز را [هنگام تلاش‏] معاش قرار داديم،
12- و بر فرازتان هفت [طبقه‏] مستحكم بنا كرديم «3».
13- و چراغى فروزان پديد آورديم،
14- و از ابرهاى باران‏زا آبى فراوان فرو فرستاديم،
15- تا بدان دانه و گياه و باغهايى انبوه برويانيم.
16- تا بدان دانه و گياه و باغهايى انبوه برويانيم.
17- تحقيقاً روز داورى، وعده‏گاه [همه‏] «4» است،
18- روزى كه در صدا دهنده بزرگ دميده شود و شما فوج فوج [به عرصه محشر] در آييد «5»،
19- و آسمان به صورت درهايى متعدد گشوده شود،
20- و كوه‏ها به حركت درآورده شود، و [همچون‏] سراب گردد.
21- دوزخ كمينگاهى است،
22- بازگشت گاهى براى طغيانگران،
23- كه روزگارى دراز در آن سر كنند،
24- در آنجا نه خنكى چشند و نه آشاميدنى‏
25- تنها آب داغ و آلوده [در اختيار دارند] «6»،
26- [مجازات مى‏شوند] مجازاتى متناسب [رفتارشان‏]»
،
27- آنان به روز حساب اميد و باور نداشتند،
28- و آيات ما را سخت تكذيب مى‏كردند،
29- در حالى كه ما هر چيزى را به صورت نوشته‏اى، به شمار آورده‏ايم «8»،
30- پس بچشيد كه چيزى جز عذاب بر شما نمى‏افزاييم «9».
__________________________________________________
1- بعضى آن را محال مى‏دانستند و برخى آن را بعيد مى‏شمردند و عده‏اى هم در آن ترديد داشتند اختلافشان در طرز انكار آن بوده به آيات 35- 37 مؤمنون (23)، 7 سبأ (34) و 25 ملك (67) توجه فرماييد. ضمناً مجموعه دو آيه 1 و 2 به بيان ديگر در آيات 67 و 68 ص (38) آمده است.
2- كوه‏ها بيش از حجم و ارتفاعى كه روى زمين دارند، در عمق ماده مذاب زمين نيز ريشه دارند و مثل ميخ در داخل آن فرو رفته‏اند، در نتيجه از لغزيدن پوسته جامد زمين روى ماده مذاب داخلى جلوگيرى مى‏كنند.
3- با احتمال زياد، منظور طبقات مختلف جو زمين است اين طبقات اشعه مضر خورشيد و سنگهاى كيهانى را از برخورد به زمين دفع مى‏كنند كتاب «هفت آسمان» در اين مورد بحث علمى مفصلى دارد. لازم به ذكر است كه عبارت «سقفاً محفوظاً» در آيه 32 انبياء (21) نيز در همين رابطه است.
4- توجيه افزوده و توضيح بيشتر را در آيات 40- 42 دخان (44) ملاحظه فرماييد.
5- توضيح بيشتر را در آيات 51 يس (36) و 68 زمر (39) ملاحظه فرماييد.
6- در مقابل آنها، وضع بهشتيان را از اين نظر در آيات 17 انسان (76) و بخش آخر آيه 21 انسان (76) ملاحظه فرماييد.
7- به آيه 7 تحريم (66) توجه فرماييد.
8- به آيات 12 يس (36) و 49 كهف (18) و 28 و 29 جاثيه (45) توجه فرماييد.
9- به آيه 88 نحل (16) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 583
31- پرهيزكاران كاميابى دارند،
32- بوستانها و تاكستانها
33- و دختران بالغ و همسال،
34- و قدحهاى لبريز از شراب.
35- در آنجا [گفتار] ياوه و تكذيبى نخواهند شنيد،
36- از جانب پروردگارت پاداشى بسنده [به آنان‏] داده شده است،
37- [همان‏] صاحب اختيار آسمانها و زمين و ما بين آنها، خداى رحمان كه در برابر [فرمان‏] او هيچ كس قادر به گفتگو نيست «1»،
38- روزى كه فرشته وحى «2» و [ساير] فرشتگان به صف ايستند، و سخن نگويند، مگر كسى كه خداى رحمان به او اذن داده است و [همواره در دنيا] سخنى درست گفته باشد.
39- چنين روزى محقق و حتمى است پس هر كه خواهد، راه بازگشتى به سوى پروردگارش در پيش گيرد.
40- شما را نسبت به عذابى زودرس هشدار داده‏ايم همان روزى كه انسان رفتار گذشته خود را مى‏بيند «3» و [هر] انكارورز [ى‏] خواهد گفت: اى كاش خاك بودم [و برانگيخته نمى‏شدم‏].
79- سوره نازعات‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به بادهاى سخت و ويرانگر «4»،
2- و بادهاى رحمت آور «5»،
3- و انبوه ابرهاى شناگر،
4- كه [با سرعتهاى متفاوت، گويى‏] مسابقه گذاشته‏اند،
5- و سوگند به فرشتگانى كه [اين‏] امور را سامان مى‏دهند [كه رستاخيز حتمى است‏].
6- روزى كه گردون بلرزد،
7- در حالى كه لرزش ديگرى از پى آن درآيد «6».
8- دلهايى در آن روز هراسان است‏
9- و ديدگانشان [از ترس‏] فرو افتاده است «7».
10- [هم آنان كه امروز] مى‏گويند: چگونه آن گاه كه استخوانهايى پوسيده شديم، به حال نخستين بازگردانده مى‏شويم؟!
11- [هم آنان كه امروز] مى‏گويند: چگونه آن گاه كه استخوانهايى پوسيده شديم، به حال نخستين بازگردانده مى‏شويم؟!
12- و [با تمسخر] اضافه مى‏كنند كه: در اين صورت، اين بازگشتى است [وخيم و] زيانبار.
13- [وقوع رستاخيز] فقط يك بانگ عظيم است.
14- بناگاه همه در صحرا [ى محشر] خواهند بود «8».
15- آيا داستان موسى به تو رسيده است؟
__________________________________________________
1- به آيه 23 انبياء (21) توجه فرماييد.
2- براى توجيه ترجمه «روح» در اينجا به آيه 193 شعراء (26) توجه فرماييد.
3- به آيات 30 آل عمران (3) و 13 و 14 اسراء (17) توجه فرماييد.
4- به آيات 41 و 42 ذاريات (51) و 19 و 20 قمر (54) توجه فرماييد. [.....]
5- به آيه 57 اعراف (7) توجه فرماييد.
6- آيات 6 و 7 را با آيه 68 زمر (39) مقايسه فرماييد.
7- عكس اين وضعيت را در مورد پرهيزكاران در آيات 27- 30 فجر (89) ملاحظه فرماييد.
8- مجموعه دو آيه اخير به بيان ديگر در آيه 51 يس (36) آمده به آيه 77 نحل (16) هم توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 584
16- آن گاه كه پروردگارش او را در سرزمين مقدس «طوى» «1» ندا داد «2»:
17- به سوى فرعون برو كه سر به طغيان برداشته است «3».
18- و بگو: آيا تمايل دارى كه [از شرك و خودكامگى‏] پاك گردى،
19- و به سوى [معرفت‏] پروردگارت هدايتت كنم كه خدا ترس شوى «4»؟
20- آن گاه معجزه بزرگ [خود] را به او ارائه كرد «5».
21- ولى [فرعون‏] دروغ شمرد و نافرمانى كرد «6».
22- آن گاه شتابان [از آن مجلس‏] بازگشت.
23- [اطرافيانش را] جمع كرد و ندا در داد،
24- و گفت: من صاحب اختيار برتر شما هستم.
25- خدا هم او را به عقوبت دنيا و آخرت گرفتار كرد «7».
26- براستى در اين [داستان‏] براى خداترسان عبرتى است.
27- آيا شما از نظر آفرينش سخت‏تريد يا آسمانى كه [خدا] بنا نهاده است؟
28- سقفش را برافراشت و سامانش داد «8»،
29- و شبش را تيره و روزش را آشكار كرد،
30- و زمين را بعد از آن گسترد
31- و از آن آب و گياهش را پديد آورد
32- و كوه‏ها را [بر آن‏] استوار گردانيد،
33- براى برخوردارى شما و دامهاى شما.
34- آن گاه كه آن هنگامه بزرگتر رخ دهد،
35- در آن روز انسان هر چه كرده است به ياد آورد «9»،
36- و دوزخ براى هر كه بنگرد، آشكار گردد «10».
37- اما هر كه سر به طغيان برداشته‏
38- و زندگى دنيا را برگزيده است،
39- جايگاهش دوزخ است.
40- و اما هر كه از ايستادن «11» در برابر پروردگارش ترسان بوده و نفس خود را از هوس بازداشته است،
41- جايگاهش بهشت است «12».
42- از تو درباره رستاخيز مى‏پرسند كه استقرارش چه زمانى است؟
43- تو را با مذاكره [درباره‏] آن چه كار؟!
44- تمامى [دانش‏] آن با پروردگار توست «13».
45- تو فقط هشدار دهنده كسانى هستى كه از [مجازات‏] آن [روز] ترس دارند «14».
46- روزى كه رستاخيز را مشاهده كنند، گويى جز شبانگاهى يا بامدادى [در گور] به سر نبرده‏اند «15».
__________________________________________________
1- غالب مفسران گفته‏اند: نام دره‏اى است كنار كوه طور از مقايسه اين آيه با آيات 29 و 30 قصص (28) اين نظر تأييد مى‏شود.
2- برجسته‏ترين كلام در اين ندا در آيه 12 طه (20) و 30 قصص (28) آمده است براى تفصيل گفتگوى خدا با موسى، به آيات 12- 42 طه (20) مراجعه فرماييد.
3- به زيرنويس آيه 43 طه (20) مراجعه فرماييد.
4- دعوتش همان گونه با لطف و مهربانى بود كه در آيه 44 طه (20) دستور يافته بود.
5- به آيات 32 و 33 شعراء (26) توجه فرماييد.
6- به آيات 29 شعراء (26) و 36 قصص (28) توجه فرماييد.
7- اين عقوبت دنيا را در آيه 54 انفال (8) و عقوبت آخرت را در آيه 46 غافر (40) ملاحظه فرماييد.
8- به آيه 32 انبياء (21) توجه فرماييد.
9- به آيه 30 آل عمران (3) توجه فرماييد.
10- منظور گمراهان است به آيه 91 شعراء (26) توجه فرماييد. [.....]
11- براى توجيه ترجمه، با آيه 6 مطففين (83) مقايسه فرماييد.
12- مفهوم مجموعه دو آيه اخير به بيان ديگر در آيه 46 رحمان (55) آمده است.
13- به آيه 187 اعراف (7) توجه فرماييد.
14- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 51 انعام (6) و 11 يس (36) آمده است.
15- براى توجيه افزوده، با آيه 55 و 56 روم (30) مقايسه فرماييد ضمناً به زيرنويس آيه 55 روم توجه فرماييد.
80- سوره عبس‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- چهره در هم كشيد و روى برتافت،
2- از اينكه [در موقعيتى حساس‏] آن نابينا به سراغش آمده بود.
3- خبر ندارى، بسا كه به پاكى گرايد،
4- يا پند پذيرد كه براى او سودمند افتد.
5- اما آن كه خود را بى‏نياز [از هدايت‏] مى‏داند،
6- به او اقبال مى‏كنى،
7- در حالى كه اگر هم به پاكى نگرايد، ايرادى بر تو نيست.
8- اما آن كه شتابان نزد تو مى‏آيد،
9- در حالى كه خداترس است «1»،
10- تو از [توجه به‏] او غفلت مى‏كنى «2»،
11- هرگز [چنين مكن‏]! اين [آيات‏] تذكر و يادآورى است،
12- پس هر كه خواهد، از آن پند گيرد.
13- [اين آيات‏] در صحيفه‏هاى پر ارزشى است،
14- بلند پايه و پاك،
15- در دست سفيرانى‏
16- بزرگوار و نيكوكار.
17- نگونسار باد انسان، چه ناسپاس است.
18- مگر [خدا] او را از چه چيز آفريده است؟
19- از نطفه‏اى [بى مقدار] «3» او را آفريد و سامان داد،
20- سپس راه را بر او هموار كرد،
21- آن گاه او را مرگ مى‏دهد و به خاك مى‏سپارد،
22- و به هنگامى كه بخواهد، او را برانگيزد.
23- هرگز [خاضع نشده و] آنچه را كه خدا فرمان داده، هنوز به جاى نياورده است.
24- پس انسان بايد به غذاى خويش توجه كند [تا عنايت خداى را دريابد]،
25- باران را در حد ضرورت فرو باريديم،
26- و زمين را [با روياندن گياه‏] به گونه‏اى شگفت انگيز از هم شكافتيم،
27- و دانه [ها] يى در آن رويانديم،
28- و انگور و سبزه،
29- و زيتون و درخت خرما،
30- و بوستانهاى انبوه،
31- و ميوه و چراگاه،
32- براى برخوردارى شما و دامهاى شما.
33- آن گاه كه بانگ [برپايى رستاخيز] برآيد «4»،
34- روزى كه آدمى از برادرش بگريزد،
35- و نيز از پدر و مادر
36- و همسر و فرزندانش‏
37- در آن روز هر يك از آنان گرفتارى‏اى دارد كه برايش كافى است.
38- چهره‏هايى در آن روز گشاده است‏
39- خندان و شادان «5»،
40- و بر چهره‏هايى در آن روز غبار [غم‏] نشسته است،
41- آنها را تيرگى فرا گيرد «6».
42- آنان همان كفر ورزان بزهكارند
__________________________________________________
1- به آيه 10 اعلى (87) توجه فرماييد.
2- در مورد شأن نزول اين آيات، غالب مفسران گفته‏اند: در جلسه‏اى كه پيامبر اكرم (ص) با تنى چند از اشراف قريش براى دعوت آنها به اسلام مذاكره مى‏كرد عبد اللَّه مكتوم وارد شد و چون نابينا بود، متوجه نشد كه پيامبر با ديگران جلسه دارد و با تكرار از او تقاضاى آموزش قرآن مى‏كرد. حضرت پيامبر (ص) كه گرم مذاكرات مهمى بود، ناخودآگاه روى در هم كشيد، و با نزول اين آيات مورد عتاب قرار گرفت. بدين قرار، اين آيات همان طور كه در آيات 11 و 12 اين سوره آمده، براى عموم درس هدايت و عبرتى است جاودانه. تفسير نمونه نقل مى‏كند كه بعد از اين ماجرا، پيامبر (ص) همواره ابن مكتوم را گرامى مى‏داشت و هنگامى كه او را مى‏ديد، مى‏فرمود: مرحبا به كسى كه پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد و نيز مجمع البيان از حضرت صادق (ع) روايت كرده است كه پيامبر هر وقت ابن مكتوم را مى‏ديد، مى‏گفت: به خدا قسم ديگر هرگز خدا مرا درباره تو سرزنش نخواهد كرد و آن قدر نسبت به او لطف و مهربانى مى‏كرد كه او شرمنده مى‏شد. ولى برخى ديگر از مفسران عقيده دارند كه كسى كه روى ترش كرد، ناشناسى از امويان بوده كه با پيامبر مذاكره مى‏كرده است و اللَّه اعلم. لازم به يادآورى است كه موارد ديگرى نيز از عتاب به پيامبر اكرم (ص) به مناسبت ترك اولى در قرآن آمده است به آيات (1) تحريم (66)، 43 توبه (9) و 6 كهف (18) توجه فرماييد بايد توجه داشت كه روى ترش كردن، يكى از اين موارد بوده كه به راستى بطور استثنايى همين يك بار در زندگى آن پيامبر عظيم الشأن اتفاق افتاده است علاوه بر تاريخ روشن زندگى‏اش، به آيه 4 قلم (68) توجه فرماييد و براى توضيح بيشتر اين آيات، به تفسير نمونه و بخصوص تفسير نوين (استاد شريعتى) كه به تفصيل در اين باره بررسى و تحقيق كرده است، مراجعه فرماييد.
3- براى توجيه افزوده، به آيه 20 مرسلات (77) توجه فرماييد.
4- به آيه 68 زمر (39) توجه فرماييد.
5- مفهوم دو آيه اخير به بيان ديگر در آيه 11 انسان (76) آمده است و علت آن در آيه 30 فصلت (41) آمده است.
6- افرادى كه از اين نظر نقطه مقابل آنها هستند، در آيه 26 يونس (10) توصيف شده‏اند.
                        ترجمه طاهرى، ص: 586
81- سوره تكوير
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن گاه كه خورشيد در هم پيچيده شود،
2- و ستارگان بى‏فروغ گردند،
3- و كوه‏ها از جاى رانده شوند،
4- و آن گاه كه نفيس‏ترين اموال»
 به حال خود رها شوند «2»،
5- و جانوران وحشى گرد آورده شوند،
6- و درياها افروخته گردد،
7- و آن گاه كه نفوس [خلق با همسان خود] قرين گردند «3»،
8- و آن گاه كه از دختر بچه زنده به گور شده مى‏پرسند:
9- به كدام گناه كشته شده است «4»،
10- و آن گاه كه كارنامه‏ها گشوده شود «5»،
11- و [نظم‏] آسمان بركنده شود «6»،
12- و دوزخ برافروخته گردد،
13- و بهشت در دسترس [پرهيزكاران‏] قرار داده شود «7»،
14- هر كس آگاه مى‏گردد كه چه [توشه‏اى‏] فراهم كرده است «8».
15- سوگند «9» به ستارگان باز گردنده،
16- كه به گردش درآيند و رخ پنهان كنند،
17- و سوگند به شب، چون بازگردد،
18- و به صبح، به گاه دميدنش،
19- كه اين [قرآن‏] گفتار فرستاده‏اى است بزرگوار «10»،
20- [فرشته‏] نيرومندى با منزلت، نزد خداى عرش،
21- در افق بالا، فرمانده فرشتگان و امين [وحى خدا] است.
22- [على رغم ادعاى مغرضان،] «11» معاشر شما ديوانه نيست،
23- و براستى جبرئيل را در افق روشن مشاهده كرد،
24- و از ارائه وحى غيبى [كه به او رسيده‏] دريغ ندارد،
25- و گفتارش القاى شيطانى مطرود نيست،
26- پس به كجا مى‏رويد؟!
27- قرآن جز يادآورى براى جهانيان نيست،
28- براى هر كه از شما كه بخواهد راه راست در پيش گيرد «12».
29- و خواست شما محدود در [قانونمندى و] خواست خداى پروردگار جهانيان است.
__________________________________________________
1- معنى تحت اللفظ آن، «شتران ده ماهه آبستن» است كه در آستانه وضع حمل قرار گرفته و بزودى پستانشان سرشار از شير مى‏گردد. چنين شترانى با توجه به شرايط زمان و مكان، مصداقى از نفيس‏ترين اموال نزد عرب بوده است.
2- به آيه 37 عبس (80) رجوع فرماييد.
3- به آيات 22 صافات (37) و 7- 11 واقعه (56) توجه فرماييد. [.....]
4، 5- به آيه 14 اسراء (17) توجه فرماييد.
6- معنى تحت اللفظ آن، «از جا كنده شود» است، ولى با توجه به آيات 8 و 9 قيامت (75)، 8 و 9 مرسلات (77) و 1 و 2 انفطار (82)، منظور همان است كه در متن آورده‏ايم.
7- براى توجيه افزوده، به آيات 90 شعراء (26) و 31 ق (50) توجه فرماييد.
8- مفهوم آيه به بيان روشنتر در نيمه اول آيه 30 آل عمران (3) آمده است براى توضيح بيشتر به آيات 7 و 8 زلزله (99) توجه فرماييد.
9- در ظاهر، نفى سوگند است ولى در واقع، سوگند قطعى است به دليل تصريح به جواب سوگند كه در چهار آيه بعد آمده است براى توضيح بيشتر به زيرنويسهاى آيات 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) توجه فرماييد.
10- به آيه 97 بقره (2) توجه فرماييد.
11- براى توجيه افزوده، به آيات 6 حجر (15)، 36 صافات (37)، 14 دخان (44) و 51 قلم (68) توجه فرماييد.
12- مجموعه دو آيه 27 و 28، همان معنى و مفهوم آيه 3 انسان (76) را دارد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 587
82- سوره انفطار
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن گاه كه آسمان گسسته شود،
2- و ستارگان پراكنده گردند،
3- و درياها شكافته و پيوسته شوند،
4- و گورها زير و زبر گردند،
5- هر كس از آنچه انجام داده و آنچه [از آثار و سنتهاى نيك و بد] باقى گذاشته است، آگاه خواهد شد «1».
6- اى انسان، چه چيز تو را در مورد پروردگار كريمت مغرور ساخته است «2»؟
7- همان خدايى كه تو را آفريد و به صورتى كامل آراست و تناسب داد،
8- و به آن صورتى كه خود مى‏خواست، سامان داد «3».
9- هرگز [چنين مغرور به كرم بى‏قيد و شرط خدا نباشيد]، بلكه روز جزا را دروغ مى‏شمريد.
10- بى‏گمان نگهبانانى بر شما گمارده شده است «4»،
11- نويسندگانى بزرگوار
12- كه آنچه مى‏كنيد، مى‏دانند «5».
13- محققاً نيكوكاران در بهشت پر نعمتند،
14- و بزهكاران در دوزخ،
15- [كه‏] روز جزا به آن در مى‏آيند،
16- و از آن بركنار نخواهند بود.
17- خبر ندارى روز جزا چگونه است!
18- باز هم خبر ندارى روز جزا چگونه است!
19- روزى است كه هيچ كس در مورد كسى مطلقاً اختيار ندارد و در آن روز فرمان در اختيار خداست «6».
83- سوره مطففين‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- واى بر كاهش دهندگان [حقوق مردم‏] «7»،
2- آنها كه وقتى از مردم پيمانه مى‏گيرند، تمام [و كامل‏] دريافت مى‏كنند،
3- و چون براى مردم پيمانه يا وزن كنند، كاهش مى‏دهند «8».
4- مگر گمان نمى‏برند كه برانگيخته خواهند شد؟
5- در روزى بزرگ،
6- روزى كه تمامى مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان [براى حساب‏] به پاى ايستند.
__________________________________________________
1- به آيات 30 آل عمران (3) و 13- 15 قيامت (75) و 35 نازعات (79) توجه فرماييد.
2- در اين آيه، به طور غير مستقيم، كرم بى‏قيد و شرط خدا نفى مى‏شود به آيه 7 ابراهيم (14) و 37- 41 نازعات (79) توجه فرماييد.
3- به آيه 4 تين (95) توجه فرماييد.
4- به آيات 17 و 18 ق (50) و 80 زخرف (43) توجه فرماييد.
5- به آيه 29 جاثيه (45) توجه فرماييد.
6- به نيمه دوم آيه 165 بقره (2) و نيمه دوم آيه 16 غافر (40) توجه فرماييد. [.....]
7- به آيه 35 اسراء (17) توجه فرماييد.
8- به آيه 9 رحمن (55) توجه فرماييد.
7- هرگز [از روز حساب غفلت مكنيد]، كه سرنوشت بزهكاران در تنگناى پستى است «1».
8- خبر ندارى تنگناى پست چگونه است!
9- سرنوشتى است روشن.
10- در آن روز واى به حال تكذيب كنندگان،
11- آنان كه روز جزا را دروغ مى‏شمارند.
12- تنها هر متجاوز گنهكارى آن را دروغ مى‏شمارد،
13- كه چون آيات ما بر او خوانده شود، مى‏گويد: افسانه‏هاى كهن [بيش نيست‏].
14- هرگز [اين گفتار افسانه نيست‏]، بلكه دستاورد آنان زنگار بر دلهايشان بسته است «2»،
15- هرگز [گرد رفتارى كه موجب زنگار قلب مى‏شود، مگرديد]، آنان [كه چنين كنند] در آن روز از [كرامت قرب‏] پروردگارشان محرومند «3».
16- و به دوزخ در مى‏آيند.
17- آن گاه به آنها گفته مى‏شود: اين است آنچه دروغش مى‏شمرديد.
18- هرگز [از روز حساب غفلت مكنيد]، كه كارنامه نيكوكاران در درجات عالى است «4».
19- خبر ندارى درجات عالى چگونه است!
20- سرنوشتى است روشن،
21- كه مقربان، آن را مشاهده خواهند كرد.
22- محققاً نيكوكاران در بهشت پر نعمتند،
23- از فراز تختها مى‏نگرند «5»،
24- طراوت و خرمى نعمت را در چهره‏هاشان مشاهده مى‏كنى،
25- از شرابى سر به مُهر نوشانيده مى‏شوند «6»،
26- كه مهر آن از مُشك است، و در اين [نعمت است كه‏] مشتاقان بايد بر يكديگر سبقت گيرند [نه دنياى گذرا] «7».
27- آميزه آن شراب از [چشمه‏] تسنيم است،
28- چشمه‏اى كه مقربان [خدا] از آن مى‏نوشند.
29- [روزگارى بود و گذشت كه‏] گنهكاران به مؤمنان مى‏خنديدند
30- و چون از كنارشان مى‏گذشتند، [به يكديگر] چشمك مى‏زدند،
31- و هنگامى كه نزد خانواده خود باز مى‏گشتند، شادمان [و خرامان‏] باز مى‏گشتند،
32- و چون مؤمنان را مى‏ديدند، آنها را گمراه معرفى مى‏كردند،
33- در حالى كه آنها را متولى مؤمنان نفرستاده بودند.
34- ولى امروز مؤمنان به انكار ورزان مى‏خندند «8»،
__________________________________________________
1- به آيه 5 تين (95) توجه فرماييد.
2- به آيه 35 غافر (40) توجه فرماييد.
3- وضع افرادى كه نقطه مقابل آنها هستند، از اين نظر در آيات 22 و 23 قيامت (75) آمده است.
4- به آيه 6 تين (95) توجه فرماييد.
5- به آيه 23 قيامت (75) توجه فرماييد.
6- ويژگى آن را در آيات 47 صافات (37) و 19 واقعه (56) ملاحظه فرماييد.
7- به آيه 21 حديد (57) توجه فرماييد.
8- به آيه 44 اعراف (7) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 589
35- [در حالى كه‏] از فراز تختها [به مناظر بهشت‏] مى‏نگرند،
36- [تا ببينند] آيا انكار ورزان در دام اعمال [و تمسخرها] شان گرفتار شده‏اند؟
84- سوره انشقاق‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن گاه كه آسمان بشكافد،
2- و مطيع صاحب اختيارش گردد و چنين سزد
3- و آن گاه كه زمين هموار و گسترده شود،
4- و محتواى خود را بيرون افكند و تهى گردد «1»،
5- و مطيع صاحب اختيارش گردد و چنين سزد.
6- اى انسان، تو با تلاش بسيار، به سوى پروردگارت در حركتى و به لقاى او نايل خواهى شد «2»،
7- پس هر كه كارنامه‏اش به دست راستش داده شود،
8- به آسانى حسابرسى خواهد شد،
9- و شادمان نزد [همفكران و] «3» خانواده‏اش باز مى‏گردد،
10- و هر كه كارنامه‏اش از قفا در اختيارش قرار گيرد،
11- درخواست مرگ خواهد كرد،
12- و بر آتش سوزان درآيد.
13- او [در دنيا] ميان خانواده‏اش شادمان زيسته بود «4».
14- او هرگز گمان بازگشت نمى‏برد،
15- آرى، پروردگارش به حال او بينا بود.
16- سوگند ياد مى‏كنم «5» به شفق»
،
17- و سوگند به شب تار و آنچه فرو پوشد،
18- و سوگند به ماه، آن گاه كه [فروغش‏] كامل گردد،
19- كه قطعاً از حالتى به حالتى ديگر در مى‏آييد «7».
20- چرا [انكار ورزان‏] باور نمى‏كنند؟!
21- و هنگامى كه قرآن بر آنها خوانده مى‏شود، به خضوع نمى‏افتند؟!
22- حتى [آن را] دروغ هم مى‏شمرند،
23- و خدا به آنچه در دل نهان مى‏دارند، داناتر است.
24- پس آنها را از عذابى دردناك خبر بده «8»،
25- مگر مؤمنان نيكوكار، كه پاداشى بى پايان دارند.
__________________________________________________
1- به آيه 2 زلزله (99) توجه فرماييد.
2- به آيه 42 نجم (53) توجه فرماييد.
3- براى توجيه افزوده به آيات 69 نساء (4) و 85 مريم (19) توجه فرماييد.
4- به آيه 75 غافر (40) توجه فرماييد. [.....]
5- «لا» در اينجا در ترجمه نمى‏آيد به زيرنويس‏هاى آيات 75 واقعه (56) و 1 بلد (90) كه هر يك استدلال جداگانه‏اى در اين زمينه دارد، توجه فرماييد.
6- سرخى پس از غروب آفتاب.
7- حيات، مرگ، برانگيزش، حساب و جزا.
8- به زيرنويس آيه 21 آل عمران (3) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 590
85- سوره بروج‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به آسمان پر ستاره «1»،
2- و به [رستاخيز] روز موعود «2»،
3- و سوگند به [تمامى مردمى كه‏] شاهد [آن روزند] و به [رستاخيز] مورد مشاهده [خلق‏] «3»،
4- كه آدم سوزانى كه بر كنار خندقِ مملو از آتش پر مايه [و انبوه به تماشا] نشسته بودند، نابود شدند.
5- كه آدم سوزانى كه بر كنار خندقِ مملو از آتش پر مايه [و انبوه به تماشا] نشسته بودند، نابود شدند.
6- كه آدم سوزانى كه بر كنار خندقِ مملو از آتش پر مايه [و انبوه به تماشا] نشسته بودند، نابود شدند.
7- آنها نظاره‏گر جنايتى بودند كه خود بر مؤمنين روا مى‏داشتند «4»،
8- و كينه از مؤمنين نداشتند مگر به خاطر اينكه به خداى فرادست و شايسته ستايش ايمان آورده بودند،
9- كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست و خدا بر هر چيزى گواه است.
10- كسانى كه مردان و زنان با ايمان را آزار دادند و توبه نكردند، عذاب دوزخ و آتش [در انتظار] خواهند داشت.
11- مؤمنان نيكوكار [نيز] باغهايى از بهشت خواهند داشت كه نهرها در دامن آن جارى است اين است كاميابى بزرگ.
12- محققاً دست گشودن پروردگارت سهمگين است.
13- اوست كه [آفرينش را] آغاز مى‏كند و باز مى‏آورد «5»،
14- و او آمرزگار و دوستدار [مؤمنان‏] است،
15- مالك بزرگوار عرش،
16- كه هر چه بخواهد، به انجام رساند.
17- آيا داستان سپاهيان فرعون و ثمود «6» به تو رسيده است؟
18- آيا داستان سپاهيان فرعون و ثمود به تو رسيده است؟
19- بلكه انكار ورزان كارشان [همواره‏] تكذيب است،
20- و خدا از همه طرف بر آنان احاطه دارد،
21- آرى، اين [گفتار] قرآنى «7» است ارجمند،
22- در لوحى محفوظ «8».
__________________________________________________
1- براى توجيه ترجمه «بروج» به ستارگان، آيه 16 حجر (15) را با آيات 61 فرقان (25) و 6 صافات (37) مقايسه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيات 103 انبياء (21)، 52 يس (36)، 83 زخرف (43) و 32 جاثيه (45) توجه فرماييد.
3- براى توجيه ترجمه «مشهود» به آيه 103 هود (11) توجه فرماييد.
4- از مجموع گفتار مفسران به طور خلاصه بر مى‏آيد كه گروهى از يهوديان به فرمان ذونواس، پادشاه يمن، جمعى از مؤمنين مسيحى را در نجران مورد آزار سختى قرار دادند تا از آيين خود دست بردارند.
5- براى روشن‏تر شدن، به آيات 27 روم (30) و 62 واقعه (56) و 19 عنكبوت (29) توجه فرماييد منظور همان مطلبى است كه در آيه 79 يس (36) آمده است.
6- براى توضيح بيشتر به آيات 9- 13 فجر (89) توجه فرماييد.
7- كلمه «قرآن» در سراسر قرآن كريم 57 بار تكرار شده است كه مضربى است از عدد 19 تعداد سوره‏هايى كه كلمه قرآن در آن ذكر شده، 38 است كه باز هم مضربى است از عدد 19.
8- براى روشن‏تر شدن، به آيه 9 حجر (15) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 591
86- سوره طارق‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به آسمان و ستاره شب،
2- خبر ندارى [عظمت‏] ستاره شب چگونه است «1»!
3- آن ستاره درخشان و نافذ،
4- [سوگند] كه تمامى انسانها [فرشته‏اى‏] نگهبان و مراقب دارند «2».
5- انسان بايد توجه كند كه از چه آفريده شده است.
6- از آبى جهنده [و بى‏مقدار] «3» آفريده شده است،
7- كه از ميان پشت و سينه‏ها خارج مى‏شود.
8- بى‏گمان [پس از مرگ نيز خدا] به بازگرداندنش تواناست.
9- روزى كه رازها آشكار مى‏شود «4»،
10- نه توانى دارد و نه ياورى «5»،
11- سوگند به آسمان باران‏زا «6»،
12- و سوگند به زمين شكاف بردار [و كشت پذير]،
13- كه قرآن سخنى است فيصله بخش،
14- نه شوخ طبعى.
15- معاندان بسختى نيرنگ مى‏زنند،
16- من نيز [با] نيرنگ [شان مقابله‏] مى‏كنم «7»،
17- پس انكار ورزان را مهلت ده، چند صباحى [فقط] «8».
87- سوره اعلى‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- ويژگى [هاى‏] پروردگار والاتر خويش را تقديس كن،
2- همان خدايى كه آفريد و سامان داد،
3- و تقدير «9» و هدايت كرد،
4- و چراگاه [ها] را پديد آورد،
5- آن گاه خاشاكى خشك و تيره‏اش كرد،
6- بزودى تو را خوانا گردانيم [به گونه‏اى‏] كه از ياد مبرى،
7- مگر آنچه خدا بخواهد، كه او از آشكار و نهان آگاه است.
8- و آسانى برايت پيش مى‏آوريم،
9- پس اندرز بده، اگر اندرز دادن مفيد است،
10- هر كه خدا ترس است، پند خواهد گرفت،
11- و نگونبخت‏ترين [مردم‏] از آن كناره مى‏گيرد،
12- همان كه به آتش بزرگ در مى‏آيد،
13- آن گاه در آن آتش، نه مرگ خواهد داشت و نه حيات «10».
14- بى‏گمان هر كه پاكى ورزيد و با ياد ويژگى [هاى‏] پروردگارش به نماز ايستاد، رستگار شد.
15- بى‏گمان هر كه پاكى ورزيد و با ياد ويژگى [هاى‏] پروردگارش به نماز ايستاد، رستگار شد.
__________________________________________________
1- بعضى از مفسرين آن را «ستاره ثريا» تفسير كرده‏اند و بعضى ديگر «زحل» از سيارات منظومه شمسى كه بسيار پر فروغ است و داراى حلقه‏هاى نورانى متعدد و هشت قمر است. حلقه‏هاى نورانى زحل يكى از پديده‏هاى عجيب آسمانى است كه هنوز هم اسرار آميز است (تفسير نمونه).
2- به آيات 80 زخرف و 10- 12 انفطار (82) توجه فرماييد. [.....]
3- براى توجيه افزوده، به آيه 20 مرسلات (77) توجه فرماييد.
4- به آيات 41 رحمن (55) و 9 و 10 عاديات (100) توجه فرماييد.
5- به آيه 19 انفطار (82) توجه فرماييد.
6- معنى تحت اللفظ آن، «آسمان بازگردنده» است و منظور اين است كه آسمان، پى در پى به حالت بارندگى باز مى‏گردد.
7- به آيه 26 نحل (16) توجه فرماييد.
8- تهديدى كه در اين آيه به كار رفته، در آيات 3 حجر (15)، 54 مؤمنون (23)، بخش انتهايى آيه 8 زمر (39) و 83 زخرف (43) نيز آمده است.
9- به آيه 21 حجر (15) توجه فرماييد.
10- براى توضيح بيشتر به آيات 36 فاطر (35) و 17 ابراهيم (14) توجه فرماييد.
                       
16- ولى شما زندگى دنيا را ترجيح مى‏دهيد «1»،
17- در حالى كه آخرت بهتر و پاينده‏تر است «2».
18- اين [حقايق‏] در كتب [آسمانى‏] پيشين نيز هست «3»،
19- كتب ابراهيم و موسى.
88- سوره غاشيه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آيا داستان [حادثه‏] فراگير «4» [رستاخيز] به تو رسيده است؟
2- چهره‏هايى در آن روز، ذلت بارند،
3- [در اين جهان، بى‏نتيجه‏] تلاش كرده‏اند و رنج برده‏اند «5»،
4- [ناگزير] در آتشى سوزان درآيند،
5- و از چشمه‏اى گرم نوشانيده شوند،
6- غذاشان منحصر به گياه خاردار خشك است،
7- كه نه فربه مى‏كند و نه رفع گرسنگى.
8- چهره‏هايى در آن روز شاد و خندان است «6»،
9- و از تلاش [گذشته‏] خويش خشنود،
10- در بهشتى برين [مستقرند]،
11- در آنجا سخن ياوه نخواهى شنيد.
12- در آن [بهشت‏] چشمه‏سارى روان است،
13- در [كنار] آن، تختهايى رفيع،
14- و جامهايى نهاده،
15- و بالشهايى رديف شده،
16- و فرشهايى گسترده.
17- چرا به [همين‏] شتر توجه نمى‏كنند كه چگونه [اعجوبه‏اى‏] آفريده شده است؟
18- و آسمان [را نمى‏بينند] كه چگونه افراشته شده است؟
19- و كوه‏ها را كه چگونه مستقر شده‏اند؟
20- و زمين كه چگونه گسترده شده است؟
21- پس [مردم را] تذكر ده كه تو فقط تذكر دهنده‏اى.
22- سيطره «7» بر آنان ندارى «8»،
23- [تذكر تو سودمند است‏] مگر [براى‏] كسى كه روى برتافت و انكار ورزيد «9»،
24- پس خدا به عذاب بزرگتر آخرت گرفتارشان خواهد كرد «10».
25- البته بازگشتشان به سوى ماست،
26- آن گاه حسابشان نيز بر ماست.
__________________________________________________
1- به آيه 64 عنكبوت (29) و 14 آل عمران (3) توجه فرماييد.
2- به آيه 15 آل عمران (3) و 46 كهف (18) و 20 و 21 حديد (57) توجه فرماييد.
3- به آيات 36- 42 نجم (53) توجه فرماييد.
4- به نيمه دوم آيه 47 كهف (18) توجه فرماييد.
5- به آيه 23 فرقان (25) توجه فرماييد.
6- به آيه 24 مطففين (83) توجه فرماييد. [.....]
7- در مورد عدول از قاعده املايى در كلمه «مصيطر»، به زيرنويس سوم آيه 245 بقره (2) مراجعه فرماييد ريشه اين كلمه، سطر است (با سين).
8- به بخش اول آيه 256 بقره (2) و نيز به آيه 99 يونس (10) توجه فرماييد ضمناً مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 45 ق (50) آمده است.
9- براى توجيه ترجمه، اين آيه را با آيات 9- 11 اعلى (87) كه هم معنى با اين آيه است، مقايسه فرماييد. جالب است كه آيه بعدى هر دو مورد نيز مشابه است، ضمناً به آيه 83 زخرف (43) هم در اين رابطه توجه فرماييد.
10- منظور از عذاب اكبر، عذاب اخروى است با آيه 21 سجده (32) مقايسه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 593
89- سوره فجر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به سپيده‏دم،
2- و به شبهاى دهگانه «1»،
3- و به زوج و فرد»
،
4- و به شب، هنگامى كه آهنگ رفتن كند [كه پروردگارت در كمين نشسته است‏] «3»،
5- آيا در اين [امور] براى خردمندان سوگندى [قابل قبول‏] هست؟
6- آيا توجه نكرده‏اى كه پروردگارت با قوم عاد چه كرد «4»؟!
7- [و نيز با پايتختشان‏] «ارم» كه [قصرهاى بلند و] ستونهاى كشيده داشت،
8- [شهرى‏] كه نظيرش در [ساير] سرزمينها آفريده نشده بود؟!
9- و با قوم ثمود «5» كه در دره، تخته سنگها را [براى احداث بنا] مى‏بريدند «6»،
10- و با فرعون كه سپاهى نيرومند داشت؟!
11- همانها كه در شهرها سر به طغيان برداشتند،
12- و بسيار تبهكارى كردند،
13- [تا آنكه‏] پروردگارت تازيانه عذاب را بر آنها فرود آورد «7»،
14- كه البته پروردگار تو در كمين نشسته است.
15- اما انسان، وقتى پروردگارش او را مى‏آزمايد و مورد اكرام و نعمتش قرار مى‏دهد، [با غرور] مى‏گويد: [شايستگى داشتم كه‏] پروردگارم مرا عزيز و گرامى داشته است «8».
16- و اما چون باز او را مى‏آزمايد و روزى را بر او سخت مى‏گيرد، [به جاى صبر و تلاش‏] «9» مى‏گويد: پروردگارم مرا خوار گردانيد «10».
17- هرگز، بلكه [مشكل اين است كه‏] يتيم را گرامى نمى‏داريد،
18- و [يكديگر را] بر غذا دادن بينوا ترغيب نمى‏كنيد،
19- و ميراث [ضعيفان‏] را با بى‏رحمى مى‏خوريد،
20- و مال [و ثروت‏] را بسيار دوست مى‏داريد.
21- هرگز [پندار شما در هنگام سختى و گشايش عاقلانه نيست‏] آن گاه كه زمين بسختى و شدت در هم كوفته شود،
22- و [فرمان‏] «11» پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف زده حضور يابند،
23- در آن روز، دوزخ [برابر بزهكاران‏] آورده شود، «12» در چنين روزى انسان به خود آيد «13»، اما چه سود؟!
__________________________________________________
1- درباره «شبهاى دهگانه» نظرهاى مفسران مختلف است قابل قبول‏ترين آنها ده شبى است كه براى تكميل الواح تورات بر ميعاد سى شبه موسى افزوده شد و در آيه 142 اعراف (7) آمده است مؤيد اين نظر، اين است كه به كوه طور نيز كه محل آغاز بعثت و اولين گفتگوى خدا با موسى است، سوگند ياد شده است (آيه 2 تين) و اللَّه اعلم.
2- منظور از «زوج» تمامى مخلوقات است كه زوج آفريده شده‏اند به آيه 49 ذاريات (51) توجه فرماييد و منظور از فرد، خداى واحد است به آيه 163 بقره (2) توجه فرماييد.
3- پاسخ سوگند، همان آيه 14 است.
4- به آيات 6- 8 حاقه (69) توجه فرماييد.
5- به آيه 5 حاقه (69) توجه فرماييد.
6- براى توجيه افزوده، به آيه 149 شعراء (26) توجه فرماييد.
7- در مورد قوم عاد به آيه 6 حاقه (69) و در مورد قوم ثمود به آيه 5 حاقه و در مورد فرعون به آيه 55 زخرف (43) مراجعه فرماييد.
8- براى روشنتر شدن مفهوم آيه، به دو آيه متوالى 55 و 56 مؤمنون (23) توجه فرماييد.
9- به آيه 155 بقره (2) توجه فرماييد.
10- به آيه 9 هود (11) و 51 فصلت (41) توجه فرماييد. [.....]
11- براى توجيه افزوده، به نيمه دوم آيه 19 انفطار وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ و نيز آيه 33 نحل (16) توجه فرماييد.
12- در مورد بهشتيان نيز همين معنى در آيه 90 شعراء (26) آمده است.
13- به آيه 27 فرقان (25) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 594
24- [با حسرت‏] گويد: كاش براى حيات [ابدى‏ا] م «1» پيش انديشى كرده بودم،
25- در آن روز، عذاب او را كسى [جز خودش‏] نكند
26- و نيز به بند شدنش را «2».
27- اى نفس آرام و مطمئن «3»،
28- به سوى پروردگارت باز گرد خشنود و مورد پسند،
29- در صف بندگان [خاص‏] من داخل شو،
30- و به بهشت من درآى.
90- سوره بلد
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند ياد مى‏كنم به اين شهر [مقدس مكه‏] «4»،
2- در حالى كه تو در اين شهر سكونت دارى،
3- و سوگند به پدرى [بزرگ‏] و فرزندى كه به وجود آورد «5»،
4- كه انسان را در تعادل «6» آفريده‏ايم.
5- آيا مى‏پندارد كه هيچ كس قادر نيست بر او دست يابد؟!
6- مى‏گويد: مال فراوانى را تباه كردم «7».
7- مگر مى‏پندارد كه هيچ كس او را نمى‏بيند؟!
8- آيا براى او دو چشم نيافريده‏ايم؟
9- و زبان و دو لب؟
10- و دو راه [خير و شر] را به او ننموديم «8»؟
11- ولى او به كارى كه مهم بود، اقدام نكرد «9».
12- خبر ندارى آن كار با اهميت چيست!
13- آزاد كردن اسير،
14- يا طعام دادن در روز واماندگى،
15- [خاصه‏] به يتيمى از خويشاوندان،
16- يا بينوايى خاك نشين.
17- آن گاه [از اين رهگذر] در زمره مؤمنانى قرار گيرد كه يكديگر را به شكيبايى و مهربانى [به خلق‏] توصيه مى‏كنند.
18- آنها سعادتمندند،
19- و كسانى كه آيات ما را انكار كردند، تيره روزند.
20- آتشى غير قابل گريز بر آنان مقرر شده است.
__________________________________________________
1- به آيات 64 عنكبوت (29) و 7 روم (30) توجه فرماييد.
2- به آيه 44 يونس (10) كه مضمون آن در 8 آيه ديگر نيز تكرار شده است، توجه فرماييد.
3- به آيه 28 رعد (13) توجه فرماييد ضمناً عكس اين وضعيت را در مورد افراد بى‏پرهيز در آيات 8 و 9 نازعات (79) ملاحظه فرماييد.
4- حرف «لا» در اينجا براى تأكيد و زيبايى كلام آمده است و در ترجمه نمى‏آيد مؤيد اين نظر، آيه بعدى است زيرا منزل داشتن پيامبر بر حرمت شهر مكه مى‏افزايد و دليلى بر سوگند خوردن است، نه سوگند نخوردن، آيه 3 تين (95) نيز كه در آن به شهر مكه سوگند ياد شده (وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ)، تأييد ديگرى بر اين نظر است به آيه 75 واقعه (56) و زيرنويس آن نيز كه به صورت ديگرى ضرورت حذف «لا» در ترجمه اثبات شده است، توجه فرماييد.
5- بعضى از مفسران گفته‏اند كه منظور، حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل است و بعضى ديگر گفته‏اند كه منظور، حضرت آدم و انبوه فرزندانش مى‏باشد. فرض اول با توجه به اينكه ابراهيم و اسماعيل مأمور تجديد بناى خانه كعبه بودند، با دو آيه قبل متناسب است و فرض دوم با آيه بعدى تناسب دارد.
6- به آيات 7 انفطار (82) و 4 تين (95) توجه فرماييد. راغب گفته است: «كبد السماء»، يعنى ميانه آسمان. ضمناً «كبد» به معنى مشقت و سختى هم هست، ولى پذيرش اين معنى در اينجا مغاير با آيات فراوانى از قرآن است از جمله: آيات 185 بقره يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ و 38 بقره، 19 و 20 عبس (80)، 5- 7 ليل (92)، بخش پايانى دو آيه 4 و 7 طلاق (65)، 5 و 6 انشراح (94) و ... مجموعه دو آيه 4 و 5 اين سوره را با در نظر گرفتن همين معنى براى «كبد»، با مجموعه دو آيه 4 و 5 تين (95) مقايسه فرماييد بيان واحدى را استنباط خواهيد كرد.
7- مجمع البيان نقل كرده: شخصى كه گناهى مرتكب شده بود، از رسول خدا (ص) تكليف خود را پرسيد فرمودند كه كفاره بدهد. گفت: از روزى كه به دين محمد درآمدم همه اموالم در انفاقها از بين رفت آيات اين سوره در رد سخن او آمده است.
8- به آيات 3 انسان (76) و 8 شمس (91) و نيمه اول آيه 29 كهف (18) توجه فرماييد.
9- معنى تحت اللفظ آن اين است: به گذرگاه سخت در نيامد.
91- سوره شمس‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به خورشيد و تابندگى‏اش،
2- و به ماه، آن گاه كه از پى خورشيد بر آيد،
3- و به روز، چون خورشيد را پديدار كند،
4- و به شب، چون آن را فرو پوشد،
5- و سوگند به آسمان و آن كه بنايش كرد،
6- و به زمين و آن كه آن را گسترد،
7- و سوگند به نفس آدمى و آن كه سامانش بخشيد،
8- و بزهكارى و تقوايش را به او الهام كرد،
9- كه هر كه در پاكى نفس كوشيد، رستگار شد.
10- و هر كه نفس را [به گناه‏] آلود، باخت.
11- قوم ثمود «1» از سر طغيان خود [پيامبرشان را] دروغ پرداز شمردند،
12- آن گاه كه نگونبخت‏ترين آنها به پا خاست،
13- و پيامبر خدا به آنان گفت [متعرض‏] ناقه خدا و [نوبت‏] آشاميدنش [نشويد] «2».
14- ولى آنها پيامبر را تكذيب و شتر را پى كردند [و از پاى در آوردند]، آن گاه پروردگارشان به كيفر گناهشان بر آنان [عقوبت‏] فرود آورد و عقوبت را [بر همه‏] يكسان اعمال داشت.
15- و از فرجام آن [نيز] ترس ندارد «3».
92- سوره ليل‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به شب، آن گاه كه [زمين را] فرو پوشد،
2- و به روز، آن گاه كه پديدار شود،
3- و سوگند به آفريننده نر و ماده «4»،
4- كه تلاش شما مختلف است.
5- اما هر كه [مال خود را] بخشيد و پرهيزكارى كرد،
6- و [وعده‏] نيكو [ى آخرت‏] «5» را تصديق نمود،
7- بزودى آسانى برايش پيش مى‏آوريم «6»
8- اما كسى كه بخل و بى نيازى ورزد،
9- و [وعده‏] نيكو [ى آخرت‏] را دروغ شمرد،
10- بزودى دشوارى برايش پيش مى‏آوريم‏
11- و به گاه نگونسارى در عذاب، اموالش سودى به حال او نخواهد داشت «7».
12- البته هدايت بر عهده ماست «8»
13- و دنيا و آخرت در اختيار ماست.
14- پس شما را از آتشى كه زبانه مى‏كشد، هشدار مى‏دهم.
__________________________________________________
1- به زيرنويس آيه 141 شعراء (26) مراجعه فرماييد.
2- به آيه 28 قمر (54) توجه فرماييد. [.....]
3- به آيه 23 انبياء (21) توجه فرماييد.
4- به آيه 36 يس (36) توجه فرماييد.
5- به آيه 45 حجر (15) توجه فرماييد.
6- به آيه 97 نحل (16) توجه فرماييد.
7- مصداق آن را در آيات 1 و 2 مسد (111) ملاحظه فرماييد.
8- به آيه 3 انسان (76) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 596
15- تنها [افراد] نگونبخت‏تر به آن درآيند،
16- همان كه [آيات خدا را] دروغ شمرد و روى برتافت «1».
17- و [افراد] پرهيزكارتر، از آتش بركنار خواهند ماند،
18- همان كه مالش را به منظور پيراسته شدن خويش مى‏بخشد
19- در حالى كه هيچ كس، حقى به گردن او نداشته كه [لزوما] به پاداش [خود] رسد،
20- تنها در طلب خشنودى پروردگار والاتر خويش مى‏بخشد
21- و بى گمان [از لطف خدا] خشنود خواهد شد.
93- سوره ضحى‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به روز روشن «2»،
2- و سوگند به شب چون آرام گيرد،
3- كه پروردگارت تو را رها نكرده و بر تو خشم نگرفته است‏
4- و مسلما آخرت براى تو بهتر از دنياست‏
5- و بزودى پروردگارت به تو [نعمتها] مى‏بخشد كه خشنود شوى.
6- مگر نه اينكه خدا يتيمت يافت و پناه داد
7- و راه نايافته‏ات يافت «3» و هدايت كرد
8- و تهى دستت يافت و بى نياز نمود؟
9- پس با يتيم خشونت مكن»
10- و سائل را مرنجان‏
11- و اما از نعمت پروردگارت بازگو.
94- سوره شرح (انشراح)
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- مگر نه اينكه صبر و تحملت را زياد كرديم «5»،
2- و بار گرانت را كه بر پشت تو سنگينى مى‏كرد، بر گرفتيم،
3- و بار گرانت را كه بر پشت تو سنگينى مى‏كرد، بر گرفتيم،
4- و آوازه‏ات را برايت بلند گردانديم؟
5- پس مسلما از پى دشوارى، آسانى است‏
6- [آرى‏] مسلما از پى دشوارى آسانى است.
7- پس، هنگامى كه [از هر كار] فراغت يافتى، به [عبادت‏] پرداز،
8- و به پروردگارت روى آر.
__________________________________________________
1- به آيه 48 طه (20) توجه فرماييد.
2- معنى اصلى «ضحى» گسترش اشعه آفتاب است، ولى به «روز» هم گفته مى‏شود. در اينجا به قرينه «ليل» در آيه بعدى، منظور همان روز است.
3- به آيات 52 شورى (42) و 3 يوسف (12) توجه فرماييد در مورد حضرت موسى نيز به آيه 20 شعراء (26) توجه فرماييد.
4- به آيه 9 نساء (4) توجه فرماييد.
5- به زيرنويس آيه 25 طه (20) مراجعه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 597
95- سوره تين‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به انجير و زيتون،
2- و سوگند به كوه سينا،
3- و اين شهر امن [مكه‏] «1»،
4- كه انسان را در بهترين نظام آفريده‏ايم.
5- آن گاه او را [به پيشگاه خود] «2» باز مى‏گردانيم، در حالى كه [به دليل ارتكاب گناه‏] پست‏ترين فرومايگان است‏
6- مگر مؤمنان نيكوكار كه پاداشى بى پايان دارند.
7- [اى انسان،] با اين حال چه انگيزه‏اى تو را به دروغ شمردن [روز] جزا وا مى‏دارد «3»؟
8- آيا خدا بهترين داوران نيست «4»؟
96- سوره علق‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بخوان به نام پروردگارت كه آفريد
2- انسان را از جنين ابتدايى «5» آفريد.
3- بخوان، و پروردگار تو بغايت كريم است،
4- همان خدايى كه [نوشتن را] به وسيله قلم آموزش داد،
5- و به انسان آنچه نمى‏دانست، آموخت «6».
6- هرگز انسان [شكر اين نعمت به جاى نمى‏آرد، و حتى‏] اگر خود را بى نياز احساس كند، سر به طغيان بر مى‏دارد،
7- هرگز انسان [شكر اين نعمت به جاى نمى‏آرد، و حتى‏] اگر خود را بى نياز احساس كند، سر به طغيان بر مى‏دارد،
8- [در حالى كه‏] بازگشت [همه‏] قطعا در پيشگاه پروردگار توست.
9- آيا متوجه آن كس شدى كه بنده‏اى [شايسته‏] را آن گاه كه به نماز مى‏ايستد، نهى [و تمسخر] مى‏كند؟
10- آيا متوجه آن كس شدى كه بنده‏اى [شايسته‏] را آن گاه كه به نماز مى‏ايستد، نهى [و تمسخر] مى‏كند؟
11- آيا توجه دارى كه اگر آن بنده به راه هدايت باشد و [مردم را] به تقوا فرا خواند [منع كننده‏اش چه سرنوشتى خواهد داشت‏]؟
12- آيا توجه دارى كه اگر آن بنده به راه هدايت باشد و [مردم را] به تقوا فرا خواند [منع كننده‏اش چه سرنوشتى خواهد داشت‏]؟
13- آيا توجه كرده‏اى كه اگر [حق را] دروغ شمرد و روى برتافت [، مكافاتش چه خواهد بود]؟
14- مگر نمى‏داند كه خدا [رفتار ناهنجارش را] مى‏بيند.
15- هرگز [پندارش درست نيست‏]! اگر بازنايستد، به ذلتش خواهيم كشيد «7».
16- همان دروغ پرداز بزهكار را
17- [مأيوسانه‏] بايد يارانش را به كمك فرا خواند،
18- ما هم فرشتگان سخت كيفر «8» را فرا خواهيم خواند
19- هرگز [از جزاى اعمالش نخواهد رست‏]! اطاعتش مكن و به سجده پرداز و [به خدا] تقرب جوى.
__________________________________________________
1- سرآغاز اين امنيت درخواست ابراهيم (ع) بود ابتدا به آيه 35 ابراهيم (14) و بعد به آيات 97 آل عمران (3) و 67 عنكبوت (29) توجه فرماييد.
2- براى توجيه افزوده، به آيه 8 علق (96) توجه فرماييد.
3- به آيه 62 واقعه (56) توجه فرماييد. [.....]
4- به آيات 28 ص (38) و 21 جاثيه (45) توجه فرماييد.
5- پس از تركيب اسپرم و اوول در رحم، سلول تشكيل شده تدريجا تقسيم و بزرگتر مى‏شود پس از آنكه تا حدود كمى بزرگ شد، به جدار رحم مى‏چسبد و مثل گياه ريشه مى‏دواند كه از آن طريق تغذيه و رشد مى‏كند همين ريشه است كه بعدا جفت را تشكيل مى‏دهد در اين حالت، جنين شبيه به يك زالوى كوچك است كه به عضوى از بدن مى‏چسبد. در اين مرحله كه جنين به ديواره رحم آويخته است، قرآن آن را به نام «علق» ناميده است و اتفاقا زالو هم در لغت عرب «علق» ناميده مى‏شود «معلق و معلاق» هم قلاب و چنگك است كه چيزى به آن آويخته مى‏شود. استاد فولادوند در پانويس ترجمه نفيس خود از قرآن براى ترجمه كلمه علق، به درستى «آويزك» را انتخاب كرده است.
6- مفهوم اين آيه به بيان كاملتر در آيه 78 نحل (16) آمده است.
7- ترجمه تحت اللفظ اين است: «موى پيشانى را سخت بگيريم».
8- به آيات 6 تحريم (66) و 30 مدثر (74) توجه فرماييد.
                       
97- سوره قدر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- قرآن را در شب قدر «1» نازل كرديم‏
2- و خبر ندارى شب قدر چگونه است!
3- شب قدر از هزار «2» ماه «3» برتر است.
4- در آن شب، فرشتگان در معيت [فرمانده خود] «4» جبرئيل «5» به خواست پروردگارشان، براى [تقدير] هر امرى فرود مى‏آيند،
5- آن شب تا سپيده‏دم، سلامت و رحمت است.
98- سوره بينه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- انكارورزان اهل كتاب و مشركين [از سنت هدايت الهى‏] جدا نشدنى نيستند، تا وقتى كه نشانه روشن بر آنها برسد
2- [توسط] پيامبرى از سوى خدا كه صحيفه‏هاى پاكى را [بر آنها] مى‏خواند،
3- كه در آن، نوشته‏هايى است متين.
4- و اهل كتاب فرقه فرقه نشدند، مگر پس از آن كه نشانه روشن بدانها رسيد «6».
5- در حالى كه دستورشان جز اين نبود كه خداى را با خلوص اعتقاد و حقگرايانه بندگى كنند و به نماز ايستند و زكات بپردازند اين است دين پايدار.
6- مسلما انكارورزان اهل كتاب و مشركان جاودانه دوزخى خواهند بود آنها بدترين آفريدگانند.
7- براستى مؤمنان نيكوكار بهترين آفريدگانند.
__________________________________________________
1- شب قدر در ماه رمضان است به آيات 185 بقره (2) و 3 دخان (44) توجه فرماييد ضمنا بعضى از مفسران گفته‏اند منظور، نزول اولين آيات قرآن است، و برخى ديگر معتقد به نزول دفعى كليات قرآن بر قلب پيامبر و نزول تدريجى جداگانه آن طى 23 سال هستند در ضمن ويژگى ديگر اين شب را در آيه 4 دخان (44) ملاحظه فرماييد.
2- منظور تكثير است به آيه 96 بقره (2) توجه فرماييد ضمنا جمع تمام عددهايى كه در قرآن آمده، معادل 162146 است كه مضربى است از عدد 19، و نيز 285 مرتبه عدد در قرآن ذكر شده كه آن هم مضربى است از 19.
3- به زيرنويس آيه 185 بقره (2) توجه فرماييد.
4- براى توجيه افزوده، به آيه 21 تكوير (81) توجه فرماييد.
5- براى توجيه ترجمه «روح» به جبرئيل، ابتدا به آيه 193 شعراء (26) و بعد به آيه 97 بقره (2) توجه فرماييد.
6- براى توضيح بيشتر به آيه 89 بقره (2) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 599
8- پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاى جاويدان بهشت است كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند خدا از آنها راضى است و آنها نيز از خدا راضى‏اند اين [پاداش‏] براى كسى است كه از پروردگار خود بترسد.
99- سوره زلزله (زلزال)
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن گاه كه زمين با لرزش [خاص‏] خود بسختى لرزانده شود «1»،
2- و بارهاى سنگينش را بيرون افكند،
3- و انسان گويد: زمين را چه شده است؟
4- در آن روز زمين به سبب وحى پروردگارت، خبرهايش را بازگو خواهد كرد.
5- در آن روز زمين به سبب وحى پروردگارت، خبرهايش را بازگو خواهد كرد.
6- در آن روز مردم با احوال مختلف باز مى‏گردند تا نتيجه اعمالشان به آنها نمايانده شود «2».
7- پس هر كه همسنگ ذره‏اى نيكى كند، [پاداش‏] آن را خواهد ديد
8- و هر كه همسنگ ذره‏اى بدى كند، [نيز سزاى‏] آن را خواهد ديد.
100- سوره عاديات‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به ستوران تيز تك كه نفس نفس زنند.
2- و [از ضربه سمهاشان‏] برق مى‏جهانند،
3- و بامدادان [بر دشمن‏] هجوم آرند،
4- كه بدان [يورش‏] گرد و غبارى [سخت‏] برانگيزند،
5- و بدان [هجوم‏] در ميان جمعى [از دشمن‏] ظاهر شوند،
6- كه انسان نسبت به پروردگارش ناسپاس است.
7- و خود [نيز] بر اين [ناسپاسى‏] گواه مى‏باشد «3»
8- و در دوست داشتن ثروت، زياده‏رو است.
9- مگر نمى‏داند زمانى كه محتواى گورها برانگيخته شود «4»،
__________________________________________________
1- به آيه 1 حج (22) توجه فرماييد.
2- به آيات 30 آل عمران (3) و 29 جاثيه (45) توجه فرماييد.
3- به آيه 14 قيامت (75) توجه فرماييد. [.....]
4- به آيات 4 و 5 انفطار (82) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 600
10- و اسرار سينه‏ها عيان گردد «1».
11- در آن روز پروردگارشان به طور قطع از وضع آنها آگاه است؟!
101- سوره قارعه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن حادثه كوبنده‏
2- حادثه كوبنده چيست؟
3- خبر ندارى كه حادثه كوبنده چيست!
4- روزى [است‏] كه مردم همچون پروانه [ها] ى پراكنده شوند،
5- و كوه‏ها همچون پشم رنگارنگ حلاجى شده [متلاشى‏] گردند.
6- پس هر كه [در آن روز] برآورد [اعمال‏] ش وزين و با ارزش باشد «2».
7- زندگى رضايت بخشى خواهد داشت‏
8- و اما هر كه برآورد [اعمال‏] ش سبك و بى‏ارزش باشد «3»،
9- پناهگاهش دوزخ است.
10- و خبر ندارى كه دوزخ چگونه است!
11- آتشى است گدازنده.
102- سوره تكاثر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- افزون طلبى [و فخر فروشى‏] سرگرمتان ساخت «4»،
2- تا آنكه رسيديد لب گور.
3- هرگز [بيهوده سرگرم نشويد]، بزودى متوجه خواهيد شد.
4- باز هم هرگز، بزودى متوجه خواهيد شد «5».
5- هرگز [چنين نيست‏]، اگر [حقيقت را] به علم يقين بدانيد [از تفاخر باز مى‏ايستيد].
6- قطعا دوزخ را، خواهيد ديد «6»
7- آن گاه به ديده يقين آن را خواهيد ديد
8- آن گاه در آن روز در مورد نعمتها [ى دنيا] بازخواست خواهيد شد.
__________________________________________________
1- به آيه 9- طارق (86) توجه فرماييد.
2- به آيه 47 انبياء (21) توجه فرماييد.
3- به آيه 105 كهف (18) توجه فرماييد.
4- توضيح بيشتر را در نيمه اول آيه 20 حديد (57) ملاحظه فرماييد.
5- به آيه 22 ق (50) توجه فرماييد.
6- به آيه 91 شعراء (26) توجه فرماييد.
103- سوره عصر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- سوگند به زمان،
2- كه انسانها «1» در [حال‏] زيانند «2»،
3- مگر مؤمنان نيكوكار كه يكديگر را به رعايت حق و شكيبايى توصيه كردند.
104- سوره همزه‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- واى بر هر غيبت كننده عيبجوى،
2- كه مالى فراهم ساخته و به حساب آن مشغول است،
3- پندارد كه اموالش موجب جاودانگى اوست «3»
4- هرگز! در بلاى خردكننده نگونسار خواهد شد.
5- خبر ندارى كه آن بلاى خردكننده چگونه است «4»!
6- آتش افروخته خداست،
7- كه بر دلها مى‏افتد
8- [و] به صورتى غير قابل گريز بر آنان مقرر شده است «5»،
9- در ستونهاى كشيده شده.
105- سوره فيل‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آيا توجه نكرده‏اى كه پروردگارت با سپاه فيل سوار «6» چه كرد؟!
2- مگر نيرنگشان را نقش بر آب نكرد؟
3- و پرندگانى فوج فوج بر سر آنها فرستاد،
4- [كه‏] سنگهايى از خمير سخت شده بر آنان مى‏افكندند»
،
5- سرانجام آنان را به صورت كاهبرگهاى جويده درآورد.
__________________________________________________
1- منظور اكثريت انسانهاست نه همه به آيه 48 انعام (6) توجه فرماييد آيه بعد هم مؤيد آن است.
2- موارد و شرايط خسران را در آيات 31 انعام (6)، 9 اعراف (7) و 65 زمر (39) ملاحظه فرماييد.
3- به آيات 35 كهف (18)، 25- 27 دخان (44) و 28 و 29 حاقه (69) توجه فرماييد.
4- اين بيان كنايه از عظمت موضوع در مورد بحث است.
5- به آيه 13 فرقان (25) توجه فرماييد.
6- منظور سپاه ابرهه است كه قصد نابودى كعبه را داشت.
7- دكتر يد اللَّه سحابى، قرآن پژوه و زمين‏شناس برجسته، طى توضيحات تفسيرى مفصل خود در مورد اين سوره در جلسات تفسير خصوصى، بلايى را كه سپاه پيلداران را از ميان برد، ناشى از بمب آتشفشانى مى‏داند كه سنگهاى آن در آن منطقه هنوز هم باقى است و اللَّه اعلم. [.....]
                        ترجمه طاهرى، ص: 602
106- سوره قريش‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- [حادثه فيل سواران‏] براى [احساس خطر و] همبستگى قريش [بود]،
2- همبستگى‏شان در سفرهاى زمستانى و تابستانى‏
3- پس [به شكرانه اين نعمت‏]، بايد صاحب اختيار اين خانه «1» را بندگى كنند [نه غير او را]،
4- همان كسى كه آنان را از گرسنگى [رهانيد و] خوراك داد، و از ترس [دشمن‏] ايمنشان ساخت «2».
107- سوره ماعون‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آيا توجه كرده‏اى به كسى كه [روز] جزا را دروغ مى‏شمرد؟
2- او همان كسى است كه يتيم را بسختى مى‏راند،
3- و [مردم را] بر غذا دادن بينوا ترغيب نمى‏كند
4- پس واى بر آن نمازگزاران،
5- آنها كه از نماز خود غافلند،
6- همانها كه ريا مى‏ورزند،
7- و ما يحتاج زندگى را [از ديگران‏] دريغ مى‏دارند.
108- سوره كوثر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- نيكويى [هاى‏] فراوان به تو بخشيديم.
2- پس [به شكرانه آن‏] براى پروردگارت نمازگزار و قربانى كن.
3- تحقيقا دشمن تو خودش بريده نسل خواهد شد [نه تو].
__________________________________________________
1- منظور، خانه كعبه است به نيمه اول آيه 37 ابراهيم (14) توجه فرماييد.
2- به آيه 57 قصص (28) و 67 عنكبوت (29) توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 603
109- سوره كافرون‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو: اى انكارورزان،
2- من معبود [ان‏] شما را بندگى نخواهم كرد،
3- و شما هم معبود مرا بندگى نخواهيد كرد «1»
4- نه من بندگى معبود [ان‏] شما را خواهم كرد،
5- و نه شما بندگى معبود مرا.
6- شما به دين خويش باشيد و من به دين خويش «2».
110- سوره نصر
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- آن گاه كه يارى خدا و پيروزى [مكه‏] فرا رسد «3»،
2- و مردم را ببينى كه فوج فوج به دين خدا درآيند،
3- پس پروردگارت را با ستايش تقديس كن و از او آمرزش بخواه كه بس باز پذير است.
111- سوره مسد
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بريده باد دو دست ابو لهب «4» و نابود باد [خودش‏].
2- مالش و هر آنچه به دست آورده است، [به هنگام مجازات‏] سودى به حال او نخواهد داشت «5».
3- بزودى به آتشى شعله‏ور درآيد
4- به اتفاق همسر [سخن چين‏] ش، در حالى كه [در هيئت‏] هيزم‏كش است،
5- [و] ريسمانى تافته از الياف نخل در گردن اوست «6».
__________________________________________________
1- به آيه 6 بقره (2) توجه فرماييد.
2- به آيات 41 يونس (10) و 216 شعراء (26) توجه فرماييد.
3- به آيه 85 قصص (28) توجه فرماييد.
4- ابو لهب عموى پيامبر و رهبر مخالفان بود همسرش نيز در رهبرى عمليات ايذايى عليه پيامبر با او همداستان بود.
5- به آيات 10 آل عمران (3)، 27- 29 حاقه (69) و 3 و 4 همزه (104) توجه فرماييد.
6- دو آيه 4 و 5 مسد (111)، بيانى است كنايى نقش فتنه‏انگيزى و سخن چينى و آتش افروز معركه بودن همسر ابو لهب، به عنوان هيزم كشى تعبير شده است و در رستاخيز در حالى برانگيخته مى‏شود كه ريسمان ضخيمى را كه سمبل هيزم كشى است به گردن دارد به آيه 13 اسراء كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ توجه فرماييد.
                        ترجمه طاهرى، ص: 604
112- سوره اخلاص‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو، خدا يگانه است «1»
2- خداى بى‏نياز «2»
3- [كسى را] نزاده، و زاييده نشده است «3»
4- و [هرگز] همتايى نداشته است.
113- سوره فلق‏
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو: به خداى سپيده‏دم پناه مى‏برم،
2- از شر هر آنچه آفريد،
3- و از شر شب تار، آن گاه كه تاريكى‏اش فراگير شود،
4- و از شر سخن‏چينان در [هنگام‏] مشكلات «4»
5- و از شر حسود، آن گاه كه حسد ورزد.
114- سوره ناس‏
 «5»
به نام خداى رحمان [و] رحيم‏
1- بگو: پناه مى‏برم به صاحب اختيار مردم،
2- فرمانرواى مردم،
3- معبود مردم،
4- از شر وسوسه‏گر پنهان،
5- كه در دلهاى مردم وسوسه مى‏كند «6»،
6- [اعم‏] از جن «7» و انس.
__________________________________________________
1- در اين آيه «هو» ضمير شأن است و در ترجمه نمى‏آيد ضمير شأن به منظور توجه دادن و نيز روانى كلام آورده مى‏شود.
2- كلمه «صمد» به معنى بى نيازى است كه همه نيازمند به او هستند و اين كلمه به تنهايى معنى و مفهوم آيه 29 رحمن (55) را دارد.
3- اشاره به گفتار ناهنجارى است كه در آيات 30 توبه (9) و 100 انعام (6) آمده است.
4- نفاثات جمع «نفاثه» به معنى دمندگان و مراد سخن‏چينان فساد پيشه است يا جادوگران. محمد عبده در تفسير «جزء عم» خود گفته است: نفاثه صيغه مبالغه است (مثل علامه) و براى مذكر و مؤنث يكسان به كار مى‏رود. عبد الفاتح طباره در تفسير خود به نام «روح القرآن الكريم» همين معنى را از تفسير محمد عبده نقل كرده است ضمنا معنى تحت اللفظ آيه اين است: «از شر دمندگان در گره‏ها». تفسير اضواء البيان (محمد امين مختار) گفته است: منظور از نفاثات قطعا ساحران است، اعم از زن و مرد. تفسيرهاى المراغى (احمد مصطفى مراغى) و الواضح (محمد محمود حجازى) نيز توضيح داده‏اند كه: منظور از نفاثات، نمامين است (به طور كلى سخن‏چينان اعم از مرد و زن). يادآورى مى‏شود حرف «ة» در اين گونه كلمات (نفاثه، فهامه و علامه) علامت تانيث نيست براى مبالغه بيشتر است.
براى روشنتر شدن معنى واقعى «نفث» در اينجا، به كلام حضرت امير (ع) در نهج البلاغه توجه كنيم كه در خطبه 193، خطاب به شخصى فرمودند: «فانما نفث الشيطان على لسانك»، شيطان بر زبان تو اين گفته را دميد و در خطبه 83 فرمودند: شما را بر حذر مى‏دارم از دشمنى كه در سينه‏ها نفوذ كرده، «و نفث فى الاذان نجيا» و در گوشها نجواكنان دميده است. اكثر مفسران عقيده دارند منظور از نفاثات زنان جادوگر است، ولى در قرآن كه در موارد مختلفى به جادو و جادوگر اشاره شده است، همه جا بحث از مردان بوده و يا حد اقل بنا به قاعده تغليب، بحث از مردان بوده است مثل آيه 102 بقره (2) و مواردى كه از جادوگران زمان فرعون صحبت شده است كه نهايتا در برابر موسى (ع) زانو زدند و نيز موارد فراوانى كه مخالفان به عموم پيامبران نسبت جادوگرى مى‏دادند و اللَّه اعلم.
5- قرآن شامل 114 سوره است و اين عدد مضربى است از عدد 19 تعداد آيه‏هاى قرآن 6346 است كه مضربى است از عدد 19 تعداد كل حروف قرآن، طبق محاسبه دانشگاه الازهر، 330733 است و مضربى است از عدد 19 و نيز تعداد كلمه «اللَّه» در تمام قرآن طبق محاسبات دكتر رشاد خليفه 2698 است و مضربى است از عدد 19-
6- به آيه 97 مؤمنون (23) توجه فرماييد. [.....]
7- به زيرنويس آيه 130 انعام (6) توجه فرماييد.

[ یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۰ ] [ 19:30 ] [ سعید ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!
محمد/24

در این وبلاگ از تفاسیر ترتیبی و موضوعی قرآن و نکات قرآنی مطلب خواهم گذاشت
گاها از تفاسیر نهج البلاغه و مثنوی یا دیگر متون هم نکته میگذارم
موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب