|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
سوره فيل بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم آيه 1 أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ آيا نديدى كه پروردگارت با پيلداران چه كرد؟ 1لشكرى فيلسوار پيش از عصر بعثت، گرفتار كيفر خداوند شده، به شدّت مجازات شدند. ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل 2 سركوب فيلداران از جانب خداوند، رخدادى شگفت و خاطرهاى زنده در عصر بعثت ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل استفهام در «ألمتر»- علاوه بر تعجبى بودن- اصل رؤيت را تحقق يافته قلمداد كرده است؛ كنايه از اينكه گرچه مخاطب، آن حادثه را نديده است؛ ولى شهرت آن به حدى است كه گويا او نيز ديده است. 3 وابستگى سركوب اصحاب فيل به خداوند، امرى روشن و بىنياز از تأمل و برهان ألمتر 4 برخورد شديد خداوند با فيلداران مهاجم، جلوه ربوبيت او و فراهم آورنده زمينه رشد براى آيين اسلام بود. ربّك اضافه «ربّ» به ضمير در خطاب به رسول اكرم (ص)، بيانگر اين است كه نابودى اصحاب فيل، آن حضرت را در مسير رسالت الهىاش، از تربيت و تدبير الهى برخوردار كرده است. 5 هجوم ابرهه به مكه با سپاهيانى فيلسوار و سركوب شديد آنان از جانب خداوند ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل آيات اين سوره، به داستان «ابرهه» نظر دارد كه شهرت آن تا حد مبدأ تاريخ شدن، از تصريح به نام او، بىنياز ساخته است. 6 استفاده از فيل در جنگهاى عرب، كم سابقه و نشانه برخوردارى سپاه مهاجم،از تجهيزات پيشرفته جنگى بود. ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل شهرت سپاه ابرهه با عنوان «اصحاب الفيل»، نشانگر تازگى داشتن اين ابزار جنگى و هراس افكن بودن آن است. 7 داستان اصحاب فيل و كيفر ديدن آنان، حادثهاى عبرتآموز و شايسته تدبر ألمتر كيف 8 سركوب كردن اصحاب فيل، نشانه قدرت خداوند كيف فعل ربّك 9 هشدار خداوند به مخالفان و حرمتشكنان كعبه و تهديد آنان به كيفرى نظير نابودى اصحاب فيل ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل 10 توجّه به ماجراى اصحاب فيل، دلگرمكننده و اطمينانبخش براى پيامبر (ص) و مؤمنان عصر بعثت ألمتر كيف فعل ربّك بأصحب الفيل 11 «رب» از اسما و صفات خداوند ألمتر كيف فعل ربّك 12 «عن أبىعبداللّه عن أبيه عن أبائه (ع) قال: لمّا ظهرت الحبشة باليمن وَجَّهَ يكسوم ملك الحبشة بقائدين من قُوّاده يقال لأحدهما أبرهة و الآخر أرباط فى عشرة من الفِيَلَةِ كلّ فيل فى عشرة آلاف لِهَدْم بيت اللّه الحرام ... فقتل أبرهة أرباط و استولى على الجيش فلمّا قارب مكّة ... أقبلت الطير الأبابيل فى منقار كلّ طائر حجر و فى رجليه حجران فكان الطائر الواحد يقتل ثلاثة من أصحاب أبرهة ... و قد قصّ اللّه تبارك و تعالى نبأهم فقال سبحانه: «ألمتر كيف فعل ربّك بأصحاب الفيل»؛ امام صادق از پدرانش (ع) نقل كرده است: چون حبشيان بر يمن پيروز شدند، پادشاه حبشه به نام «يكسوم» دو نفر از فرماندهان خود به نامهاى «ابرهه» و «ارباط» را به همراه ده فيل- كه همراه هر فيل ده هزار نيرو بود- براى منهدم كردن خانه خدا (به مكّه) فرستاد ... ابرهه، ارباط را به قتل رساند و خود مسلّط بر نيروها شد. پس چون به مكّه نزديك شد ... آن پرندگان پىدرپى آمدند و در منقار هر يك از آنها، يك سنگ و در پاهايشان دو سنگ بود. هر پرندهاى سه نفر از اصحاب ابرهه را مىكشت ... خداى تبارك و تعالى داستان آنان را نقل كرده و فرموده است: «ألمتر كيف فعل ربّك بأصحاب الفيل»». كليدواژهها: آرامش؛ اسلام؛ اسما و صفات؛ اصحاب فيل؛ اللّه؛ انذار؛ ايمان؛ پرنده؛ تعجب؛ تفكر؛ تهديد؛ جنگ؛ دشمنى؛ رب/ اسما و صفات؛ رشد؛ سنگ؛ عبرت؛ عذاب؛ فيل؛ قدرت؛ قصه؛ كعبه؛ محمّد (ص)؛ مسلمانان؛ مكه؛ نيروى هاى نظامى آيه 2 أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ آيا نيرنگشان را بىاثر نساخت؟ 1اصحاب فيل، درصدد مكر با خداوند و پىگير طرحى در مقابله با اهداف الهى بودند. كيدهم «كيد»، نوعى چارهجويى كردن است كه گاهى مذموم و گاه پسنديده است؛ گرچه موارد استعمال آن در مذموم بيشتر است. (مفردات) مراد از «كيد» اصحاب فيل، هجوم آنان به مكه براى ويران ساختن كعبه و بازداشتن مردم از عبادت نزد آن بود. ابرهه پيش از آن نيز، براى منصرف ساختن مردم از زيارت كعبه، كنيسهاى در يمن ساخته بود؛ ولى به قرينه عنوان «اصحاب الفيل»، مىتوان گفت: مراد از «كيدهم» همان هجوم به كعبه است. 2 خداوند برنامه اصحاب فيل را سردرگم كرده، توطئه آنان را خنثى ساخت. ألميجعل كيدهم فى تضليل ظرف بودن تضليل (گمراه ساختن) براى «كيد»، مبالغه در همراهى آن دو است؛ به گونهاى كه هر جزئى از كيد آنان، همراه با تضليل خداوند بود و از آن انفكاك نداشت. 3 ناكامى ابرهه در طرح انهدام كعبه و به هم خوردن توطئه او در تعطيل عبادت نزد آن، كارى شگفت و نشانه قدرت خداوند ألمتر كيف فعل ربّك ... ألميجعل كيدهم فى تضليل ارتباط اين آيه با جمله «كيف فعل ربّك» (در آيه قبل)، بيانگر برداشت ياد شده است. 4 عقيم ساختن توطئه ابرهه براى انهدام كعبه، سزاوار تأمل و هشدارى براى مخالفان اسلام ألميجعل كيدهم فى تضليل 5 وابستگى شكست اصحاب فيل به خداوند، امرى روشن و بىنياز از تأمل و برهان ألميجعل استفهام تقريرى در آيه، گوياى وضوح محتواى آن است. كليدواژهها: اسلام؛ اسما و صفات؛ اصحاب فيل؛ اللّه؛ اميد؛ انذار؛ تعجب؛ دشمنى؛ شكست؛ قدرت؛ كعبه؛ مكر آيه 3 وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبَابِيلَ و پرندگانى را گروه گروه بر آنان فرستاد، 1خداوند، پرندگانى فراوان و ناشناخته را بر اصحاب فيل، حملهور ساخت و آنها گروه گروه و پياپى بر آنان هجوم بردند. و أرسل عليهم طيرًا أبابيل نكره آمدن «طيراً» (اسم جمع «طائر») بر ناشناخته بودن آنها دلالت دارد. توصيف آن به «أبابيل»- كه يا به معناى دسته دسته و يا پىدرپى است (قاموس) بيانگر آن است كه يورش پرندگان بر اصحاب فيل، تدريجى بوده است. 2 پرندگان، مطيع فرمان خداوند و در خدمت اهداف او هستند. و أرسل عليهم طيرًا أبابيل 3 عوامل طبيعى، در اختيار خداوند و مجراى اراده او در كيفرهاى دنيوى مخالفان و أرسل عليهم طيرًا أبابيل 4 شكست دشمنان قوىپنجه و آشفته ساختن نقشههاى آنان، به وسيله پرندگانى كوچك و ضعيف، نشانه قدرت خداوند و سزاوار تأمل و انديشه ألمتر كيف فعل ربّك ... ألميجعل كيدهم فى تضليل. و أرسل عليهم طيرًا أبابيل جمله «و أرسل عليهم ...»، هجوم پرندگان را مصداق مطالبى قرار داده كه در آيات قبل آمده بود. 5 «عن أبىمريم عن أبىجعفر (ع) قال: سألته عن قول اللّه عزّوجلّ: «و أرسل عليهم طيراً أبابيل. ترميهم بحجارة من سجّيل» قال: كان طير سافٌّ جاءهم من قِبَل البحر رؤوسهم كأمثال رؤوسالسباع و أظفارها كأظفار السباع من الطير مع كلّ طائر ثلاثة أحجار فى رجليه حجران و فى منقاره حجر فجعلت ترميهم بها حتّى جُدِّرَتْ أجسادهم فقتلهم (فقتلتهم خ ل) بها ...؛ ابىمريم گويد: از امام باقر (ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ: «و أرسل عليهم طيراً أبابيل. ترميهم بحجارة من سجّيل» سؤال كردم، فرمود: پرندگانى كه در سطح پايين پرواز مىكردند از جانب دريا به سوى آنان آمدند. سرهاى آنها مثل سرهاى درندگان و چنگالهاى آنها نيز مثل چنگالهاى درندگان بود و با هر پرنده سه سنگ (بود)؛ دو سنگ در پاهايش و سنگى در منقارش با آن سنگها (سپاه ابرهه) را هدف قرار مىدادند تا اينكه در بدنهاى آنان آبله پديدار شد كه با همان سنگها آنان را نابود كردند». كليدواژهها: ابابيل؛ اصحاب فيل؛ اطاعت؛ اللّه؛ پرنده؛ تفكر؛ دريا؛ دشمنى؛ دنيا؛ سنگ؛ طبيعت؛ عذاب؛ قدرت؛ قصه؛ مشيت خدا آيه 4 تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ كه سنگهايى از «سجّيل» بر آنان فرو مىافكندند. 1پرندگان مهاجم، اصحاب فيل را با سنگهايى از گل پخته، سنگباران كردند. ترميهم بحجارة من سجّيل «حجارة» (جمع «حَجَر») است و «سجّيل» (معرّب سنگ گل)، سنگى است كه مانند «گلِ خشك شده» باشد (قاموس). فعل مضارع «ترميهم»، دلالت بر استمرار دارد. به قرينه آيه بعد، پرندگان تا آن جا به سنگباران ادامه دادند كه سپاه ابرهه نابود شدند. حرف «من» بيانيه و بيانگر آن است كه سنگهاى انتخابى پرندگان، گلهاى سنگ شده بوده است. 2 پرندگان حملهور به اصحاب فيل، داراى شعور و قدرت تمييز بين نيروهاى حق و باطل ترميهم بحجارة من سجّيل انتخاب سپاه ابرهه از بين مردمى كه در آن منطقه حضور داشتند، بيانگر قدرت تشخيص پرندگان است. 3 خداوند، بهكارگيرنده عوامل طبيعى در عذاب مخالفان ترميهم بحجارة من سجّيل كليدواژهها: ابابيل؛ اصحاب فيل؛ باطل؛ پرنده؛ حق؛ دشمنى؛ رجم؛ سنگ؛ شعور؛ طبيعت؛ عذاب آيه 5 فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ پس آنان را مانند كاهِ خورده شده گردانيد. 1خداوند، رقمزننده فرجام اصحاب فيل و متلاشىكننده اعضا و جوارح آنان فجعلهم كعصف مأكول 2 تأثير هجوم پرندگان به اصحاب فيل، به دست خداوند و مستند به او است. ترميهم ... فجعلهم كعصف مأكول فاعل «ترميهم»، پرندگان و فاعل «جعلهم»، خداوند است؛ يعنى، كار از آنها و اثر از خداوند بود. 3 بارش سنگهاى پرندگان بر اصحاب فيل، آنان را مانند كاه و خاشاك مرغزارى ساخت كه حيوانات در آن چرانده شده و ساقههاى نرم شده گياهان آن، بر زمين مانده باشد. فجعلهم كعصف مأكول «عصف»؛ يعنى، خاشاك گياهى كه خرد شده است (مفردات). توصيف آن به مأكول، به اعتبار خورده شدن مقدارى از آن، در چراى حيوانات است. 4 تشبيه «جنازههاى اصحاب فيل»، به برگهايى كه حيوانات، آن را خورده و تفاله آن را بيرون داده باشند. فجعلهم كعصف مأكول در «قاموس» آمده است: «عصف مأكول»، ممكن است به معناى برگى باشد كه چارپايان آن را خورده باشند. بر اين اساس، مراد تشبيه اجساد فيلداران به سرگين خواهد بود كه از آن، با تعبيرى لطيفتر ياد شده است. 5 دشمنان خداوند، هر چند مجهّز و نيرومند باشند، از رويارويى با او ناتواناند. ألمتر كيف فعل ربّك ... فجعلهم كعصف مأكول 6 كعبه، حتى در عصر جاهليت و سلطه شرك، داراى شرافت و عظمت در پيشگاه خداوند ألمتر كيف فعل ربّك ... فجعلهم كعصف مأكول 7 هجومآورندگان به كعبه و حرمتشكنان آن، در معرض عذابى سخت از جانب خداوند فجعلهم كعصف مأكول نقل داستان ابرهه، با جمله «ألمتر»، دلگرمى دادن به مؤمنان و تهديد كسانى است كه حرمت كعبه را پاس نمىدارند. كليدواژهها: ابابيل؛ اسما و صفات؛ اصحاب فيل؛ اللّه؛ بدن؛ برگ؛ پرنده؛ تشبيهات؛ جاهليت؛ حيوان؛ خاشاك؛ دشمنى؛ عجز؛ عذاب؛ قدرت؛ قرآن؛ قصه؛ كاه؛ كعبه؛ مردگان [ پنجشنبه ۱۳۸۸/۱۱/۲۲ ] [ 21:57 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||