منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
خدا، مالك حقيقي همه چيز. پدر و فرزندان. پدري داراي دو فرزند است براي اين پسرش كفش مي خرد. براي آن هم كفش مي خرد. براي اين لباس مي خرد براي آن هم مي خرد. به اين پول مي دهد به او هم پول مي دهد. اين بچه ها وقتي خودشان در مقابل همديگر باشند مي توانند بين خودشان مرز تعيين بكنند، اين مي گويد: اين پالتو مال من است، مال تو نيست و واقعاً اين پالتو مال اين است، چون پدرش براي او خريده؛ همچنين آن پالتو مال آن بچه است، مال اين نيست، زيرا پدرش براي او خريده نه براي اين؛ يعنى، دو بچه در مقابل يكديگر مي توانند بين خودشان مرز به وجود بياورند. اما آيا همين بچه ها در مقابل پدرشان مي توانند مرز به وجود بياورند، بگويند اين پالتو مال تو نيست، مال من است از نظر ديگران اين مضحك است. از نظر كسي كه بداند پدر چه نسبتي با آنها دارد، اين حرف مضحك است. تو هرچه داري از ناحيه پدر دارى؛ يعني در آنچه كه ملك پدر است، تو از آن فرزند ديگر اُلَويت دارى. الان اين پالتو ملك پدر است. در آنچه كه جزو ثروت پدر است، اين فرزند اُلَويت دارد نه اينكه مال اين فرزنداست و مال پدر نيست. نسبت بنده در مقابل خدا از نسبت فرزند و پدر بي نهايت درجه قويتر و شديدتر است؛ يعنى، بنده هر چه داشته باشد، اعم از نيروي بدني و نيروي روحى، در عين اينكه مال اين بنده است، مال خداست، از ناحيه خدا به او رسيده است، توفيق عملش از ناحيه خداست.(اسلام و مقتضيات زمان، ج 1، ص 183.) . [ پنجشنبه ۱۳۸۸/۰۵/۱۵ ] [ 13:31 ] [ سعید ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |