|
منتخب تفاسیر أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
| ||
|
وحدت حق، وحدت عددي نيست. جهان. وحدت ذات اقدس احديت، وحدت عددي نيست، نوعي ديگراز وحدت است. وحدت عددي يعني وحدت چيزي كه فرض تكرر وجود در او ممكن است. اين مطلب را با يك تمثيل مي توان روشن كرد: مي دانيم كه دانشمندان جهان درباره تناهي يا عدم تناهي ابعاد عالم اختلاف نظر دارند. بعضي مدعي لايتناهي بودن ابعاد جهانند و مي گويند: عالم اجسام را حدّ و نهايتي نيست، بعضي ديگر معتقدند كه ابعاد جهان محدود است و از هرطرف كه برويم بالاخره به جايي خواهيم رسيد كه پس از آن جايي نيست. مسأله ديگري نيز محل بحث است و آن اينكه آيا جهان جسماني منحصر است به جهاني كه ما در آن زندگي مي كنيم و يا يك و يا چند جهان ديگر نيز وجود دارد. بديهي است كه فرض جهان جسماني ديگر غير از جهان ما فرع براين است كه جهان جسماني ما محدود و متناهي باشد... تنها در اين صورت است كه مي توان فرض كرد مثلاً، دو جهان جسماني و هر كدام محدود به ابعادي معين وجود داشته باشد، اما اگر فرض كنيم، جهان جسماني ما نامحدود است، فرض جهاني ديگر غير ممكن است، زيرا هرچه را جهاني ديگر فرض كنيم، خودهمين جهان و يا جزئي از اين جهان خواهد بود. فرض وجودي ديگر مانند وجود ذات احديت با توجه به اينكه ذات حق، وجود محض وانيّت صرف و واقعيت مطلقه است، نظير فرض جهان جسماني ديگر در كنار جهان جسماني غير متناهي است، يعنى، فرضي غير ممكن است. در نهج البلاغه مكرر در اين باره بحث شده است كه وحدت ذات حق وحدت عددي نيست و او با يكي بودن عددي توصيف نمي شود و تحت عدد در آمدن ذات حق ملازم است با محدوديت او: (اَلاَحَدُ بِلاتَأويلِ عَدَدٍ؛(نهج البلاغه، خطبه 150.) او يك است، ولي نه يك عددى.)(سيري در نهج البلاغه، ص 49.). [ یکشنبه ۱۳۸۸/۰۴/۲۸ ] [ 21:3 ] [ سعید ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||